آخرین مقالات

انتخاب یک مدیر اجرایی جدید چگونه می‌تواند بر ترغیب کارکنان یک شرکت به کارآفرینی بیشتر تاثیرگذار باشد

انتخاب یک مدیر اجرایی جدید چگونه می‌تواند بر ترغیب کارکنان یک شرکت به کارآفرینی بیشتر تاثیرگذار باشد

با روی کار آمدن افراد جدید با ایده‌ها و نظریات نو، کارکنان یک شرکت امید بیشتری برای بهبود وضعیت شغلی خود بدست می‌آورند. ورود این افراد معمولا با ایجاد استراتژی‌ها و اولویت‌بندی‌های جدید همراه خواهد بود. زمانیکه شرکت "تارگت"، در سال 2014 "برایان کورنل" را به عنوان مدیر اجرایی خود انتخاب کرد، سهام‌داران انتظارات و درخواست‌های بسیار زیادی از او داشتند. مهمترین این انتظارات این بود که او می‌بایست انرژی و انگیزه تازه‌ای را وارد بزرگترین بازار خرده‌فروشی آمریکا می‌کرد‌. در همان سال شرکت مایکروسافت مدیر اجرایی خود "استیو بالمر" را با "ساتیا نادلا" جایگزین کرد. این حرکت امکان ایجاد تغییرات بسیار شگرف را فراهم آورد و در همان زمان آن‌ها اعلام کردند که استراتژی عملکرشان با سرمایه‌گذاری بسیار زیادی به سمت پردازش ابری پیش خواهد رفت. 

هرسال، 10 درصد از شرکت‌های موجود در فهرست "اس اند پی 500" مدیران اجرایی خود را تغییر می‌دهند. این تغییر چیزی بسیار بیشتر از یک تغییر نام ساده در بخشی از شرکت است، زمانیکه مدیر اجرایی جدید زمام امور را در دست می‌گیرد، استراتژی عملکرد آن شرکت تغییر کرده و گاهی به مسیری کاملا متضاد با سیاست‌های قبلی هدایت می‌شود. برای مثال، در مورد شرکتی مانند مایکروسافت، این تغییرات اغلب با ایجاد فرصت‌های جدیدی برای رشد کارآفرینی همراه بوده است. 

ایجاد فرصت‌های نو برای کارآفرینی و تمرکز بر روی این موارد به چند دلیل برای مدیران اجرایی جدید بسیار جذاب است. دنبال کردن استراتژی‌های کارآفرینی در نهایت بدین معنی است که مدیران و کارکنان آن‌ها در یک شرکت و یا کارخانه بصورت فعال و نوآورانه‌ای در حال فعالیت هستند. آن‌ها ریسک بسیار زیادی را برای خود می‌پذیرند و تمامی این خطرات بمنظور رشد و ارتقاء شرکت‌ها و کارخانجات و افزایش قدرت رقابت‌پذیری آن‌ها با دیگر شرکت‌ها انجام می‌پذیرد. در مجموع، این اقدامات همانند پیام‌های بسیار خوش‌آیندی هستند که مدیران اجرایی، دقیقا بعد از به عهده گرفتن مسئولیت، به سهام‌داران، مشتریان، و کارمندان خود می‌فرستند.

ما تغییرات رخ داده در استراتژی کارآفرینی شرکت‌ها را، دقیقا بعد از جایگزینی مدیران اجرایی جدید، مورد بررسی قرار داده‌ایم. ما این کار را با بررسی و آنالیز گزارش ارائه شده از طرف سرمایه‌گذاران موجود در فهرست "اس اند پی 500" که معیاری از میزان تمرکز مدیران اجرایی بر روی کارآفرینی است انجام داده‌ایم. این گزارشات از طرف مدیران اجرایی برتر ارائه شده و خط مشی مباحث صورت گرفته توسط مدیران رده بالا را مشخص می‌کنند. 

تحقیقات ما در قالب یک مقاله با نام "تئوری و عمل در کارآفرینی" نشان می‌دهد که در واقع مدیران اجرایی استراتژی شرکت را برای رسیدن به کارآفرینی بیشتر تغییر می‌دهند و این اقدامات معمولا موجب رشد و شکوفایی آن شرکت می‌گردد. یکی از نکات جالبی که ما در طی این تحقیقات به آن پی بردیم این است که آن دسته از مدیران اجرایی که خارج از یک شرکت وارد آن می‌گردند همواره تغییراتی بسیار شدید و آنی را در آن شرکت ایجاد می‌کنند. درحالیکه با روی کار آمدن مدیران اجرایی داخلی احتمال تغییر استراتژی بسیار کمتر خواهد بود. 

