آخرین مقالات

میزان اهمیت مدیریت در استارت‌آپ چه میزان است؟

میزان اهمیت مدیریت در استارت‌آپ چه میزان است؟

ما دوست داریم کارآفرینان را بصورت رهبران رویایی ببینیم. آنها ایده می‌آورند، تیم را رهبری می‌کنند و در نهایت هم مسئولیت موفقیت یا شکست کمپانی بر عهده آنهاست. اما همیشه شرکت‌های خیلی خوبی هم وجود دارند که به دلیل رهبری نامناسب‌شان با شکست مواجه شده‌‌اند.

قبل از اینکه خودتان را تحت فشار قرار دهید برای اینکه الهام‌بخش باشید (هدیه کاریزماتیک یک مدیر)، بهتر است به بررسی دقیق میزان اهمیت و تاثیر مدیریت در موفقیت و شکست یک شرکت توجه کنید.

نقش مدیر

ابتدا نقش یک مدیر در یک استارتاپ را در نظر بگیرید:

 تولید کننده ایده: وظیفه رهبر است که مسیرهای جدید و امکانات جدید برای سازمان داشته باشد. (حل مشکلات دشوار)

تصمیم گیرنده: هنگامی که زمان تصمیم‌گیری سخت برای شرکت لازم باشد مدیر شرکت تنها کسی است که باید تصمیم نهایی را بگیرد.

سازنده تیم: کارهای استخدام افراد، تعدیل نیرو و الهام بخشی به تیم برای کار سخت زیر پرچم مدیریت بر عهده اوست.

سازنده تصورات: مدیریت ریش سفید کمپانی است و جلوه‌گاه یک برند است.

بی شک نقش های دیگری نیز برای مدیریت وجود دارد اما این ها نفوذ های اولیه بودند. همه این موارد در تئوری زیبا هستند اما واقعا چقدر از این موارد را مدیران  ایفا می‌کند؟

نظریات علمی

براساس یک مطالعه در هاروارد اهمیت مدیریت قدری گمراه کننده است. نظرات بسیار متغیر بوده و یکسری افراد اینطور استدلال می‌کنند که رهبری اصلا اهمیتی ندارد و عده دیگری معتقدند رهبری تنها مورد مهم در سازمان است. نتایج تحقیقات رهبری بیانگر این است که حضور همیشگی رهبر به اندازه کاری که در مواقع بحرانی انجام می‌دهد مهم نیست. برای مثال اگر به فاصله از کارمندانتان تمایل داشته و مدام در تصمیم‌گیری تعلل کنید این منفعل بودن ضرر زیادی به سازمان وارد نمی‌کند ولی تصمیمی که در شرایط بحرانی می‌گیرید یا واکنش خوب به بحران‌ها می‌تواند سرنوشت سازمان را تغییر دهد.

بحث شانس

مطالعه دیگری پیشنهاد می‌کند که عملکرد مدیر عامل براساس توانایی رهبری یا هر فاکتور مجزای دیگری قابل اندازه‌گیری نیست. بلکه یک بخش قابل توجهی از عملکرد نتیجه فاکتورهای کاملا اتفاقی است. یک اصطلاح فانتزی برای این موارد بنام شانس داریم. پیشنهاد این پژوهش این است که 2 تا 22 درصد عملکرد مدیر عامل‌ها بسته به صنعت کسب و کارش مربوط به شانس است. 

در عین حال در یک مطالعه‌ دیگر فاکتورهای بکار رفته سایر گزارشات را برای ارزیابی فاکتور شانس در موفقیت رهبران تست شده است. در این پژوه از آنالیز تجزیه-واریانس استفاده شده و نتیجه آن به این صورت است که شانس به تنهایی برای یک شرکت عاملی برای موفقیت یا شکست نیست. این موضوع یک حس منطقی را به ما می دهد و شما به عنوان یک کارآفرین احساس بهتری خواهید داشت.

تفاوت در مراحل اولیه

بیشتر مطالعاتی که در اینجا به آنها ارجاع دادیم و بسیاری از مقالات یک المان مهم از نقش رهبری در استارتاپ را نادیده گرفته‌اند. این مطالعات روی سازمان‌هایی انجام شدند که در زمان نوشتن مقالات وجود داشتند و مطالعات در رابطه با مدیری است که در آن زمان در شرکت حضور داشته است. با انجام چنین کاری، مطالعات تصویر کلی از میزان اهمیت مدیریت فراهم نکرده است. دلیلش هم این است که اولین مرحله استارت‌آپ جایی است که مدیریت بیشترین اهمیت را دارد و این مطالعات دقیقا زمانی شرکت‌ها را بررسی کرده‌اند که مراحل اولیه رشد خود را پشت سر گذاشته‌اند.

بعنوان مدیر عامل یک استارت‌آپ شما با یک ایده کمتر توسعه یافته و ضعیفتر همراه با یک تیم کوچک و تعداد زیادی افراد ناشناخته کار می‌کنید.

در واقع باید به این نکته توجه داشته باشیم که مهمترین رهبر در یک سازمان استارت‌آپی، نخستین مدیری است که در آن فعالیت داشته است. در واقع در مراحل اولیه شروع به کار یک شرکت، سنگ بنای آن نهاده شده و جهت‌گیری کلی آن تعیین می‌شود.

کلام آخر

اهمیت رهبری غیرقابل انکار است. حتی مطالعاتی که فاکتور شانس را به عنوان فاکتوری موثر در عملکرد سازمان در نظر گرفته‌اند نقش آن را در مقایسه با نقش مدیر بسیار کوچک گزارش کرده‌اند. ما بر این تصوریم که شانس بخشی از زندگی ما و اتفاقات آن را کنترل می‌کند و بهمین دلیل است که بسیاری فاکتورهای رهبری خارج از کنترل ما احساس می‌شوند. هنوز هم یک رهبر نیرویی را درون خودش دارد که براساس تصمیمات و عملکرد رهبری او منجر به شکست یا پیروزی یک سازمان می‌شود. این موضوع بویژه در لحظات بحرانی بسیار حائز است. این موضوع توسط مطالعات هاروارد بخصوص در مراحل اولیه نیز تایید شده است.

منبع: www.entrepreneur.com

هنوز نظری وارد نشده است!

نظر خود را ارسال نمایید

پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.