گفتگو با زنی که قدم در مسیر کارآفرینی گذاشت!
مقدمه
تا چند دهه قبل، دنیای کارآفرینی، دنیایی مردانه تلقی میشد که اغلب کارآفرینان بزرگ و موفق آن دوران را مردان تشکیل میدادند. این در حالی است که امروزه، زنان هم پابهپای مردان در فعالیتهای کارآفرینانه حرکت کرده و نمونههای فراوانی از استارتآپهای راهاندازی شده توسط بنیانگذاران زن پدید آمده است. درست است که هنوز هم شکاف قابلتوجهی در سهم کارآفرینی زنان و مردان بهویژه در حوزه فناوریهای پیشرفته وجود دارد، اما همین تغییر بزرگ، خود نویدبخش آیندهای بهتر، از منظر برابری جنسیتی در دنیای کارآفرینی است.
در این نوشتار، مروری بر صحبتهای الیزابت کولون (Elizabeth Colon)، کارآفرین مشهور، نویسنده و مدیرعامل شرکت «Metaphrasis Language and Cultural Solutions» خواهیم داشت. الیزابت، در خانهای با خواهران ناشنوا بزرگ شد. پدر و مادر وی هم تسلط ضعیفی به زبان انگلیسی داشتند. وی به شیوههای مختلف، شاهد این بود که زبان میتواند مانعی برای ارتباط افراد، بهویژه در جوامع لاتینتبار و غیر انگلیسیزبان باشد. همین تجربه، او را ترغیب کرد تا کسبوکاری برای ارائه خدمات زبان به افرادی مشابه خودش راهاندازی کند.
الیزابت کولون با بیش از 20 سال سابقه در صنعت خدمات زبان، قدرت رهبری و مهارت مدیریت خود را در این حوزه به نمایش گذاشته و نتیجه آن، دریافت جوایزی همچون «Negocios Now’s Latinas in Business Award» در سال 2017 میلادی است. وی در سال 2014 میلادی، بهعنوان شخصیت سال اداره کسبوکارهای کوچک (Small Business Administration) و در سال 2016، بهعنوان زن تأثیرگذار مجله شیکاگو بیزینس (Chicago Business Journal Woman of Influence) برگزیده شد. الیزابت، از در میان گذاشتن داستان موفقیت خود با کارآفرینان زن دیگر لذت میبرد. او سخت تلاش میکند تا برای زنان دیگر، ابزار و راهنمای لازم جهت تبدیل شدن به رهبرانی پرشور و ایجاد کسبوکارهای مستحکم را فراهم کند.
قبل از هر چیز، برگزیده شدن بهعنوان نخستین رئیس لاتینتبار بخش شیکاگوی مؤسسه ملی «National Association of Women Business Owners» را به شما تبریک میگویم. برای شروع، در یک جمله بگویید که این مؤسسه چه کاری انجام میدهد؟
این مؤسسه، برای زنان صاحب کسبوکار، مجموعهای از خدمات مهارتی در حوزه رهبری، آموزش و شبکهسازی ارائه میکند. عضویت در این انجمن، مزایای بسیاری به همراه داشته و رشد کسبوکار و توسعه شخصی و حرفهای افراد را تسهیل میکند. اتصال زنان کارآفرین به یکدیگر و امکان ارتباط برقرار کردن با افراد همفکر برای مشاوره و آموزش در یک محیط محرمانه و حمایتی، از بزرگترین مزایای این سازمان است. منابع و برنامههای پیشبینی شده، به زنان کمک میکند تا در هر سطحی از کسبوکار، رشد و توسعه آن را تسریع نمایند.
شما خود یکی از کارآفرینان موفق هستید. کمی در مورد شرکتتان، مأموریت و تأثیرات آن بگویید.
