یک برنامه کسبوکار خوب چه شکلی دارد؟
طرح تجاری شما باید خلاصهای مختصر داشته باشد که به بیشتر سوالات پاسخ دهد. شما باید از آن به عنوان فرصتی عالی برای دستهبندی افکارتان استفاده نموده و آنها را بر روی کاغذ به خوبی سازماندهی کنید.
در حالی که بیش از یک راه برای سازماندهی کسبوکار وجود دارد، در اینجا ساختاری پیشنهاد میشود که شما میتوانید آن را دنبال کنید. در هر کیس و موردی، شما باید پاسخهای خوبی را برای نکات زیر بیابید:
- خلاصه اجرایی
- مفهوم کسبوکار و استراتژی پیادهسازی
- بازار هدف
- توصیف کاربردها یا محصولات (مبتنی بر فناوری نانو)
- برنامه فروش و تجاریسازی
- مدیریت، تامین پرسنل و سازماندهی
- فرصتها و ریسکها
- برنامه مالی
- ضمیمه
1. خلاصه اجرایی
شما برنامه خود را همیشه باید با یک خلاصه اجرایی آغاز نمایید. در این خلاصه، تمامی نکات کلیدی طرح تجاری شما باید بیان شده باشد. هنگامی که طرح تجاری خود را بازبینی میکنید و آن را ارتقا میدهید، شما باید از به روز رسانی خلاصه اجرایی خود نیز مطمئن شود یا میتوانید خلاصه اجرایی را در انتهای کار خود بنویسید (زمانی که باقی طرح تجاری به طور کامل تکمیل شد).
خلاصه اجرایی باید خلاصهای از نمای کسبوکار، به صورت اهداف کلیدی طرح تجاری فراهم کند. خلاصه اجرایی اهمیت بسیار زیادی دارد؛ کیفیت آن معمولا هنگامی تعیین میشود که یک سرمایهگذار بالقوه، باقی طرح تجاری را نیز بخواند. در کمتر از دو صفحه، شما باید به صورت خلاصه موارد زیر را بیان کنید:
- مفهوم کسبوکار
- محصول یا کاربرد جدید
- استراتژی کسبوکار
شما نباید همه چیز را در خلاصه اجرایی بیاورید. خلاصه اجرایی جایی است که شما باقی طرح تجاری خود را به صورت مختصر و اغواکننده خلاصه میکنید. خلاصه اجرایی جایی برای معرفی مواد جدید نیست.
نکته عملی: سرمایهگذاران ریسکپذیر موفق در حوزه تخصصی خود نظیر فناوری نانو ممکن است 15 برنامه تجاری جدید بر روی میز خود داشته باشند. زمان آنها بسیار محدود است. مطمئن شوید که تمامی ایدههای تجاری خود را در همان چند صفحه اول مینویسید. برای هر پاراگراف یک شماره بگذارید.
2. مفهوم کسبوکار و استراتژی پیادهسازی
در این بخش، شما باید مفهوم تجاری خود را توضیح دهید. شما در مورد چه چیزی صحبت میکنید؟ نه تنها شما باید ایده تحاری خود را توصیف کنید، بلکه به راهها و ابزارهایی باید اشاره کنید که چگونه میخواهید طرح خود را به صورت کسبوکاری ارزشمند و تجاری، پیادهسازی کنید.
استراتژی پیادهسازی شما باید شفاف و اغواکننده بوده و تاریخهای کلیدی مرحله به مرحله را در بر داشته باشد.
3. بازار هدف
برای هر طرح تجاری، یک آنالیز قوی و پر محتوی از بازار هدف لازم و ضروری است. به منظور متقاعدکردن سرمایهگذاران بالقوه و توسعه یک طرح تجاری واقعگرایانه، شما باید صنعت و بازار پیش روی خود را مورد تحلیل قرار دهید. در این راستا شما باید یک تخمین مالی خوب از درآمدهای بالقوه آینده خود برآورد کنید. به خصوص برای استارتآپهای ریسکپذیر، تحلیل بازار نامناسب، یکی از عوامل اصلی شکست کسبوکار است.
