روایتی از یک کارآفرینی زنانه و چالشهای دوچندان موجود
مقدمه
شاید اگر از تکتک افراد این سؤال پرسیده شود که آیا دوست دارید که یک کارآفرین باشید، جواب اغلب آنها مثبت باشد. با وجود این تمایل عمومی به راهاندازی کسبوکار و فعالیتهای کارآفرینانه، درصد کمی از مردم به این امر اقدام میکنند و بسیاری از ایدهها، در همان نقطه آغازین متوقف شده و به مرحله عمل در نمیآیند.
کمی دقت به فرآیند کارآفرینی و عمیق شدن در ریسکها، چالشها و فراز و نشیبهای کارآفرینی، نشان میدهد که موفقیت در این مسیر، نیازمند انگیزهای فراتر از یک تمایل ساده به کارآفرین شدن و داشتن کسبوکاری مستقل است؛ انگیزهای که شکستهای چندین و چند باره نتواند در آن خللی ایجاد نموده و در نهایت، به یک موفقیت بزرگ و چشمگیر ختم گردد.
افزوده شدن چالشها و سختیهای مرتبط با دنیای زنان و ورود آنها به فضای کسبوکار، ارزش دو چندان کارآفرینیهای زنانه را یادآور میسازد. با وجود تمامی موفقیتهای سالهای اخیر زنان در زمینه تحصیل، کسب تخصص و اشتغال، هنوز هم در فضای کسبوکار (فارغ از صنایع مختلف)، یک نگاه مردانه و توأم با یک نابرابری جنسیتی وجود داشته که تلاش زنان برای ورود به محافل کارآفرینانه را تحت تأثیر خود قرار میدهد.
در این نوشتار، به روایتی از تلاشهای خستگیناپذیر یک کارآفرین زن، به نام جولز پیری «Jules Pieri»، به منظور رشد و توسعه کسبوکارش میپردازیم. تلاشهایی که تجسمی آشکار از یک اراده قوی، ذهنی فعال و هوشمند، در مواجهه با موقعیتهای مختلف است.
مدیرعامل زن و مسن؛ نابرابری جنسیتی در فضای کارآفرینی
«جولز پیری» در سال 2008 میلادی، با ایده معرفی محصولات سازندگان و تولیدکنندگان مختلف، شرکت استارتآپی گرومت «Grommet» را با همکاری جوآن دومنیکونی «Joanne Domeniconi» تأسیس نمود. در آن زمان، وی تقریباً دهه پنجم زندگی خود را به پایان رسانیده و در مواجهه با سرمایهگذاران و مشتریان مختلف، اغلب با این حرف مواجه میشد که «تو برای کارآفرینی و مدیریت یک کسبوکار، یک زن بیش از حد مسنی».
توجه به این نکته شایان ذکر است که در حال حاضر، شرکت گرومت بسیار موفق بوده و سالیانه بالغ بر 50 میلیون دلار درآمد دارد. با این حال، در زمان راهاندازی کسبوکار و تلاش برای تجاریسازی ایده، حمایت از یک کارآفرین زن 48 ساله از سوی جامعه کسبوکار و حتی اطرافیان وی، یک امر نادر بود. تجربهای که هنوز هم در ذهن «جولز پیری» باقی مانده است. وی بهعنوان یک طراح صنعتی خبره، تجربه سالها کار اجرایی در «Keds»، «Stride Rite» و «Playskool» را داشت و در زندگی شخصی نیز، به دلیل سن فرزندان و تحصیلات آنها در مقطع آموزشی دبیرستان، دغدغه چندانی حس نمیکرد. شریک تجاری وی نیز، در وضعیت مشابهی قرار داشت و همین عامل، در ابتدا به آنها نوید یک شروع هیجانانگیز را میداد. تجربه سالهای ابتدایی کارآفرینی را، به خوبی میتوان از زبان خانم «پیری» لمس کرد: «احساس غریبه بودن میکردیم. ما کاری انجام میدادیم که شدیداً هنجارشکنانه بود».
