از ایده تا بازار؛ نانو مواد مقرونبهصرفه و دوستدار محیطزیست «Nano-C»
مقدمه
«Nano-C»، یک شرکت تولیدکننده نانو مواد شیمیایی است که در سال 2001 میلادی، توسط «جک بی هوارد» تأسیس گردید. این شرکت، از طریق تولید فولرنها، نانولولههای کربنی و مشتقات شیمیایی آنها، توانسته است خواص و مزایای منحصربهفرد کربن بهعنوان یکی از فراوانترین عناصر روی زمین را بهکار گیرد. نانو مواد تولیدی «نانو سی»، به ساخت دستگاههایی بسیار پایدارتر و سبکتر کمک نموده تا از مواد و انرژی با کارایی بالاتر و به صورت کاملاً بهینه، استفاده شود. محصولات این استارتآپ موفق، در بسیاری از صنایع الکترونیک و انرژی در سرتاسر جهان، مورد استفاده قرار گرفته و عملاً «نانو سی» یکی از پیشگامان و رهبران حوزه الکترونیک و انرژی در زمینه تولید محصولات جدید و راهکارهای سبز (پاک) به شمار میرود.
فناوری اصلی «نانو سی»، مبتنی بر یک فرآیند احتراق منحصربهفرد با مصرف انرژی بهینه و سازگار با محیطزیست است که توسط دانشگاه «MIT» توسعه یافته است. این فرآیند بسیار پیشرفته، در ترکیب با قابلیتهای فناورانه «نانو سی» در علم شیمی، این شرکت را قادر ساخته تا بهبود قابلتوجهی در عملکرد نانو لولههای کربنی، فولرنها و مشتقات آنها به وجود آورد. گفتنی است، اگرچه «نانو سی» مجوز بهرهبرداری از این فناوری را از دانشگاه «MIT» اخذ نموده است، با این وجو این شرکت، خود در زمینه ثبت و انتشار پتنت بسیار فعال بوده و با اتخاذ یک سیاست منسجم و هوشمندانه مالکیت فکری، حفاظت از نوآوریها و محصولات خود را از طریق یک سبد پتنت گسترده، حاوی 38 پتنت فامیلی، دنبال نموده است.
محصولات
«نانو سی» در طی سالهای فعالیت خود، مجموعهای بزرگ از محصولات و مواد مختلف را تولید و به بازار عرضه نموده است. با توجه به خواص منحصربهفرد این محصولات و فاصله بسیار زیاد با رقبا، برخی از رهبران صنایع و شرکتهای فناور پیشگام، مشتری محصولات «نانو سی» هستند که از آن جمله، میتوان به شرکتهای «Merck»، «Nantero» و «MicroChem» اشاره نمود.
محصولات تجاریسازی شده «نانو سی» را میتوان در سه دسته عمده قرار داد:
1- نانولولههای کربنی:
نانولولههای کربنی تک دیواره «SWCNT» که با فناوری احتراق انحصاری حاصل شدهاند، در انواع و اشکال مختلفی به بازار عرضه میشوند. چهار محصول اصلی نانولوله کربنی این شرکت، به ترتیب «Nano-C APT»، «Nano-C PT»، «Nano-C UPT» و «Nano-C INK» نام دارند که در گریدهای «25 Series» با طول متوسط کمتر از یک میکرون و «200 Series» با طول متوسط بیش از یک میکرون، تولید میشوند.
«نانو سی» در حال تولید انبوه فناوری ویژهای است که ابتدا در آزمایشگاه پروفسور «مایکل استرانو» در بخش مهندسی شیمی دانشگاه «MIT»، به دست آمده بود. چیزی که در فرآیند سنتز به دست آمده در دانشگاه «MIT» با سایر فرآیندهای سنتز نانولولههای کربنی فرق دارد، این است که در این فرآیند، نیازی به سانتریفیوژ کردن و استفاده از گرادیان چگالی وجود نداشته و در نتیجه، امکان استفاده از فرآیند در مقیاسهای صنعتی وجود دارد. همین قضیه بهعنوان کلیدیترین مزیت رقابتی شرکت «نانو سی» مطرح بوده که توانسته این شرکت را به یکی از بازیگران اصلی صنعت بدل نماید.
2- فولرن:
«نانو سی» تولید گستره وسیعی از محصولات فولرنی را در اختیار دارد که بسته به نیاز مشتری، میتوانند اصلاح شده و تغییر یابند. این محصولات، شامل «fullerenic black»، فولرنهای مجزا و مشتقات فولرن («C60» و «C70» بهعنوان رایجترین فولرنها) هستند.
