گفتگو با «ریموند لی»؛ کارآفرین جوان و مؤسس وبسایت «ooShirts»
مقدمه:
کارآفرینی مسیری هیجانانگیز، لذتبخش و در عین حال سرشار از ریسک و احتمال شکست است. نمونههای بسیار زیادی از کارآفرینان وجود دارند که اگرچه بارها و بارها در مسیر شغلی خود با شکست مواجه شدهاند، اما از پا ننشسته و با سماجت، ایدههای خلاقانه خود را پیگیری نمودهاند. آیا کارآفرینی یک ویژگی خدادادی است که از بدو تولد در وجود برخی افراد قرار داشته و یا اینکه میتوان روحیه کارآفرینی را در خود به وجود آورد؟
این پرسشی است که در گفتگو با ریموند لی «Reymond Lei»، کارآفرینی که کسبوکار خود را در شانزده سالگی بنیان نهاده، مطرح میگردد. وی مثالی از یک کارآفرین جوان و موفق است که با روحیه کارآفرینانه و تلاش و کوشش مستمر، موفق به توسعه و پایدارسازی کسبوکار خود و دستیابی به نتایجی خیرهکننده شده است. در این مصاحبه، ریموند نوزده ساله، از مسیر کارآفرینی خود و پیچوخمهای آن میگوید؛ تجاربی که میتواند برای هر علاقهمند به فعالیتهای کارآفرینانه و بنیانگذاران استارتآپی، مفید و جذاب باشد. لازم به ذکر است که ooShirts، در سال 2007 میلادی و در زمانی که ریموند در دانشگاه برکلی مشغول تحصیل بود، راهاندازی شد. مصاحبه حاضر، سه سال بعد از راهاندازی این وبسایت صورت گرفته است که با توجه به تجربه ارزشمند یک کارآفرین جوان، در اینجا ارائه شده است.
چرا فکر میکنید که یک کارآفرین هستید؟ چه چیزی این احساس را در شما ایجاد نموده است؟
من کسبوکار خود را در 16 سالگی و با راهاندازی وبسایت «ooShirts.com» آغاز کردم. در آن زمان، فرصتی پیش روی خودم یافتم و تصمیم به پیگیری و اجرای آن گرفتم. 3 سال از آن زمان گذشته و در نوزده سالگی، شرکت با رشد قابلتوجهی مواجه شده است. من از این مسیر و روندی که در این سه سال طی کردم، کاملاً لذت بردم.
چگونه توانستید روحیه کارآفرینی را در خود پرورش دهید؟ آیا فکر میکنید این یک استعداد ذاتی بوده یا اینکه خودتان آن را پرورش دادهاید؟
همواره سعی دارم که روحیه کارآفرینی خودم را حفظ کنم. انجام کارها به شیوهای متفاوت در مقایسه با افرادی که اطرافم هستند، یکی از شگردهایی است که همواره به آن پایبند بودهام. برای مثال، هنگامیکه در مقطع دبیرستان بودم، ترجیح میدادم به جای پیوستن به شرکتها و سازمانهای دیگر، شرکتی را برای خود راهاندازی کنم. ایده کار کردن برای دیگران، چندان باب طبع من نبود و ترجیح میدادم که در محیطی بازتر کار کنم. کار کردن بر روی پروژههای خود و کارآفرینی، باعث شد تا بتوانم این نگرش و روحیه را در خودم پرورش دهم.
در این مسیر، چه کتابهایی الهامبخش شما برای بدل شدن به یک کارآفرین بودند؟
هیچ کتابی الهامبخش من نبوده است. به نظر من، بهترین منبع الهام و انگیزه، اهداف و ایدههایی است که در ذهن خود میپرورانید. اکثر کتابها، دستورالعمل خاصی را برای انجام کارها ارائه میکنند؛ در حالی که یک کارآفرین نیاز دارد تا بدون هیچ مرز و محدودیتی، اندیشههای خود را دنبال نماید.
