مصاحبه اختصاصی نانومچ با علی بابایی موسس ترب موتور جستجوی موفق فروشگاههای اینترنتی
با افزایش تعداد فروشگاههای اینترنتی در ایران، کاربران ایرانی نیاز به سرویس جدیدی هم برای شناخت محصولات فروشگاههای معتبر و جدیدالورود و هم برای یافتن بهترین قیمت محصول مورد نظرشان دارند. در میان تعداد زیادی سرویس، ترب با هدف معرفی فروشگاههای جدید و معتبر اینترنتی و ارائه شفاف قیمتها به کاربران از سال ۱۳۹۴ تاسیس شده است. این سرویس در قالب وبسایت اینترنتی با آدرس torob.ir ، در قالب افزونه برای مرورگرهای اینترنتی و در قالب اپلیکیشن موبایل در دسترس کاربران قرار دارد و تاکنون با استقبال خوب کاربران روبرو شده است.
در ادامه متن مصاحبه با مدیرعامل این سرویس جناب آقای مهندس علی بابایی آمده است:
1- لطف بفرمایید خود را در چند پاراگراف معرفی کنید؟ در چه حوزهای مشغول به کارآفرینی یا کسب و کار هستید؟
من علی بابایی هستم. بنده لیسانس کامپیوتر خود را از دانشگاه صنعتی شریف اخذ کردهام و در حال حاضر دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت کسب و کار(MBA) دانشگاه شریف هستم. از حدود دو سال پیش با چند نفر از دوستان، پروژه ترب را شروع کردیم. کار این پروژه مقایسه قیمت محصول و سرویس جستجو برای خرید اینترنتی بین سایر فروشگاههای اینترنتی است. در حال حاضر تقریبا ۴۰-۵۰ فروشگاه به همراه 400-500 هزار محصول در این پروژه عضو هستند. حوزه فعالیت این پروژه تجارت الکترونیک است.
2- چه دلیلی باعث شد که به سمت راه اندازی یک کسب و کار حرکت کنید؟
قبل از ترب با دوستان دیگر چند مورد تجربه کار داشتیم که هر کدام به دلایلی شکست خورد. دانشجویان دانشگاه شریف یا دانشگاههای خوب تهران معمولا چند مسیر برای خودشان تصور میکنند. در این میان مسیری که پررنگتر هست پذیرش و اپلای برای ادامه تحصیل در خارج از کشور است. در این میان عده کمی اپلای شغلی میکنند. سایرین در ایران ادامه تحصیل میدهند یا در ایران کار میکنند که مسیر آخر برای من بسیار جذابتر بوده و هست.
3- ایده تاسیس ترب چگونه به ذهن شما رسید؟
دو سال پیش حدود یک ماه روی ۳-۴ مورد پروژه فعالیت کردیم. آن زمان وایبر یکی از شبکههای اجتماعی مطرح بود. یکی از ایدهها ساخت یک اپپلیکشن مسنجر، چیزی شبیه وایبر، و ایده دیگر نیز همین ترب در حوزه خرید اینترنتی بود. چند ایده دیگر هم بود که بعد از مارکت ریسرچ و بررسی از منظر فنّی در نهایت انتخاب نشدند.
4- به نظر شما دانشگاه چقدر در مسیر موفقیتتان موثر بود؟
یک بحث تحصیل در دانشگاه هست یک بحث هم امکاناتی که دانشگاه برای ایجاد فضای کسب و کار در اختیار قرار میدهد. از منظر تحصیلی خوب چراکه تخصص ما در حوزه کامپیوتر هست. اگرچه این امر در رشتههای دیگر شاید این مقدار تأثیرگذار نباشد. یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار خود دانشجو است که چه مقدار علاقهمند به یادگیری عملی درسها است. تاثیر دیگر، شبکه افرادی است که زمانی با هم همکلاسی یا استاد و شاگرد بودند. در واقع تیم ما از آنجا تشکیل شد و خدا رو شکر معاونت پژوهشی، مرکز رشد و شتاب دهنده دانشگاه شریف در زمینه تشویق شرکتها به کارهای دانش بنیان خیلی فعال هستند و به ما کمک نمودند.