شرکت گرومت که مقر اصلی آن در ماساچوست آمریکا قرار دارد، یک بازار آنلاین برای معرفی محصولات جدید تولید شده توسط سازندگان مختلف و همچنین برخی کسبوکارهای نوظهور است. این پلتفرم موفق، به راهاندازی و عرضه برندهای مشهوری همچون «Fitbit»، «GoldieBlox» و «SodaStream» کمک نموده است.
سن و سال در کارآفرینان
این افسانه که کارآفرینان جوان هستند، به قدری غالب است که سال گذشته، مجله کسبوکار دانشگاه هاروارد «HBR»، یک پروژه مطالعاتی برای تحقیق در خصوص این گزاره و رد احتمالی آن را آغاز نمود. اغلب مردم با شنیدن واژه کارآفرینی، به یاد افراد کم سن و سالی مانند «مارک زاکربرگ» یا «بیل گیتس» میافتند. در حالی که تحقیق یاد شده نشان داد، میانگین سنی یک مؤسس استارتآپ موفق، در حدود 45 سال است. نتیجه مشهور این تحقیق چنین بود: «اگر با دو کارآفرین مواجه شدید و بهجز سن، هیچ چیزی در مورد آنها نمیدانستید، بهطور میانگین، شرط بستن روی فرد مسنتر گزینه بهتری است».
شاید این پرسش به ذهن برسد که چرا «پیری» و شریکش با اتهام پیری مواجه شدند؟ سرمایهگذاران روی آنها و ایده جالبشان روی خوش نشان نمیدادند، چرا که در پشت قضیه، یک جنسیت گرایی پنهان قرار داشت. در واقع، همگان آنها را دو زن مسن و ناکارآمد میپنداشتند که کارآفرینی برای آنها دیر بود. جالب است بدانید که در فاصله سالهای 2008 تا 2012 میلادی، بیش از 250 سرمایهگذار مخاطرهپذیر، دست رد به تقاضای جذب سرمایه این کسبوکار نوپا زدند. «پیری» میگوید: «سرمایهگذاران، حتی حضور موفق آنها در بازارهای هدف کوچکی که ایجاد کرده بودند را نمیدیدند».
با تمام این ناملایمات، «پیری» و «دومنیکونی» ناامید نشدند. شاید در نگاه نخست، نتوان برای این دو زن میانسال هیچ شانسی قائل شد؛ اما آنها در شهری پرهیاهو چون دیترویت بزرگ شده بودند و فعل خواستن را در تأمین مالی کسبوکار خود، به بهترین وجه به توانستن بدل نمودند. آنها استوار به پیش رفتند و در نهایت، یک سرمایهگذاری بزرگ توسط شرکت ژاپنی «Rakuten» (از راه رسید. مؤسس این غول ژاپنی که در صنعت تجارت الکترونیک فعال است، از جسارت این استارتآپ کوچک و زنانه خوشش آمد و مسیر موفقیتهای «گرومت» از این تاریخ آغاز شد.
درست است که «گرومت» و مؤسسین زن آن توانستند ایده خود را با موفقیت تجاریسازی کنند، اما هنوز هم این واقعیت تلخ که شرایط برای کارآفرینی زنان تسهیل نشده است، پابرجا است. بنا بر گزارش «Forbes»، بنیانگذار سیگار الکترونیک «Juul» موفق به جذب سرمایهای 12.8 میلیارد دلاری شد که از مجموع تأمین مالی کارآفرینان زن در همان سال (2.88 میلیارد دلار)، چیزی در حدود 10 میلیارد دلار بیشتر است. امروزه تنها 2 درصد از سرمایههای مخاطرهپذیر به ایدههای زنانه اختصاص مییابد و این خود گویای این نابرابری جنسیتی آشکار در حوزه کارآفرینی و کسبوکار است.
«پیری» به عنوان توصیهای برای زنانی که به کارآفرینی فکر میکنند، اینچنین اظهار داشت: «شما نسبت به دوران جوانی خود، سریعتر، جسورتر و کارآمدتر خواهید بود. چرا؟ زیرا قاطعیت، استواری و پرانگیزه بودن، از مهارتهای مهم و کلیدی یک کارآفرین استارتآپی است و این قابلیتها، با افزایش تجربه به خوبی شکل گرفته و تقویت میشوند».
