۱۲ ابزار و استراتژی مؤثر برای بهبود کار تیمی در محل کار
مقدمه
تقریباً تمامی متخصصین و صاحبنظران حوزه کسبوکار، کارآفرینان موفق و بنیانگذاران شرکتهای بزرگ، بر این نکته متفق هستند که کار تیمی از عوامل کلیدی موفقیت محسوب میشود. اما برای ارتقاء کار گروهی در محل کار، چه میتوان کرد؟ چگونه میتوان موجب شد که افراد، اهداف شخصی خود را به نفع اهداف تیم کنار بگذارند؟ چگونه میتوان روحیه همکاری بیشتری را در فرهنگ سازمانی شرکت دخیل نمود؟ پاسخ به این سؤالات، ممکن است در وهله نخست، کمی دشوار به نظر بیاید. بسیاری از مدیران کسبوکار، سعی میکنند تا راهی برای این چالش بیابند و ممکن است که ساعتها با تیم خود درباره این موضوع بحث نموده و در نهایت، نیز، هرگز به یک راهحل عملی دست نیابند.
این مقاله، کمک نموده تا تقویت روحیه مشارکت و همکاری در سازمان تسریع شده و تیمهای کاری با کارایی بهتری به انجام امور محوله بپردازند. در این راستا، برخی از ابزارها و استراتژیهای کلیدی که کار تیمی را بهبود میدهد، معرفی و تشریح خواهند شد.
استراتژیهای کار گروهی
1. یک کمیته فرهنگی برای ترویج همکاری و کار گروهی ایجاد کنید.
کار تیمی و موفقیت در آن، در گرو جلب نظر مثبت تمامی گروهها و نفرات کلیدی سازمان و مشارکت مؤثر آنها در برنامههای اتخاذ شده است. برای نشان دادن اهمیت موضوع و درگیر ساختن کارکنان و مدیران، کارگروهی ویژه راهاندازی نمایید و نمایندگان بخشهای مختلف شرکت را برای پیوستن به این کمیته که از فرهنگ سازمانی شرکت حمایت و پشتیبانی میکند، دعوت کنید. اعضای این کمیته، نمادی از فرهنگ شرکت بهویژه در راستای کار تیمی و همکاریهای سازمانی محسوب شده و میتوانند در پرورش این فرهنگ در میان دیگر کارکنان، اثرگذار باشند.
فعالیتهای کارگروه فرهنگی، در تمامی سازمانها مشابه نبوده و بنا به فرهنگ سازمانی منحصربهفرد شرکت شما، متفاوت از دیگران خواهد بود. مثلاً فرض کنید شما میخواهید در یک سازمان غیرانتفاعی فعال در زمینه بهبود خدمات اجتماعی، یک گارگروه فرهنگی راه بیندازید. مسلماً مجموعه برنامهها و فعالیتهای این کارگروه، با یک کارگروه مشابه در یک سازمان خصوصی ارائهدهنده خدمات سلامت و مراقبتهای بهداشتی، متفاوت است. حال این دو سازمان را با یک شرکت مهندسی و به شدت تخصصی فعال در حوزه نفت و گاز مقایسه نموده تا درکی بهتر از تفاوتهای کارکردی هر یک از کمیتههای فرهنگی تشکیل شده بیابید.
با وجود تمامی نقاط تمایز و تفاوت بین کمیتههای فرهنگی، برخی نکات مشترک بین آنها وجود داشته که بهتر است دقت کافی به آنها داشته باشید. مهمترین آنها به شرح زیر است:
- دنبال داوطلب بگردید! باید افرادی را وارد این کمیته کنید که میخواهند در این کمیته باشند.
- اگر شما قبلاً این نکته را به صورت کتبی اعلام نکردهاید، جلسهای را برای تعریف و تبیین فرهنگ سازمانی مطلوب شرکت تشکیل دهید که هدف آن، معرفی و ایجاد فضایل و ویژگیهای فرهنگی است که شما قصد ترویج آنها را دارید.
