
مصاحبه با علی پرتوی، فرشته کسبوکاری که در فیسبوک و دراپباکس سرمایهگذاری نمود
در جهان امروز، سیستم تولید و تأمین غذا با چالشهای متعددی مواجه است که همین عامل، موجب شده است تا معدنی از فرصتهای کارآفرینانه به وجود آید. این فرصتهای ارزشمند، بسیار فراتر از رستورانهای زنجیرهای و مفاهیم نوظهوری همچون غذاهای رژیمی است و طیف وسیعی از فرصتها در سرتاسر زنجیره تولید و تأمین غذا را در بر میگیرد. مصاحبه با بیش از 100 نفر از کارآفرینان فعال در حوزه مواد غذایی، نشان میدهد که اغلب آنان بر رستورانها و دستورالعملهای مرتبط با آنها متمرکز هستند و سرمایهگذاریها بیشتر در این قسمت از زنجیره ارزش صنعت غذا انجام میگیرد. این در حالی است که کمبود سرمایهگذاری در فناوریهای تولید مواد غذایی، کاملاً به چشم میخورد و با توجه به فرصتهای در دسترس، بسیاری از شرکتهای فعال در حوزه فناوریهای رستورانداری، به این سمتوسو متمایل شدهاند.
یکی از سرمایهگذاران برجسته که اخیراً وارد صنعت کشاورزی و مواد غذایی شده است، کارآفرین سریالی، علی پرتوی است که انرژی زیادی در زمینه کشاورزی پایدار و کربن ناشی از تولید مواد غذایی صرف مینماید. وی از فرشتگان کسبوکار است که پیش از این، تجاربی موفق از سرمایهگذاری در فیسبوک، دراپباکس، «Opower»، «Zappos» و «Tellme» داشته است. سرمایهگذاریهای اخیر وی، در «Farmigo»، «BrightFarms» و وبسایت «Fixfood»، موجب شد تا فوربس مصاحبهای با این کارآفرین و سرمایهگذار موفق ترتیب دهد که در ادامه، با پاسخها و نظرات وی در زمینه صنایع غذایی و کشاورزی پایدار، اولویتهای سرمایهگذاری و نیز علاقه عمیقش به جنبههای فنی و فناورانه صنعت غذا آشنا خواهیم شد.
پرسش: چگونه به حوزه فناوریهای غذایی علاقهمند شدی؟
پاسخ: همسر من جینا، اولین نفری بود که به این صنعت علاقهمند شد و علاقه وی، الهامبخش من هم بود. با توجه به داشتن فرزند، وی شروع به مطالعه پیرامون معضل «Omnivore» (همه چیزخواری اعم از گیاه و جانداران) نمود و بر تغذیه دانش آموزان در مدارس متمرکز شد. همین عامل، موجب شد تا من هم شروع به خواندن کتابهایی در این زمینه کنم و با افزایش دانستههایم، کمکم عصبی شدم. من بهعنوان یک فرد ثروتمند و تحصیلکرده، در انجام کارهای اساسی برای حفظ سلامتی خانواده خود از طریق تأمین غذاهای طبیعی، ناکام بودم. جالب اینجا است که آمریکا بهعنوان یک بازار بزرگ در حوزه مواد غذایی، در دادن آگاهیهای لازم و آموزش برای آنکه افراد، چیزهایی که برایشان مفید نیست را نخورند، با شکست کامل مواجه بوده است. چرا باید انرژی، تلاش و پول برای خوردن غذایی که برایمان مفید است، صرف شود؟ بنابراین، من شروع به تفکر بیشتر برای حل این مشکلات سیستمی نمودم. این احساس، باعث شد تا هم در بعد شخصی و هم بعد سیستمی، تلاش کنم. خود من بهعنوان یک فرد تحصیلکرده و دارای تمکن مالی، شاید نیازی به بهبود رژیم غذایی از نظر شخصی نداشته باشم، چراکه افرادی مانند من، از پول و آموزش کافی برای آنکه تشخیص دهم چه چیزی برای خوردن مناسب و چه چیزی نامناسب است، برخوردارند. با این حال، آیا اکثریت آمریکاییها نیز چنین هستند؟
پرسش: نخستین سرمایهگذاری شما در فناوریهای مواد غذایی در «BrightFarms» و «Farmigo» به دو چالش عمده سیستم غذایی مربوط میشود: مصرف انرژی و اثرات کربن در تولید و توزیع مواد غذایی. چه چیزی در این دو شرکت توجه شما را جلب کرد؟