چگونه ایده راهاندازی وبسایت «ooShirts» به ذهنتان خطور کرد؟
در سال دوم دبیرستان، برای باشگاه مدرسه پیراهنی همراه با لوگوی آن را سفارش دادم. چیزی که من میخواستم، یک پیراهن مشکی با لوگوی سه رنگ بود که برای آن پیشنهاد قیمتهایی از چندین شرکت محلی و آنلاین دریافت کردم. اما متأسفانه، تمامی قیمتهای بسیار بالایی را اعلام نمودند. به همین خاطر، در مورد علت گران بودن قیمتها، تحقیقاتی انجام دادم و به این نتیجه رسیدم که آنها بیکفایتند. در آن زمان، دانش لازم برای راهاندازی یک کسبوکار را نداشتم، لذا فعالیت خود را به شکلی ساده آغاز کردم و پیراهنهای همراه با لوگو را، به صورت مستقیم به دیگر باشگاههای مدرسه میفروختم و از آنجا بود که رشد خود را شروع کردم
چرا این صنعت را برای کسبوکار خود انتخاب کردید؟ آیا دیگر صنایع برای شما جذاب نبود؟
شاید مهمترین دلیل این انتخاب، هزینههای بالای پیراهنهای سفارشی و ایده کاهش قیمت آنها بود. احساس کردم که میتوان قیمتها را کاهش داد. با این حال، ورود به این صنعت بسیار دشوار است.
احتمالاً در آغاز کار با مشکلاتی نظیر تعداد کم بازدیدکننده و پیش نرفتن کارها به شکلی مطلوب مواجه بودهاید. چگونه علیرغم تمامی این مشکلات، همچنان توانستید به فعالیتتان ادامه دهید؟
در واقع، در ابتدای کار انتظار بالایی نداشتم. همانطور که پیشتر گفتم، من با فروش مستقیم پیراهنها به دیگر گروههای مدرسه، فعالیت خودم را در این زمینه آغاز کردم. فروش هزار پیراهن در یک سال، شروع بسیار خوبی برای من بود. ضمن اینکه همواره وبسایت را بهروزرسانی میکردم و به دنبال راهکارهایی برای بهبود کسبوکار خود بودم.
فکر میکنید که طرز تفکر شما در موفقیتی که کسب نمودهاید، اثرگذار بوده است؟
در صنعت چاپ بر روی تیشرت، شرکتهایی با امکانات و پتانسیل بسیار بالا حضور دارند که گرسنه مشتریان بیشتر هستند. از همین رو، رقابت در این صنعت به شدت زیاد و تنگاتنگ است. یکی از مهمترین نکاتی که مدنظر قرار دادهام، این است که برای کسب موفقیت، در تمامی زمینهها، باید بسیار بهتر از سایر رقبا عمل کنید.
به نظر شما، کارآفرین بودن کار آسانی است؟
بستگی دارد که آسان را چه چیزی تعریف کنید. کارآفرینی در عین پیچیدگی و دشواری، میتواند بسیار لذتبخش باشد.
آیا فکر میکنید وبسایت شما یک موفقیت به شمار میآید؟ اگر پاسختان مثبت است، دلیل آن چیست؟ از نتایج و دستاوردهای کاری خود، اطلاعات بیشتری ارائه کنید.
فکر میکنم که وبسایت من در مسیر موفقیت حرکت میکند. برای من زمانی این وبسایت یک موفقیت محسوب میشود که به بزرگترین شرکت برای تیشرتهای سفارشی تبدیل شود. در حال حاضر، از این نقطه فاصله دارزم، اما اگر همانند چند ماه گذشته رشد ما ادامه داشته باشد، میتوانم بگویم که در مسیر درستی قرار داریم.
اگر میتوانستید به عقب بازگردید، دوست داشتید چه کاری در ارتباط با کسبوکار خود انجام دهید؟
فکر نمیکنم تاکنون اشتباه بزرگی مرتکب شده باشم. با این حال، اگر به عقب برمیگشتم، وقت بیشتری را صرف کسبوکار خودم میکردم، هرچند که این کار را تا حدودی انجام دادهام.
برای کسانی که قصد دارند کسبوکار خود را راهاندازی کنند، چه توصیهای دارید؟
شما نیاز دارید که از آنچه انجام میدهید، لذت ببرید. اگر هدفتان از راهاندازی شرکت و سرمایهگذاری، تنها کسب ثروت باشد، لذت بردن از کسبوکارتان کمی سخت خواهد بود.
فکر میکنید در فضای کسبوکار چه چیزی منتج به موفقیت میگردد؟
یک ایده خوب، عملکرد خوب و مقادیر زیادی شانس.
بهعنوان کلام آخر، چه توصیهای به خوانندگان میکنید؟
به خودتان باور داشته باشید.
مرجع: «writers in charge»
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.