- تصمیم بگیرید که کمیته، کدام اقدامات را باید در اولویت قرار داده تا فرهنگ سازمانی را به بهترین شکل ایجاد نموده و توسعه دهد. بهعنوان مثال، اگر فرهنگ شرکت شما، شامل «با طبیعت بودن» است، قسمتی از وظایف کمیته شما میتواند شامل برنامهریزی ماهانه برای پیادهروی در طبیعت، آوردن گیاهان به شرکت و نگهداری از آنها باشد.
- برای ارزیابی عملکرد کمیته فرهنگی، پایش مستمر اقدامات انجام گرفته و اثرات آن بر فرهنگ سازمانی، شاخصهای عملکردی ایجاد کنید.
در نهایت، این نکته کلیدی را فراموش نکنید که برای رشد و ارتقاء فرهنگ سازمانی، داشتن تیمی با احساس مسئولیت، به این معنا است که شرکت شما دارای فرهنگ بالایی بوده و یک شرکت با فرهنگ بالا، از کار گروهی و همکاری بیشتر حمایت میکند.
2. برگزاری جلسه سالانه
در شرکت شما، هر فردی با مسئولیتهای متفاوتی مواجه است و عملاً کار متفاوتی انجام میدهد. بنابراین، راحت میتوان فراموش کرد که همه شما در محل یکسانی کار میکنید و مأموریت مشترکی دارید. جلسه سالانه، به همه فرصتی میدهد تا از فعالیتهای روزمره بیهوده خود، گامی به عقب برداشته و بر مأموریتهای کلی شرکت و اهداف مشترک، تمرکز نمایند. این نشست، کار گروهی و همکاری را تحقق میبخشد، چراکه تمام شرکت را گرد هم آورده، تا دوباره بر هدف نهایی متمرکز شوند.
پرسش این است که چگونه این کار را انجام دهیم. بهترین برنامه برای برگزاری یک اجلاس موفق، اجرای گام به گام موارد زیر است:
- یک مکان خارج از شرکت را برای جلسه انتخاب نموده تا افراد را از ذهنیت روزمره خارج کنید.
- برای هماهنگ نمودن فعالیتها و برنامههای پیشبینی شده، یک تیم تعیین کنید یا یک برنامهریز حرفهای استخدام نمایید.
- اهداف رویداد را تعیین کنید.
- ساختار این نشست را بر اساس اهداف سازمانی مشترک طراحی کنید.
- از ارکان شرکت خود، برای ایجاد جلسات یا کارگاههای آموزشی استفاده کنید که در آن، گروهی از کارکنان از بخشهای مختلف برای به اشتراک گذاشتن موضوعات مشابه، گرد هم میآیند.
این استراتژی، به تمرکز بر شباهتها به جای تفاوتها تأکید دارد. برای درک بهتر، یک بازی گروهی مانند فوتبال را در نظر بگیرید. هر بازیکنی در یک تیم فوتبال، میداند که وظیفه او از وظیفه همتیمیهایش متفاوت است؛ اما وی در عین حال میداند که تمام این وظایف با هم به پیروزی کل تیم کمک میکند. تشکیل چنین اجلاسی، به کارکنان شما فرصتی برای پیدا کردن ارتباط وظایف خودشان با اهداف کلی سازمان را داده و به آنها کمک نموده که احساس کنند بخشی از یک تیم هستند.
3. پیادهسازی سیستم تجربهآموزی
یکی از اقداماتی که میتواند روحیه کار تیمی و مشارکت را در سطح سازمان تسری داده و در عین حال، نیروهای تازهکار را با فضای کلی شرکت آشنا نموده و فرایند تطبیق آنها را تسریع نماید، استفاده از تجارب نیروهای قدیمی و مجرب شرکت است. این کهنه سربازان سازمانی، میتوانند اهداف کلیدی شرکت، مأموریت و ارزشهای کلیدی و مواردی از این دست را در حین همکاری و تعاملات دوطرفه با نیروهای تازه استخدام شده، به آنها منتقل کنند. این یک استراتژی بسیار مهم و کارآمد است. پس سعی کنید تا امکان برقراری ارتباط و دوستی بین نیروهای تازه استخدام شده و نیروهای قدیمیتری که یک سال یا بیشتر در شرکت بودهاند را فراهم نمایید. کارکنان جدید، به سادگی تمامی پرسشها و ابهامات بزرگ و کوچک خود را از نیروهای باتجربه میپرسند و میتوانند با درک بهتر فرهنگ سازمانی، در کوتاهترین زمان ممکن با فضای کاری جدید خود مطابقت یابند.