آنالیز باید با دقت، اندازه بازار، سهم بالقوه و در دسترس بازار، و رشد بازار آینده را مد نظر قرار دهد. این آنالیز باید موانع ورود و هر محدودیت دیگری از بازار را ذکر کند. اگر شما هر کدام از قوانین و مقرراتی را میدانید که بر بازار اثر میگذارد، باید مطمئن شوید که آنها را در این بخش ذکر کردهاید.
نمایش فهم رقابت نیز بسیار مهم و ضروری است. شما باید از محصولات و خدمات پیشنهاد شده توسط رقبای خود یک بررسی اجمالی ارائه دهید. همچنین نقاط ضعف و قوت آنها را ارزیابی نمایید.
نکته عملی: انجام یک مطالعه بازار بیرونی، حتی اگر اطلاعات درستی را نیز در بر داشته باشد، تضمینکننده موفقیت شما نیست. چندین مزیت مستقیم و غیر مستقیم میتواند در ورود خودتان به بازار وجود داشته باشد (لازم به ذکر نیست که اگر خودتان مطالعه را انجام دهید، قادر خواهید بود هزینه قابلتوجهی که باید برای یک مطالعه بیرونی پرداخت شود را ذخیره نمایید). یکی از بزرگترین مزایا، شناخت بهتر بازار خودتان است، حتی ممکن است چندین تماس تجاری مفید داشته باشید. سعی کنید نقشهراه مناسبی برای خودتان ترسیم نمایید.
4. توصیف یک محصول یا کاربرد (مبتنی بر فناوری نانو)
در این بخش از طرح تجاری، شما باید به توصیف کاربرد یا محصول جدیدی بپردازید که مبنای کسبوکار ریسکپذیرتان است.
تجربه نشان میدهد که محصولات جدید از این نوع، معمولا تنها زمانی در بازار موفق میشوند که بتوانند با ایجاد تمایز (به شکل انتفاع برای مشتری)، مزیت رقابتی ایجاد نماید. سرمایهگذاران در استارتآپهای ریسکپذیر اغلب انتظار دارند پیشنهادات فروش منحصر به فرد و متقاعدکنندهای را بشنوند؛ نظیر آن که چه چیزی باعث میشود مشتری نسبت به محصول شما اغوا شود.
نکته علمی: هنگامی که محصول یا کاربرد خود را در برنامه کسبوکاریاتان توصیف مینمایید، شما باید از توضیحات فنی بیش از اندازهای که خواننده ممکن است پسزمینه علمی یا فنی نسبت به آن نداشته باشد، پرهیز نمایید. بیان هر پتنت یا انواع دیگری از مالکیت فکری که دارید ضروری است.
5. برنامه فروش و تجاریسازی
شما ایده محصول شگفتانگیزی دارید. همه اینها خوب و عالی است، اما چگونه آن را بازاریابی میکنید؟ چگونه خود را به محصول و شرکتی شناختهشده برای مشتریان بالقوه تبدیل میکنید؟ در توصیف استراتژی بازاریابیاتان، شما باید اهمیتی را نشان دهید که منجر به تجاریسازی موفق ایدهاتان میشود.
اگر شما چیزی در مورد رویکرد و متخصصین تجاری سرمایهگذار بالقوه خود میدانید، مطمئن شوید که آن را با دقت در نظر گرفتهاید. چه کمکهای دیگری، به خصوص در تجاریسازی، شما امیدوارید از سرمایهگذار دریافت کنید؟ چه شرکتهای نانوفناور دیگری در پورتفولیوی سرمایهگذاری خود سرمایهگذار دارند و چگونه این تجربه تجاری توانسته است به شرکت شما کمک کند؟
نکته عملی: ایجاد یک برنامهریزی واقعی برای فعالیتهای بازاریابی خود را فراموش نکنید. این برنامه باید شامل تمامی گامهای کلیدی باشد که نه تنها لازم است در ماهها یا سالهای اول معرفی به بازار مورد توجه قرار بگیرد، بلکه باید فاز مقدماتی را نیز شامل شود.
