مجری: شما در ویدئویی اعلام کردید که رقابت با مایکروسافت برای اپل بسیار ویران‌کننده و زیان‌آور است و این گفته در زمانی بود که اپل با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می‌کرد. این گفته شما قطعا دلایل استراتژیک و تکنیکی خاص خود را  داشته است؟

استیو: اپل واقعا با مشکلات زیادی روبرو بود و آنچه که کاملا روشن بود این مسئله بود که اگر بازی صفر-صفری داشتیم که همه چیز به نفع اپل برای بردن بود و بازی به ضرر مایکروسافت باشد باز هم مایکروسافت بازی را خواهد برد.

مجری: چرا شما چنین دیدگاهی داشتید؟

استیو: به اعتقاد بیشتر مردم چنین بود و این عقیده‌ در شرکت اپل نیز پذیرفته شده بود و حتی در بین مشتریان اپل نیز چنین باوری شکل گرفته بود.

مجری: بنظر شما دلیل این تفکر چه بود؟

استیو: اپل با وجود اختراعات فراوانی که داشته در مقایسه با مایکروسافت موفق نبوده است و همواره حس حسادتی در این بین بوده است. دلایل زیاد دیگری نیز برای این قضیه وجود  دارد که دیگر اهمیتی ندارند. اما دلیل اصلی این بود که گروهی که در اپل کار می‌کردند و در ارتباط با آن بودند وارد یک بازی شده بودند که در آن اپل تمام انرژی خود را برای شکست دادن مایکروسافت صرف می‌کرد. به نظر من لزومی نداشت تا اپل در این بازی شرکت کند زیرا قرار نبود تا اپل همانند مایکروسافت باشد و مجبور هم نبود مانند مایکروسافت باشد. اپل نیازمند یادآوری این مسئله بود که ماهیت واقعی خودش چیست؟ زیرا آن‌ها این واقعیت وجودی خود را فراموش کرده بودند. برای من بسیار مهم بود که این طرز تفکر را از بین ببرم و این موضوع را یادآوری کنم که مایکروسافت به عنوان بزرگترین شرکت تولید نرم‌افزار در حال پشتیبانی نرم‌افزاری از مک بود. بنابراین من با بیل تماس گرفتم و از او خواستم تا به این کشمکش پایان دهیم.

بیل: از آن زمان به بعد من یک گروه اختصاصی برای پشتیبانی نرم‌افزاری و اپلیکیشن‌های مک تعیین کردم و آن‌ها با هم ارتباط بسیار خوبی برقرار کردند و نتیجه کار بسیار رضایت‌بخش بود بطوریکه در هر دو سال پروژه جدیدی بر روی مک اجرا می‌شد و محصول جدیدی به بازار ارائه می‌شد و متعاقبا توان تجاری ما بالا می‌رفت.

استیو: ارتباط کاری اپل و مایکروسافت یکی از بهترین و موفق‌ترین روابط تجاری در زمینه نرم‌افزار و کامپیوتر بوده است.

مجری: بعد از گذشت این سال‌ها چه دیدگاهی نسبت به یکدیگر دارید؟ آیا هنوز با وجود تغییر چشم‌انداز‌ها و بوجود آمدن زیرساخت‌های دیگری چون اینترنت و ظهور شرکت‌های دیگر یکدیگر را رقابای خود فرض می‌کنید؟ از آنجاییکه شما همواره در رقابت هستید و این موضوع در تبلیغات شما آشکار است و همواره یکدیگر را آزار داده‌اید. من باید به این موضوع اعتراف کنم که تبلیغات شما را خیلی دوست دارم.