برای تسهیل در ارتباط و دوستی بین نیروهای جدید و باتجربه شرکت، بهتر است به نکات زیر توجه داشته باشید:
- دنبال داوطلب بگردید.
- برای استخدامیهای جدید و دوستان، یک آزمون شخصیت کوتاه بفرستید، تا بتوانید کسانی را که بیشتر با هم سازگار هستند جفت کنید.
- کارکنان را با هم جفت کنید، نقشهایشان را برایشان توضیح دهید و اجازه دهید تا کارشان را با هم و بدون دخالتهای جانبی از سوی دیگران و حتی خود شما، انجام دهند!
- دوستیهایی که از طریق این سیستم تشکیل میشوند، بعداً هم ادامه خواهند داشت. بیشتر جفتها دوست دارند که سبکهای کاری یکدیگر را بدانند و از آن الگوبرداری کنند. آنها به همکارهای شگفتانگیزی تبدیل میشوند و بهترین مثال برای ترویج مزایای کار تیمی در محل کار خواهند بود.
4. یک پروتکل برای حل اختلافات تنظیم کنید.
هیچ کس دوست ندارد که یک درگیری ناخوشایند را پیشبینی کند. اما هرچقدر هم که فرهنگ شرکت شما هماهنگ و متعادل باشد، باز هم درگیریهای بزرگ و کوچک رخ خواهد داد. به همین دلیل، کارآفرینان بزرگ توصیه میکنند تا روش مواجهه با درگیری را قبل از روبرو شدن با آن، پیدا کنید.
اگر برای چگونگی مقابله با درگیریها و ناسازگاریهای احتمالی، برنامهای داشته باشید، میتوانید این موقعیتهای ناخوشایند را به رویدادهایی عبرتآموز بدل نمایید که درسهای فراوانی برای یادگیری در آنها نهفته است. به عبارت بهتر، تهدید را به فرصت بدل کنید و درگیری و اصطکاکهای کاری را به جای عامل از بین بردن کار و فرهنگ تیمی، همچون یک فرصت برای تقویت هر چه بیشتر کار تیمی بدانید.
اما چگونه این کار را انجام دهیم؟
- برای ایجاد یک پروتکل حلوفصل منازعات، با چند عضو مورد اعتماد تیم، همفکری و مشورت نمایید.
- این پروتکل را برای همه اعضای تیم کاری بازگو کنید.
- فرآیندهای تعریف شده در پروتکل را به محض پیش آمدن درگیری، اجرا کنید.
یک درگیری غیرمنتظره، میتواند گردش کار را متوقف نماید و اگر به درستی با آن برخورد نشود، به روابط بین اعضای تیم و در مقیاس بزرگتر، روابط سازمانی در سطح شرکت، آسیب میرساند. داشتن یک پروتکل جامع در محل کار، از آسیبهای درازمدت جلوگیری نموده و حتی میتواند مناقشات را به فرصتهایی برای ساخت و توسعه عمیقتر تیمهای کاری تبدیل کند.
5. یک طرح مشخص برای ایجاد اعتماد بسازید.
طبق گفته «پاتریک لنکیونی»، نویسنده کتاب مشهور «پنج اختلال یک تیم کاری»، اغلب تیمها به علت فقدان اعتماد، یا بهطور واضحتر فقدان اعتماد مبتنی بر انتقادپذیری «vulnerability-based trust»، شکست میخورند. اعتماد مبتنی بر انتقادپذیری، اعتماد و حسن نیتی است که در یک تیم کاری ایجاد شده و بر اساس آن، تمامی اعضای تیم، کاملاً انتقادپذیر بوده و از دریافت انتقاد و پیشنهاد از سوی همکاران خود، استقبال میکنند. تیمهای کاری، زمانی میتوانند امتیاز بالایی در ارتباط با شاخص اعتماد به دست بیاورند، که همه بتوانند اعتراف کنند و کاملاً به اعتراف خود ایمان داشته باشند که:
- هر چیزی را نمیدانند.