دلایل بسیار زیادی برای گرایش به سمت استراتژی‌های کارآفرینانه وجود دارد. در درجه اول، جایگزینی یک مدیر اجرایی بدین معنی است که عادات کاری و اولویت‌های موجود در آن شرکت، بخصوص برای افراد بسیار مهم، تغییر پیدا می‌کند و این امر برای پیشبرد شرکت بسیار مفید خواهد بود. در درجه دوم، هیئت مدیره با دادن حکم و اختیار تام به مدیر اجرایی جدید برای اینکه یک شرکت راکد را با فرصت‌ها و رشد بسیار خوبی مواجه کند، امکان رشد و ترقی شرکت را فراهم خواهد کرد. در مورد سوم، مدیر اجرایی جدید منصوب شده می‌خواهد تا حوزه مدیریتی خود را با تصمیمات جسورانه و پذیرفتن خطرات بسیار مدیریت کند و تمایل بسیار زیادی برای ایجاد تغییر در تصمیمات و روند مدیریتی آن محل دارد. ایجاد تغییر در استراتژی‌های کارآفرینی برای شرکت‌ها و موسسات فرصت‌های بسیار زیادی را بوجود می‌آورد تا کارمندان و مدیران آن‌ها بتوانند توانایی‌های خود را در ایجاد تغییرات مفید و بسیار سریع نشان دهند. 

چهارمین و مهم‌ترین مورد، جایگزینی مدیر اجرایی جدید می‌تواند موجب کوتاه شدن مدت مدیریت مدیران دیگر در آن شرکت گردد. طبق تحقیقات مشخص شده است که با افزایش قدرت سازمانی مدیران اجرایی جدید، مدیران اجرایی با سابقه کاری طولانی مدت، در برابر فشارهای خارجی از خود مقاومت نشان می‌دهند و ارتباط خود را با فضای خارج از شرکت کم می‌کنند و همواره به فکر و اندیشه دیگر افراد وابسته شده و دیگر نوآوری و کارایی سابق را ندارند. در مقابل، افراد و مدیران با سابقه کاری کوتاه مدت تمایل بیشتری برای تغییر دارند. بطور متوسط، آمادگی و حتی احتمال بیشتری برای حرکت آن‌ها به سمت استراتژی‌های نوآورانه و کارآفرینانه وجود دارد. 

اگرچه، تحقیقات ما که بر اساس عملکرد مدیران اجرایی صورت گرفته است نتایج دیگری را نشان می‌دهد. شرکت مایکروسافت تصمیمی مبتنی بر حمایت بی قید و شرط از "ساتیا نادلا" اتخاذ کرد، درحالیکه این فرد سابقه‌ای 22 ساله در شرکت "بیل گیتس" داشتند و برای مدت کوتاهی قبل از بازنشستگی "استیو بالمر" نیز با وی همکاری داشته است. در مقابل، شرکت "تارگت"، فردی را خارج از شرکت به استخدام خود در آورد. این فرد تجربه کار در دیگر زمینه‌های خرده‌فروشی و شرکت‌های بسیار متفاوتی را داشته است. نتایج تحقیقات ما نشان می‌دهد که آن‌ دسته از مدیران اجرایی که از محیطی خارج از شرکت به استخدام آن شرکت در می‌آیند، تغییرات آنی و بسیار شدیدی را در وضعیت کنونی اعمال می‌کنند. این تصمیمات تا حدودی نسبت به همکاران سابق آن‌ها در شرکت، کارآفرینانه‌تر و نوآورانه‌تر است. دلیل این امر کاملا مشخص است، مدیران اجرایی که خارج از شرکت انتخاب می‌شوند با خود تجربیات متنوع، مجموعه‌ مهارت‌های مختلف، و یک شبکه جدیدی از ارتباطات نیروی انسانی را وارد شرکت می‌کنند. تمامی این موارد آن‌‌ها را در رسیدن به استراتژی‌های دست‌نیافتنی و تا حدودی ایده‌آل یاری می‌کند. 

این دیدگاه برای هیئت‌ مدیره و سهام‌داران هر شرکتی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. آ‌ن‌ها می‌توانند از جایگزینی مدیر اجرایی جدید استفاده کرده و روند رکودی را که حاصل از سیاست‌های قبلی است متوقف کنند. این امر شرکت را به سمت نوآوری بیشتر، فعالیت و خطرپذیری بالا هدایت خواهد کرد. تنها نکته منفی در این جایگزینی این است که، افرادی که برای جایگزینی مدیر اجرایی جدید انتخاب شده‌اند باید بدانند که این امر می‌تواند با تغییرات ناخواسته و کنترل نشد‌ه‌ای همراه باشد. برای مثال گاهی اوقات مدیران اجرایی جدید، تمایل دارند تا محدوده مدیریتی خود را از طریق تغییرات بسیار شدید به سمت فعالیت‌های کارآفرینانه پیش ببرند، در حالیکه ممکن است هیئت مدیره و سهام‌داران خواستار حفظ استراتژی قبلی بوده و برخورد مناسبی با تغییرات ایجاد شده در سیاست‌های شرکت نداشته باشند. پیشنهاد ما انتخاب و استخدام یک مدیر اجرایی از داخل شرکت است، بخصوص زمانیکه تغییرات بسیار شدید و اساسی در استراتژی در یک شرکت مد نظر هیئت مدیره نمی‌باشد. 

