Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /home/nanomatch/domains/nanomatch.ir/public_html/content.php on line 45

Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /home/nanomatch/domains/nanomatch.ir/public_html/content.php on line 46

Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /home/nanomatch/domains/nanomatch.ir/public_html/content.php on line 47

Warning: count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable in /home/nanomatch/domains/nanomatch.ir/public_html/content.php on line 48
تغییر فرهنگ در صنعت سرمایه‌گذاری خطرپذیر: گفتگویی با مؤسسان «Tale Venture» | برنامه تجاری‌سازی فناوری نانو

آخرین مقالات

تغییر فرهنگ در صنعت سرمایه‌گذاری خطرپذیر: گفتگویی با مؤسسان «Tale Venture»

تغییر فرهنگ در صنعت سرمایه‌گذاری خطرپذیر: گفتگویی با مؤسسان «Tale Venture»

مقدمه

شرکت سرمایه‌گذاری «Tale Venture Partners»، توسط دو دانش‌آموخته دانشکده مدیریت اندرسون در دانشگاه «UCLA» و مدرسه کسب‌وکار «Haas» در دانشگاه برکلی تأسیس شده است. مأموریت مایکا یانگ «Micheal Young» و اد جین لوئیس «Ed Jean-Louis»، تنها سرمایه‌گذاری بر روی شرکت‌هایی نیست که موفق خواهند شد. آن‌ها معتقدند که فرهنگ شرکت، می‌تواند نقشی تعیین‌کننده در موفقیت استارت‌آپ داشته باشد و از همین رو، به فرهنگ و نحوه استفاده از آن برای کمک به موفقیت کسب‌وکارهای نوپا علاقه‌مند هستند.

مؤسسه سرمایه‌گذاری آن‌ها، برای فرهنگ کارآفرینی و نوآوری تیم متقاضی سرمایه، اهمیت خاصی قائل است و حتی برای آن‌ها، سؤالاتی پیرامون فرهنگ‌سازمانی، تنوع و دیدگاه‌های بنیان‌گذاران استارت‌آپ در این زمینه‌ها ارسال می‌کند. در ادامه، گفتگویی با این دو فعال سرمایه‌گذاری در استارت‌آپ‌ها داشته و نظراتشان پیرامون فرهنگ کارآفرینی را بررسی می‌نماییم.

 

چگونه به یک کارآفرین تبدیل شدید؟

«مایکل»: من در تمامی مقاطع زندگی، یک کارآفرین بودم. وقتی ده سال داشتم، در زمستان‌های سرد «نیوجرسی» به سراغ همسایه‌ها می‌رفتم و برف روی پیاده‌روی مقابل درب خانه آن‌ها را پارو می‌کردم. در دوازده سالگی، اولین شغلم (جاروکشی در یک مغازه آرایشگری) را آغاز کردم و توانستم کوتاه کردن مو را یاد بگیرم. در ادامه، از این مهارت استفاده کردم و در خوابگاه دانشگاه یک آرایشگاه راه انداختم. وقتی تازه به «UNC» رفته بودم و یک دانشجوی سال اولی به حساب می‌آمدم، یک سازمان دانشجویی تأسیس کردم که در زمان فارغ‌التحصیلی از آنجا، بزرگ‌ترین سازمان در مدرسه کسب‌وکار به حساب می‌آمد. پس از پایان تحصیل در کالج و پیش از آن‌که به بر‌کلی بروم تا مدرک «MBA» خود را بگیرم، به دلیل این‌که امنیت مالی مناسبی نداشتم، سعی در ارائه برخی مشاوره‌های اولیه در زمینه مدیریت تغییر، عملیات و استراتژی فناوری کردم. چیزی که در برکلی مرا به شدت تحت تأثیر قرارداد، اکوسیستم حمایتی از کارآفرینان بود. می‌دانستم که می‌توانم روحیه کارآفرینی خودم را در زمینه فناوری محک بزنم و اگر ابزار و منابع کافی در اختیارم قرار دهند، اتفاق‌های مثبتی می‌افتد. در واقع، در طول چهار سال بعدی، من سه استارت‌آپ راه‌اندازی کردم که همگی هنوز در حال فعالیت هستند: دو استارت‌آپ به شرکت‌های شتاب‌دهنده ایده تبدیل شدند و یک استارت‌آپ هم در حال حاضر در حدود 30 میلیون دلار ارزش دارد.