مجری: مایکروسافت شرکت بسیار گسترده‌تری نسبت به اپل است، شما بازارهای فروش بیشتری دارید، تنوع محصولات شما بیشتر از اپل است. زمانیکه شما شرکت را اداره می کردید و یا حتی زمانیکه استیو بامبر آن را اداره می‌کرد، قطعا شما در مورد گوگل فکر می‌کردید، در مورد لینوکس فکر می‌کردید، در حوزه سرمایه‌گذاری در مورد سونی در زمینه بازی های کامپیوتری، در چه مواقعی اپل اصلی‌ترین دغدغه فکری مایکروسافت در زمینه تجارت بوده است؟

بیل: آن‌ها در مواقعی موضوع بحث در شرکت مایکروسافت بوده‌اند. برای مثال در زمان تولید نرم‌افزار "زوون" ما اپل را به عنوان رقیب خود احساس کردیم. ما از اینکه اپل بازار تجاری بزرگی را ایجاد کرده بود بسیار خوشحال بودیم و می‌خواستیم که در این بازار سهیم باشیم و به رشد آن کمک کنیم.

استیو: ما آن‌ها را دوست داشتیم به دلیل اینکه آن‌ها مشتریان ما بودند. 

مجری: من شنیده‌ام که بدلیل ماهیت پردازنده‌ها، الگوی پیشرفتی که برای توسعه نرم‌افزاری ایکس باکس 360 بکار گرفته‌اید بر مبنای مک بوده است؟

بیل: بلی ما همان پردازنده‌ای را که مک از آن استفاده می‌کرد برای ایکس باکس 360 بکار گرفتیم. شرکت اپل در حال تغییر استفاده از آن پردازنده بود که ما مک را برای معرفی ایکس باکس 360 بکار گرفتیم. ما برای این کار دلایل کافی و قانع کننده داشتیم اینکه ما با اپلیکیشن قابل حمل سروکار نداشتیم و یکی از دلایل تولید آن نرم‌افزار هم همین بود. این راه کار در عمل بهترین انتخاب بود و ما آن را اجرایی کردیم. سیستم درحال توسعه برای افراد تا نرم‌افزار خود را برای معرفی ایکس باکس 360 بکار گیرند.

مجری: شرکت مایکرسافت از دیدگاه اپل چگونه شرکتی است؟ آیا شما با کامپیوترهای آن‌ها رقابت می‌کردید؟ اگرچه شما اظهار کردید که هیج رقابتی با مایکروسافت ندارید، اما قطعا این رقابت در بین شما وجود داشته است.

استیو: چیزی که بسیار قابل توجه است و ما امروز در مورد آن صحبت کردیم این است که اگر شما به دلایل وجود آی پاد و حضور اپل در بازار توجه کنید متوجه می‌شوید که شرکت‌های مصرف کننده محصولات الکترونیکی ژاپنی در این بین نقشی کلیدی دارند. آن‌ها بازار موسیقی قابل حمل را خلق کرده و سال‌های بسیاری است که کنترل آن را بر عهده دارند. آن‌ها نمی‌توانند نرم‌افزار مناسب را تولید کنند و توانایی متقاعد کردن دیگران را در اینکه می‌توانند نرم‌افزار تولید کنند را ندارند. زیرا آی پاد چیزی جز نرم‌افزار نیست، نرم‌افزار در داخل آی پاد در کامپیوترهای خانگی و در مک و این مجموعه شبیه جعبه زیبایی است که تنها و تنها نرم‌افزار است. مک مجموعه‌ای از سیستم‌های عملکردی است. آی فون نیز چیزی جز نرم‌افزار نیست. بزرگترین راز در مورد شرکت اپل این است که شرکت اپل نیز یک شرکت نرم‌افزاری است، شرکت‌های نرم‌افزاری فراوانی باقی می‌مانند. مایکروسافت نیز همانند دیگران است وقتی ما به محصولات مایکروسافت نگاه می‌کنیم برخی از  محصولات آن بسیار جذاب است با برخی از آن‌ها می‌توان رقابت کرد و بقیه آن‌ها برای ما قابل رقابت نیستند. ما بر این باور نیستیم که مک قرار است 80 درصد صنعت کامپیوتر را از آن خود کند و زمانیکه سهم ما در این بازار چند درصد افزایش پیدا می‌کند بسیار خوشحال می‌شویم. چیزی که بسیار واضح است این مطلب است که اپل اساسا یک شرکت نرم‌افزاری است.