6. مدیریت، پرسنل و سازماندهی
در اینجا شانس این را دارید که تیم مدیریتی خود را ارائه دهید. چه تجارب مرتبطی شما و همکاران تجاری شما دارند؟ شایستگیهای حرفهای شما چه هستند؟ شما باید جایگاههای کلیدی دیگر در سازمان خودتان و افرادی که در این جایگاهها حضور دارند را نیز مورد بحث قرار دهید.
شما باید به مواردی اشاره و تاکید کنید که برای موفقیت و پیادهسازی ایده تجاری شما مهم هستند. سرمایهگذاران ریسکپذیر به مهارتهای صنعتی شما، سوابقتان، مهارت افرادتان و تجارب حرفهای شما علاقه دارند.
7. موقعیت و ریسک
آنالیز SWOT (برگرفته از اول کلمات Strengths، Weaknesses، Opportunities و Threats) یک چهارچوپ عالی از چالشهایی که با آن روبرو میشوید را به شما نمایش میدهد. این آنالیز، تحلیلی صادقانه و منصفانه از نقاط ضعف و خطراتی است که شما با آن مواجه میشوید. این تحلیل نشان میدهد که شما میتوانید منتقدانه فکر کنید و به مدت طولانی و به شدت به کسبوکار خود فکر کردهاید. شما میتوانید اطلاعات بیشتری در مورد آنالیز SWOT از ویکیپدیا به دست بیاورید.
8. برنامه مالی
عنصر ضروری هر برنامه تجاری، یک برنامه دقیق و با جزئیات مالی برای کسبوکار ریسکپذیر است. در این بخش، شما باید تمامی تحلیلها و برنامههای بخش قبلی خود را به صورت عدد بیاورید، نشان دهید که به چه مقدار سرمایه نیاز است و چگونه این سرمایه میتواند سودرسان باشد.
یک برنامه دقیق مالی باید برای یک بازه سه تا پنج ساله ارائه دهید. مشابه باقی برنامه تجاری، مقتضیات سفت و سختی برای سازماندهی این بخش وجود ندارد. از هر فرمتی که بهترین است استفاده کنید.
نکته عملی: مهم است که ارقام شما معنیدار باشند، به عبارتی شما واقعا به آنها فکر کرده باشید و سرمایهگذار بالقوه نیز بتواند آنها را دنبال نماید. اما آنها را بیش از اندازه پیچیده نکنید. همانند سایر بخشهای طرح تجاری، اضافهکردن مطالب غیرضروری با جزئیات فنی، خواننده را گیج میکند.
9. ضمیمه
ضمیمه طرح تجاری، فرصتی را برای شما فراهم میکند که بتوانید اطلاعات اضافی نظیر رزومه و مستندات شرکت را بیاورید. اینجا مکان مناسبی برای جداول، شرحیات یا سایر اطلاعاتی است که در قسمتهای قبل جای مناسبی برای آنها نبود. با این وجود، شما نباید با اطلاعات غیرضروری یا اطلاعات فنی بیش از نیاز، خواننده را خسته و گیج کنید.
در اینجا چندین مثال از اطلاعات اضافی یا مستنداتی که ممکن است به طور نمونه در ضمیمه بیاید، آورده شده است:
- اطلاعاتی در مورد قانونیبودن هویت شرکت شامل فرمهای قانونی، ثبت نشان تجاری یا مستندات شرکتی و توافقات سهامی
- تصاویر، اَشکال، شرحیات یا چارت سازمانی
- اطلاعات پشتیبان برای برنامه مالی، نظیر صفحهگستردهها
- پتنتها، اجازه تجاری، لایسنس و غیره
- بروشور یا مواد تبلیغاتی
- رزومهها، صلاحیت شخصی، مراجع و غیره
منبع: www.nanowerk.com
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.