«اد»: من در دوران کودکی و نوجوانی، از مادربزرگم که یک شرکت مراقبت از کودکان را اداره می‌کرد، الهام گرفتم. البته کارم را با حسابداری و سرمایه‌گذاری سنتی شروع کردم و در ادامه، مدتی در دو صندوق پوشش ریسک کسب‌وکار مشغول شدم. در آنجا فرصت‌های موجود در ساختار سرمایه، از اوراق قرضه دچار مشکل تا عرضه اولیه سهام را بررسی می‌کردم. من با شناخت الگوی عواملی که منجر به موفقیت شرکت‌ها می‌شد، به درک عمیقی دست پیدا کردم و می‌خواستم این تخصص را به شرکت‌هایی که در سطوح اولیه فعالیت خود بودند، ارائه نمایم. من «UCLA Anderson» را انتخاب کردم، چرا که لس‌آنجلس همچنان جوی شکوفاکننده دارد. می‌دانستم در آنجا فرصت‌هایی وجود دارند که مورد توجه قرار نگرفته‌اند، پس با مؤسسه «QueensBridge Venture Partners» که یک شرکت سرمایه‌گذاری خطرپذیر در مراحل اولیه استارت‌آپ‌ها است، شروع به همکاری کردم. این همکاری ادامه داشت تا این‌که «مایکل» به من تلفن کرد و خواست تا شرکت «Tale Venture Partners» را راه‌اندازی کنیم. آنجا بود که به فکر سرمایه‌گذاری یا تبدیل‌شدن به یک کارآفرین افتادم.

 

مأموریت شرکت سرمایه‌گذاری شما چیست؟ بیشتر بر چه نوع سرمایه‌گذاری‌هایی تمرکز دارید؟

«اد»: مأموریت ما کمک به مؤسسان و بنیان‌گذاران استارت‌آپی، برای تشکیل نسل جدیدی از شرکت‌های فوق‌العاده و با فرهنگی عالی به‌عنوان هسته «DNA» آن‌ها است. در ارتباط با سرمایه‌گذاری، اولین اولویت ما فرصت‌های نرم‌افزاری به‌ویژه «Deep Tech» و «SaaS» در آمریکای شمالی است. تعدادی از صنایع، مانند اتوماسیون صنعتی را به دقت و از نزدیک دنبال می‌کنیم؛ زیرا فرصت‌های بسیاری در آن‌ها وجود دارند که به آن‌ها کمتر توجه شده است. این بخش‌های نادیده گرفته‌شده، مناسب‌ترین گزینه‌ها برای ایجاد اختلال نوآورانه در صنعت به شمار می‌روند. در مجموع، نوآوری‌های موفق و دارای دستاوردهای چشمگیر، اغلب در حوزه فناوری است و عموماً در صنایع مختلف صورت می‌گیرد. به همین دلیل، به موازات تلاش برای ساخت پلتفرم و افزایش مهارت‌ها، حوزه فعالیت‌های خود را برای یافتن فرصت‌های سرمایه‌گذاری بیشتر، گسترش خواهیم داد.