مجری: اگرچه شاید شما بر این باور باشید که شرکت اپل یک شرکت نرم‌افزاری است اما بیشتر کاربران و مشتریان شما، این شرکت را به عنوان یک شرکت فعال در زمینه نرم‌افزار و سخت‌افزار می‌شناسند. مایکروسافت اخیرا تلاش‌هایی برای تولید هم زمان نرم‌افزار و سخت‌افزار داشته است، البته نه در وسعت فعالیت شرکت اپل بلکه در اندازه تجارت‌های بزرگ مانند ایکس باکس و زوون و ابزارهایی برای تولید کامپیوترهای سیرفیس که اندازه بازار این محصولات در حد ویندوز و آفیس نیست اما در حال توسعه و گسترش هستند. آیا شرکت‌ها به این مرحله رسیده‌اند؟ 

استیو: "آلن کی" در این رابطه جمله جالبی دارد: کسانی که به نرم‌افزار علاقه دارند علاقمند به تولید سخت‌افزار نیز هستند.

بیل: من می توانم این نظریه را رد کنم. از مزایای این تجارت می‌توان به اختراعات و تنوع محصول اشاره کرد، نکته منفی آن اینجاست که در کوتاه مدت درصورتیکه بخواهید نرم‌افزار و سخت‌افزار را هم‌زمان داشته باشید مسئله بسیار مشکل خواهد شد، برای مثال در بازار موبایل ما با حدود 140 سخت‌افزار مختلف روبرو هستیم که این موضوع برای ما بسیار سودآور بوده است اگرچه ما بخش کوچکی از آن را خودمان تولید می‌کنیم. اما از این همکاری راضی هستیم. یک مسئله مشابه دیگر بازار رباتیک است،140 ربات کوچک که از نرم‌افزارهای مایکروسافت استفاده می‌کنند و برای تولید امنیت، سلامت و حتی سرگرمی از آن‌ها استفاده می‌شود. ما عاشق نوآوری هستیم و امیدواریم که در این زمینه پیشرفت کنیم اگرچه زمان زیادی طول بکشد کسی نمی‌داند که چه مقدار زمان طول می‌کشد ولی ما صبور هستیم. بنابراین مواردی مانند کامپیوترهای خانگی، موبایل، و ربات‌ها از انتخاب‌های شرکت مایکروسافت هستند تا در تنوع آن‌ها سرمایه‌گذاری کند. این موارد برای شرکت اپل انتخاب‌های بسیار مناسبتری است. بازارهای معدودی مانند ایکس باکس 360، زوون، میز گرد مایکروسافت وجود دارد و بازارهایی مانند "پی ان ال" که نرم‌افزار و سخت‌افزار آن محصول شرکت مایکروسافت است.

مجری: در مورد میز گرد مایکروسافت کمی توضیح دهید؟

بیل: ما نمونه اولیه آن را به نمایش گذاشته‌ایم. وسیله‌ای با دوربین‌های 360 درجه. 

مجری: شرکت سیسکو و اچ پی نیز چنین محصولی را ارائه کرده‌اند؟

بیل: محصول اچ پی بسیار گران‌قیمت و از نظر کیفیت بسیار بالاست و شباهت کمی با محصول ما دارد.  

مجری: آیا تا بحال بخاطر اینکه شرکت اپل را ترک کردید احساس پشیمانی به شما دست داده‌ است؟ و یا اینکه به فکر انجام کار دیگری افتاده‌اید که در بازار کامپیوتر سهم بیشتری برای مک به همراه داشته باشد؟

استیو: قبل از پاسخ به این سوال اجازه دهید نکته‌ای را در مورد پاسخ بیل اشاره کنم. در بازار مصرف کننده و بازار سرمایه‌گذاری که دو مقوله کاملا متفاوت هستند نکته قابل توجه این است که برای داشتن محصولی محبوب، که ویندوز در حوزه کامپیوتر یک استثنا است، نمی‌توان سخت‌افزار و نرم‌افزار را از یکدیگر جدا کرد و انتظار داشت که آن‌ها هر کدام بخوبی کار کنند. شاید در حوزه تلفن همراه گاهی این اتفاق رخ دهد ولی این مورد همیشگی نیست. نمونه‌های بسیاری از پیوستن سخت‌افزار و نرم‌افزار در حال حاضر موجود است که بازار موفقی را بدست آورده‌اند. به همین دلیل ما باید هر روز در تلاش برای پیشرفت و ارتقا خود باشیم چون پاسخ خیلی از سوالات در مورد تجارت را نمی‌دانیم و زمانیکه با آن‌ها روبرو می‌شویم به فکر یافتن پاسخ آن‌ها می‌افتیم. 