- امکان اینکه کاری را اشتباه انجام دادهاند، وجود دارد.
- تحت تأثیر ایدهها و ذکاوت شخص دیگری قرار میگیرند.
- درخواست کمک کاملاً طبیعی است.
انتقادپذیری در یک تیم، اعضاء را قادر میسازد که به یکدیگر کمک کنند. این کار به نوبه خود، اعتماد و پیوند عمیق همکاری ایجاد نموده و کار گروهی را تقویت میکند. متأسفانه اکثر مردم دوست ندارند انتقادپذیر باشند. به همین دلیل است که شما باید یک طرح مشخص برای تشویق انتقادپذیری و ایجاد اعتماد در تیمهای کاری خود ایجاد کنید.
گفتنی است، نوع دیگری از اعتماد نیز در تیمهای کاری مطرح است که از آن، تحت عنوان «اعتماد پیشبینانه» یا «Predictive trust» یاد میشود. تصور نمایید که به تعطیلات رفتهاید و یا به دلیل یک مشکل خانوادگی، چند روزی به سر کار نخواهید رفت. در این مدت، به همکارتان اعتماد میکنید تا گزارشات لازم را تهیه نموده و حتی آنها را ارائه نماید. اعتماد پیشبینانه نیز، کار گروهی را تقویت میکند، اما اثرگذاری آن، به اندازه اعتماد مبتنی بر انتقادپذیری نیست.
اما چگونه میتوان اعتماد در تیم کاری را تقویت نمود؟ باید بدانید که شما نمیتوانید همیشه اعتماد کنید، اما با تشویق و پرورش آن، اعتماد به یک حالت ذهنی پایدار بدل شده و میتواند به بهبود عملکرد تیمهای کاری کمک نماید. بنابراین یک جلسه تیمی هفتگی را شکل دهید و از پروتکل زیر، در طول هر جلسه پیروی کنید. اگرچه این پروتکل میتواند جلسات را طولانیتر نماید، اما در بلندمدت، این زمان اضافی جبران خواهد شد.
- بعد از هر یک از آیتمهای برنامه کاری، زمانی را برای تفسیر در میزگرد بگذارید و به هر کسی فرصتی برای توضیح و سؤال بدهید. همکاران را تشویق کنید که اگر چیزی را درک نمیکنند، اعلام نمایند تا موضوع برایشان شفاف شود.
- زمانی را برای یک جلسه با گروههای پشتیبانی بگذارید. همکاران میتوانند کارهایی را که در حال انجام آن هستند، به اشتراک گذاشته و در مورد چالشها و موانع پیش روی خود، درخواست کمک و مشاوره نمایند.
- یک جعبه، پشت درب جلسه قرار دهید. آن را با نوارهای کاغذی که روی آنها نام اعضای تیم نوشته شده است، پر کنید. هر یک از اعضای تیم در راه خروج از جلسه، یک نام را انتخاب میکند و سعی میکند تا یک نظر متفکرانه، مثبت و در عین حال انتقادی، برای این فرد ارائه دهد.
6. مهارتهای کار گروهی و شنیدن ایدههای جدید را با استفاده از جلسات طوفان فکری تقویت کنید.
چند سال پیش، محققان لابراتوار تحقیقات منابع انسانی دانشگاه «MIT»، از طریق مطالعات و مشاهدات دقیق که شامل استفاده از ابزارهایی برای اندازهگیری تن صدا و زبان بدن بود، دریافتند که ارتباطات، موفقیت یک تیم را تعیین میکنند. با حضور در جلسات طوفان فکری «BrainStorming» و گوش دادن به ایدهها و مباحثات انجام گرفته، میتوان مهارتهای گوش دادن و ارتباط بین اعضای تیم کاری را ارتقاء داد.
برای حصول به این هدف، طوفانهای فکری برای یک محصول یا ایده را به یک طوفان مغزی شنیداری تبدیل کنید.
- در هر لحظه، فقط یک نفر باید صحبت کند.
- سخنران یک نشانگر خاص را نگه دارد که نشان میدهد، نوبت او برای صحبت کردن فرا رسیده است.