 

ویژگی‌های متمایزکننده اصلی شرکت شما چیست و چگونه این ویژگی‌ها به برطرف کردن چالش‌های کلیدی در صنعت «VC» کمک می‌کنند؟

«مایکل»: ما به بنیان‌گذاران و کارآفرینان استارت‌آپی کمک می‌کنیم تا از ابتدا به شکلی راهبردی، فرهنگ خود را ایجاد کنند. در واقع، ما به آن‌ها کمک می‌کنیم تا یک استراتژی فرهنگی ایجاد کرده و بر مبنای آن فعالیت کنند. برای درک جدید بودن رویکرد ما، باید بازار را درک کنید. اکنون سرمایه قابل‌توجه و صندوق‌های سرمایه‌گذاری خرد بی‌شماری وجود دارد. بنابراین چگونه خود را متمایز می‌کنیم؟

می‌دانستیم که مؤسسان برای انتخاب شرکت یا فردی که سرمایه را از آن دریافت کنند، حق انتخاب دارند. بنابراین، ما در ابتدا به سراغ کشف مشتری رفتیم. با مؤسسین و «VC»های بی‌شماری صحبت کردیم و مشکلاتی مشابه نمایان شد: بنیان‌گذاران در مدیریت فرهنگ شرکت خود با مشکل روبرو هستند و دائماً دغدغه جذب و حفظ بهترین افراد را دارند، مخصوصاً اکنون که میانگین ماندگاری کارکنان حوزه فناوری در یک شغل، تقریباً 18 ماه است.

بزرگ‌ترین تأثیر کلان تغییر نسل در محیط کار این است که فرهنگ به یک اولویت و یک محرک ارزشی کلیدی تبدیل شده است و داده‌های زیادی از این واقعیت حمایت می‌کند. قصد ندارم به سراغ آمار بروم، اما داده‌های قابل‌توجهی در زمینه فرهنگ و قیمت سهام، درآمد، مالیات، استهلاک، سهم بازار و موارد دیگر وجود دارد.

از هیئت مشاور شرکت تا شورای اجرایی فرهنگ و تیم متخصصین فرهنگ ما در «TVP»، هدف همه این است که سرمایه و منابع خود را به مؤسسانی اختصاص دهیم که قصد دارند با توجهی ویژه به فرهنگ، افزایش مقیاس داشته باشند. ما همچنین برای استارت‌آپ‌هایی که قصد دارند بر توسعه فرهنگ تمرکز نمایند، یک اردوی آموزشی ترتیب داده‌ایم.

 

پیام شما چگونه در شرکت‌ها نمایان شده است؟ افرادی که برای سرمایه‌گذاری اولیه خود انتخاب کردید، چه کسانی هستند؟

«مایکل»: ما برای افراد و شرکت‌های با ارزش افزوده قابل‌توجه و همچنین بازوهای تأمین مالی آن‌ها که به آنچه ما معتقدیم، باور دارند، گزینه خوبی هستیم. باور ما این است: «شرکت‌های ما عملکرد بهتری نسبت به بقیه شرکت‌ها دارند، زیرا فرهنگ‌های فوق‌العاده‌ای دارند. شنیدم «اسکات دورسی» پس از این‌که شرکت خود را به مبلغ 2 میلیارد دلار به «Salesforce» فروخت، این‌طور می‌گفت: چرا ما پیروز بازار هستیم؟ همه چیز به فرهنگ مربوط است. من 100 درصد با این گفته موافقم. ما بهترین فناوری یا بیشترین سرمایه خطرپذیر را نداشتیم، اما می‌خواستیم محیطی را ایجاد کنیم که افراد استثنایی برای همکاری پیش‌قدم شوند.»

البته فرهنگ فوق‌العاده جایگزینی برای یک محصول بد، مدل کسب‌وکار نامناسب یا نداشتن تیم مطلوب نیست. به عبارت دیگر، هنگامی که این موارد در وضعیت بهینه‌ای قرار داشته باشند، فرهنگ رمز برتری و پیروزی خواهد بود. وقتی شرکت‌ها این مسئله را درک کنند، به راحتی می‌توانیم با آن‌ها سر میز مذاکره بنشینیم. به حرف ما هم نمی‌خواهید اطمینان کنید، کافی است به سراغ شرکت‌های موفق در حوزه فناوری طی دو سال گذشته بروید و متوجه اهمیت این موضوع شوید.