بیل: بهتر است روش‌های تعامل با بازار را دسته‌بندی کنیم. برای مثال در بین نوازندگان موسیقی، تکنوازان موفق‌تر هستند. در زمینه  تجارت کامپیوتر تنوع محصولات می‌تواند سهم بیشتری‌ از بازار را در اختیار یک شرکت قرار دهد. 

مجری:  آیا هرگز به این فکر کرده‌اید می‌توانستید محصول بهتری را ارائه کنید؟ نظر شما در مورد ادغام نرم‌افزار و سخت‌افزار چیست؟ آیا این رویه بخوبی برای پاسخگوی نیاز بازار است؟ 

استیو: موارد بسیاری وجود دارد که می‌توانستم کار بهتری را ارائه کنم زمانی که در شرکت اپل کار می‌کردم و کارهای بسیاری بعد از ترک آن نیز می‌توانست انجام بپذیرد که انجام نشد اما این مسائل اهمیت ندارند. ما باید همواره روبه جلو نگاه کنیم و روبه جلو بیاندیشیم. یکی از کارهایی که 10 سال پیش در بازگشت خود به اپل انجام دادم این بود که تمام ماشین‌های قدیمی، تمامی اسناد قدیمی را کنار گذاشتم و گفتم که دیگر به گذشته فکر نکنید و به چیزی که قرار است فردا رخ دهد بیاندیشید. شما نمی‌توانید مدام به گذشته فکر کنید که چرا اخراج شدم؟ چرا فلان کار را انجام ندادم؟ این تفکرات هیچ سودی ندارند. بنابراین ما باید فردای خود را بسازیم و نگران اتفاقات گذشته نباشیم. 

مجری: نظر شما در مورد بازار حال حاضر کامپیوتر چیست؟ چه زمینه‌هایی برای پیشرفت وجود دارد؟ کدام یک از این پشرفت‌ها باعث تعجب شما شده است که از زمان‌های دور وجود داشته و هم اکنون نیز در حال فعالیت است؟ باوجود اینکه شرکت‌های شما بسیار پیشرفته و قدرتمند هستند چشم انداز شما در مورد آینده و آنچه که برای دنیای مجازی اتفاق خواهد افتاد چیست؟

استیو: من فکر می‌کنم که بازار رقابتی سالمی در پیش روی ماست و در حال حاضر نیز رقابت امکان‌پذیر است. افراد جوان زیادی وجود دارندکه می‌خواهند شرکت‌ خود را داشته‌ باشند و این کار را هم کرده‌اند. آن‌ها تنها به تولید محصول و فروختن آن در بازار اکتفا نمی‌کنند آن‌ها علاقه‌مند به گسترش شرکت خود هستند. به اعتقاد من نسل بعدی که در حال رشد هستند افراد موفق با شرکت‌های بزرگ خواهند بود. برخی از ما می‌خواهیم به جایی که دیگران رسیده‌اند برسیم در حالیکه موارد فراوانی برای پیشرفت و رشد وجود دارد.

بیل: من هم معتقدم که بازار سلامتی برای رقابت و رشد وجود دارد. ایده هر شخص، فاکتورهای جدیدی که شکل می‌گیرند، تخصصی که هر شخص دارد، توانایی فرد در استفاده از کلود و اینترنت برای انجام هر کاری به‌شکل بسیار جامع و کامل همگی در ایجاد فضای کاری موفق سهم دارند و هر کس می‌تواند از آن‌ها برای پیشرفت بهره گیرد. رویکرد استارت‌آپی شرکت‌هایی که در زمینه تحقیقات فعالیت می‌کنند همگی فرصت‌هایی برای موفقیت را فراهم آورده‌اند. باوجود چنین موقعیت‌های به نظر من در دوره و عصر جدیدی از اختراعات قرار گرفته‌ایم.

