سه دلیل اصلی که بنیانگذاران استارتآپی قبل از رسیدن به موفقیت کار را رها میکنند!
مقدمه
استیو جابز تفاوت اصلی کارآفرینان موفق و ناموفق را تنها در یک کلمه میداند: پشتکار! وی در این خصوص میگوید: «من متقاعد شدهام که حدود نیمی از چیزی که کارآفرینان موفق را از کارآفرینان ناموفق جدا میکند، پشتکار خالص است.»
راهاندازی یک کسبوکار، سفری پر فراز و نشیب است. برای بنیانگذاران استارتآپی، رویارویی با چالشهای متعدد در این مسیر اصلاً چیزی غیرعادی نیست. اگر به شکل دیگری در خصوص این مسیر فکر میکنید، پس بهتر است اصلاً خودتان را خسته نکنید و به سراغ مسیر دیگری برای زندگیتان باشید. در حالی که اکثر مردم به اهمیت استقامت در این مسیر پرخطر پی میبرند، اما بسیاری از بنیانگذاران هم قبل از اینکه بتوانند ایده خود را به یک کسبوکار واقعی تبدیل کنند، کار و ادامه تلاش را برای همیشه رها میکنند.
در این نوشتار کوتاه، به دنبال آن هستیم تا دلایل اصلی رها نمودن استارتآپها را بیان کنیم. شاید با دانستن همین چند مورد ساده، شما هم بتوانید برای پروژه و کسبوکار خود برنامهریزی بهتری داشته باشید و تعادل بهتری بین کار و زندگیتان ایجاد نمایید.
1. محدودیتهای زمانی
راهاندازی یک کسبوکار، فرآیندی بسیار زمانبر بوده و همین مسئله یکی از چالشهای بزرگ پیش روی بنیانگذاران خواهد بود. شما نمیتوانید انتظار داشته باشید که همانند یک کارمند معمولی روزانه فقط 8 ساعت به محل کارتان بروید و حتی در همین بازه زمانی هم بسیاری از وقت خودتان را تلف کنید و در عین حال در نهایت مالک شرکتی با درآمد سالیانه چند میلیون دلاری شوید. اگر در مسیر کارآفرینی و راهاندازی یک کسبوکار قدم میگذارید، اول از همه باید بدانید که شما نیاز به اختصاص زمانهای قابل توجه برای موفقیت کسبوکارتان خواهید داشت.
بسیاری از بنیانگذاران تلاش میکنند تا بین خواستههای کسبوکار خود و خواستههای زندگی شخصی تعادل ایجاد کنند. این مسئله میتواند منجر به فرسودگی شغلی شده و باعث شود تا برخی از بنیانگذاران اشتیاق خود را برای ادامه کار بر روی ایده استارتآپی خود از دست بدهند.
البته باید این نکته را در نظر داشت در حالی که بین ساعات کار یک بنیانگذار و رشد درآمد و موفقیت در راهاندازی کسبوکار آنها ارتباط قوی وجود دارد، اما بسیاری از بنیانگذاران استارتآپی کار خود را در حالی شروع میکنند که خود به صورت پارهوقت در جای دیگری مشغول به کار هستند.
اکثر مردم استارتآپها را با کار کردن با سرعت و قدرت زیاد مرتبط میدانند. این گزاره به صورت کلی درست است و بسیاری از پروژههایی که منتج به یک استارتآپ موفق میشوند، در واقع در حال رقابت با زمان هستند؛ این مسئله بخصوص در مواردی که سرمایهها در حال اتمام بوده یا رقبایی هم در میدان حضور دارند، بیش از پیش اهمیت مییابد. با این وجود، در مراحل اولیه راهاندازی، زمانی که نرخ سوختوساز جدی ندارید، شما هم میتوانید با سرعت عادی خودتان کار کنید. اگر برای مدت کافی ثابتقدم باشید، هنوز هم این امکان وجود دارد که چیز مهمی بدست بیاورید.
