من چگونه میتوانم بازار ایده محصولم را بدانم؟
تحلیل بازار هدف
داشتن درکی کامل از بازار هدف امری بسیار ضروریست. برای ایجاد یک برنامه مالی واقعبینانه و متقاعدنمودن سرمایهگذاران از ارزش آن، شما باید تجزیه و تحلیل معنیداری از محیط صنعتی و بازار هدف، از جمله برآورد صحیحی از اندازه بالقوه بازار ارائه دهید. علی الخصوص در هنگام شروع کارهای ریسکپذیر، تحلیل نامناسب بازار در بیشتر مواقع اولین دلیل شکست کسبوکارها بوده است.
تحلیلها بایستی اندازه بازار، پتانسیل بالقوه سهم بازار موجود و رشد بازار در آینده را به دقت در نظر بگیرند. همچنین باید موانع ورود و هر محدودیت دیگر بازار را مدنظر قرار دهند. اگر شما از قوانین و الزامات مرتبط تاثیرگذار بر بازار آگاه هستید، باید آنها را در تجزیه و تحلیل خود از بازار لحاظ کنید.
نمایش درک و فهم از رقابتی که در پیش دارید لازم و ضروری است. شما باید گزارشی از محصولات و خدماتی تهیه کنید که رقبای شما ارائه میدهند. علاوه بر این، گزارش مذکور باید نقاط ضعف و قوت شما را در بر داشته باشد.
نکته عملی: انجام یک مطالعه بازار بیرونی، حتی اگر اطلاعات درستی را نیز در بر داشته باشد، تضمینکننده موفقیت شما نیست. چندین مزیت مستقیم و غیر مستقیم میتواند در ورود خودتان به بازار وجود داشته باشد (لازم به ذکر نیست که اگر خودتان مطالعه را انجام دهید، قادر خواهید بود هزینه قابلتوجهی که باید برای یک مطالعه بیرونی پرداخت شود را ذخیره نمایید). یکی از بزرگترین مزایا، شناخت بهتر بازار خودتان است، حتی ممکن است چندین تماس تجاری مفید داشته باشید. سعی کنید نقشهراه مناسبی برای خودتان ترسیم نمایید.
چرا محصولات نانوفناورانه من بر بازار هدف، تاثیر خواهد گذاشت؟
تجربه نشان میدهد که محصولات جدید از این نوع، معمولا تنها زمانی در بازار موفق میشوند که بتوانند با ایجاد تمایز (به شکل انتفاع برای مشتری)، مزیت رقابتی ایجاد نماید. سرمایهگذاران در استارتآپهای ریسکپذیر اغلب انتظار دارند پیشنهادات فروش منحصر به فرد و متقاعدکنندهای را بشنوند؛ نظیر آن که چه چیزی باعث میشود مشتری نسبت به محصول شما اغوا شود.
نکته علمی: هنگامی که محصول یا کاربرد خود را در برنامه کسبوکاریاتان توصیف مینمایید، شما باید از توضیحات فنی بیش از اندازهای که خواننده ممکن است پسزمینه علمی یا فنی نسبت به آن نداشته باشد، پرهیز نمایید. بیان هر پتنت یا انواع دیگری از مالکیت فکری که دارید ضروری است.
پتنت و حق مالکیت فکری چقدر اهمیت دارد؟
همانطور که بنجامین فرانکلین میگوید: «سرمایهگذاری در دانش، بیشترین بهره را باز میگرداند». در این برهه زمانی از رقابتهای جهانی، واژه "دانش" در این نقل و قول مشهور باید فهمیده شود تا بتوان به اهمیت "حفاظت دانش" پی برد. شرکتها باید همیشه میان نیازهای دانشی خود و نیاز به حفاظت از دانش یک موازنه و تعادل برقرار نمایند.
