بررسی محیط بازار
مد (Fad) یک فرصت زودگذر میباشد که پیشبینی آن دشوار است. سود کسبوکار از مد کاملا به شانس بستگی دارد. روند (Trend) چیزی است که در مقایسه با مد، برای ساختهشدن زمانبر است و آیندهای قابل پیشبینی دارد. گاهی اوقات روند با تغییرات در فرهنگ اجتماعی و وضعیت اقتصادی همراه است. کلانروند (Megatrend) در توسعه بسیار کندتر است و با تغییرات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فناورانه همراه است. تخمین زده میشود که کلانروندها حدود نیمدهه یا بیشتر طول میکشند. روند و کلانروند شرکتها از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا آنها فرصتهای کسبوکار را فراهم میکنند. دستگاه پخش موزیک قابلحمل و دستگاههای دستی که در بازار عرضه میشوند، نمودی از این مسئله هستند و مصرفکنندگان تمایل به پرداخت مبلغ اضافی برای آنها دارند. بااینحال، مسیری که بازار در آن در حال توسعه است، تنها با پیگیری مداوم بازار قابلتشخیص است.
تشخیص روند را میتوان توسط شرکت یا تحقیقات بازار انجام داد. این فعالیت همچنین میتواند به شرکتهایی که متخصص در تجزیهوتحلیل تغییرات اجتماعی و اقتصادی فعلی هستند، برونسپاری شود. تناسب اندام و رژیم غذایی یکی دیگر از روندهای شاهد رشد در سراسر جهان هستند. روند توسعه در بازارها تحت تاثیر تعدادی از عوامل است که ذینفعان شرکت در آن وجود دارند. برخی از عوامل عبارتند از:
- جهانیشدن بر نحوه عملکرد تجاری شرکتها تاثیر میگذارد.
- ارتباطات و اتصالات هر روز در یک سطح جدید قرار میگیرند.
- قدرتهای اقتصادی جدید مانند هند، چین، برزیل و روسیه نفوذ خود را اعمال میکنند.
فاکتورهای دیگری نیز وجود دارند که فراتر از موارد ذکر شده هستند و بر کار تجاری تاثیر میگذارند و تشخیص شرایط بازار را برای شرکتها ضروری میکنند.
عوامل موثر بر بازار را میتوان تحت 6 عنوان مختلف، جمعیتشناختی، اقتصادی، محیطزیست، فناوری، سیاستهای نظارتی و فرهنگ جامعه طبقهبندی کرد.
1. عوامل جمعیتشناختی: این عوامل با تغییر ماهیت و حجم جمعیت ارتباط دارند. بدین معنی که چگونه مردم در جهان جدید خود، افزایش درآمد سرانه، مهاجرت شهری، شهرتهای مختلف قومی و شهرهای بزرگ را مدیریت میکنند. برخی عوامل جمعیتشناختی هستند که شرکتها روی آنها نظارت میکنند. بهعنوانمثال، یک کشور مانند هند و چین دارای بالاترین تمرکز جمعیت جوانان هستند، در حالی که ژاپن دارای زیادی از کارگران بازنشسته است. بنابراین تقاضا و مصرف محصول نیز متفاوت خواهد بود.
2. عوامل اقتصادی: این موارد با کارکردهایی مانند تقسیم قدرت خرید، سطح درآمد، سطح پسانداز و نرخ بهره در میان موارد بسیار دیگر سر و کار دارند. بهعنوانمثال، کشورهای دارای سطح درآمد بالا احتمال بیشتری در خرید اقلام لوکس در مقایسه با کشورهای کم درآمد دارند. سطح پسانداز و نرخ بهره، قدرت وام و قدرت مصرفکننده را تعیین میکنند.
3. عوامل محیطی: این عوامل شامل ترکیبات منابع طبیعی در یک منطقه مشخص هستند. بهعنوانمثال، تقاضا برای سوختهای فسیلی در سالهای اخیر به دلیل افزایش سطح عمومی قیمتها در بازار افزایش یافته است. بنابراين، شرکتها به دنبال طراحی محصولاتی هستند که طراحی سازگار با محیطزیست داشته باشند، بدینمعنا که وابسته به سوخت کمتر و آلودگی کمتر باشند.
4. عوامل فناوری: مانند اینترنت و ارتباطات، چهره کسب و کار را تغییر میدهند. بیشتر افراد در حال کسب و کار آنلاین هستند. علم و پزشکی نیز بخشی از عوامل فناوری هستند. مهمترین چالش برای یک شرکت این است که با نوآوری همراه باشد و محصولاتی را ارائه دهد که منسوخ نشده باشند.
5. محیط سیاسی: این محیط بیشتر با نظام مبتنی بر بازار در مقایسه با سیستم سوسیالیستی تغییر میکند. علاوهبراین، الزامات قانونی مانند سیاست رقابت، سیاست سرمایهگذاری، سیاست مالیاتی، و غیره باید توسط شرکتها قبل از انجام کسب و کار با یک کشور خاص مورد بررسی واقع شوند.
6. محیط فرهنگی: با عواملی مانند افکار مردم نسبت به خود، دیگران، سازمان و جامعه روبرو است. مردم آگاهی بیشتری از محیط زیست دارند، میخواهند سازمانهایی را مسئول اقدامات خود قرار دهند و به دنبال ایجاد جامعه باز با همزیستی معنیدار هستند.
تمامی این 6 عامل هر گونه محیط بازار را تعریف میکنند و شرکتها باید قبل از توسعه طرح کسب و کار خود آنها را درک کنند.
منبع:
http://www.managementstudyguide.com/scanning-market-environment.htm
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.