3- مشتقات فولرن:
همانطور که در سطور پیشین اشاره شد، فولرنها میتوانند اصلاح شده تا به ویژگی جدیدی مطابق با یک کاربرد خاص رسیده و به عنوان مثال، خواص الکتریکی و نوری متفاوتی را از خود نشان دهند.
این محصولات، در صنایع مختلف، بهویژه ساخت نمایشگرها و صفحات لمسی، تولید انرژی تجدیدپذیر خورشیدی، صنایع الکترونیک، نیمهرساناها و سنسورها، کاربرد دارد. به صورت کلی این کاربردها را میتوان در شش طبقه زیر خلاصه نمود:
- انرژی تجدیدپذیر (سلولهای خورشیدی مقرونبهصرفه، پیلهای سوختی سبک وزن)
- نمایشگرها و صفحات نمایش لمسی (الکترودهای انعطافپذیر و شفاف)
- حافظههای بسیار سریع و ترانزیستورهای قابل چاپ
- ساخت نیمههادیها
- سنسورها (تجهیزات الکترونیکی انعطافپذیر و دستگاههای پزشکی کارآمد)
- سایر (تصفیه آب، باتریهای قابل چاپ، مواد ترکیبی)
تیم کاری
«ویکتور وجینز»، رئیس و مدیرعامل «نانو سی» است. او در زمینه مدیریت و راهاندازی کسبوکارهای جدید، دارای بیش از 20 سال سابقه بوده و به علت تجارب متعدد بهعنوان مشاور کسبوکار در صنایع مختلف، اطلاعات وسیعی در حوزه مواد شیمیایی و دارویی دارد. همین شناخت مناسب از حوزه کاری، یکی از عوامل اصلی موفقیت «نانو سی» به حساب میآید.
دکتر «هنینگ ریشتر»، مدیر بخش تحقیق و توسعه شرکت است که از سال 2001 و در حین همکاری با «جک بی هوارد» بنیانگذار «نانو سی» در بخش مهندسی شیمی دانشگاه «MIT»، به این شرکت پیوست. وی سالهای متمادی بر سنتز ناشی از احتراق فولرن و نانولولهها کار کرده است و این تلاشها، منجر به بهینهسازی فرآیند ساخت محصولات در این شرکت شده است. دکتر ریشتر، یکی مخترعینی است که نام وی در بسیاری از پتنتهای متعلق به «نانو سی» آمده است.
دکتر «رامش سیواراجان»، مدیر بخش توسعه کاربردهای «نانو سی» است. وی بیش از 15 سال تجربه در نانو موادی چون سرامیکها، فلزات، پلیمرها و نانو مواد کربنی دارد. سیواراجان پیش از پیوستن به «نانو سی»، مدیر گروه کاربردهای پیشرفته در شرکت «Nantero» بوده است.
«تام لادا»، یکی دیگر از افراد کلیدی شرکت «نانو سی» محسوب شده که مدیریت عملیات شرکت را بر عهده دارد. وی از صاحبنظران و متخصصین نانو مواد بوده و عهدهدار تولید و فراوری فولرن و مشتقات آن است. یکی از کارهای ارزشمند تام، توسعه مشتقات فولرن برای کاربرد در تجهیزات الکترونیک ارگانیک و پردازش نیمههادیها است که نتیجه این فعالیتها، چندین مقاله انتشار یافته و تعدادی از پتنتهای کلیدی محصول و فرآیند در «نانو سی» است. وی دانشآموخته «MIT» است و تحصیلات آکادمیک در رشته شیمی و تجربیات حرفهای در این زمینه، اجازه داده است تا شناختی مناسب پیرامون جنبههای عملیاتی و تجاری کسبوکار «نانو سی»، به دست آورده و رشد مداوم این شرکت از منظر تولید و عملیات را موجب گردد.
شرکای تجاری
«نانو سی» بهواسطه برخورداری از فناوریهای پیشرفته و ویژگیهای منحصربهفرد محصولات خود، مورد توجه برخی از شرکتهای فناور پیشرو قرار گرفته و پروژههای مشارکتی متعددی در حوزه توسعه فناوری با این شرکتها آغاز نموده است. از مهمترین شرکای تجاری «نانو سی»، میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
1- «Merck KGaA»: این غول فناوری آلمان، با همکاری «نانو سی» در حال توسعه و تجاریسازی مواد نیمهرسانای پیشرفته و فرمولاسیونهای خاص جهت بهکارگیری در فتوولتائیکهای آلی «OPV» هستند. تجربه «مرک» در کار با مواد نیمهرسانا و دانش فنی «نانو سی» در زمینه فولرنها که با مالکیت فکری قدرتمندی همراه است، میتواند دو شرکت را به سوی موفقیتهای جدید رهسپار نماید.