استیو: برخی از سرمایه‌گذاری‌ها ریسک بالایی دارند اما زمانیکه شما به آینده آن نگاه می‌کنید موفقیت آن قابل پیش‌بینی است زیرا کسی آن را تا بحال انجام نداده است. 

مجری: آیا مثالی برای این مورد در ذهن شما هست؟

استیو: بلی. اما نمی‌توانم آن را بیان کنم. اما اگر آن را بیان کنم شما نیز با من درباره آینده درخشان آن موافق خواهید بود.

مجری: هر دو شما هر روز با اینترنت سروکار دارید و محصولات اینترنتی فراوانی مانند آی تیون در مک را عرضه می‌کنید. از منظر دیگر شما افرادی هستید از که شبکه‌های کامپیوتری وسیع و گسترده، کامپیوترهای شخصی، سیستم‌های پردازنده عظیم صحبت می‌کنید. خط مشی فکری دیگری نیز وجود دارد که من مطمئنم افرادی که در گفتگو حضور دارند نیز آن را تایید می‌کنند. همه چیز در حال حرکت به سمت پدیده‌ی آی کلود است و در آینده مردم به سخت‌افزار کوچکی برای ذخیره اطلاعات خود نیاز خواهند داشت و نیازی به سرمایه‌گذاری در زمینه‌هایی که شما سال‌ها در تلاش برای گسترش و رشد آن‌ها بوده‌اید احساس نخواهند کرد. آیا شما بر روی سیستمی سرمایه‌گذاری می‌کنید که در حال تغییر است؟ آیا تا 5 سال آینده، کامپیوترهای شخصی با تمام امکاناتی که شما ایجاد کرده‌اید همراه خواهند بود و یا آن امکانات حذف خواهند شد؟

بیل: می‌توان پیش‌بینی کرد که چنین نخواهد بود. شبکه‌های کامپیوتری کنترل همه چیز را از 5 سال پیش بدست گرفته‌اند، در اینصورت ما باید تا بحال نابود می‌شدیم. آیا نظرات برخی افراد درباره کامپیوترهای شخصی بیاد می‌آورید؟ کسانی معتقد بودند که این نظریه عمومی درباره فراگیر شدن کامپیوترهای شخصی ایده‌ای احمقانه است. مسیر اصلی همواره زیر سوال رفته است. چیزی که بیشتر افراد به آن توجه نمی‌کنند این است که شما در حال رسیدن به میزان کارایی و عملکرد بیشتری در محدوده خود هستید. بدین معنی که فرض کنید شما مطالب را بصورت کلام و تصویر دریافت می‌کنید، حال اگر فاکتورهای دیگری نیز برای انتقال آن مطالب وجود داشته باشد، آیا شما فاکتورهای قبلی را کنار گذاشته و از فاکتورهای جدید برای دریافت مطالب استفاده می‌کنید یا اینکه از مجموع آنها برای دریافت هر چه بهتر مطالب بهره می‌برید؟

