آخرین مقالات

هفت تکنیک برای خلاق شدن و خلاق ماندن استارت‌آپ

هفت تکنیک برای خلاق شدن و خلاق ماندن استارت‌آپ

مقدمه

امروزه خلاقیت و نوآوری، در طیف وسیعی از ابعاد زندگی انسان، اعم از زندگی شخصی، مسیر حرفه‌ای و تحصیلی، کسب‌وکار و اقتصاد و حتی مسائل اجتماعی در مقیاس ملی و بین‌المللی اثرگذار است. اگر این تأثیر را در سطح بنگاه مورد بررسی قرار دهیم، می‌بینیم که شرکت‌های بزرگ و کوچک، سعی دارند تا با مزیت‌های رقابتی ناشی از نوآوری و خلاقیت، از رقبا پیشی گرفته و به موفقیت دست یابند. استارت‌آپ‌ها نیز، از این موضوع مستثنی نبوده و حتی می‌توان گفت که کسب‌وکارهای نوپای مبتنی بر فناوری‌های پیشرفته، بیشتر از دیگر کسب‌وکارها به خلاقیت وابسته می‌باشند.

تقریباً همه فعالان اکوسیستم استارت‌آپی، بر نقش کلیدی خلاقیت در موفقیت استارت‌آپ‌ها اذعان دارند. مدیران و بنیان‌گذاران و همین‌طور اعضای تیم‌های کاری در این مجموعه‌ها، می‌بایست مسائل پیرامون خود را از دریچه‌ای جدید و متفاوت از کسب‌وکارهای عادی بنگرند. از آنجا که استارت‌آپ‌ها توان رقابت با منابع مالی عظیم شرکت‌های بزرگ یا شهرت و اعتبار آن‌ها را ندارند، تنها سلاح کارآمد آن‌ها برای بر هم زدن ساختار موجود بازار و موفقیت در وضعیت جدید، خلاقیت و نوآوری‌های بزرگ است. از سوی دیگر، عمده دلیل استقبال استعدادها از کار در استارت‌آپ‌ها و دست رد زدن بر سینه شرکت‌های بزرگ، همین فضای خلاقانه حاکم بر این کسب‌و‌کارهای کوچک است.

با این حال، سؤال اینجا است که چگونه می‌توان فرهنگی خلاق و مبتنی بر نوآوری را بر استارت‌آپ حاکم کرد؟ از آن مهم‌تر، چگونه می‌توان خلاق ماند و دچار روزمرگی‌های مرسوم فضای کسب‌وکار نشد؟ نوشتار حاضر، به این سؤالات کلیدی به‌عنوان دغدغه اصلی کارآفرینان و بنیان‌گذاران استارت‌آپی می‌پردازد.

 

چگونه خلاق شویم؟

خلاقیت به معنای به‌کارگیری توانمندی‌های ذهنی، جهت ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است. بر این اساس، خلاقیت ارتباط مستقیمی با قوه تخیل یا توانایی تصویرسازی ذهنی داشته و می‌تواند حل مشکلات، تعارضات و بن‌بست‌های موجود را با داشتن نگاهی متفاوت، ممکن سازد.

لازم به ذکر است که مرز باریک و ظریفی بین خلاقیت و نوآوری وجود دارد که باید به آن توجه داشت. خلاقیت به معنای آوردن چیزی جدید به مرحله وجود (خلق چیزی جدید) است، در حالی که نوآوری به معنای عینیت بخشیدن به این چیز جدید و استفاده از آن می‌باشد. از این منظر، خلاقیت یک پیش‌زمینه لازم و حیاتی برای نوآوری بوده و در نهایت، این نوآوری است که زنجیره ابداع و تکامل را تکمیل کرده و محصول جدید را آماده ورود به بازار می‌نماید.

برخلاف تصور بسیاری از افراد، خلاقیت لزوماً ذاتی نبوده و می‌توان آن را با تجربه (تکرار و آزمون و خطا) و آموزش به دست آورد. حتی در مقیاس حرفه‌ای، ابزارهایی همچون بارش ذهنی (طوفان فکری)، اصول چهل‌گانه «TRIZ» و یا تکنیک شش کلاه برای پرورش و ارتقاء خلاقیت قابل استفاده می‌باشند. اما موانعی هم در این مسیر وجود دارند که با رفع آن‌ها، می‌توان ضریب موفقیت خلاقیت را بالاتر برد. در ادامه، راه‌هایی برای خلاق شدن و خلاق ماندن را با هم مرور می‌کنیم!

 

1. ترس از خلاقیت را از خود دور کنید.