- وقتی سخنرانی یک نفر به پایان رسید، هر کس دیگری باید ایده سخنران را خلاصه نموده و نظرات مثبت و منفی خودش را درباره آن بدهد. (در صورت خوب گوش دادن، مخالفت هم مجاز است!)
فایده این روند، این است که هر کسی باید به جای اینکه فکر کند در نوبت خودش چه چیزی بگوید، ملزم میشود تا با دقت به سخنان دیگران گوش دهد.
تمرینات گوش دادن در طوفانهای فکری را بهعنوان یک تمرین برای ورزیده کردن عضلات گوش کارکنان در نظر بگیرید. به مرور زمان، این عضلات قویتر میشوند و با عادت به بیشتر شنیدن به جای بیشتر سخن گفتن، اعضای تیم با دقت بیشتری به یکدیگر گوش میکنند. بدیهی است که چنین روندی، میتواند کار تیمی را ارتقاء داده، ایدههای بهتری خلق نموده و خروجی نهایی تیم کاری را به شدت افزایش میدهد.
ابزارهای کار تیمی
1. «Trello»
«Trello» یک محیط بصری اثرگذار و ترغیبکننده برای همکاریهای درون تیمی است. تصویر و تجسم پروژههای کاری، امکان اظهارنظر در مورد کار همکاران، ایجاد بوردها و گردش کار برای پروژههای جانبی، تنها بخشی از قابلیتهای این نرمافزار تبادل اطلاعات به شمار میرود. روال کار بدین صورت است که همه اعضای تیم کاری، در «Trello» عضو شده و از طریق صفحه اختصاصی ایجاد شده در این نرمافزار، اقدام به تبادل نظرات، تجربیات، انتقال انواع فایلهای اطلاعاتی و حتی برنامهریزی کارها و اقدامات آتی میکنند.
کار با «ترلو»، بررسی اینکه هر یک از اعضای تیم کاری چه کاری انجام میدهد، چه نقشی در پروژه اصلی بر عهده دارد، نیاز به چه اطلاعاتی دارد و حتی چگونه میتوان به وی کمک نموده تا اطلاعات لازم خود را به دست آورد، کار را برای تمامی اعضای تیم کاری آسان میکند. تمامی اینها، نشان میدهد که بهکارگیری «Trello» کمک میکند تا کار گروهی تقویت شده و اعضای تیم بتوانند به راحتی در پروژههای مختلف شرکت کنند.
2. «Slack»
«Slack» یکی دیگر از ابزارهایی است که میتوان از آن برای تقویت کار تیمی استفاده نمود. این اپلیکیشن، امکان ارتباطات غیررسمی و پیامهای فوری را در شرکت فراهم میکند و کارکنان میتوانند پیامهای سریع و همچنین ضمیمههای اطلاعاتی را برای یکدیگر ارسال نمایند. آنها همچنین قادر خواهند بود تا موضوعات چند کاربری ایجاد نموده و اطلاعرسانیهای لازم را در کوتاهترین زمان ممکن انجام دهند.
«Slack» با تأکید بر ارتباطات غیررسمی، امکان ارتباطات قوی بین کارکنان را فراهم نموده و از آنجا که ارتباطات برای ایجاد یک تیم منسجم الزامی است، به تقویت کار گروهی در سطوح مختلف شرکت میانجامد. این ابزار، به کارکنان مکانی برای ارائه نظرات و پرسیدن سؤالاتی میدهد که ممکن است ارزش ارسال یک ایمیل یا رفتن به میز کار یکدیگر را نداشته باشد، اما برای جریان کاری و ساختار تیم، بسیار مهم محسوب میشوند.
3. «Donut»
اپلیکیشن «Donut» را میتوان یک زیرمجموعه از «Slack» دانست که مبتنی بر یک ایده بسیار جالب کار میکند. این ابزار ارتباطی، هر هفته کارمندان را به یک کارمند جدید معرفی نموده و عملاً یک مسیر خودکار و کارآمد برای کارکنان فراهم میکند تا جلسات شخصی و دوستانه را با همکارانی که اغلب با آنها ارتباط چندانی ندارند، تنظیم کنند. «Donut»، به کارمندان کمک میکند تا با افراد بیشتری از شرکت در یک محیط غیررسمی ارتباط برقرار نموده و یکدیگر را بشناسند. به این ترتیب، کار گروهی بیشتری انجام خواهد گرفت.