 

سرمایه‌گذاری‌ها و دستاوردهای قابل‌توجه شما تا بدین جا چه بوده است؟

«اد»: ما واقعاً از کارآفرین‌هایی که تا به حال با آن‌ها همکاری داشته‌ایم، شگفت‌زده‌ایم. در یکی از قراردادها، سرمایه درخواست شده بسیار زیاد بود و ما توانستیم در ایده آن‌ها مشارکت نماییم. در قراردادی دیگر، به یک «VC» باسابقه‌تر ترجیح داده شدیم و همین موارد نشان می‌دهد که گزاره‌های ارزشی ما و آنچه عرضه می‌کنیم، به خوبی توجه کارآفرینان و بنیان‌گذاران استارت‌آپی را به خود جلب نموده است. ما به یک جریان معاملاتی قدرتمند دسترسی داریم و با مؤسسات بزرگی همچون «A16Z»، «Upfront Ventures»، «DFJ»، «founders fund» و ...، به صورت مشترک سرمایه‌گذاری نموده‌ایم.

مسئله فوق‌العاده دیگر، این است که پلتفرم ما توجه سرمایه‌گذاران دیگر را نیز جلب کرده است. برخی از سرمایه‌گذاران، ما را به شرکت‌های مجموعه خود معرفی می‌کنند، زیرا به خوبی از مزایای این پلتفرم آگاه هستند. ما رویکردی مشارکتی اتخاذ کرده‌ایم که می‌تواند کانال‌های شناسایی منابع و سرمایه و نیز، متقاضیان این سرمایه‌ها را افزایش دهد.

یکی از برنامه‌های ویژه و آتی ما، اردوی آموزشی «Bootcamp Culture» در زمینه فرهنگ برای مؤسسان استارت‌آپی است. این اردوی آموزشی، برای بنیان‌گذارانی است که اهمیت فرهنگ را درک نموده و می‌خواهند نحوه اجرایی کردن آن در شرکت خود را یاد بگیرند.

 

چرا اردوی آموزشی فرهنگ را راه‌اندازی کردید؟ نیازمندی‌ها و اهداف این برنامه چیست؟

«مایکل»: اردوی آموزشی که دو مرتبه در سال برگزار می‌شود، روشی است برای جمع‌آوری داده‌های قابل استناد در طول یک دوره زمانی مشخص که می‌تواند اتخاذ تصمیمات بهتر در زمینه سرمایه‌گذاری را تسهیل نماید. متون علمی زیادی در مورد شیوه راه‌اندازی یک شرکت وجود دارد و حتی رویکرد «استارت‌آپ ناب» به‌عنوان یک شیوه استاندارد پذیرفته شده است. با این حال، برای آنچه پس از آن پیش می‌آید، هیچ راهنمای قابل‌توجهی وجود ندارد. پس از این‌که انطباق محصول و بازار اتفاق افتاد و آماده برای افزایش مقیاس هستید، چه پیش می‌آید؟ خب، ما تصمیم گرفتیم باهوش‌ترین افراد در این زمینه، آینده‌نگرترین فعالان استارت‌آپی، اساتید، شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران را در اتاقی گرد هم بیاوریم تا این مشکل را حل کنیم. ما برنامه‌ای را طراحی کردیم که مسیری مشخص به مؤسسان ارائه می‌کند تا با استفاده از آن بتوانند از طریق فرهنگ، برای سازمان‌های خود به شکل هدفمند، راهبردی و از همان ابتدای کار، ارزش‌آفرینی کنند. در بخش دوم، ما در یک دوره شش‌ماهه دور هم جمع می‌شویم تا در مورد پیشرفت‌ها، چالش‌ها و دستاوردها صحبت کنیم، که این بحث و گفتگوها اهمیت زیادی در حصول نتیجه نهایی دارد.