  شاید از خود بپرسید که "مگه خلاقیت هم ترس داره؟" در پاسخ باید گفت که شاید در نگاه اول، هیچ‌کسی موافق ترس از خلاقیت نباشد. اما برخی ترس‌های ذهنی هستند که می‌توانند شکوفایی خلاقیت شما را به عقب بیندازند. برای مثال، ترس از شکست، باعث می‌شود تا اصلاً به سراغ انجام آن نروید. به یاد داشته باشید که بزرگ‌ترین ریسک، ریسک نکردن است. یکی دیگر از ترس‌های درونی، ترس از قضاوت‌های اطرافیان است. شما هیچ‌وقت توانایی راضی نگه داشتن همه را نخواهید داشت، پس از قضاوت‌های آن‌ها نترسید و آنچه را در ذهن دارید، بیان کرده، اجرا کنید و حتی شکست را با جان و دل پذیرا باشید. تکرار این فرآیند، همچون یک نردبان آموزشی است که در هر پله، شما را یک گام به خلاقیت ذهنی نزدیک‌تر می‌کند.

 

2. شرایط فیزیکی نامناسب را از بین ببرید.

یکی از مهم‌ترین موانع خلاقیت، کم‌خوابی است. فرض کنید که تا نیمه شب به تماشای فیلم نشسته‌اید و فردا صبح هم باید سر کار حاضر شده و در یک جلسه درون شرکتی، ایده‌های جدید پیرامون توسعه محصول یا نحوه فروش و بازاریابی آن را  بررسی کنید. انتظار ندارید که ایده جالبی برای طرح در جلسه به ذهنتان برسد! بدون در نظر گرفتن شرایط شب قبل، داشتن هر نوع خلاقیت کمی سخت و حتی غیرممکن به نظر می‌رسد. این در حالی است که اغلب کارآفرینان مشهور و موفق، شب‌ها استراحت کافی داشته و صبح زود به برنامه‌های کاری و فردی خود می‌پردازند.

یکی دیگر از ویژگی‌های کارآفرینان موفق، به‌عنوان مصادیق اصلی خلاقیت و نوآوری، توجه به تغذیه مناسب است. استفاده فراوان از غذاهای فوری (Fast Food)، عدم توجه به مصرف گیاهان و دریافت انواع ویتامین و مواد ضروری برای بدن، در طولانی مدت شما را فرسوده می‌کند. این فرسودگی را می‌توان در دو فاز جسمی و ذهنی دسته‌بندی کرد. تغذیه خود را جدی بگیرید و همیشه این ضرب‌المثل مشهور را به خاطر داشته باشید که عقل سالم در بدن سالم است!

 

3. عادات ذهنی مضر را دور بریزید.

یکی از مهم‌ترین موانع خلاقیت و دور شدن از آن، تکرار کارهای قبلی است. اغلب مردم کارهایی را انجام می‌دهد که به آن‌ها عادت کرده‌اند. پس اگر یاد نگرفته باشند که نگاهی متفاوت به محیط پیرامون خود داشته و در زندگی و کسب‌وکارشان خلاق باشند، از این به بعد هم خلاق نخواهند بود. این در حالی است که افراد موفق، عمدتاً برخلاف نظر اکثریت حرکت می‌کنند (برخلاف عادت‌های موجود). شما هم اگر می‌خواهید خلاقیت را تجربه کنید، عادت‌های فعلی را کنار گذاشته و راه‌حل‌های جدید را امتحان کنید. همیشه هم شنا برخلاف مسیر دیگران اشتباه نیست!

 

4. تعهد به نوآوری را فراموش نکنید.

رهبری ضعیف و عدم تعهد به نوآوری، یکی از موانع جدی برای خلاقیت در فضای کسب‌وکار است. اگر کارمند شما زمان کافی برای ایده‌پردازی و آزمایش آن نداشته باشد و یا دلگرمی کافی از سوی شما دریافت نکند، هیچ‌گاه به سراغ ایده‌های جدید نرفته و صرفاً بر انجام مطلوب و بی‌حرف و حدیث وظایف فعلی متمرکز خواهد ماند. از خود بپرسید که عکس‌العملتان در مقابل ایده‌های جدید چیست؟ اگر این ایده‌ها به نتیجه نرسد، چه واکنشی نشان می‌دهید؟ آیا در نتیجه خلاق بودن و خلق ایده‌های جدید، پاداشی به کارکنانتان تخصیص داده‌اید؟ اصلاً نوآوری و نقش آن در کسب‌وکارتان را به رسمیت می‌شناسید؟

از یک منظر، پرسش آخر از همه مهم‌تر است. اگر نوآوری و خلاقیت را مهم نمی‌دانید که عملاً موضوع منتفی است و باید در انتظار شکست قریب‌الوقوع کسب‌وکارتان باشید. اما اگر نوآوری را مهم می‌دانید، باید آن را به نحوی نشان داده و دیگران را هم در آن مسیر هدایت کنید. مهم‌ترین ابزار برای این کار، تعهد جدی به نوآوری و تشویق دیگران به ایده‌پردازی بدون ترس و نگرانی نسبت به شکست آن‌ها است.

 

5. در فشار برای حصول نتیجه، افراط نکنید.

فشار بیش از حد برای اخذ نتایج فوری، اغلب به یک دوراهی نگران‌کننده و بی‌ثمر ختم می‌شود: «یا خلاق و مبتکر باش و یا نتیجه‌گرا». در این نگاه، بازنده اصلی همان خلاقیت است و برنده، یک نتیجه کوتاه‌مدت که شاید در آینده به شکست شما بینجامد. خلاقیت، با دستور و تعیین زمان سازگاریت زیادی ندارد. کمی فرصت دهید تا علاوه بر لذت و هیجان ناشی از تجربه ایده‌های جدید، نتایج ارزنده هم به سراغتان بیاید.