استیو: من یک مثال خاص برای شما بیان می‌کنم. من عاشق گوگل مپ هستم و آن را در کامپیوتر خود استفاده می‌کنم. اما زمانیکه با آی فن کار می‌کردم به این فکر افتادم که آیا بهتر نبود آن را بر روی گوشی خود داشتم؟ بنابراین من با شرکت گوگل تماس گرفتم و از آن‌ها خواستم تا یک اپلیکیشن در زبان برنامه‌نویسی جاوا برای بکار‌گیری گوگل مپ طراحی کردند و آن‌ها یک رابط برنامه‌نویسی نرم‌افزار داشتند که ما در این زمینه با آن‌ها همکاری کردیم. در نهایت ما برای رابط برنامه نویسی نرم‌افزار آن‌ها اپلیکیشنی را طراحی کردیم و آن‌ها خدمات پشتیبانی را بطور غیرمستقیم انجام دادند. از آنجاییکه ما در نوشتن اپلیکیشن‌ها بسیار توانمند هستیم این اپلیکیشن بسیار کاربردی و پرطرفدار شد. این اپلیکیشن باعث جذب بسیاری از کاربران شبکه گوگل مپ شد. مجموعه اطلاعاتی که در آیفون در اختیار کاربر قرار می‌گرفت همان اطلاعاتی بود که در کامپیوترهای شخصی نیز وجود داشت اما تفاوت کار در تجربه استفاده گوگل مپ در آیفون بود که برای اکثر کاربران بسیار شگفت انگیز بود بگونه‌ای که آن‌ها اظهار می‌داشتند که این تجربه بسیار بسیار بهتر از کار کردن با کامپیوتر شخصی است. جذب کاربر نتیجه حضور فناوری در شبکه کامپیوتری است و آن چیزی جز شبکه‌ای از اپلیکیشن‌ها نیست. زمانیکه که شما آن را به کاربران معرفی می‌کنید از کارایی بالای آن متعجب می‌شوند و دیگر تمایلی برای استفاده آن بر روی مرورگر را ندارند. بنابراین مردم می‌دانند که چگونه حداکثر استفاده را از مرورگرهای مختلف داشته باشند و چگونه در زمانی که مرورگری در دسترس نیست کار خود را انجام دهند. اپلیکیشن‌ها بگونه‌ای طراحی شده‌اند که در هر جایی قابل استفاده هستند و این فناوری باعث شده که آن‌ها همیشه در دسترس ما باشند. اما برای رسیدن به شبکه‌ی گسترده‌ای از اپلیکیشن‌ها راه زیادی وجود دارد. زیرا این تغییرات بسیار کند و به‌آرامی درحال رخ دادن است. از طرفی هم زمان با این روند، سخت‌افزارها در حال گسترش هر چه بیشتر برای اجرای شبکه اپلیکیشن‌ها بر روی دستگاه‌های ارزانتر و ارزانتر و همچنین دستگاه‌هایی با توان الکتریکی پایین هستند. بنابراین کارهای جالب زیادی با شبکه‌های کامپیوتری برای تسریع این روند و ارتقا آن می‌توان انجام داد. 

مجری: پس بنظر شما شبکه‌های کامپیوتری اهمیت بسیاری دارند. شاید من منظور شما را درک نکرده باشم. مثال شما درباره شبکه کامپیوتری است که به کامپیوترهای شخصی ربطی ندارد درصورتیکه اکثر ما فکر می‌کنیم که شبکه کامپیوتری نیز یک کامپیوتر شخصی است. 

استیو: منظور من این است که تلفیق یک شبکه اپلیکیشن فوق‌العاده با سرویس‌های کلاود بسیار گسترده نتیجه خوبی خواهد داد و در حال حاضر می‌تواند توان عملکردی آن‌ها را در مقایسه با مرورگر‌ها بر روی شبکه تجربه کرد.  

مجری: شما در مورد شرکت نرم‌افزاری صحبت می‌کنید که نرم‌افزار و خدمات را با هم ارائه می‌کند؟

استیو: من معتقدم که تلفیق این خدمات با یک شبکه کامپیوتری بسیار پیچیده نتیجه درخشانی خواهد داشت. 

مجری: بیل نظر شما در این باره چیست؟

بیل: از نظر معماری کامپیوتر، سوال اینجاست که آیا شما کارهای خود را در کلود انجام می‌دهید و تمامی اطلاعات خود را از طریق مرورگر بدست می‌آورید؟ همین سوال در مورد گوشی همراه نیز مطرح است همانطور که برای وسایل تمام صفحه نیز مطرح است. ما همواره صفحات نمایش با اندازه‌های مختلف را خواهیم داشت زیرا یک صفحه 5 اینچی هرگز نمی‌تواند با یک صفحه ۲۰ اینچی رقابت کند و این رقابت با صفحات نمایش بسیار بزرگ خانگی کاملا محال است. برای انجام چنین کارهایی محاسبات فراوانی نیاز است و همگی این‌ها ‌به اینترنت مربوط است. نظریه ارتباط بصورت محلی که ارتباطی بدون تاخیر، فوری و بدون محدودیت پهنای باند باشد باعث محبوبیت استفاده از کلاود و شبکه‌های کامپیوتری شده است.