مطالب مرتبط: «پنج نکته برای مدیریت زمان در استارتآپها»
2. مشکلات مالی شخصی
به عنوان یک بنیانگذار استارتآپی، احتمال اینکه برای شما گزینههای استخدام زیادی وجود داشته باشد، بالا است. این بدان معناست که کار کردن و وقت گذاشتن بر روی استارتآپ، برای شما هزینه فرصت بالایی به دنبال دارد. به عبارت دیگر، شما به جای دریافت حقوق خوب از یک شغل و جایگاه مناسب و با روابط خوب آتی، ترجیح میدهید که وقت خود را در پروژهای سرمایهگذاری کنید که در مراحل اولیه قرار داشته و هیچ پرداختی به ازای آن وجود ندارد و یا اگر هم پرداختی هست، بسیار ناچیز و غیرقابل مقایسه با گزینههای استخدامی پیش رویتان میباشد.
بدتر از همه، یک پروژه استارتآپی به معنای چیزی است که میتوانید به راحتی سرمایه شخصی خود را در آن غرق کنید. یعنی نه تنها حقوق و دستمزدی دریافت نمیکنید، بلکه همه آنچه تا کنون پسانداز کردهاید را هم در آن درگیر میکنید.
به طور طبیعی، همه افراد در موقعیتی نیستند که دست به چنین کاری بزنند و به همین دلیل، اغلب آنها کار بر روی ایده استارتآپی خود را متوقف نموده و تلاش میکنند تا شغلی پیدا کنند که درآمد بهتری داشته و به آنها امکان تأمین نیازمندیهای زندگی خانوادههایشان را بدهد.
در اینجا نیز همان استدلال معرفی شده در خصوص بند 1 پابرجا و قابل تکرار میباشد؛ حتی اگر یک شغل تماموقت دارید، سرمایهگذاری مداوم مقدار کمی از زمان خود در همان ایده و پروژه اولیه شما میتواند در درازمدت سود سهام خوبی را برای شما به همراه داشته باشد. اگر بتوانید از این تلاشها خروجی خوبی دریافت کنید، به مرور زمان میتوانید سرمایهگذارانی بیابید که به شما امکان میدهند تا تمام وقتتان را روی پروژه خودتان متمرکز کنید، بدون اینکه سلامت مالی خانوادهتان را به خطر بیندازید.
مطالب مرتبط: «نکاتی که قبل از ترک شغل قبلی و راهاندازی کسبوکار باید در نظر بگیرید!»
3. سلامت روان
سومین مورد قابل توجه این است که راهاندازی یک کسبوکار به دلایل زیادی شما را در یک محیط پراسترس قرار میدهد. در نتیجه، بنیانگذاران برای مدیریت عوارض ذهنی که این استرس بر آنها وارد میکند، تلاش میکنند. بر اساس تحقیقات «NHS» انگلستان، کارآفرینان 50 درصد بیشتر از جمعیت عمومی احتمال ابتلا به مشکلات روانی مانند اضطراب و افسردگی را دارند. با توجه به این موضوع، تعجبآور نیست که برخی از بنیانگذاران با هدف بهبود کیفیت زندگی خود، دست از کار بکشند و ترجیح بدهند به یک زندگی آرامتر و کماسترستر روی بیاورند.
البته اگر احساس میکنید که از نظر ذهنی دچار مشکل هستید، قطعاً باید کاری در مورد آن انجام دهید - نادیده گرفتن سلامت روانی خود به خاطر پروژهتان، هم به شما و هم به پروژهتان آسیب میزند.
پشتکار برای موفقیت استارتآپ بسیار مهم است، اما پشتکار به معنای تکرار چیزی نیست که کار نمیکند. پشتکار در زمینه استارتآپ به معنای هوشمند بودن و یافتن بهترین راهحل ممکنی است که به شما امکان میدهد تا پروژه خودتان را بدون اینکه منجر به خرابی حرفهای، مالی یا ذهنی شود، به جلو ببرید.
مرجع: «Forbes»
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.