2- «Irresistible Materials»: «نانو سی» با همکاری این شرکت، موفق به تجاریسازی مواد جدید مبتنی بر فولرن شده که برای کاربرد در نسل جدید فناوری لیتوگرافی، توسعه یافته است. این پروژه، متشکل از یک مجموعه قدرتمند از داراییهای فگری است که بیش از 12 پتنت در زمینه مواد و فرآیندهای کامل فولرن برای کاربرد در لیتوگرافی را در بر میگیرد.
3- «MicroChem»: این شرکت، بر تولید و توسعه مواد شیمیایی متمرکز بوده و مطابق با توافقنامه همکاری با «نانو سی»، برخی از تولیدات این شرکت را در بازارهای تحت پوشش خود، توزیع میکند.
4- «Solliance»: این شرکت، یک کنسرسیوم دولتی/ خصوصی است که برای تسریع در تجاریسازی آشکارسازها و فتوولتائیکهای ارگانیک، شکل گرفته و مجموعهای از مؤسسات تحقیقاتی و پژوهشی مهم، نظیر فیلیپس، تیسن کروپ، «DSM» و «نانو سی»، در این کنسرسیوم حضور دارند.
5- «Institute for Soldier Nanotechnologies»: این مؤسسه، یک تیم فناوری متشکل از دانشگاه «MIT»، ارتش و برخی از صنایع است که بر روی کشف فناوری و زمینههای کاربرد آن در ارتقاء عملکرد سربازان و حفظ جان آنها در شرایط دشوار، تحقیق میکنند. از اعضای اصلی این مؤسسه، میتوان به شرکتهای «Triton Systems»، لاکهید مارتین، «Xtalic»، «نانو سی» و «Raytheon» اشاره نمود.
جذب سرمایه
در فضای کسبوکار فعلی که دانش و فناوری حرف نخست را میزند، شرکتهایی مانند «نانو سی» به دلیل قابلیتهای فناورانه منحصربهفرد، میتوانند توجه بسیاری از سرمایهگذاران را به خود جلب نمایند. البته باید توجه داشت که توسعه و تجاریسازی فناوری با ریسکهای پیشبینینشدهای همراه بوده و عملاً گروههای خاصی از سرمایهگذاران (فرشتگان کسبوکار، صندوقهای سرمایهگذاری مخاطرهپذیر و ...) به این فضا ورود میکنند.
مجموعه سرمایهگذاریهای جذب شده از سوی «نانو سی» در دورههای مختلف تأمین مالی، به بیش از 3/17 میلیون دلار میرسد که از سوی «MassDevelopment’s Emerging Technology Fund» و «Ray Stata» تأمین شده است. در وبسایت رسمی این شرکت، بر محدود بودن مجموعه سرمایهگذاران تأکید شده و از «Fontinalis Partners»، بهعنوان یکی از عوامل کلیدی جذب سرمایه و به تعبیری ستون فقرات «نانو سی» یاد شده است که همراه با سرمایهگذاران یاد شده، رهبری دورههای تأمین مالی شرکت را بر عهده داشتهاند.
گفتنی است، «نانو سی» هم اکنون در مرحله تأمین مالی مبتنی بر بدهی یا «Debt Financing» قرار دارد. (بهطور کلی، جمعآوری سرمایه لازم برای یک کسبوکار، از طریق سه راهکار عمده «تأمین مالی مبتنی بر سهام»، «تأمین مالی مبتنی بر بدهی» و یا «ترکیبی از این دو روش»، انجام میگیرد. تأمین مالی مبتنی بر سهام، مبتنی بر اعطای سهام مالکیت به سرمایهگذاران است. در مقابل تأمین مالی مبتنی بر بدهی، زمانی رخ میدهد که یک شرکت با فروش اوراق قرضه به سرمایهگذاران جزئی یا نهادی، بتواند سرمایه مورد نیاز خود را تأمین نماید. سرمایهگذاری مبتنی بر بدهی، زمانی امکانپذیر است که شرکت درآمد ثابت و پایداری از فروش محصولاتش داشته باشد. خریداران اوراق قرضه، وامدهندگان به شرکت محسوب شده و در صورت ورشکستگی، اولویت بیشتری نسبت به سهامداران برای دریافت داراییهای نقدی شرکت دارند. علاوه بر این، سرمایهگذاری مبتنی بر بدهی، این امکان را به سهامداران فعلی شرکت میدهد تا بتوانند درصد مالکیت خود را حفظ نمایند.)
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.