اگرچه، زمانیکه شرکت تصمیم گرفته تا تغییرات استراتژی بسیار زیادی را اعمال کند، انتخاب فردی خارج و یا داخل از شرکت تاثیر بسیار زیادی بر این تصمیم خواهد داشت. تحقیقات ما نشان می‌دهند که مدیران اجرایی در سال اول از دوران مدیریت خود کمترین میزان تغییرات را در استراتژی عملکرد شرکت اعمال می‌کند. در مقابل، بیشترین میزان تغییرات ایجاد شده در طی سال‌های دوم و چهارم دوران مدیریت آن‌ها اعمال می‌گردد. بعد از چهارمین سال هیچگونه تغییری صورت نمی‌پذیرد و یا اگر هم تغییری ایجاد شود بسیار اندک و جزئی خواهد بود. 

دلیل این امر در این حقیقت نهفته است که مدیران اجرایی جدید به زمانی برای تطبیق خود با محیط و نقش جدید خود نیاز دارند. در ابتدا آ‌ن‌ها نیازمند مدت زمانی برای ایجاد مسیری جدید در داخل سازمان هستند. سازمان مربوطه نیز به مدت زمان مشخصی برای تطبیق خود با رویکردهای مدیر اجرایی جدید نیاز دارد. این امر در مورد شرکت‌های بزرگ بسیار محسوس‌تر است. با توجه به مجموعه داده‌های ما در فهرست "اس اند پی 500"، معمولا شرکت‌هایی با ساختار سازمانی بسیار منسجم و یکپارچه، به راحتی با تغییرات ایجاد شده در استراتژی عملکرد منطبق نمی‌گردند. 

از این رو، اعمال تغییرات بسیار زیاد در استراتژی یک شرکت می‌تواند با تاخیر زمانی دو تا چهار ساله بعد از جایگزینی مدیر اجرایی جدید انجام شود. هیئت مدیره و سهام‌دارانی که می‌خواهند تغییرات فوری و آنی را در شرکت خود ایجاد کنند باید برای استخدام مدیر اجرایی جدید برنامه‌ریزی کرده و قبل از اینکه زمان تغییر فرا برسد جایگزینی را انجام دهند. علاوه‌بر‌این، شواهد موجود در تحقیقت ما نشان می‌دهند که آن‌ها باید مدیر اجرایی را از داخل شرکت انتخاب کنند. برای مثال در شرکت مایکروسافت، "ساتیا نادلا" یکی از کارمندان قدیمی شرکت مایکرو سافت بود. دانش و اطلاعات او از این شرکت، و حضور او در شرکت موجب برتری انتخاب وی نسبت به افرادی خارج از شرکت گردید. بر اساس یافته‌های ما، استخدام مدیر اجرایی خارج از شرکت حداقل به یک سال زمان برای تطبیق وی با سازوکار شرکت نیاز دارد و بعد از آن می‌توان شاهد اعمال تغییراتی در شرکت بود. 

مسئله دیگری که ما می‌خواستیم در مورد آن بدانیم، درک این موضوع است که تغییر مدیران اجرایی چگونه بر تغییرات استراتژی کارآفرینی موجود در یک شرکت تاثیر می‌گذارد. برای مثال، چگونه یک مدیر اجرایی جدید بر تمام سازمان، با وجود اولویت‌های بسیار زیاد و واحدهای تجاری مختلف، احاطه پیدا خواهد کرد؟ 

در حال حاضر، هیئت مدیره شرکت‌ها می‌توانند با تکیه بر یافته‌های ما دریابند که انتخاب یک مدیر اجرایی از داخل و یا خارج از شرکت چه تاثیری بر استراتژی کارآفرینی و عملکرد آن‌ها خواهد داشت و سرعت این تغییرات به چه شکلی خواهد بود. سهام‌داران و کارمندانی که تغییرات اعمال شده توسط مدیران اجرایی جدید را تجربه می‌کنند، می‌توانند از تغییرات استراتژی شدید در بازار و زمان انجام آن آگاهی پیدا کنند.

منبع: HBR.org                   

هنوز نظری وارد نشده است!

نظر خود را ارسال نمایید

پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.