۵ دارایی مهم برای یک کارآفرین
5 دارایی مهم برای یک کارآفرین
7 سال پس از بحران اقتصادی ما بهترین زمان برای تاسیس استارتآپ را یافتیم. همیشه سرمایه سهامداران و سرمایهگذاران خصوصی با کمک ذخایر نقدی شرکت تضمین میشود. به عنوان مثال ذخیره پول نقد شرکت اپل در سال به مبلغی بالغ بر 200 میلیارد دلار گذشته رسید.
رهبران نوآور مثل شرکت اپل و فیس بوک برای توسعهی راهشان بسمت بازار داغ هوش مصنوعی و وقایع مجازی و.. برای اینکه مطمئن بشوند که سهم بازار خود را از دست نمیدهند، رقابت میکنند. سایرین مثل یاهو، مایکروسافت و اوراکل در حال خرید شرکتهایی برای افزایش شبکه و ارتباطات خود هستند. موضوع جذاب و ویژه اینکه استارتآپها مایل به خرید دیگر استارتآپها و میکرواستارتآپها شدند. برای مثال دراپ باکس در پنج سال گذشته 23 استارتآپ دیگر را خریداری کرده است. اخیرا استارتآپهای دو نفره هم دیده شده است. برای مثال پینترست که Hike Labs را خرید یک استارتآپ دونفره!
همهی این موارد خبرهای هیجان انگیزی هستند نه تنها برای سرمایه گذارها بلکه برای کارآفرینان که رویاهای بزرگی در سر دارند. اگر شما کارآفرین هستید و یا دیدگاه کارآفرینی دارید و اندوختن رویای شماست! در ادامه ما پنج نکتهی ارزشمند را توضیح میدهیم که اگر آنها را به خاطر بسپارید میتوانید آینده روشنی برای استارتآپ خود رقم بزنید.
یک تیم برتر
با توسعه کارآفرینی صنایع فناورانه، کمبود جدی افراد مستعد را تجربه کردند. آنچه ما بصورت یک ترند رو به افزایش میبینیم پدیده acqui-hiring"" است (در این پدیده شرکتهای بزرگ استارتآپهای کوچک را نه به دلایل کسب و کاری و بلکه به دلایل جذب نیروی انسانی خریداری میکنند). جان سولیوان پروفسور دانشگاه سان فرانسیسکو معتقد است که بازار برای استخدام افراد با استعداد رقابت شدیدی میکند. بنابراین جذب نیروی بااستعداد کار سادهای نیست.
گوگل، فیسبوک، اپل و یاهو در هفت سال اخیر رهبران اصلی پدیده acqui-hiring بودهاند. تیم کوک علنا اعلام کرده که استراتژی اپل این بوده که با خرید شرکتهایی که نه تنها در تولید محصول به شرکت کمک میکنند بلکه تیمهای عالی هستند که ارزش شرکت را بالا میبرند. بدیهی است که یک تیم عالی یکی از داراییهای هر استارتآپی است و تنها و مهمترین چیزی است که شما را موفق میکند. هنگامی که ما Appster را شروع کرده بودیم، اولین الویتمان استخدام نیروهای قوی بود. خیلی واضح است که تیم شما یک دارایی با ارزشی ویژه در بازار است.
نوآوریهای نفاق افکن
تئوری نوآوریهای نفاق افکن اولین بار توسط کلایتون کریستینسن از دانشکده کسب و کار هاروارد در کتابش با عنوان "مساله فرد نوآور" (The Innovator’s Dilemma) توضیح داده شد. کریستینسن این لغت را برای توصیف نوآوریهایی آورد که با کشف دستهای از مشتریان، بازار جدیدی را میساختند. هنگامی که فرصتهای جدید در بازار شکل گرفا کمپانیهای بزرگ با آنچه کریستینسن آن را وضعیت دشوار مینامید مواجه شدند. وضعیتی که بین دو انتخاب بود یعنی تمرکز روی کار کنونی و یا بررسی یک بازار جدید با پتانسیل بالا؟ این تصمیم برای آینده شرکت بسیار حیاتی است. به عنوان نمونه زمانیکه کداک ایده تولید دوربینهای دیجیتال را رد کرد، خطر ورشکستگی آنها را تهدید نمیکرد. به همین ترتیب راهاندازی خط تولید آیفون محصولات شرکتهایی مثل نوکیا، مونتورولا، سونی اریکسون را عملا از رده خارج کرد. شرکتهای بزرگ به این دلیل که با تشکیلات اداری بزرگ اداره میشود دنبال کردن فرصتهای جدید را ریسک بزرگی میدانند و به کندی عکسالعمل نشان میدهند. استارتآپها وظیفه تولید محصولات جدید را دارند و وقتی این محصولات در بازار جا افتاد شرکتهای بزرگ برای خرید استارتآپها وارد عمل میشوند.
به اشتراک گذاری بازار
یکی از اصلی ترین اهداف کسب و کار، رشد است. رشد میتواند عمودی باشد. رشد عمودی در راستای زنجیره ارزش بوده و رشد افقی زمانی اتفاق میافتد که بازار شما گسترش پیدا کند. معمولا شرکتها دو دوی این رشدها را تجربه میکنند.
نمونه رشد عمودی میتوان به خرید اسنپ چت توسط فیسبوک اشاره کرد. فیس بوک شبکه اجتماعی قوی بین جوانان است و اکثر مخاطبان اسنپ چت هم نوجوانان هستند. بنابراین خرید اسنب پت توسط فیس بوک ایده بسیار خوبی است. نمونهی دیگر فود پاندا یکی از سرویسهای تحویل غذاست. فودپاندا سهام دیگر شرکتهای تحویل غذا را میخرد تا بازار خود را در آسیا و سایر نقاط جهان گسترش دهد.
محصولات مکمل
گاهی یک استارتآپ در حل مشکلات استارتآپهای موجود موفق است. برای مثال وقتی توییتر به شهرت رسید استارتآپهایی محصولاتی مکمل برای توییتر طراحی کردند که برخی از آنها توسط خود شرکت توییتر خریداری شد.
یک نمونه دیگر شرکت گوگل است که سهام شرکتهای آنالیز کننده را برای هدف قرار دادن بهبود خدمات تبلیغیاش خریداری کرده است.
داراییهای فکری
آخرین و احتمالا حداقل دلیلی که شرکتها مدام خریداری میشوند پتنتهای آنهاست. سیستم ثبت اختراع ایالات متحده به گونهای است که شمار زیادی از شرکتهای صاحب پتنت برای خرید پتنتهای دیگر تلاش میکنند. بسیاری شرکتها داراییهای فکریشان را بعنوان سلاح در برابر یکدیگر استفاده میکنند. بنابراین در بسیاری موارد شرکتهای با ثبت پتنت از اینکه دیگر رقبا به منابع آنها دستدرازی کنند جلوگیری به عمل میآورند.
منبع: www.entrepreneur.com
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.