برخی از افراد، اردوی آموزشی مذکور را یک شتاب‌دهنده کوچک برای فرهنگ نامیده‌اند و بقیه آن را یک دوره مدیریت اجرایی در زمینه فرهنگ می‌دانند. این امر، تا حدودی به دلیل حضور یکی از اساتید معتبر دانشگاه برکلی در تیم «TVP» است که بحث‌های مورد پژوهی جذابی را در طی دوره ارائه می‌دهد. همچنین درخواست‌هایی از شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر دیگر برای ارائه مشاوره به سبد شرکت‌های تحت حمایت آن‌ها دریافت کرده‌ایم. ما بر جنبه اجتماعی این مسئله تمرکز داریم. هر مؤسسی به ما این مسئله را خاطرنشان می‌کند که ارزشمندترین بخش هر مرکز رشد یا شتاب‌دهنده، بنیان‌گذاران آن هستند و متقاضیان برای راهنمایی، حمایت و یا حتی اطمینان خاطر به سراغ آن‌ها می‌روند، زیرا می‌دانند مؤسسان دیگر، مسیری که آن‌ها قرار است پیش بروند را طی کرده و موفق شده‌اند.

 

شرکت‌کنندگان در اردوی آموزشی انتظار یادگیری و رها شدن از چه چیزهایی را باید داشته باشند؟

«مایکل»: ما یک اردوی آموزشی گزینشی برای یک  مجموعه 25 نفره از بهترین شرکت‌های فناور در مراحل نخست راه‌اندازی در آمریکا را طراحی کرده‌ایم که به سؤالاتی از این قبیل پاسخ می‌دهد: «چه زمانی فرهنگ از سرمایه مهم‌تر است؟ چگونه این مسئله به سود مرتبط می‌شود؟ چگونه تنوع به نوآوری در محصول مرتبط می‌شود؟ چگونه ارزش‌های اسمی را می‌توانیم به رفتارهای مطلوب تبدیل کنیم؟ در کجا می‌توانیم سیستم‌ها و فرآیندهایی ایجاد کنیم که فرهنگ شرکت ما را تقویت می‌کنند؟»

 

شرکا و اسپانسرهای بالقوه چگونه می‌توانند با شما همکاری داشته باشند؟

«مایکل»: ما می‌خواهیم با افرادی کار کنیم که فرهنگ را در اولویت قرار می‌دهند، زیرا آن را آن‌طور که هست، می‌بینند: «تکثیرکننده ارزش». ما در حال حاضر با تعدادی از سازمان‌های بزرگ و کوچک در زمینه برنامه فرهنگ‌سازی که طراحی کردیم و اردوی آموزشی مرتبط با آن همکاری داریم. از میان این سازمان‌ها، می‌توان به «Twilio» اشاره نمود. «جف لاوسن» مؤسس این شرکت، تأکید زیادی بر فرهنگ داشته و حتی خروج موفق یک میلیارد دلاری را مرهون همین موضوع می‌داند. «Culture Amp» از دیگر شرکت‌های همکار است که یک پلتفرم بازخورد کارمند توسعه داده و در زمینه داده‌های فرهنگی، یک شرکت پیشتاز به شمار می‌آید. «Intel Capital» هم مدلی منحصربه‌فرد برای گروه سرمایه‌گذاران خطرپذیر شرکتی دارد؛ به این صورت که برای هر سرمایه‌گذاری یک هیئت داشته و بر تنوع و سایر مسائل فرهنگی در کلیه شرکت‌های مجموعه خود تأثیر می‌گذارند. جالب این‌که حتی مدیران شرکت‌ها بر همین اساس سنجیده می‌شوند. ما این رویکرد را واقعاً دوست داریم.

 

چه منابعی در کالیفرنیا، کمک‌رسان شما در سرمایه‌گذاری‌های کارآفرینانه بوده است؟

«اد»: بزرگ‌ترین منبع برای ما، شبکه دانشجویان کالیفرنیا است. این شبکه، شامل دانشجویان مدرسه مدیریت «اندرسون» و مدرسه کسب‌وکار «برکلی هاس» و همچنین دانشجویانی از مدارس و بخش‌های دیگر کالیفرنیا می‌شود.

