اهمیت انگیزه
انگیزه به دلیل فوایدی که در ادامه به آن اشاره خواهد شد برای یک سازمان بسیار مهم است:
1. منابع انسانی را به حرکت وا میدارد
هر شرکتی برای رسیدن به هدف، نیازمند منابع انسانی، مالی و فیزیکی است. از طریق ایجاد انگیزه میتوان منابع انسانی را با تمام ظرفیتهای آن به کار گرفت. این امر با ایجاد تمایل در کارمندان برای انجام کار صورت میپذیرد. این امر به سازمانها در حصول اطمینان برای داشتن بهترین بهرهبرداری از منابع یاری میرساند.
2. ارتقاء سطح کارایی کارمندان
سطح یک کارمند یا سطح یک زیردست تنها به تواناییها و شایستگیهای او بستگی ندارد. برای داشتن بهترین عملکرد از یک کارمند، باید شکاف مابین تواناییها و علایق وی پوشش داده شود که این امر موجب ارتقاء سطح عملکرد زیردستان او میگردد. این امر منجر به نتایج زیر میگردد:
الف) افزایش بهرهوری
ب) کاهش هزینه عملکرد، و
ج) ارتقاء بازده کلی
3. دستیابی به اهداف سازمانی
اهداف یک سازمان تنها زمانی قابل دستیابی خواهند بود که فاکتورهای زیر حاصل گردند:
الف) بهترین بهرهبرداری ممکن از منابع صورت گیرد،
ب) محیط کاری مشارکتی وجود داشته باشد،
ج) کارمندان هدف محور بوده و به شیوه هدفمند رفتار کنند،
د) اهداف در صورتی که مشارکت و هماهنگی به صورت همزمان صورت گرفته باشند قابل حصول خواهند بود که به صورت بسیار موثری از طریق انگیزه قابل انجام است.
4. ایجاد ارتباطات دوستانه
انگیزه یک فاکتور مهم است که رضایت کارمندان را به همراه دارد. این امر با در ذهن داشتن و شکل دادن یک برنامه انگیزشی برای بهرهبرداری از کارمندان صورت میپذیرد. این امر میتواند آغازگر موارد زیر باشد:
الف) انگیزههای مالی و غیر مالی،
ب) ارتقاء فرصتها برای کارمندان،
ج) عوامل بازدارنده برای کارمندان ناکارآمد،
برای ایجاد یک محیط صمیمی و دوستانه در یک شرکت، میتوان مراحل قبل را توسط یک مدیر سپری کرد. این امر در موارد زیر کمککننده است:
I. مشارکت تاثیرگذار که موجب پایداری میگردد،
II. ناآرامی و مشاجره در بین کارمندان کاهش پیدا میکند،
III. کارمندان با تغییرات سازگاری خواهند داشت و در مقابل تغییر از خود مقاومت نشان نمیدهند،
IV. این امر در فراهم آوردن شرکتی متعادل و واقعی کمککننده خواهد بود که در آن تمایلات افراد با تمایلات سازمانها انطباق پیدا میکند،
V. این امر منجر به حداکثرسازی سود از طریق کارایی بهبودیافته خواهد شد.
5. پایداری نیروی کار
پایداری نیروی کار از دیدگاه شهرت و حسننیت یک شرکت بسیار مهم است. کارمندان تنها زمانی به شرکت وفادار خواهند بود که احساس مشارکت در امر مدیریت آن را داشته باشند. مهارتها و کارایی کارمندان همواره مزیتی برای خود کارمندان و مدیران خواهد بود. این امر منجر به ایجاد تصویر عمومی خوبی در بازار شده که موجب جذب افراد صالح و واجد شرایط به شرکت خواهد شد. همانطور که گفته شد، "دود از کنده بلند میشود" و برای ایفای نقش انگیزه کافی میباشد، هر چقدر که افراد سن و سال بیشتری داشته باشند، تجربه آنها و سازگاری آنها با شرکت بیشتر خواهد بود که این امر برای شرکت مفید خواهد بود.
با توجه به مباحث صورت گرفته، میتوانیم بگوییم که انگیزه یک احساس درونی است که تنها توسط مدیران قابل درک خواهد بود زیرا آنها در تعامل نزدیکی با کارمندان هستند. نیازها، خواستهها و تمایلات به یکدیگر مرتبط هستند و آنها نیروهای پیشران برای فعالیت میباشند. این نیروها توسط مدیران قابل درک هستند، بنابراین مدیران میتوانند برنامههای انگیزشی را قالببندی کنند. از آنجایی که که فرایند انگیزشی بر اساس نیازهایی که نامحدود هستند پایهگذاری شده است، بنابراین ما میتوانیم بگوییم که انگیزه یک روند پیوسته است. این فرایند باید در همه جا ادامه داشته باشد.
به طور خلاصه میتوانیم بگوییم که انگیزه هم برای افراد و هم برای کسب و کارها اهمیت دارد. انگیزه برای افراد اهمیت دارد زیرا:
1. انگیزه به آنها این امکان را میدهد تا به اهداف شخصی خود دست یابند.
2. اگر فردی انگیزه داشته باشد، رضایت شغلی نیز خواهد داشت.
3. انگیزه در خود ارتقایی افراد کمککننده خواهد بود.
4. افراد همواره از کار کردن با گروههای پویا سود خواهند برد.
به طور مشابه، انگیزه برای کسب و کارها نیز اهمیت دارد زیرا:
1. هر چقدر که میزان انگیزه کارمندان بیشتر باشد، گروه آنها قدرتمندتر خواهد بود.
2. هر چقدر کار گروهی و مشارکت تکتک کارمندان بیشتر باشد، کسب و کار موفقتر و سودآورتر خواهد بود.
3. در زمان بهسازی، خلاقیت و سازگاری بیشتری خواهیم داشت.
4. انگیزه منجر به طرز رفتار چالشبرانگیزانه و خوشبینانهای در محیط کاری خواهد شد.
منبع:
http://www.managementstudyguide.com/importance_of_motivation.htm
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.