4. «Box»
در وهله اول، «Box» را میتوان تنها یک پلتفرم مبتنی بر ابر دادهها دانست که برای اشتراکگذاری و سازماندهی فایلها کاربرد دارد. اما این ابزار، مزایای بسیار بیشتری را برای ارتقاء همکاریها در محل کار ارائه میدهد. با استفاده از «Box»، شما میتوانید از هر دستگاه و هر مکانی، به فایلهای به اشتراک گذاشته شده دسترسی داشته باشید و همکارانتان را برای ویرایش و یا حتی مشاهده فایلهای خود دعوت کنید. «Box» تضمین میکند که کاربران هر تیم در هر مکانی و در هر زمانی، به آخرین برنامهریزیها و ایدههای کاری و روند پیشرفت پروژهها دسترسی داشته باشند. علاوه بر این، آنها میتوانند ببینند که همکاران دیگر، نظرشان چیست و چه پیشنهاداتی دارند.
«Box» کار کردن با چند نفر روی پروندهها، یادداشتها، ارائهها و ایدههای کاری را آسان میکند. این امر، باعث اجتناب از سردرگمیای میشود که از پیوستهای ایمیلها به وجود میآید و نیاز به تلفیق چندین نظر مختلف دارد. کار مشترک بر روی فایلهای اطلاعاتی مرتبط با پروژههای تخصصی، برای بسیاری سخت است؛ اما با استفاده از اپلیکیشن «Box»، کار گروهی آسان شده و همکاریهای همهجانبه بین کارکنان تقویت میگردد.
5. «Basecamp»
«Basecamp»، یک بستر مدیریت پروژه همهجانبه بوده که استفاده از آن، بسیار آسان و لذتبخش است. این ابزار، کمک میکند تا تیمهای کاری با ترکیب بحثها، وظایف و برنامهها، در نوعی رابط نرمافزاری با هم همکاری کنند. «Basecamp» را میتوان یک مدیر پروژه دانست که به اعضای یک تیم و حتی مجموعهای از تیمهای مختلف (در مواردی که پروژه بزرگ بوده و تیمهای کاری مختلفی در آن مشارکت دارند)، کمک نموده تا هماهنگیها را بهبود دهند. با این ابزار، هیچ کس مشکلی با سازماندهی تاریخهای تحویل کار نخواهد داشت و کل تیم به سادگی با یکدیگر کار میکنند. علاوه بر این، «Basecamp» به همه اجازه میدهد تا در هر لحظه، آنچه را باید انجام شود، انجام دهند و از این طریق، بسیاری از استرسهای کار گروهی از بین میرود.
6. «Quip»
«Quip» یکی دیگر از ابزارهایی است که میتواند در سازمانها و با هدف ارتقاء کار گروهی، بکار گرفته شود. با استفاده از «Quip»، تیمها به راحتی میتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، جلسه تشکیل دهند، برنامهریزی کنند و یادداشتها را به اشتراک بگذارند تا اطمینان حاصل شود که جلسات پیشبینی شده، به بهرهوری بهینه میرسد.
در انتها باید به یک محصول جالبتوجه برای ارزیابی مهارتهای خلاقانه تیمهای کاری اشاره نمود. این محصول که «eSkill» نام داشته و بر پایه پیشرفتهای قابلتوجه فضای آنلاین در طی سالهای اخیر توسعه یافته است، با ارائه یک ساختار کارآمد امتیازدهی به مؤلفههای کار تیمی، به یک تیم منابع انسانی اجازه میدهد تا با فراغ بال و کاملاً آزادانه، پاسخهای خود را با توجه به مجموعهای از معیارها ارائه نموده و به تیم کاری امتیاز دهند. در ادامه، مدیریت منابع انسانی، یک فرآیند ارزیابی پاسخها به راه میاندازد و در نهایت، پس از بررسی ارزیابیهای صورت گرفته از سوی کارشناسان مختلف، امتیاز نهایی را تأیید میکند.
مرجع: «snacknation»
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.