«متافراسیس»، یک شرکت ترجمه و خدمات زبان است که آن را در سال 2007 میلادی تأسیس کردم. ما با سازمانهای مراقبت بهداشتی، سرویسهای دولتی و شرکتها در سطح ملی همکاری نموده تا به شکلی گسترده، امکان رشد افراد از طریق بهبود ارتباطات و افزایش روابط انسانی را فراهم کنیم. سرویسهای ما، شامل ترجمه در محل، خدمات تلفنی و ویدئویی و همچنین سرویسهای ترجمه متن به بیش از 100 زبان است.
پدر و مادرم، به زبان انگلیسی صحبت نمیکردند و دو خواهرم هم، مشکل شنوایی دارند. در دوران نوجوانی و جوانی، شاهد این بودم که این مسئله چطور زندگی آنها را تحت تأثیر قرار داد. زبان، ابزاری است که برای ارتباط بین افراد استفاده میشود و وقتی مردم زبان مشترکی نداشته باشند، نهتنها برقراری ارتباط، بلکه گذران زندگی هم برای آنها دشوار میشود. مردم توانایی درک حرفهای یکدیگر را از دست میدهند، فرصت ابراز درست احساسات و تواناییها را از دست میدهند و همین، علت وجودی شرکت ما است.
به نظر میرسد که «متافراسیس»، هم یک کسبوکار مردم محور و هم یک کسبوکار مبتنی بر فناوری است. عوامل تحولآفرین در صنعت که به شما کمک کردند بتوانید یک پل ارتباطی کارآمد بین «مردم و فناوری» ایجاد کنید، کدامند؟
تا پیش از دوران کرونا، عمده خدمات ترجمه ما، ارسال مترجم به صورت فیزیکی در محل بود که روش ترجیحی بیشتر مخاطبین است. با شیوع اپیدمی و وضع مقررات مرتبط با عدم رفتوآمد و فاصله فیزیکی، کل قراردادهای ما در عرض 24 ساعت لغو شد و مجبور شدیم که فوراً تغییری در مدل کسبوکار خود پدید آوریم. نتیجه این تغییرات، روی آوردن به مدل ترجمه ویدئویی از راه دور بود که مزایا و معایب خود را دارد. مراجعهکنندگان ما، توانستند در عرض کمتر از 60 ثانیه، به یک مترجم دسترسی یابند که این امر، در فضای مراقبتهای بهداشتی، با توجه به اهمیت حتی یک ثانیه در ارائه خدمات پزشکی و بهداشتی، بسیار اهمیت دارد. دسترسی 24 ساعته در هفت روز هفته، تنها از طریق یک اپلیکیشن موبایل، همانند همراه داشتن یک مترجم در جیب است که میتواند سبد مشتریان ما را به شدت افزایش دهد.
چالشهای اولیه شرکت شما چه بود؟
اولین چالش، استخدام فرد مناسب برای شرکت بود که از کار کردن در تیمهای کوچک لذت برده و در عین حال، ارزشهایی مشابه سازمان ما داشته باشد. دومین چالش، قطعاً فناوری بود. انتخاب بستر مناسب برای کسبوکار، هنگامیکه همه چیز به سرعت در حال تحول است، چالشبرانگیز خواهد بود. وقتی شما فکر میکنید که فناوری مناسبی در اختیار دارید، چیزی قویتر ظاهر میشود و این، به معنای تلاش مجدد برای ارتقای سطح فناوری است. در نهایت، من بر این باورم که جمعآوری سرمایه و تأمین مالی مناسب، یک چالش مشترک برای تمامی کسبوکارهای کوچک است. کارهای بیشتری در صنعت مالی باید انجام بگیرد تا این مسئله برطرف شود، زیرا کسبوکارهای کوچک، سوخترسان اقتصاد ما هستند.
