نانوپاتولوژی: انقلابی جدید در پزشکی
دکتر آنتونیتا گاتی دارای سابقهای بینرشتهای از فیزیک، شیمی، زیستشناسی، فیزیولوژی، پاتولوژی (آسیبشناسی) و پاتولوژی قانونی است. دکتر گاتی بیش از 40 سال تجربه تحقیق در زمینه مواد زیستی و همچنین سازگاری زیستی در سطح ملی و بینالمللی را در کارنامه خود دارد.
در سال 2002، دکتر گاتی بهعنوان هماهنگکننده پروژه اروپایی موسوم به "نانوپاتولوژی" منصوب شد که در خلال آن یک ابزار تشخیصی جدید ایجاد شد. نتایج حاصل از این پروژه در کتابهای نانوپاتولوژی وی، منتشر شده در انتشارات پان استنفورد (2008) و مطالعات موردی در مورد نانوسمشناسی و سمشناسی ذرات در السویر (2015) شرح داده شده است.
دکتر گاتی نویسنده 240 مقاله در مجلات مروری است. وی آزمایشگاه مواد زیستی را در دانشگاه مودنا ایجاد کرد. در حال حاضر، او یک مقام اروپایی فعال در زمینه نانوپاتولوژی (پاتولوژیهای انسانی و حیوانی بهواسطه رهایش میکرو و نانوذرات)، نانوسمشناسی، نانوسمومزیستی، آلودگی محیطزیست و آلودگیهای ناشی از جنگ و بیماریهای مرتبط با آن است.
1- علم نانوپاتولوژی چیست؟
نانوپاتولوژی واژهای است که من در سال 2001 آن را ابداع کردم و در واقع، عنوان یک پروژه تحقیقاتی در اروپا بود که من آن را طراحی و هماهنگ کرده بودم. در آن زمان، نانوپاتولوژی واژهای بدون مفهوم واقعی بود که برای تعریف بیماریهایی که توسط ذرات زیرمیکرونی و نانوذرات ایجاد شده بود، تعریف شد.
بعدها مشخص شد که این ذرات قادر به ورود به بافتها و ایجاد واکنشهای زیستی بودند. اکنون، این ذرات کوچک و مهاجم را «گلولههای نامرئی» مینامیم. موانع فیزیولوژیکی درون ما قادر به جلوگیری از ورود این مهاجمها به درون ارگانیسم نیستند و نمیتوانند آنها را متوقف کنند، بنابراین آنها میتوانند با مولکولهای خون، ماتریس خارج سلولی و سلولهایی با محتوای پیچیدهای از اطلاعات ضروری زندگی، برهمکنش داشته باشند.
این پدیده «برهمکنش نانو-بیو» نامیده میشود. در حوزه مهندسی فناوری نانو، اصطلاح نانو دارای یک تعریف خاص است: زمانی یک ذره در مقیاس نانو است که اندازه آن از 100 نانومتر بزرگتر نباشد. با این حال، بدن انسان این تعریف بوروکراتیک را به رسمیت نمیشناسد. در چشمانداز زیستی، نانو هر جسم خارجی است که میتواند با اجزای بدن در اندازه مشابه برهمکنش داشته باشد و همانطور که گفته شد، منشأ اثر برهمکنش نانو-بیو باشد که میتواند به اثرات جانبی مضر یا اثراتی که با فیزیولوژی سازگار نیستند، منجر شود. بنابراین، اندازه آنها قطعاً میتواند بزرگتر از حد مجاز 100 نانومتر باشد و یا حتی نزدیک به میکرون یا کمی بزرگتر از آن باشد.
آگاهی از اثرات این ذرات، به ما امکان میدهد که منشأ بیماریهای قدیمی و جدید را درک کنیم تا بتوانیم تشخیص صحیح دهیم و رویکرد درمان مناسبتری را انتخاب کنیم. بهعنوان مثال، استفاده نادرست از داروهایی نظیر آنتیبیوتیکها و آنتیباکتریها میتواند کاهش یابد و برای نزدیکتر شدن به هدف سلامتی، مزایای درمان هدفمند بدون عوارض جانبی مضر مورد توجه قرار گیرد.
