تنوع دیدگاه را جدی بگیرید
تنوع در ایده توسط بسیاری از افراد دست کم گرفته شده است. شرکتهای موفق بخوبی میدانند که با ایدههای جدید چگونه برخورد کنند، آنها چشم انداز خوبی از ایدههای نو در ذهن خود دارند که آینده محصول چه خواهد بود. کمتر کسی میتواند چنین بصیرت و بینشی را داشته باشد. افراد کمی به نظرات آنها ایمان دارند و بیشتر افراد آنها را دیوانه و احمق خطاب میکنند. آنها همواره سعی میکنند تا کارهای خاصی را انجام دهند. این حقیقت کاملا انکار ناپذیر است که گاهی در عمل اهداف تعیین شده از آنچه که در ابتدا برنامه ریزی شده فاصله میگیرد. این اتفاق به کرّات رخ میدهد. گاهی سه یا چهار شرکت در یک بازه زمانی با مشکلی روبرو میشوند که برخی از آنها با موفقیت بر مشکل غلبه میکنند و برخی شکست میخورند. این رویهای است که به تدریج رخ میدهد. وجود تنوع در افکار و ایدهها شما را به ماورای تفکر اولیه خودتان رهنمون میکند و به شما کمک میکند که به حقیقت دست پیدا کنید. برخی از موسسان شرکتها به تنوع در ایده و تفکر اعتقادی ندارند. به نظر من این تفکری کاملا احمقانه و اشتباه است زیرا شما با استفاده از ایجاد تنوع در ایدههای خود میتوانید وارد بازی فکری انتزاعی با بازار شوید و از این طریق به سود مورد نظر خود دست پیدا کنید. برخی میپرسند که چرا شما در تیم خود بازار را از جنبههای مختلفی بررسی میکنید و پاسخ این است که شاید نکته بسیار کوچکی وجود دارد که شما به آن توجه نکردهاید که با چنین طرز فکری ممکن است متوجه آن شوید و همین نکته کوچک مرز بین یک شرکت بسیار موفق و یک شرکت متوسط را تعیین میکند. برای مثال اگرشما سه دانشجوی دانشگاه اسنفورد را که هر سه 23 سالهاند در نظر بگیرید از آنجاییکه دیدگاه آنها با ورودیهای یکسانی شکل گرفته است، این سه نفر دید مشابهی در مواجهه با مسائل خواهند داشت و امکان ایجاد تنوع و گوناگونی در شرکت شما به حداقل میرسانند و از نظر من این اصلا خوب نیست. این بدین معنی نیست که اگر شما افرادی با منابع اطلاعاتی متفاوت، تحصیلات متفاوت و حتی افرادی با سنین متفاوت را استخدام کنید آنها در مورد مسائل اتفاق نظر نخواهند داشت شاید آنها نظرات کاملا مشابهی داشته باشند اما آن نتایج از دیدگاههای گوناگونی حاصل آمده است. به سابقه تحصیلی آنها توجه کنید، به تخصصهایی که دارند توجه کنید و به اینکه به چه چیزی علاقه دارند. شما میتوانید به مسائل زیادی در مورد آنها پی ببرید که نیازی به تحقیقات گسترده ندارد. هر کسی دیدگاه متفاوتی نسبت به دیگری دارد و ما به دیدگاههای مختلف نیاز داریم. با این روند احتمال اینکه شما یک نکته بسیار حیاتی را از دست بدهید بسیار پایین میآید و آن نکته مهم این است که شما میتوانید یک مسئله را از چشماندازهای مختلف بررسی کنید و این مسئله به شما کمک میکند تا فرصتهای کمتری را در بازار از دست بدهید. شما از آنها سوال میکنید که دلیل تفکر آنها در رابطه با مسئله خاصی چیست. بهترین راه برای پی بردن به نحوه نگرش یک فرد پرسش درباره دلایل آن نگرش از خود فرد است. شما فرضیات او را مورد توجه قرار میدهید و دیگر تشخیص نهایی با شماست که آیا این فرضیات بر پایه منطق بنا شده یا نه.
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.