مصاحبهگر: در واقع هم دوستان خوبی پیدا کردید که الآن همکار و شریک تجاری هستید و هم ارتباطات خوبی مثل اساتید که بسیاری از مسیرها را برایتان هموار کردند و هم امکانات لجستیکی که دانشگاه در اختیارتان قرار داد. البته در دانشگاه شریف فرهنگ ادامه تحصیل خیلی بیشتر است و این امر را میتوان به عنوان یکی از موانع نام برد. برای مثال دانشگاه آزاد اینگونه نیست و دانشجویان اشتیاق بیشتری برای کار دارند.
5- کارآفرینان چندین سال در شرایطی زندگی میکنند (با سختی فراوان) که هیچکس قادر به زندگی در آن شرایط نیست. تا در آینده به گونهای زندگی کنند (با ثروت فراوان) که باز هم هیچکس نمیتواند. تا چه حد با این جمله موافق هستید؟ آیا تجربه شخصی خودتان هم در همین راستا بوده است؟
هر فرد باید تعادل میان کار و زندگی خود را رعایت کند، حالا چه کارآفرینی کرده باشد و چه کارمند باشد. در زندگی فردی که استخدام شده باشد، تعادل میان کار و زندگی رعایت میشود و معمولا شرکتهای خوب این امر را برای کارمندانشان فراهم میکنند. ولی زمانیکه خود فرد یک کار رو شروع میکند، به خصوص چند سال اول، اینگونه نیست و باید واقعا سختکوش باشد. هیچ چیزی در زندگی غیر از کار در آن زمان وجود ندارد. فقط باید کار بکنی. اما معمولاً بعد از چند سال که شرایط پایدار شد بیشتر میتوان این تعادل رو رعایت کرد. مخصوصأ اوایل کار چون اتفاقاتی میافتد که غیر قابل پیشبینی هستند مجبور هستید انرژی بسیاری زیادی را صرف کنید و شرایط واقعا سخت هست
مصاحبهگر: در حال حاضر چند ساعت در روز کار میکنید؟
دقیق نمیدانم اما تقریبا ۱۲ ساعت.
6- اگر زمان به عقب برگردد چه کارهایی هست که آن را انجام نمیدادید؟ چه کاری را انجام میدادید؟
من برای فرار از سربازی کارشناسی ارشد را خواندم و باید میان کامپیوتر و MBA یکی را انتخاب میکردم. MBA رو انتخاب کردم چون حس میکردم بیشتر به دردم میخورد ولی خوب الان اگه بخواهم برگردم کامپیوتر را ادامه خواهم داد.
مصاحبهگر: MBA به نظر شما مفید نبود؟
آنقدر که فکر میکردم برای کارآفرینی مناسب نیست. بیشتر مناسب شرایط کاری در شرکتها یا سیاستگذاری در کار دولتی است. برای شروع یک کار، دورههای MBA شریف آنقدر مفید نیست. اگر خودتان بروید و کتاب بخوانید یا وبلاگهای مختلف را ببینید و روی آنها وقت بذارید خیلی بیشتر برایتان مفید است.
7- تفریحات و سرگرمیهای شما در زندگی چیست؟
چیز خاصی به آن شکل نیست شاید همین شرکت باشد ولی خب کارهای متنوعی هست. کتابخوانی حتی وقتی کارها زیاد است حس خوبی میدهد. در واقع تفریح کلا چیزی است که انسان از آن لذت میبرد و من هم در حال حاضر از کارم لذت میبرم. بنابرین بیشترین چیزی که از آن لذت میبرم کار و مسائل مرتبط با کار هست.
8- بسیاری از افراد جامعه از راه اندازی کسب و کار بیم دارند. آیا شما هم در آغاز ترس داشتید؟ اگر اینطور است برای غلبه بر آن چه کردید؟
ما قبل از این کار تجربه چند شکست را داشتیم و احتمال میدادیم که شکست بخوریم، منتها شرکتهای بزرگ هم باز همیشه در معرض خطر هستند، این که نتوانند فروش مداوم داشته باشند و غیره. الان به لطف خداوند وضعیت ما پایدارتر شده است و خیالمان از این بابت که میتوانیم این کار رو ادامه دهیم، راحتتر شده است. در اوایل کار، ریسک شکست بسیار بالا بود و برای شکست آماده بودیم.