به اولین تصمیمات حرفهای شما برگردیم. به ما بگویید چه عواملی در تصمیم شما برای ورود به این صنعت تأثیر گذاشت و به شما شور و اشتیاق کارآفرینی داد؟
راهاندازی کسبوکار و ورود به حوزه کارآفرینی، به نوعی نتیجه تلاش برای یک ارتقای شغلی در جایی بود که قبلاً کار میکردم. در شغل قبلی، بر این باور بودم که من شایسته سمت جدیدی هستم که بوجود آمده بود. اما ناگهان برای این سمت واجد صلاحیت شناخته نشدم. با توجه به این مسئله، تصمیم گرفتم که بدون هیچ برنامه، پول یا شغلی، استعفای خودم را تقدیم کنم. من تنها 500 دلار در بانک داشتم و نیاز بود که به سرعت کاری انجام دهم. وقتی متوجه شدم که کارفرمای قبلی من، از یک کسبوکار 20000 دلاری به یک شرکت چند میلیون دلاری تبدیل شده است، متوجه شدم که من هم میتوانم کاری مشابه را برای خودم انجام دهم و بنابراین، کسبوکار خودم را راهاندازی کردم.
به خاطر این روحیه کارآفرینی، باید یاد و خاطره پدرم را زنده نگه دارم. او خیلی کم میتوانست انگلیسی صحبت کند، اما به یاد دارم وقتی که بچه بودم، هر روز روزنامههای محلی را مطالعه میکرد. نمیدانم که آیا نحوه خواندن را به خودش میآموخت، انگلیسی یاد میگرفت یا صرفاً بخش کسبوکار را نگاهی میکرد. دلیلش هر چه بود، او مصمم بود. هیچگاه در بورس سرمایهگذاری نکرد، اما ارقام و آمار و قیمت تمامی سهمها را میدانست. او یک مغازه خواروبارفروشی باز کرد و فرزندانش مجبور بودند که بعد از مدرسه، پیش او کار کنند. وقتی او را دیدم که موفق به انجام این کار شد و فرزندانش را بخشی از کارش قرار داد، من هم سرشار از شور و اشتیاق شدم. شور و اشتیاق او، همان شور و اشتیاقی است که من اکنون برای شرکتم دارم.
آیا ویژگی خاصی در زنان میبینید که به توانایی تبدیل یک استارتآپ موفق به یک کسبوکار پایدار کمک کند؟
اخیراً جملهای شنیدم مبنی بر اینکه شما باید شخصیت فردی خودتان را نگاه کنید، تا بتوانید خودتان را در این جهان وفق دهید. کاملاً با این جمله موافقم. کرونا بهشدت به کسبوکارها آسیب زد. اگر شجاعت نداشتیم، نمیتوانستیم دوام بیاوریم. کارآفرینی برای همه نیست. ساعات طولانی در آغاز فعالیتها، گرفتن تصمیمات دشوار، چندکاربره شدن و مهمتر از همه، یادگیری اینکه باید چه ارزشی را با چه هزینهای به مشتریان خود ارائه کنید، از مواردی است که به آن نیاز خواهید داشت.
گاهی اوقات، به قدری در جزئیات روزمره کسبوکار غرق میشویم که تنها کاهش هزینهها را دنبال میکنیم. این یک اشتباه بزرگ است. اگر به خود و کسبوکارتان ایمان داشته باشید، صادقانه میتوانید بگویید که شما برای مشتریان خود ارزشآفرینی میکنید. در این صورت، نیازی به دریافت هر فرصت کاری که عرضه میشود، نخواهید داشت. زنان باید با کاملترین ظرفیت خود مذاکره کنند و در جایگاهی که واقعاً ارزش آنها را نمایان میکند، قرار بگیرند.
یک حقیقت جالب در مورد خودتان که مردم ممکن است ندانند، چیست؟
برای بسیاری، من جدی و بسیار رک هستم. اما واقعیت این است که من عاشق خندیدن و خوشگذرانی هستم. در کسبوکار، باید جدی بود، اما وقتی من را بشناسید، متوجه میشوید که شخصیتی خندان و شاد دارم.
مرجع: «The Startup Mag»
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.