نانوفناوری و چالشهای ثبت اختراع
نانوفناوری را میتوان یکی از حوزههای نوظهور فناوری دانست که با طیف وسیع و متنوعی از کاربردهای بالقوه، توجه بسیاری از شرکتها و صنایع را به خود جلب نموده است. فناوری نانو را میتوان بهعنوان یک حوزه دانشی در نظر گرفت که در آن، عناصر مختلف در مقیاس اتمی دستکاری شده تا مشکلات و چالشها را در مقیاسهای بزرگ مرتفع نمایند. این مشکلات و چالشها، ممکن است در هر حوزهای مطرح شود، از کشاورزی، آبشیرینکنهای صنعتی و بهبود تولید و ذخیرهسازی انرژیهای تجدیدپذیر گرفته تا فناوریهای دارورسانی و تجهیزات پزشکی و الکترونیک. این حجم از سرمایهگذاری و پیشرفتهای پیدرپی، ثبت و محافظت از این فناوریها را با ابهامات و چالشهایی مواجه نموده و حتی جلوتر از قوانین مالکیت فکری در حال حرکت است. دقیقاً مانند دیگر حوزههای دانشی که زمانی در حال توسعه سریع بودند و پارادایمهای مالکیت فکری موجود را به نوعی به چالش کشیده و تغییر در آنها را طلب میکردند، به نظر میرسد که نانوفناوری هم در حال شکل دادن به بخشهایی از سیاستهای مالکیت فکری است.
بنا بر اعلام سازمان جهانی مالکیت فکری (WIPO)، یکی از مهمترین پرسشها پیرامون ثبت و حفاظت از فناوریهای نانویی، اندازه فناوری است. برای مثال، اگر تکنیک مشابهی در سطوح بزرگتر وجود داشته باشد، آیا ثبت تکنیک نانومتری مربوط به آن هم قابلقبول خواهد بود؟ اگر پاسخ منفی است، پس دستاوردهای شرکتها و مؤسساتی که فناوریهای نانومقیاس آنها کارایی را به شدت افزایش داده و حتی فرآیندهای تولید را به کلی با تغییر روبرو مینمایند، چگونه باید محافظت شوند؟ علاوه بر این، آیا شرایط و الزامات فعلی که در اختراعات پتنت شده تحت عنوان «نانومقیاس» لحاظ میشوند، ممکن است که از یک فناوری تا فناوری دیگر تغییراتی داشته باشند؟
اگر این چالش را سادهتر و به صورت کلی در نظر بگیریم، میتوان چنین گفت که در حال حاضر، سطح کافی و شفاف از دانش پیشین (Prior Art» برای رعایت چهارچوبهای قانونی مالکیت صنعتی وجود ندارد. البته شاید قوانین ثبت اختراع چه در بعد ملی و چه بینالمللی، بتوانند تا حدی به رفع این ابهامات کمک کنند. برای مثال، دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا (USPTO)، دفتر ثبت اختراع اروپا (EPO) و دفتر ثبت اختراع ژاپن (JPO)، بهعنوان دفاتر اصلی ثبت اختراعات نانویی، در یک اقدام هماهنگ، تصمیم گرفتهاند تا یک شرط شفاف و ساده به نوآوریهای نانویی بیفزایند و آن، مقیاس کمتر از 100 نانومتر است؛ شرطی که در تعریف اولیه نانو بودن یک ماده یا فناوری همواره از سوی محققین این حوزه در نظر گرفته شده است. این شرط، موجب میشود تا چالش اندازه فناوری که در بالا به آن اشاره شد، بلاموضوع گردد. اجماع سه دفتر بزرگ ثبت اختراع و احتمالاً پیوستن سایر کشورها به این تصمیم، امکان یکنواختی در ارزیابی پروندههای ثبت اختراع نانویی را فراهم ساخته و میتواند یکی از هزاران چالش مالکیت فکری در حوزه نانوفناوری را مرتفع نماید.
مرجع: «Lexology»
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.