 

6. تنها خلاقیت فردی مهم نیست.

یکی از سؤالات رایج پیرامون خلاقیت در استارت‌آپ‌ها، رویکرد فردی یا تیمی به آن است. به عبارت دیگر، خلاقیت را باید یک مفهوم فردی دانست که با تمرکز بر جذب افراد خلاق، ایجاد شرایط مناسب برای بروز و ظهور خلاقیت و تشویق و تهییج آن‌ها برای استفاده از این خلاقیت ذهنی صورت می‌گیرد، یا این‌که خلاقیت یک مفهوم مشارکتی است و نکته کلیدی، تلاش برای افزایش خلاقیت تیم‌های کاری است؟

بررسی‌ها نشان می‌دهد که با وجود اهمیت خلاقیت فردی و جذب کارکنان خلاق، آنچه موفقیت استارت‌آپ را رقم می‌زند چگونگی بهره‌مندی از این نیروی محرکه ارزشمند در قالب تیم‌های کاری است. هر یک از افراد حاضر در تیم کاری، سعی دارند تا با ایده‌ای خلاقانه، عملکرد تیم را بهبود بخشند. در این میان، مجموعه‌ای از تعارضات پدید می‌آید که عدم توجه به آن‌ها، ممکن است کل عملکرد را تحت تأثیر قرار دهد. بدون شک، تیم‌های استارت‌آپی که اعضای آن‌ها از خلاقیت بیشتری برخوردار باشند، پتانسیل خلاقیت گروهی بیشتری هم به نمایش می‌گذارند. اینجا بحث بنیان‌گذار و رهبر استارت‌آپ مطرح است که چگونه این خلاقیت‌ها را هم‌راستا نموده و با رفع تعارضات، امکان خلاق ماندن تیم‌های کاری را فراهم سازد. نکته جالب‌تر این‌که در تیم‌های خلاق و نوآور، حتی افراد کمتر خلاق هم می‌توانند خلاقیت را در خود پرورش داده و به نوعی استعدادهای نهفته خود را شکوفا سازند. این امر، خود تأییدی دیگر بر اهمیت بسیار زیاد خلاقیت تیمی و ارجح بودن آن نسبت به خلاقیت‌های فردی است.

 

7. در فشار برای حصول نتیجه، افراط نکنید.

در دنیای کارآفرینی حاضر، نیاز به تفکر خلاق بیش از گذشته احساس می‌شود. با این وجود، واقعیت بسیار مهمی وجود دارد که بسیاری از صاحبان کسب‌وکار، از آن غفلت می‌کنند: «با اجبار کارکنان به خلاقیت و تفکر خلاق، نه تنها هیچ اتفاق مثبتی نمی‌افتد، حتی ممکن است که سایر مهارت‌های کارکردی آن‌ها هم آسیب ببیند». به عبارت دیگر، خلاقیت را با ارعاب و دستور نمی‌توان ایجاد کرد.

به جای این‌که خلاقیت را در قالب دستورالعمل‌های خشک و اداری رایج در شرکت‌های بزرگ به کارکنان ابلاغ کنید، شرایط مناسب را فراهم نموده و ذهن آن‌ها را به سوی خلاقیت و متفاوت اندیشیدن رهنمون سازید. در وهله اول، سعی کنید تا محیط کسب‌وکار را غنی ساخته و آن را به منبعی الهام‌بخش بدل کنید. مثال‌های زیادی از ایده‌های خلاقانه متفاوت برای ساختن فضای کسب‌وکار در شرکت‌های بزرگی همچون گوگل، اپل و فیسبوک وجود دارد که می‌توانید به سادگی در شرکت خود به اجرا درآورید.

در گام دوم، اجازه دهید ایده‌ها جریان پیدا کنند. بسیاری از ما، در طول روز با ایده‌های متنوعی در ذهنمان برخورد می‌کنیم که به صورت ناخودآگاه و به دلیل غیرعملی بودن ظاهری، از آن‌ها به راحتی عبور می‌کنیم. این فیلتر ذهنی را در استارت‌آپ خود باطل کنید. همه ایده‌های ذهنی را مطرح کرده و دیگران را هم به این کار تشویق کنید. بسیاری از ایده‌ها به صورت مستقل ظاهر نمی‌شوند، بلکه ترکیب دو ایده کاملاً مستقل، می‌تواند یک راهکار عملی برای حل مشکل ایجاد نماید. بنابراین، سعی کنید تا همه برای ابراز نظر پیرامون ایده‌های دیگران شریک شوند. این طوفان فکری مستمر در استارت‌آپ، کمک می‌کند تا فکر دیگران به منبع الهام شما و بالعکس مبدل شود.

هنوز نظری وارد نشده است!

نظر خود را ارسال نمایید

پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.