علاوه بر شبکه دانشجویی، ما توانسته‌ایم اعضای هیئت‌علمی سایر بخش‌ها و دانشکده‌های دانشگاه کالیفرنیا را متقاعد کنیم تا در رویدادهایی مانند گفت‌وگوهای خودمانی و روزهای رونمایی استارت‌آپ‌ها شرکت کنند. علاوه بر این، با تعدادی از ذینفعان اصلی حوزه فناوری در کالیفرنیا، مانند «UCLA Ventures» و «Berkeley Skydeck» نیز در ارتباط هستیم.

 

آیا در حال حاضر در جامعه استارت‌آپی کالیفرنیا مشارکت دارید؟ به چه صورت؟

«اد»: مایکل و من از زمان فارغ‌التحصیلی، از طریق برنامه‌های «MBA» با جامعه استارت‌آپی دانشگاه در ارتباط و همکاری هستیم. ما با سازمان‌ها، مراکز رشد و شرکت‌های شتاب‌دهنده در دانشکده‌ها ارتباط برقرار می‌کنیم و اغلب در رویدادها و روزهای رونمایی استارت‌آپ‌ها که در دانشکده‌های مربوطه برگزار می‌شود، شرکت می‌کنیم. این کار به ما این امکان را داده است تا با دانشکده‌ها در ارتباط باقی مانده و کسب‌وکار فوق‌العاده بعدی که یکی از اعضای جامعه دانشگاهی قصد راه‌اندازی آن را دارد، پیدا کنیم.

 

چگونه برای تشکیل «TVP» دور هم جمع شدید؟

«مایکل»: تجربه من در حوزه عملیات و استارت‌آپ‌ها زیاد است و همین عامل، باعث ایجاد حس همدلی با مؤسسان می‌شود. با این حال، برای موفقیت به‌عنوان یک کسب‌وکار، می‌دانستم به فردی با درکی عمیق از سرمایه و سرمایه‌گذاری خطرپذیر نیاز دارم تا مکمل من باشد. «اد» در «QueensBridge» مشغول بود؛ یک سرمایه‌گذار پرکار با تجربه سرمایه‌گذاری‌های مختلف در «Dropbox» و «Lyft» که البته دوست خوب من هم بود. بنابراین از او خواستم تا کار خود را رها کرده و به من بپیوندد.

«اد»: ما اوایل سال 2014 با همدیگر ملاقات داشتیم؛ زمانی که در بنیاد «Robert Toigo» و کنسرسیوم مطالعات دانش‌آموختگان مدیریت عضو شدیم. مایکل کریسمس را با من و همسرم در لس‌آنجلس گذارند و یک رابطه دوستانه طولانی را از گذشته تا به حال داشته‌ایم. بنابراین، وقتی مایکل به سراغ من آمد، پذیرفتن پیشنهاد او کار دشواری نبود. شراکت با او، برای من کاری منطقی و طبیعی بود.

 

آیا توصیه‌ای برای کارآفرینان دیگر دارید؟

«اد»: به نظر من داشتن باور قوی بسیار مهم است. ما تقریباً با یک اعتمادبه‌نفس غیرمنطقی به سراغ پیگیری آرزوها و اهداف خود رفتیم. در آغاز کار، بسیاری از افراد ارزش کاری که می‌خواستیم انجام دهیم را درک نمی‌کردند. به‌راحتی می‌شد از بازخوردهای اولیه سرخورده شد، اما اعتبار خود را از کارآفرین‌هایی که با آن‌ها صحبت می‌کردیم، کسب کردیم. اکثر آن مکالمه‌ها تأییدکننده چیزی بود که باور داشتیم بازار به آن نیاز دارد.

یک توصیه دیگر این‌که کلیشه‌ای فکر نکنید. زمان‌هایی پیش می‌آمد که چشم‌انداز بسیار آشکاری از آنچه قرار بود اتفاق بیفتد، داشتم. اما همه‌چیز مطابق برنامه‌های ما پیش نرفت. وقتی به یک مانع یا دیوار می‌رسید، مهم است که بررسی کنید چگونه آن را رد کنید. داشتن این ذهنیت خیلی خوب است.

 

مرجع: «University of California»

هنوز نظری وارد نشده است!

نظر خود را ارسال نمایید

پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.