آینده کارآفرینی
این روزها، کارآفرینان در همه جا حضور فعالی دارند. شروع کسبوکار از دره سیلیکون تا سائو پالو در برزیل و از بوستون تا بنگلور، رقابتی در میان جوانان ایجاد کرده است. افزون بر این، از زمان رکود بزرگ سال 2008، مشاغل تماموقت نادر شدهاند و علاوه بر این، با افزایش دما و رشد اقتصادی (اصطلاح مورد استفاده برای توصیف شغل آزاد و مدل کار نیمهوقت)، اکثر حرفهایها به معنای واقعی کلمه و ظاهراً «به تنهایی» مشغول به کار هستند. بهغیر از این موارد، با پیشرفتهای فناوری توسط تلفنهای همراه و انقلاب گوشیهای هوشمند، کارآفرینی انتخابی واقعی برای کسی است که میخواهد با «انقلاب چهارم صنعتی» همراه باشد.
کارآفرینی آسان نیست.
همانگونه که بیان شد، کارآفرینی همیشه آسان یا بدون تلاش سودآور نیست. در سطح جهانی، تنها دو یا سه شرکت از ده شرکت جدید، فرصت و شانس موفقیت دارند و حتی در میان آنها، تنها تعداد کمی به پیشروان بازار تبدیل میشوند. درست مانند دهه 1980 و 1990، در مقابل هر بیل گیتس یا استیو جابز، صدها و هزاران نفر دیگر وجود داشتند که در حرفه خود با شکست مواجه شده بودند و بنابراین در قرن 21، برای هر مارک زوکربرگ، تعدادی وجود دارند که به لحاظ مالی ورشکسته شدند یا دست از تلاش برداشتهاند.
برخی از نظرات در مورد کارآفرینان
چه مواردی باعث میشود برخی از شرکتهای نوظهور موفق و برخی دیگر شکست بخورند؟ بهطور مشابه، با توجه به «پول گرم» یا اصطلاح مورد استفاده برای توصیف «بهمن تأمین مالی» از سرمایهگذاران فرشته و سرمایهگذاران بزرگ جاری در شرکتهای نوظهور، آینده کارآفرینی چیست و در کجا ریشه میگیرد؟
برای پاسخ دادن به این سؤالها، ما باید به تاریخ و همتای خود در آینده توجه کنیم و در عین حال، لحظه حال را نیز حفظ کنیم. فقط به این دلیل که «پول آسان» بهدلیل نرخ بهره بسیار پایین توسط بانکهای مرکزی راه خود را برای کارآفرینی پیدا میکند، به این معنا نیست که این وضعیت همچنان ادامه دارد. در واقع، با افزایش نرخ فدرال رزرو «سیگنالینگ» در ایالات متحده، به هیچ وجه معلوم نیست که سرمایهگذاران همچنان به جاریسازی پول در شرکتهای نوظهور ادامه میدهند یا خیر.
در عین حال با استفاده از فناوری شتابدهنده، «عمر مفید ایدهها» و محصولات بهصورت تأسفباری در حال کم شدن است، به این معنی که اکنون یک برنامه جدید یا نرمافزار بهسرعت توسط برنامه بعدی بزرگتر جایگزین میشود.
اگرچه این امر بدان معنا نیست که کارآفرینان باید رویاهای خود را رها کنند، بلکه منظور این است که باید در این مسیر بسیار تلاش کنند.
جهانیسازی و کارآفرینی: شمشیر دو لبه
صرفنظر از این مورد، اقتصاد جهانی «فاصله» را کاهش داده و تمامی اشخاص در هر کجای این دنیا اساساً با یکدیگر رقابت میکنند. بهعنوان مثال، با زیرساخت درست، پایدار و قابل اعتماد و همچنین عامل تعیینکننده اکوسیستم، علاوه بر دسترسی آسان به منابع انسانی و بودجه، روشن است که پایتختهای نوظهوری مانند دره سیلیکون و بنگلور در رقابت مستقیم با سایر پایتختهای نوظهور در سراسر جهان خواهند بود. با این وجود با افزایش حمایت و تهدید در عقبنشینی جهانی شدن، آینده کارآفرینی نیز محلی یا ترکیبی از جهانی و محلی یا گلوکال (اصطلاح پیشنهادی توسط نویسنده و مترجم معروف توماس فریدمن) شده است تا سازگاری جهانی به محلی را طوری توصیف کند که اشخاص به مزایای روند جهانی دست پیدا کنند و در عین حال، بخش محلی را نیز از دست ندهد. این امر میتواند به تشکیل استارتآپهای متمرکزتر و محرکتر مانند فعالیتهای مختلف غذا و مواد غذایی در هند تا بخش تجارت الکترونیک و حملونقل در چین منجر شود.
کارآفرینی و اقتصاد انحصاری
با تبدیل شدن شغل آزاد به هنجار و نه استثناء، در آینده کارآفرینان در هر نقطه از جهان باید از مرزهای ملی محروم نشوند و بتوانند به ارتش بزرگ شاغلان آزاد در سراسر جهان بپیوندند. علاوه بر این با استفاده از تلفنهای همراه و گوشیهای هوشمند، کارآفرینان آینده باید فناوری را جهت سهولت استفاده از محصولات خود ترکیب کنند تا حتی افراد غیررسمی از این ادغام سود ببرند.
اجتناب از نگرش گونگ هو
بهغیر از این، روند دیگری که قابل توجه است (به ویژه در ماههای اخیر) این است که شرکتهای نوظهور و بنیانگذاران آنها باید اطمینان حاصل کنند که در سمت درست تعدیلکنندهها باقی میمانند و قوانین را از بین نبرده یا هنجارها را در تلاش برای کسب سهم بازار زیر پا نمیگذارند. بنیانگذار برجسته یک برنامه مسیریابی، اوبر که یک داستان موفقیت جهانی دارد، در حال حاضر از پست خود خارج شده است (که از این وضعیت چند ماه میگذرد)؛ این امر عمدتاً بهدلیل رویکرد «گونگ هو» در همه موارد از جمله برخورد با تعدیلکنندگان کارکنان و بهخصوص مواجه شدن با موارد آزار و اذیت جنسی و تبعیض است.
نتیجه
از بحثهای بالا نشان داده شد درحالی که آینده ممکن است برای کارآفرینان پرپیچ و خم باشد، برای کسانی که تمایل به ریسک دارند و در عین حال ارزشهای قدیمی مانند اخلاق را حفظ کرده و از یک رویکرد پایدار در کسبوکار بهره میبرند، مناسب است. در حقیقت، تنها راه حل این مقاله این است که شخص باید فناوری و محصولات را طراحی کرده باشد و همچنین توسط حس کسبوکار خالص و درک اقتصاد در نسلهای پیشین کارآفرینان، هدایت شود.
به این نتیجه میرسیم که کارآفرین بودن میتواند به معنای آن باشد که یک فرد باید به پشت سر و پیش روی خود توجه کند بدون آنکه تعادل خود را از دست دهد.
منبع: managementstudyguide.com
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.