لوئیس لمور یکی از کاریزماتیک‌ترین و اجتماعی‌ترین افراد دره سیلیکون است. او کسی است که مدیریت و تاسیس بسیاری ازشرکت‌های موفق نظیر سسمیک را برعهده داشته است. البته حضور افرادی همچون ایوی ویلیام و بیز استون در توییتر منجر به شکست این شرکت شده است.

خوب بودن ایده کسب و کارتان انقدر مهم نیست. زمانی هست که به عنوان یک کارآفرین از خودتان می‌پرسید که آیا کسب و کارتان موفق بوده‌؟ آن موفقیت‌های داستانی مبتنی بر شانس یک شبه که فرد را از ژنده‌پوشی به ثرتمندی رسانده‌اند کمی فرهنگ استارت‌آپ گروهی ما را تحت تاثیر قرار دادند. کارآفرینان بی تجربه و جوان به سمت این داستان‌ها به عنوان مسیرهای معمول تجارت کشیده شده‌اند.

کارآفرینان هوشمند هنگام رشد شرکت‌شان از نگرش‌های مختلفی الهام می‌گیرند. این کار بسیاری ارزشمند است. یکی از ساده‌ترین و موثرترین کارها خواندن کتاب از نویسندگانی با نگرش متفاوت نسبت به شما است. خواه کتاب جدید یا تاریخی یا کاملا علمی باشد. بنیانگذاران موفق کتب مختلفی را در ذهن دارند و مطالعه آن را به هرکسی توصیه می‌کنند.

ما دوست داریم کارآفرینان را بصورت رهبران رویایی ببینیم. آنها ایده می‌آورند، تیم را رهبری می‌کنند و در نهایت هم مسئولیت موفقیت یا شکست کمپانی بر عهده آنهاست. اما همیشه شرکت‌های خیلی خوبی هم وجود دارند که به دلیل رهبری نامناسب‌شان با شکست مواجه شده‌‌اند.

هر کارآفرینی خواهان موفقیت در کسب و کا خودش است اما واقعیت تلخی که وجود دارد اینکه تنها تعداد محدودی پس از یکی دو سال از شروع استارتاپ‌شان همچنان به راه خود ادامه می‌دهند. دلیل آن هم رهبری ضعیف‌شان است.

بسیاری افراد شغلشان پیچیده است و مسیری پر پیچ و خم دارد. درحالیکه افرادی هم مسیر کاریشان مشخص است. اینکه اکنون کجایید و چه کاری انجام می‌دهید مهم نیست. بسیاری از کارهایی که امروز در حال انجام آن هستیم ریشه در آرزوهای دوران کودکی‌مان دارند. در ادامه آرزوهای کودکی یکسری از کارآفرینان بزرگ را توضیح داده‌ایم.

هر کارآفرینی استرس‌های زیادی دارد اما هرکس به نحوی متفاوت آن را کنترل می‌کند. در ادامه در رابطه با انسانی که استرس را بعنوان یک ابزار انگیزشی در نظر می‌گیرد توضیح می‌دهیم. برای کاهش استرس بهترین کار این است که سریعا با کار دیگری خود را مشغول کنید. افراد دیگری راه های خلاقانه برای مقابله با استرس یافته‌اند که در این مقاله به آنها اشاره خواهیم کرد.

در سال ۲۰۰۷ کارآفرین و هنرمند موسیقی آقای مایکل نوا از بهترین‌های دنیا بود. او متوجه یک تجارت موفق"چاپ برچسب سفارش ناوا " شد. او یکی از موسسان سازمان متروفلی (یک سازمان غیرانتفاعی) بود و بخشی از روز خود را به خدمت به جامعه اختصاص می‌داد. او همچنین روی یک فیلم الهام‌ بخش و پروژه چندرسانه‌ای پرطرفدار شروع بکار کرد.

یکی از دوره‌های درسی که یکی از دوستان صمیمی‌ام در دانشگاه کلمبیا گذراند "تاریخچه حیوانات اهلی شده" بود که کمک هزینه درسی به مبلغ ۴۰۰۰۰ دلار به ازای هر سال داشت. ده سال از فارغ التحصیلی وی می‌گذرد و اکنون در یک شرکت حسابداری کار می‌کند و تا به امروز بدهکار است! در واقع دوره تحصیلی او با عنوان "حیوانات اهلی" هیچ تاثیری در موقعیت کنونی یا موقعیت‌های دیگر مربوط به حرفه اش نداشت. سیستم آموزشی ما ناکارآمد است. کارآفرینان زیادی در حال تلاش برای بهبود این مدل و استفاده از روش‌های دیگر هستند. آن‌ها اینکار را با استفاده از آموزش های آنلاین، bootcamp (دوره‌های کوتاه و دقیق و فشرده آموزش مهارت) و دوره های مهارتی انجام می دهند (از جمله یکی از پروژه های من Intangibly).

با روی کار آمدن افراد جدید با ایده‌ها و نظریات نو، کارکنان یک شرکت امید بیشتری برای بهبود وضعیت شغلی خود بدست می‌آورند. ورود این افراد معمولا با ایجاد استراتژی‌ها و اولویت‌بندی‌های جدید همراه خواهد بود. زمانیکه شرکت "تارگت"، در سال ۲۰۱۴ "برایان کورنل" را به عنوان مدیر اجرایی خود انتخاب کرد، سهام‌داران انتظارات و درخواست‌های بسیار زیادی از او داشتند.