2- آیا میتوانید در مورد تاریخچه نانوپاتولوژی توضیح دهید؟
نانوپاتولوژی، به لطف مشاهدات گاهبهگاه درون کبد و کلیههای بیماری که بعد از گذشت 8 سال درد و علائم عجیب و غریب، هنوز بیماری وی قابل تشخیص نبود، متولد شد. با استفاده از تصاویر میکروسکوپ الکترونی که با روش جدیدی گرفته شد، ما ذرات مواد سرامیکی (پرسلن) را که در اندامهای داخلی آن بیمار به دام افتاده بودند، شناسایی کردیم. اقدام آنامنیست (تاریخچه بیماری) که بهطور مستقیم بر روی بیمار انجام شد، به ما کمک کرد تا منشأ این وضعیت را در وی متوجه شویم و وی همچنان در معرض این اتفاق بود.
در این مورد، با حذف منشأ مشکل و استفاده از داروهای ضدالتهاب، کبد و کلیه تقریبا به عملکرد فیزیولوژیکی خود بازگردانده شدند. با استفاده از این تجربه و بدون بروز هیچ مشکلی، یک رویکرد جدید در پزشکی با تلفیق نانوپاتولوژی و فناوری میکروسکوپ الکترونی و هیستوپاتولوژی کلاسیک آغاز شد. به لطف دانش تازه بهدست آمده از توانایی حذف این مشکل از زندگی بیمار، قدم علمی بزرگی در این زمینه برداشته شد که همان درک منشأ زیستمحیطی تعدادی از آسیبهای قدیمی و جدید بود. البته، همه این موارد نیازمند جستجو برای بررسی زندگی و عادات موضوع مورد مطالعه (بیمار) از جمله تحلیل محیط، مواد غذایی، داروها و هر پارامتر دیگری که برای هدف مفید است، میباشد، امری که زمان، تلاش و تجربه را همراه با خود دارد.
3- چگونه این دانش را در پزشکی بهکار میبرید؟
این موضوع نشاندهنده نوعی رویکرد انقلابی بر روی بیماران و علائم آنها است. با توجه به نانوپاتولوژی، بیمار تنها بهعنوان مجموعهای از بافتها و ارگانها در نظر گرفته نمیشود، بلکه تمامی وجود وی بهصورت منحصر به فرد مدنظر است. اغلب پزشکان در مورد شخصیسازی پزشکی صحبت میکنند، اما منظور آنها در واقع درمان پزشکی شخصیسازیشده خارج از پروتکلهای بینالمللی است که بهطور کامل تمامی خصوصیات شخصی بیمار و ترکیب آنها را (از جمله تاریخچه پزشکی قبلی، سن، سابقه خانوادگی، محل زندگی و محل کار، غذا، درمان ترکیبی دارویی، و غیره) در نظر نمیگیرند. در درمانهای معمول سنتی، اطلاعات مهم مربوط به شخص، بهعنوان مثال آلودگی محیطزیستی خانه و محله، درنظر گرفته نمیشود. این امر به نظارت بر محیطی که بیمار در آن زندگی یا کار میکند، وابسته دارد.
اغلب تشخيصها با مقایسه علائم اعلامشده توسط بيمار، دادههاي بهدست آمده از طيف آزمونهايي مانند اشعه X و بررسيهاي سنتي خون و ادرار، و اطلاعات مربوط به آن در کتاب پاتولوژي انجام میشوند. اگر علائمی وجود داشته باشند که با موارد فهرستشده مطابقت نداشته باشند، بهراحتی توسط پزشکان در نظر گرفته نمیشوند. آنچه ما در نانوپاتولوژی انجام میدهیم، یک تحلیل اولیه با استفاده از میکروسکوپ الکترونی از بافتهای پاتولوژیک (بافتهای زنده، نمونههای جراحی، نمونههای مایعات) است. اگر مشاهدات میکروسکوپ الکترونی روبشی حضور ذرات (جسم خارجی) را نشان دهد، آنها برای ارزیابی ترکیب شیمیایی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند. در مرحله بعد، به دنبال عناصر شیمیایی تشکیلدهنده این ذرات در محیط بیمار، مواد غذایی مورد استفاده، داروها و هر آنچه که میتواند در ارتباط با ارگانیسم باشد، میگردیم. اگر «نقطه بدون بازگشت» بهدست نیامده باشد، حذف منبع آلودگی از بیمار و یا بالعکس، اغلب سبب بهبودی قابلملاحظهای در شرایط سلامتی و گاهی اوقات بهبودی کامل در بیمار میشود.
