تجزیهوتحلیل SWOT مایکروسافت
مقدمه
خبرهای اخیر درباره تغییر مدیریت در مایکروسافت موجب گمانهزنیهایی در مورد تغییرات استراتژیک احتمالی آن شده است و همچنین امید است که این شرکت پیشگام و بنیانگذار مشهور آن که در سالهای اخیر ظاهراً در تلاش بسیار هستند، اقدامات لازم را به اجرا گذارند. تجزیهوتحلیلSWOT ، این اقدامات استراتژیک را در چشمانداز قرار میدهد و وضعیتی را بررسی میکند که شرکت در حال حاضر خود را در آن یافته است. بحث بعدی باید در محدوده بزرگتری از این رقابت بین پویایی داخلی و محرکهای تجاری خارجی که بر روی مایکروسافت، در تلاش برای بهدست آوردن مدیریت بازار خود تاثیر میگذارند، مورد توجه قرار گیرد.
نقاط قوت
- بزرگترین نقطه قوت شرکت مایکروسافت، محبوبیت نام تجاری آن در میان کلیه کاربران رایانه در جهان است. درحقیقت، مایکروسافت و بنیانگذار افسانهای او، بیلگیتس، برای هر شخصی که با رایانه آشنا باشد، شناخته شده است. این موضوع باعث پیشروی این شرکت نسبت به رقبای خود شده است، گرچه همانطور که ما در آینده خواهیم گفت، در سالهای اخیر برخی از طرفداران مایکروسافت علاقه خود را نسبت به این شرکت از دست دادهاند.
- نقطه قوت دیگر و محرک اصلی تجارت و آمادگیپذیری کاربران محصولات، این است که استفاده از نرمافزار مایکروسافت آسان است و این خود باعث افزایش مشتریان در سراسر جهان میشود. همچنین میتوان گفت که مایکروسافت و بیلگیتس، با ایجاد رایانش در دسترس تودهها، آنچه را که میتواند «انقلاب صنعتی دوم» نامیده شود، بهوجود آوردهاند.
- این شرکت، شبکهای جهانی از توزیعکنندگان دارد و همچنین با سازندگان سختافزاری رایانهها همکاری میکند که این امر منجر به داشتن عمق استراتژیک و گستردگی بینظیری در پایگاه کاربران میشود.
- مایکروسافت بهطور پیوسته انتظارات تحلیلگران را از لحاظ سودآوری و درآمدها برآورده کرده است، هرچند که در سالهای اخیر نسبت به تغییر روند، مانند رایانش همراه حساس بوده است.
نقاط ضعف
-بزرگترین نقطه ضعف مایکروسافت این است که تیم افسانهای آن، ظهور اینترنت را بهعنوان پدیدهای که همراه با درک سیگنالهای بازار در مورد رایانش تلفنهمراه، جهان را به تسخیر در میآورد، پیشبینی نکرده بودند. مایکروسافت به آهستگی با اینترنت تطبیق داده شد و حتی زمانیکه این تطابق صورت گرفت، اتهامات انحصارطلبانهای را جذب کرد که در سالهای قبل مبنای اصلی شرکت بود.
- مایکروسافت بهطور کامل این موج رایانش همراه را از دست داد و در واقع به نظر میرسید موفقیت دیگر انقلاب رایانه، مرحوم استیو جابز و شرکت اپل، مایکروسافت و بیل گیتس را به حدی از مسیر خارج کرد که حتی یک دستگاه تلفن هوشمند یا سیستم عامل نیز با آن مواجه نشده است.
- نقطه ضعف سوم مربوط به نقص امنیتی فراگیر در نرمافزار است، که برای هر کاربر ویندوز آشکار است و احتمالاً شما با اختلال در ویندوز بدون نیاز به دانستن نسخه آن، برخورد کردهاید.
فرصتها
- با وجود اینکه مایکروسافت قادر به درک ظهور اینترنت نبود و بهطورکامل با موج تلفنهمراه از بین رفته بود، امیدی که هنوز برای شرکت قابل مشاهده است در پارادایم رایانش ابری است که شركت آن را جهت موفقیت در رقابت و بهدست آوردن موقعیت مدیریت خود پیشبینی میکند.
- در واقع، انتصاب اخیر ساتیا نادلا هندی بهعنوان مدیر عامل شرکت، مطابق با تمایل این شرکت در تغییر هدف خود به رایانش ابری است و از آنجاییکه نادلا بهعنوان یک فرد ماهر در رایانش ابری فعالیت میکند، قابل درک است که مایکروسافت برای انجام این کار روی وی سرمایهگذاری کند.
- این شرکت دارایی نقدی زیادی دارد، بدینمعنا که اگر نتوان آن را بهطور طبیعی رشد داد (رشد طبیعی)، هنوز هم میتواند بهصورت مصنوعی (از طریق خرید) شرکتهای کوچکتر که چشمانداز تجارت خوبی دارند، رشد کند.
- شیوهای که بیل گیتس جهت اصلاح ناسازگاری با اینترنت انجام داده است، خرید سهم هات میل (Hotmail) بود که توسط یکی دیگر از هندیها به نام سامیر باهاتیا ساخته شد، که پیش از تغییر محصولات ایمیل شخصی گوگل، برای مایکروسافت ارجحیت محسوب میشد.
تهدیدها
- همانطور که از تجزیهوتحلیلها میتوان دریافت، بزرگترین تهدید مایکروسافت اندازه بزرگ آن است که یک دارایی محسوب میشود؛ که مانع از حرکت سریع و چابک آن در بهدست آوردن فرصتهای بازار با درک فعالانه سیگنالهای بازار میشود.
- علاوه بر این، مایکروسافت با چالش کلیدی نرمافزار منبع باز مواجه است که باید در نظر گرفته شود و به نظر میرسد به این علت چابکی خود را از دست داده است.
-از لحاظ تجاری، مایکروسافت با دزدی نرمافزاری بهخصوص در آسیا که نسخههای کپی، بیشتر از محصولات اصلی در چین و هند است، درگیر است.
- در نهایت مایکروسافت از پروندههای احتمالی خود بهخصوص در اروپا خسته و متزلزل است چرا که قانونگذاران با توجه به اقدامات انحصاری این شرکت، برخورد قاطعی دارند.
نتیجه
تجزیهوتحلیل پیشین باعث روشن شدن این موضوع میشود که مایکروسافت قادر به تحمل خسارت در درک اشتباه روند نوظهور و همراه با تغییرات ترجیحات مشتریان نیست. در عوض، باید در موقعیتی قرار بگیرد که در آن حرکات بازار را درک کند و بر همین اساس خود را جهت اقدام متقابل آماده کند. یک حرکت استراتژیک ممکن است بیشتر به بخش سازمانی متمرکز شود، زیرا اکثر شرکتهای فناوری دیگر، بهطور انحصاری بر بخش مشتری شخصی تمرکز میکنند. در نهایت، با توجه به حرکتهای استراتژیک آینده شرکت، میبایست شاهد تغییرات اخیر مدیریت باشیم.
منبع: managementstudyguide.com
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.