9- آیا راهاندازی کسب و کار بصورت انفرادی ممکن است؟ شما کدام را ترجیح میدهید: تیم بودن و یا انفرادی کار کردن و چرا؟
به نظر من جواب این سؤال "بستگی دارد" هست ممکن است فردی توانایی لازم برای آغاز کار را داشته باشد و به تنهاییکار را آغاز کند و برای عدهای دیگر تیمی بودن بهتر باشد. برای خود ما تیم بودن بهتر بود.
مصاحبهگر: برای کدام دسته از افراد شروع کار به صورت فردی بهتر است؟
به توانایی و شخصیت افراد بستگی دارد. برخی افراد شخصیت کار تیمی ندارند اما انقدر توانایی دارند که میتوانند یه نفره کل شرکت را اداره کنند. تیمی بودن به این معنی نیست که نیرو استخدام نشود و کار رشد نکند، ولی این مسئله که در ابتدای کار فردی جلو رویم یا تیمی، کاملأ به روحیه اشخاص و تواناییهای آنها باز میگردد.
10- آیا بدون پول کارآفرینی ممکن است؟ شما هم اول کار سرمایهگذار جذب کردید یا خودتان سرمایه کافی داشتید؟
ما تقریبا یک سال با 25 میلیون تومان کمک بلاعوض شتابدهنده دانشگاه صنعتی شریف کار را پیش بردیم، بعد از آن یک سال هم با جذب سرمایهگذار تا به اینجا پیش آمدهایم. در ادامه هم امیدواریم درآمد خود شرکت بتواند هزینهها را تامین کند. در صورت نیاز به رشد سریع، از منظر گسترش بازار یا محصولات جدید، احتمالا سرمایهگذار جدید نیز جذب خواهیم کرد.
مصاحبهگر: به عنوان جمعبندی سرمایه جذب شده شرکت تا به این مرحله چقدر است؟
سرمایه تنها سرمایه مالی نیست، نیروی انسانی هم هست که شاید اهمیت بیشتری داشته باشد، اما سرمایه مالی ورودی تاکنون در حدود ۴۰۰ میلیون تومان بوده است.
11- کسب و کار در فناوریهای نوین چه تفاوتی با کسب و کارهای سنتی دارد؟
تفاوتهای بسیار زیادی وجود دارد و مطالب بسیار متنوعی نیز در این زمینه موجود است. اما شاید مهمترین تفاوت این باشد که کسب و کارهای فناورانه وابسته به سرمایه اولیه "Capital Intensive" نیستند و پول زیادی نمیخواهند. اگر بخواهید یک کسب و کار سنتی را آغاز کنید شاید ۱ میلیارد تومان هزینه تأمین مکان مورد نیاز باشد و همین مقدار نیز مواد اولیه، و این سرمایه هنگفت طی چندین سال باز خواهد گشت. در مورد کسب و کارهای فناورانه، علی الخصوص کارهای حوزه فناوری اطلاعات، اصلیترین نیاز و سرمایه، منابع انسانی است. به طور دقیقتر عرض کنم، سرمایه اصلی تیمی هست که توان پیشبرد کار را داشته باشد. تفاوت بعدی رشد این کسب و کار هست. شما یک سوپر مارکت را در نظر بگیرید، سوپر مارکت یک محله را پوشش میدهد اما رشد یک سوپر مارکت اینترنتی به یک محل محمدود نیست، اول از یه محل شروع میکنید و با گسترش آن میتوانید به کل کشور هم برسید. با توجه به رشد سریعتر، این قبیل کسب و کارها مسلما ارزش بیشتری هم دارند.