پاسخ: از نقطه نظر سرمایهگذاری، فارمیگو یک سرمایهگذاری زودهنگام (مراحل اولیه) بود و بسیار به ناحیه فناوری مدنظر من نزدیک بود. از سوی دیگر، سرمایهگذاری در برایت فارمز، بیشتر مبتنی بر یک فناوری جدید با چرخه توسعهای بسیار طولانی است که موجب میشود، سرمایهگذاری بسیار بیشتری نیاز داشته باشد. این دو شرکت، بسیار با یکدیگر متفاوتند و با توجه به چرخه فروش طولانی برایت فارمز و فشردگی سرمایهگذاری در فارمیگو، هر یک از این سرمایهگذاریها با مسائل خاصی مواجه هستند. در برایت فارمز، شاید فرآیند انعقاد معاملات به اندازه کافی سریع نباشد و در فارمیگو راهی بسیار طولانی برای رسیدن به یک مقیاس بزرگ تولید در پیش است. چیز دیگری که توجه مرا به سرمایهگذاری در این شرکتها جلب نمود، توان بالقوه آنها برای رشد سریع و همهجانبه در زنجیره مواد غذایی است. همچنین اثرات زیستمحیطی ناشی از اصلاح فرآیندهای تولید و توزیع مواد غذایی، از دیگر مواردی بود که مرا قانع به سرمایهگذاری در برایت فارمز و فارمیگو نمود.
پرسش: در زمینه اثرات زیستمحیطی صنایع غذایی، علاقهمند به رفع چه مشکلی هستید؟
پاسخ: تاکنون بزرگترین تمرکز سیستم کشاورزی صنعتی، بر غلات است که تأثیر زیادی بر محیطزیست دارد (از نظر مصرف سوخت و انتشار کربن). این امر، بهویژه در آمریکا و دیگر کشورهای توسعهیافته، بسیار کلیدی است. مشکل دیگری که به آن فکر میکنم، تغيير نوع استفاده از زمين است که در کشورهای کمتر توسعهیافته میتواند در مورد پاکسازی زمینهای اختصاص داده نشده به کشاورزی انجام گیرد. به نظر میرسد که اینها مکانهای بزرگی هستند که تأثیرات زیستمحیطی تولید مواد غذایی را میتوان تغییر داد. سومین مشکل مورد توجه نیز عملیات دامداری صنعتی و تلاشهای گسترده در جهت ارائه یک جایگزین برای آن خواهد بود.
پرسش: آیا شما به دنبال سرمایهگذاریهای دیگری نیز هستید؟
پاسخ: مطمئناً. من علاقهمند به یادگیری مداوم هستم و تغییرات بینالمللی در حوزه جنگلزدایی و نیز تغییر سیستم کارخانجات تولید مواد غذایی از سیستم مبتنی بر غلات، دو حوزهای هستند که بسیار دوست دارم در آن مشارکت بیشتری داشته باشم. اگر بتوان مراتعی مقیاسپذیر برای پرورش حیوانات توسعه دهیم و سپس از آنها برای مصارف غذایی استفاده کنیم، اثرات منفی کارخانجات کشاورزی و سیستم تولید مبتنی بر غلات را معکوس خواهیم کرد.
پرسش: در هنگام ارزیابی سرمایهگذاریهای بالقوه خود، چه معیارهایی را در نظر میگیرید؟ آیا این معیارها در استارتآپهای مواد غذایی با شرکتهای سنتی وب متفاوت است؟
پاسخ: من بهطور خاص، علاقهمند به توسعه صنایع عرضهکننده مواد غذایی پایدار و ارگانیک هستم و بدیهی است، به استارتآپهای فعال در این حوزه، با دقت نظر بیشتری مینگرم. با این حال، صرفنظر از موضوع علاقهمندی، معیار اصلی من در ارزیابی برای سرمایهگذاری، ارزیابی افراد است. یک دهه سرمایهگذاری در حوزه وب، این تجربه را برای من داشته است که اعتماد به ارزیابی افراد، بسیار بهتر از اعتماد به ارزیابی ایدهها خواهد بود. استارتآپ زاپوس، بهترین مثال است. «تونی شی» مدیرعامل این شرکت، شریک من در راهاندازی اولین استارتآپ من بود و ما برای سالها با یکدیگر همکاری نزدیک داشتیم. ایده کفش، موجب علاقهمندی من برای سرمایهگذاری در زاپوس نبود، بلکه تونی بود که مرا راغب به مشارکت در آن کرد.
