اگر توجه کنید خواهید دید که تقریبا تمام پیام‌های ارسالی و دریافتی در فیس بوک به صورت ویدئویی است. شاید کسی متصور این حقیقت نبود که روزی چنین اتفاقی بیافتد. در بین رسانه‌‌های اجتماعی همانند توییتر و اینستگرام، فیس بوک با اتخاذ سیاست‌ متفاوت در تبلیغات از آن‌ها پیشی گرفته است. در طی سال‌های اخیر پیش‌بینی شده است که تا سال 2019، 80 درصد از حجم داده‌های مبادله شده در اینترنت بصورت ویدئو خواهد بود. 64 تا 85 درصد از مشتریان یک محصول را بعد از تماشای ویدئوی مربوط به آن خریداری می‌کنند. طبق آنچه که در وب سایت ویدئو دات کام پیش‌بینی شده است، تماشای ویدئو در مورد یک محصول می‌تواند فروش آن را  تا حدود 80 در صد افزایش دهد. افزایش میزان فروش دقیقا همان چیزی است که ما به دنبال آن هستیم.

سوال مطرح شده این است که ما چگونه می‌توانیم ویدئوی مناسب برای فروش یک محصول را تولید کنیم؟ مدت زمان آن ویدئو چه میزان باید باشد؟ آن ویدئو از چه فاکتورها و پارامترهایی باید تشکیل شده باشد؟ هدف ما تولید ویدئویی است که بتواند منجر به فروش بیشترین مقدار از یک محصول، یک اپلیکیشن و یا هر چیز دیگری گردد. 

ویدئویی که مستقیما به نیازهای مشتریان شما پاسخ گوید می‌تواند افزایش فوق‌العاده‌ای را در میزان فروش شما ایجاد کند. این گونه از تبلیغات به تعداد بسیار زیادی در تلویزیون پخش می‌گردد و تاثیر بسزایی در میزان فروش نیز به همراه دارد. حال اگر شما یکی از همین تبلیغات را بصورت آنلاین پخش کنید همان تاثیر را بدون داشتن تبلیغات تلویزیونی خواهید داشت. 

5 نکته اساسی در تهیه ویدئوهای تبلیغاتی، که من در طی سال‌های متمادی به آن‌ها دست یافته‌ام، به قرار زیر است:

اولین قدم برای این کار توصیف مشکلی است که مخاطبان شما با آن روبرو هستند و اشاره به این نکته که محصول تولیدی شما می‌تواند آن مشکل را حل کند. 

آنچه که مشتریان شما دقیقا با آن دست و پنجه نرم می‌کنند چیست؟

محصول شما چگونه می‌تواند مشکل آن‌ها را رفع کند؟

این کار در حقیقت کشف وضعیت کنونی مشتریان شما و بیان حقایق موجود در رابطه با مشکلات آن‌ها است. این کار با هدف برجسته‌سازی مشکلات موجود برای مشتریان صورت می‌پذیرد. اولین پرسش در این مرحله مطرح می‌گردد. چه عواملی موجب بازگشت حداکثری سرمایه از تبلیغات فیس‌بوک می‌گردد؟ این پرسش درون‌مایه تمامی گفتگوی امروز ما است که با دو پرسش دیگر در ارتباط موضوع اصلی که می‌خواهیم در مورد آن صحبت کنیم همراه خواهد شد. اما لزوم مطرح شدن این سه پرسش چه می‌باشد؟ مطرح شدن سه پرسش از نظر روان‌شناختی برای مغز انسان بسیار جذاب است، همچنین شما از سه فرصت مجزا برای بیان منظور خود برخوردار هستید. شما می‌توانید از سه دیدگاه مشخص برای رسیدن به هدف خود استفاده کنید. این مرحله برای سازمان‌دهی عملکرد شما اهمیت بسیار زیادی دارد.

قدم دوم:  مشکلاتی را مطرح کنید که محصول شما توانایی رفع آ‌ن‌ها را دارد. 

حالا ما باید بفهمیم که محصول شما چگونه می‌تواند در زندگی مشتریان شما تغییر ایجاد کند؟ چرا برای مشتریان شما حل مشکلی که دارند بسیار مهم است؟ (این پرسش می‌تواند پاسخ بسیار ساده و یا پاسخی بسیار پیچیده داشته باشد) 

پس از پاسخ به سه پرسش گفته شده در قدم اول، شما می‌توانید در این مرحله دوم خود را معرفی کرده و دلیل اعتبار و توانمندی خود را مطرح کنید. شما می‌توانید توضیح دهید که چرا چنین خدماتی را ارائه داده و یا چنین محصولی را تولید کرده‌اید؟ برای مثال: "من بعد از اینکه مشاهده کردم مردم با مشکل "آ" روبرو هستند، محصول "ب" را برای رفع این مشکل تولید کردم". این رویه برای مطرح کردن پرسش اول بهترین روش است. 