شاید این گفته به نظر شبیه یک شعار باشد، اما «پیری» آن را به صرف تجربه شخصی و در کمال صداقت بیان نموده است. وی اعتقاد جدی دارد که راهاندازی یک کسبوکار در سنین بالاتر، 100 درصد بهتر است. گفتنی است، «پیری» زمانی که در شرکت «Playskool» کار میکرد، نیاز به راهاندازی «گرومت» را احساس نمود؛ درست زمانی که متوجه شد اغلب محصولات نوآورانه، در صورت عدم علاقه فروشگاههای بزرگی مانند «Target»، «Kmart» و «Walmart»، از حضور در بازار عاجز شده و در همان بدو راهاندازی و تجاری شدن، با شکست مواجه میشوند. وی با همکاری دوست و شریک خود، «گرومت» را بهعنوان یک پلتفرم جدید و نوآور در زمینه معرفی محصولات، به راه انداخت. نوآوری اصلی «گرومت»، این بود که در شرایطی که کارکنان فروشگاههای مشهور، نگاه تبعیضآمیزی به محصولات جدید و منحصربهفرد تولید شده از سوی کارآفرینان داشتند و حتی در برخی مواقع آنها را به سخره میگرفتند، محصولاتی که میتوانستند بهترین باشند را به مخاطب عرضه میکرد.
پشتیبانی حرفهای و خانوادگی
همانطور که در سطور پیشین اشاره شد، «گرومت» با صدها سرمایهگذار مواجه شد و پس از شنیدن جواب منفی از بسیاری از سرمایهگذاران، در نهایت موفق به جذب سرمایه مورد نیاز گردید. مجموع سرمایه جذب شده از سوی این شرکت، 5.7 میلیون دلار است که به «پیری» و شریکش کمک نمود تا پلتفرم خود را به مشتریان عرضه نمایند. اما بدون شک در کنار رفع نیازهای مالی به کمک این جذب سرمایه، کمکهای مدیریتی سرمایهگذاران، نقشی شایان ذکر در موقعیت کنونی «گرومت» داشته است. بر این اساس، یکی دیگر از دلایل موفقیت «گرومت» را میتوان پشتیبانی حرفهای سرمایهگذاران دانست.
در روزهای اول، توسعه کسبوکار با سرعتی خیرهکننده پیش میرفت. البته این رشد مافوق تصور، ریسک چندانی در پی نداشت؛ چرا که یک تیم مدیریتی خبره و آشنا به قواعد بازار، حمایت از «پیری» و شریکش را عهدهدار شده بودند و عملاً نیازی به نگرانی بابت این قضیه نبود.
موضوع حمایت «VC»ها و فرشتگان کسبوکار از استارتآپها، چیز جدیدی نیست و عملاً پشت هر کسبوکار نوپا و موفقی، چنین پدیدهای وجود دارد. با این حال، یک تفاوت عمده بین «گرومت» و سایر کسبوکارهای استارتآپی وجود دارد. تجربه حرفهای، مسلماً نیاز کلیدی کسبوکار است؛ اما یک کسبوکار زنانه، آن هم در دهههای چهارم و پنجم زندگی، نیازمند حمایت بیوقفه خانواده خواهد بود. «پیری» و شریکش، بهعنوان مؤسسان استارتآپی که دیر شکوفا شده بودند، هر دو خانوادههایی حامی خود داشتند. وی در این ارتباط میگوید: «این مسئله، تعادلی عاطفی برای ما فراهم مینمود، چیزی که 20 سال قبل هرگز نداشتیم».
در پایان باید به نکته اشاره نمود که راهاندازی یک کسبوکار در سنین میانسالی و حتی سالمندی، با وجود دشواریهای خاص خودش، کاری احمقانه یا غیرمعمول نیست و حتی میتواند ایده هوشمندانهای باشد. تجربه سالها فعالیت همراه با چشیدن سرد و گرم روزگار، به فرد کمک میکند تا با طمأنینه و آرامش بیشتری به پیش رفته و در عین حال، انگیزه خود را با چشیدن طعم اولین شکست از دست ندهد.
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.