4- آیا من مبتلا به یک عامل نانوپاتولوژی هستم؟
این سوالی است که تقریبا روزانه برای من ارسال میشود. پاسخ من همیشه یکسان است: اگر شما تشخیص قطعی از علائم خود نداشته باشید (مثلاً در میان پزشکان هیچ توافقی در مورد وضعیت شما وجود نداشته باشد)، رویکرد نانوپاتولوژیک میتواند پاسخگو باشد. طبق اطلاعات موجود در 3000 مورد بررسیشده مانند بسیاری از انواع سرطان (بافت نرم و سخت، غدد و غدد لنفاوی)، سندرمهای ناشناخته یا بیماریهای نادر ژنتیکی، موارد خارجی در بافتها دیده شدهاند. این دانش میتواند برای شناسایی مکانیسمهای بیماریزا و همچنین پیشگیری، یعنی سادهترین، ارزانترین و موثرترین راه برای جلوگیری از شروع بیماریها، مفید باشد.
5- آیا می توانید به ما در مورد مسیر تشخیص بیماری نانوپاتولوژیکی توضیح دهید؟
مسیر تشخیصی، متفاوت یا متناظر با آنالیزهای فعلی پزشکی و بیوشیمیایی است. در تمام پاتولوژیهای علت ناشناخته، رویکرد نانوپاتولوژی باید امتحان شود. هنگامیکه یک شاهد واضح از ذرات در بافتهای آسیبدیده توسط متخصص نانوپاتولوژی یا دانشمند محیطزیست نشان داده شود، دو اقدام متقابل و متفاوت باید شروع شوند: در صورت امکان، از بین بردن معرض؛ و درمان ضد التهابی، هنگامیکه رویکرد پزشکی/جراحی قابل انجام نباشد. تمییز دادن بافتها از ذرات یک رویا است، اگرچه من مطمئن هستم که میتوان این کار را انجام داد.
6- آیا یک بیماری نادر میتواند یک نانوپاتولوژی باشد؟
تعداد کمی از تحقیقات در مورد بیماریهای نادر توسط کارشناسان ما انجام شده است، زیرا ما نمونهها را از طریق بیماران یا خانوادههایشان دریافت نکردیم. ما یک مطالعه معنیدار بر روی کریوگلوبولینمی انجام دادیم و نتایج نشان داد که حضور ذرات در رسوب پروتئینهای خون جمعشده (گلوبولینها) موثر است. این موردی است که در آن تمییز کردن انتخابی باید امکانپذیر باشد؛ البته و در هر مورد، این اقدام باید همراه با حذف منبع آلودگی انجام پذیرد. موارد دیگر تنها با شناسایی ذرات در بافتها، فرض منبع آلودگی و «دربهای» ورود به بدن بیمار حل شدند. نتایج این کار همراه با نشانههای جمعآوری شده، ما را قادر به درک علائم «غیرمعمول و عجیب و غریب» و در واقع تنها علائم سیستماتیک اجسام خارجی کرد. خستگی مزمن، وضعیتی که بسیار شایع است، میتواند یکی از این علائم باشد.
7- آینده این رویکرد چیست؟
این دانش به یک رویکرد جدید، متفاوت، یکپارچه و بین رشتهای در پزشکی اجازه خواهد داد که بسیاری از بیماریهای اسرارآمیز را درمان کند. امید شخصی من این است که درمانهای جدید در تمییز کردن خون و مایعات بدن طراحی و اجرا شوند. این بخشی از انقلاب است: حذف کردن بهجای اضافه کردن (دارو).
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.