مرحله سوم: بعد از معرفی راه‌حل برای مشکل مشتری، شما تمامی حواس او را در اختیار خود گرفته‌اید. در این زمان شما می‌توانید محصول و یا خدمات خود را به نمایش بگذارید و احساس نیاز شدیدی را برای آن محصول در بین مشتریان خود ایجاد کنید و به هدف خود نزدیک شوید.

 در این مرحله شما باید مابین خدمتی که ارائه می‌کنید و یا محصولی که تولید کرده‌اید، ارتباط منطقی ایجاد کنید. در این زمان شما می‌توانید راه‌حل مناسب برای مشکلات را به مشتریان خود ارائه بدهید و به مرحله بعدی پیش روید. برای مثال: "در کمتر از یک دقیقه از شروع برنامه "آ"، شما به مزایای خرید یک محصول با نام‌های "ب"، "پ" و "ت" اشاره می‌کنید". در مورد برند محصول خود صحبت نکنید. در مورد مزایایی که مشتریان شما بعد از خرید آن‌ محصول بدست خواهند آورد سخن بگویید. شما باید در مورد جزئیات مزایای واقعی محصول و خدمات خود صحبت کنید.  

به عنوان مثالی دیگر: شما به برنامه‌ی بسیار جامعی دسترسی پیدا خواهید کرد که به تمامی پرسش‌های شما در مورد تبلیغات در فیس‌بوک پاسخ خواهد داد. این برنامه شامل آموزش ویدئویی بسیار قدرتمند خواهد بود که در کمتر از یک دقیقه پس از دریافت آن‌ قدرت ارتباطی شما را افزایش داده و هزینه‌های تبلیغات شما را به شدت کاهش می‌دهد. 

همانطور که می‌دانید این مثال نتایج بسیار جالبی را میزان فروش به همراه خواهد داشت. 

دنبال کردن چنین رویه‌ای مشتریان شما را برای خرید آماده می‌کند، زیرا شما توصیف بسیار دقیقی از شرایط کنونی آن‌ها ارائه داده‌اید. شرایطی که شما آ‌ن را دوست دارید و می‌تواند پل ارتباطی را ایجاد کرده و پیشنهاد خود را ارائه دهید. 

مرحله چهارم: ایجاد حس نیاز و ضرورت برای مشتریان خود که چرا آن‌ها درست و در همین لحظه به محصول شما نیاز  دارند. 

به مشتریان خود بگویید که اگر از خرید اجتناب کنند به چه میزان متضرر خواهند شد. به آن‌ها بگویید که اگر محصول شما را فورا خریداری کنند چه چیزی به دست خواهند آورد. این فرصت می‌تواند شامل یک جایزه، مدت زمان محدود برای خرید و یا یک قیمت استثنایی باشد تا آن‌ها را تشویق به خرید کند. 

مرحله پنجم: معرفی محصول با زبان مشخص 

از زبان خاصی برای معرفی محصول خود استفاده کنید. دلیل نیاز مشتریان خود به محصول‌تان را بارها و بارها تکرار کنید و مهم‌تر از آن، به این مطلب اشاره کنید که چرا آن‌ها در همین لحظه به محصول شما نیاز دارند. راه بسیار مشخصی را برای خرید محصول به مشتریان خود پیشنهاد کنید. این کار می‌تواند با هدایت فیزیکی آن‌ها به سمت یک آدرس اینترنتی اتفاق بیافتد. مرحله بعدی را فورا برای آن‌ها توصیف کنید تا به محصول دست یابند. این کار موجب تضمین فروش محصول شما خواهد شد. تمامی روند و مسیری که برای فروش طی می‌کنید باید روش‌های دسترسی به محصول را بسیار سهل و آسان گرداند. 

