پاسخهای برگزیده مسابقه چهارم قطبنما- خانم سیده مرضیه ادیانی
نانومچ در راستای اهداف و سیاستهای کلان خود، با برگزاری مسابقه قطبنما، اقدام به تحریک حس کارآفرینی در افراد نموده و سعی دارد تا با قرار دادن مخاطبین در جایگاه یک کارآفرین، آنها را با برخی از فضاهای کارآفرینی و چالشهای موجود در این زمینه روبرو نماید. به این منظور، مخاطب بایستی خود را در جایگاه یک کارآفرین در نظر گرفته و از زوایای مختلف، نسبت به تحلیل وضعیتهای گوناگون و انتخاب بهترین گزینههای مطرح شده، اقدام نماید. در همین راستا، سری چهارم مسابقه قطبنما که همزمان با دوازدهمین نمایشگاه سالیانه فناوری نانو برگزار گردید، چالش جدیدی را عنوان نمود که به انتخاب یک تیم از میان تیمهای درخواستدهنده برای یک همکاری فناورانه در حوزه قطعات خودروسازی مربوط بود.
در میان پاسخهای دریافت شده، سه پاسخ به عنوان برگزیدگان این دور از قطبنما انتخاب شده که متعلق به «سرکار خانم سیده مرضیه ادیانی»، «جناب آقای محمود مداحپور» و «سرکار خانم الناز جهانگیری» بوده و هر یک به نوبه خود، نگاه جالبی نسبت به مسئله داشتند. خانم سیده مرضیه ادیانی، به عنوان یکی از برگزیدگان این مسابقه، در حال حاضر دانشجوی کارشناسی ارشد نانو فناوری میباشد. وی از طریق اساتید دانشگاهی خود، با برنامه نانومچ و مسابقه قطبنما آشنا شده و به واسطه علاقهمندی شخصی به مباحث کارآفرینی و راهاندازی کسبوکار، در این مسابقه شرکت نموده است. ایشان معتقد است که هر یک از گروههای معرفی شده در سؤال، به تنهایی تکمیلکننده نیازهای ما نیستند، اما ترکیب آنها (جستجوی پتنت پتنت، استاد دانشگاه با مقالات فراوان و گروه ساخت فناوری)، میتوانند علم، فناوری و الزامات بازار را در هم آمیخته و موفقیت را حاصل نماید. در ادامه به تشریح پاسخ ایشان پرداخته شده است:
بررسیهای انجام شده براساس پارامترهای زمان، هزینه، اعتبار و سابقهی تولید صنعتی، روش کار، تحصیلات مرتبط و در نهایت ریسک پروژه بوده است که به شرح زیر میباشد:
تیم یک- شرکت دانش بنیان:
زمان تعیین شده با موجودی انبار متناسب است. تحصیلات مرتبط اعضاء و روش کار تیم (ارزیابی ماده اولیه اصلی و جستجو در پایگاههای پتنت)، میتواند جزء نقاط قوت تلقی گردد، اما عدم سابقه تولیدی، از نقطه ضعفهای این تیم میباشد که با پشتیبانی شرکت کارفرما، میتوان بخشی از این نقطه ضعف را پوشش داد.
تیم دو- دو عضو هیئت علمی دانشگاه:
تحصیلات و سابقه علمی، قابل تأمل است، اما با توجه به موجودی انبار، زمان پیشنهادی تناسب ندارد. مطالعه مقالات و متون علمی لازم است، اما به منظور ایجاد دانش فنی تولید مواد اولیه مورد نیاز شرکت، کافی نیست. روش تولید انبوه ماده اولیه (با توجه به پرداخت هزینه توسط شرکت اصلی) نیز مقرون به صرفه نمیباشد. ضمناً نداشتن سابقه تولید مواد صنعتی، از دیگر نقاط ضعف این تیم محسوب میشود.
تیم سه- شرکت خصوصی با سابقه:
سابقه تولید صنعتی گستردهی شرکت، زمان پیشنهادی بسیار کوتاه جهت تولید انبوه و استفاده از مواد اولیه جایگزین در دسترس در اسرع زمان، جزء نقاط قوت تیم است؛ ولی روش آزمون و خطا بدون بررسی اولیه، مطمئن نیست و ممکن است منجر به افزایش زمان تولید به بیش از سه ماه گردد. لازم به ذکر است، شرکت کارفرما نیازمند تولید مواد اولیه جهت تولید قطعات میباشد، در حالی که شرکت خصوصی داوطلب شده، برنامه ساخت قطعات را ارائه نموده و در واقع ممکن است رقیب کارفرما محسوب شود. اما این شرکت، با توجه به تجهیزات و توانمندیهای خود، در صورت نیاز میتواند از پشتیبانی فنی تیم خود و یا مشاوران فنی نیز استفاده نماید. در هر حال، دانش و بانک داده ارزشمندی که نزد این شرکت است و طی سالهای طولانی بدست آمده، میتواند پتانسیل بالایی در حل این مسأله داشته باشد.
§ عدم برآورد هزینه اولیه تولید، نقطه ضعف مشترک هر سه تیم میباشد. که در این پاسخ با پیش فرض تجربه کار نیمه صنعتی و صنعتی و درک صحیح از کنترل هزینهها در اجرای پروژههای صنعتی، ارزیابی ادامه پیدا میکند.
جدول جمع بندی اطلاعات |
|||
|
شرکت دانش بنیان |
دو عضو هیئت علمی دانشگاه |
شرکت خصوصی با سابقه |
زمان |
+ |
- |
+ |
هزینه |
+ |
- |
+ |
سابقه تولید صنعتی |
- |
- |
+ |
روش اجرا |
+ |
+/- |
- |
تحصیلات مرتبط |
+ |
+ |
- |
ریسک پروژه |
3+ |
2- |
1+ |
با توجه به زمان اندک مورد نیاز شرکت قطعهسازی کارفرما، همکاری سه تیم ارائهدهنده برنامه در قالب یک تیم، میتواند روش مطلوبی باشد، زیرا این سه تیم مکمل یکدیگر هستند؛ به طوری که روش مناسب تیم یک، با دانش پایه تیم دو و سابقه تولید تیم سه، میتواند در کنار هم در کوتاهترین زمان، محصول مناسب شرکت کارفرما را تولید کند. شرکت کارفرما، میتواند با نماینده تیمها قراردادی مشترک امضاء نموده و فرآیند تولید را بعد از برآورد هزینه تولید، آغاز نمایند. اما ممکن است این مسئله چالشهای کار تیمی را در پی داشته باشد و این همکاری میسر نگردد. لذا مدل پیشنهادی همکاری، زمانی که شرکت کارفرما فقط یک بار و یک انتخاب دارد، در آن صورت با توجه به پارامترهای ذکر شده، تیم شرکت دانش بنیان گزینه اول همکاری و تیم شرکت خصوصی در اولویت دوم همکاری میباشد که لازم است در صورت انتخاب شرکت خصوصی (تیم سه)، تعهدات لازم جهت تولید ماده اولیه و عدم تولید قطعه گرفته شود.
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.