اجازه دهید، مثال دیگری بزنم. در دراپباکس، مفهومی با پتانسیل بسیار زیاد، روبرویم بود که البته دهها شرکت رقیب نیز در آن حوزه فعالیت میکردند. چرا من و برادرم در آن سرمایهگذاری کردیم؟ دلیل اصلی این موضوع، بنیانگذاران دراپباکس بودند. دو جوان از دانشگاه «MIT». من یک سرمایهگذار در یک شرکت فناوری سبز به نام «Opower» هستم که بر توسعه تکنیکهایی برای کاهش برق مصرفی در کشاورزی متمرکز است. در آن زمان، این ایده را ارزیابی کردم، در حالی که هیچچیز درباره انرژی، آب و برق و یا هر چیزی درباره فضای انرژی نمیدانستم. اما من «دان یاتس» را خیلی خوب شناختم و به او برای سرمایهگذاری اعتماد کردم. در نهایت، این سرمایهگذاری بسیار موفق بود.
پرسش: تعامل شما با شرکتهایی که در آنها سرمایهگذاری میکنید، به چه صورت است؟
پاسخ: من و برادر دوقلویم بهعنوان یک تیم اقدام به سرمایهگذاری میکنیم و بر همین مبنا، معمولاً یکی از ما در هر یک از شرکتهای سرمایهگذاری شده فعالتر خواهیم بود. البته برخی استثناها هم وجود دارد؛ برای مثال، هر دوی ما در دراپباکس بهشدت علاقهمند و فعال هستیم. البته باید تأکید کنم که نیاز شرکتها هم در این میان مهم است. اگر زمانی یک استارتآپ به موردی نیاز داشته باشد که در تخصص من باشد، طبیعتاً زمان بیشتری را با آنها خواهم گذراند.
پرسش: کشاورزی بهطور کلی، صنعتی با حاشیه سود پایین است. کنجکاو هستیم که بدانیم هدف شما در مورد نرخ بازده سرمایهگذاری در این صنعت چگونه است؟
پاسخ: برای من، سرمایهگذاری و کسب سود بهعنوان مسئله اصلی مطرح نیست. هدف من، بیشتر تأثیرگذاری، لذت بردن و یادگیری موارد جدید بهعنوان سه اولویت اصلی در سرمایهگذاریها است. پول و حاشیه سود را میتوان نمادی از تأثیرگذاری دانست و شاید به این دلیل، تا حدی به آن توجه دارم. هرچند همیشه اینطور نیست، چرا که لذت بردن و یادگیری، هیچ ارتباطی با پول و کسب سود نخواهند داشت. من روی «IRR» تمرکز نمیکنم. اگر یک سرمایهگذار سازمانی بودم، شرکای محدودی داشتم که میبایست به آنها گزارش دهم که این سرمایهگذاری چقدر خوب خواهد بود. ولی من به همراه برادرم سرمایهگذاری میکنم و سرگرمی و رقابت ذاتی موجود در توسعه ایدههای فناورانه، ما را به خود جلب میکند.
با تمام این تفاصیل، درست است که کشاورزی ممکن است حاشیه سود کمی داشته باشد، اما رشد اقتصادی آن، لزوماً کم نیست. بخشهایی از کشاورزی نیز وجود دارد که میتواند رشدی بسیار بالا داشته باشد.
پرسش: شما بر یادگیری بهعنوان یکی از اهداف سرمایهگذاری خود بسیار تأکید دارید. چگونه خود را آموزش میدهید؟
پاسخ: ترکیبی از خواندن و دیدار با افراد مختلف. هر بار که با کسی ملاقات میکنم، سؤالاتی میپرسم و بهطور تصادفی خود را در مسیر ورود به گروههای جدید و یا کسبوکارهای مختلف در شبکههای مجازی قرار میدهم. هر شخصی دارای دیدگاهی متفاوت همراه با اطلاعاتی جدید است که میتواند به من در یادگیری کمک کند. خواندن کتاب، وبلاگها و مقالات پژوهشی دانشگاهی نیز از دیگر علائق من است. در نهایت، باز هم تأکید میکنم که سرگرمکنندهترین راه یادگیری برای من، دیدار با مردم است.
مرجع: «Forbes»
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.