مهمترین نکته‌ای که برای تبلیغات در هر تجاری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، صحبت در مورد نتایج خرید محصول به جای صحبت کردن در مورد ویژگی‌های آن محصول است. برای مثال ویژگی یک محصول می‌تواند بدین‌صورت باشد که: "این باتری از کیفیت بسیار مطلوبی برخوردار است و می‌تواند به مدت دو سال مورد استفاده قرار گیرد". اما اگر بخواهیم در مورد نتیجه آن‌ صحبت کنیم، می‌توانیم بگوییم: "دیگر شما از تمام شدن شارژ باتری خود احساس نگرانی نخواهید کرد. بخصوص زمانی که منتظر یک تماس بسیار مهم از طرف مشتریان خود هستید". باتری و ویژگی‌های آن در تبلیغات هیچ‌گونه معنی و مفهومی را منتقل نمی‌کنند. مگر اینکه شما برای مشتریان خود تصویری بسیار شفاف و زیبا از آنچه که محصول شما ایجاد خواهد کرد را رسم کنید. همواره به تکرار نتایجی که محصول شما برای مشتریان ایجاد خواهد کرد بپردازید و آن را برای بارها و بارها تکرار کنید. اینکه محصول شما می‌تواند زندگی آن‌ها را بسیار راحت‌تر کرده و یا اینکه خرید این محصول موجب صرفه‌جویی در هزینه‌ها و یا زمان آن‌ها خواهد شد. زبانی که شما در ویدئو‌های خود برای تبلیغات از آن استفاده می‌کنید مستقیما می‌تواند بر روی فروش شما تاثیر بگذارد. 

از کلمات کلیدی همانند: سهولت در مصرف، سهولت در کاربرد، گام به گام، همین الان، فورا، در کمتر از یک دقیقه آغاز بکار کردن استفاده کنید. این امر به شما کمک می‌کند تا روند فروش خود را طراحی کرده و مشتریان خود را به تصمیم‌گیری در مورد خرید یاری کنید. برای داشتن بیشترین میزان فروش، ویدئوی شما باید عاری از عوامل منجرف کننده حواس مشتریان باشد. ویدئوی تبلیغاتی باید شامل محصولی باشد که مشتریان شما دریافت می‌کنند. پیشنهاد شما برای ترغیب آن‌ها به خرید و ارتباط مستقیم با برند شما از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. ویدئوی تبلیغاتی باید بهترین بخش از صفحه مجازی باشد. مطمئن شوید که امکان دسترسی به ویدئو به آسان‌ترین شکل ممکن صورت می‌پذیرد و مشتریان را به سمت خود جذب می‌کند. 

اگر این روند را در تبلیغات خود امتحان کنید، با تغییرات شگرفی در میزان فروش خود مواجه خواهید شد. 

پرسش دیگر در مورد مدت زمان یک ویدئو‌ی تبلیغاتی است؟ این پرسش، یک پرسش اشتباه است. در تجربیاتی که من در 5 سال اخیر برای تحت تاثیر قرار دادن 100 درصد از مشتریان کسب کرده‌ام متوجه شده‌ام که این عامل از کمترین میزان اهمیت برخوردار است. آنچه که اهمیت دارد توانایی شما در طراحی ویدئو و جذب نظر مردم و بدست آوردن بیشترین میزان فروش است. ما از یک ویدئوی 11 دقیقه‌ای در زمینه مشاوره برای جذب 100 درصدی مشتریان بهره بردیم. 6 دقیقه برای پیشنهاد مبالغ فروش بسیار پایین برای یک محصول تاثیر بسیار خوبی در فروش آن داشته است. این نکته را در نظر بگیرید که اگر شما راه‌حل مناسبی برای مشکلات مردم داشته باشید، آن‌ها به تماشای ویدئوی شما ادامه خواهند داد تا شما راه‌حل را به آن‌ها ارائه دهید و تا زمانیکه پاسخ مناسبی به پرسش‌های مطرح شده در ابتدای ویدئو نداده‌اید منتظر خواهند ماند. 

مورد دیگری که در تولید ویدئو‌های تبلیغاتی اهمیت دارد صحت و راستی ادعای شما است. از خود بپرسید که آیا من واقعا با خود واقعیم در ویدئو روبرو خواهم شد؟ در طراحی ویدئو شما باید خودتان به همراه 20 درصد انرژی، هیجان و انگیزه بیشتر شرکت داشته باشید. تنها چیزی که رقیبان شما نمی‌توانند از روی آن کپی‌برداری کنند خود واقعی شماست. آیا شما واقعا در مورد آن فکر کرده بودید؟ به اعتقاد من این موضوع دقیقا همان تعریف حقیقی از برند شخصی است. زمانی که شما ویدئوی خود را تولید می‌کنید شاید بخواهید تغییراتی را در خود برای بهبود کار انجام دهید، اما مشتریان شما متوجه این امر شده و همین امر بر میزان فروش شما تاثیر خواهد گذاشت و اگر چنین کاری نکنید مشتریان شما باز هم متوجه خواهند شد. در نهایت اگر شما در فضای مجازی فعالیت می‌کنید تبلیغات ویدئویی برای شما اهمیت بسیار زیادی خواهد داشت. به اعتقاد من شما باید بر روی تبلیغات ویدئویی سرمایه‌گذاری کنید. این کار را همین الان انجام دهید و شما شاهد دمیده شدن روح تازه‌ای به بازار فروش خود خواهید بود.