11- ساختار یک شرکت به چه صورت باید باشد: آیا یک فناور میتواند یک مدیرعامل نیز باشد یا باید این دو از هم جدا باشند؟
در راهاندازی کسب و کار چیزی به عنوان ایدهپرداز یا صاحب امتیاز فکری وجود ندارد. در شرکتهای مبتنی بر فناوری اطلاعات، یک سری کارهای فنی هست که اتفافأ اهمیت بسیار زیادی هم دارند و اگر کسی به صورت تخصصی این دسته از کارها را انجام میدهد، مدیر فنی شرکت است. یک سری کارهای تجاری نیز مانند مذاکره با مشتری و مذاکره با سرمایهگذار و جذب سرمایه وجود دارد و کسی که این دست کارها را به صورت تخصصی انجام میدهد، مدیر عامل شرکت است. اما جواب این سؤال نیز "بستگی دارد" است، یعنی شرکتهایی وجود دارند که یک نفر در ابتدا عهدهدار کارهای فنی و غیر فنی شرکت بوده و به تدریج با رشد شرکت ساختار سازمانی شکل گرفته و تعریف شده است. شاید در سالهای اول به این شکل باشد که سهم افراد در انجام کارهای شرکت برابر باشد اما با بزرگتر شدن شرکت نیاز است تا بر اساس توانمندی افراد وظایف تقسیم شود.
12- راه موفقیت از شکستهای زیاد میگذرد. صادقانه چندبار شکست خوردید؟ چند بار ناامید شدید و چه کسی و چه چیزی به شما کمک کرد که راه را ادامه بدهید؟
قبل از پروژه ترب من دو کار جدی انجام داده بودم، یک مورد سیستم اتوماسیون تحت وب برای داروخانهها، و دیگری یک فروشگاه اینترنتی محصولات داروخانهای که هر کدام به دلایلی شکست خوردند. بعد از این شکست شاید بیشتر انگیزه شخصی بود که علاقه داشتم تا کاری را انجام بدهم و این مسئله به من روحیه داد تا به اینجا برسم.
13- شما کدام را ترجیح میدهید: سهم کوچک (5 درصد) از یک بازار بزرگ و یا سهم بزرگ (صد درصد) از یک بازار کوچک؟
ما دوست داریم که هر دو را داشته باشیم، هم چند درصد از یک بازار بزرگ هم کل یه بازار کوچک. میتوان از چند درصد از یک بازار کوچک شروع کرد و به کل آن بازار رسید و پس از آن چند درصد از یک بازار بزرگ و بعد در نهایت کل یک بازار بزرگ را در اختیار گرفت.
14- الگوی موفقیت در کسب و کار برای شما چه کسی/ شرکتی بوده است؟
شخص یا شرکت خاصی الگوی ما نیست. البته انگیزهها و داستانهای افراد موفق مانند مثلأ موفقیت استیو جابز، مارک زاکربرگ و در کل روحیه سختکوشی این افراد تاثیرگذار بوده است. این موارد را همه اعضای تیم مطالعه کردند و واقعأ ثمربخش بوده و روحیه داده است. اما اینکه الگوی موفقیت ما باشند خیر. در مورد شرکت هم ما ترب را مشابه google میدانیم و تلاش میکنیم تا به همان شکل و حتی بیش از آن و در مرتبه جهانی رشد کنیم.
15- در پایان به جای اینکه از شما بپرسم توصیههای شما برای کارآفرینی چیست، میپرسم چرا نباید کارآفرین شویم؟ (اصلا مگر ممکن است همه کارآفرین باشند؟)
همه نمیتوانند کارآفرین باشند. یک دلیل بسیار مهم، شیوه زندگی افراد کارآفرین هست که یک روحیه واقعأ خاص میطلبد. اگر افراد تحمل شکست را نداشته باشند، بعد از چند تلاش ناموفق انگیزه خود را از دست میدهند و این زمانی که برای کارآفرینی اختصاص دادهاند را بیهوده میدانند و معتقدند از اول نباید وارد این مسیر میشدند. شاید بهترین جواب برای این سؤال که "چرا نباید کار آفرین شویم" این باشد که "همه افراد روحیه کارآفرینی ندارند."
3 پاسخ بهمصاحبه اختصاصی نانومچ با علی بابایی موسس ترب موتور جستجوی موفق فروشگاههای اینترنتی
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.