حق مالکیت معنوی، عامل بسیار مهمی برای ایجاد ارزش در شرکتها، به خصوص استارتآپها است. پتنتها، شرکت با هر اندازهای (حتی بسیار کوچک) را قادر میسازد که از پیشرفتها و دستاوردهای علمی و فنی خود در برابر نقض حریم توسط سازمانهای بزرگ و سرمایهدار، دفاع کند.
پتنتها و سایر حقوق مالکیت معنوی، ابزاری کارآمد و اثباتشده برای حفاظت در برابر محصولات "مشابه من" است. این حفاظت میتواند در برابر سازمانهای جهانی قدرتمند یا محصولات تقلیدی از تولیدکنندگان ارزانقیمت باشد.
این موضوع میتواند ابزاری ضروری برای کمک به تازهواردهای بازار باشد و به عنوان سرمایهای ارزشمند برای کسبوکارهای با اندازه کوچک و متوسط، به شرکتهای در حال رشد کمک نماید. به عنوان یک قاعده کلی، محافظت از پتنت سبب میشود شرکتهای جوان بتوانند اعتبار خود را افزایش بدهند. با این وجود، مخترع باید خطر بیان و افشای عمومی جزئیات پتنت را بپذیرد. این دانش در اختیار رقبایی خواهد بود که ممکن است از ان سواستفاده نمایند. مسیر دیگری که برای مخترع وجود دارد، انتشار راحت پیشرفتهای فناورانه خود است، بنابراین در پیشرفت فناوری مشارکت میکند. اگر چه رقبا قادر به استفاده از این دانش خواهند بود، اما نمیتوانند آن را برای خود پتنت کنند.
نکته عملی: به صورت منظم، پتنتهای مهم در حوزه خود را (نه تنها در کشورتان، بلکه در تمامی جهان) ببینید. حتی در شرایطی که شرکتتان در مراحل پیشرفته قرار دارد، این کار را انجام دهید. این اقدام میتواند زمان و تلاش شما را "برای اختراع مجدد چرخ" ذخیره کند؛ البته منظور توسعهدادن چیزی که پیش از این دیگران به عنوان اختراع ثبت کردهاند نیست. با مطالعه پتنتهای دیگران، شما میتوانید به دانشی ارزشمند و ایدههایی خلاقانه برای تلاشهای توسعهای خودتان دست بیابید.
استراتژیهای بازاریابی و تجاریسازی
شما ایده محصول شگفتانگیزی دارید. همه اینها خوب و عالی است، اما چگونه آن را بازاریابی میکنید؟ چگونه خود را به شرکتی شناختهشده برای مشتریان بالقوه تبدیل میکنید؟ در توصیف استراتژی بازاریابیاتان، شما باید اهمیتی را نشان دهید که منجر به تجاریسازی موفق ایدهاتان میشود.
در اینجا شما باید همانند یک سرمایهگذار فکر کنید. شما باید از خودتان بپرسید "من چگونه میتوانم به سود برسم؟ و چگونه میتوانم مطمئن باشم که به آنچه میخواهم میرسم؟" این که بتوانید به این سوالات پاسخ بدهید، در هنگام صحبت با سرمایهگذاران ریسکپذیر بسیار مهم است. هر سرمایهگذار یا وامدهنده بالقوهای میخواهد بداند چگونه ریسک شما با تامین مالی میتواند به واقعیتی موفق تبدیل شود. اما نباید کیفیت بر کمیت غلبه کند: از نوشتن 25 صفحه از نثرهایی درباره این که چرا کسبوکار شما بسیار سودمند خواهد بود بپرهیزید. فاکتورهای اصلی که از ادعای شما پشتیبانی میکنند میتوانند به صورت خلاصه نوشته بشوند؛ شما بعدا نیز برای توضیح با جزئیات بیشتر شانس خواهید داشت. تنها سه تا پنج فاکتور بسیار مهمی که فکر میکنید استارتآپ شما را موفق و سودمند میکند بنویسید. این سه تا پنج فاکتور باید با آمار و ارقام پشتیبانی شود. سرمایهگذاران ریسکپذیر تمایل به دیدن آمار و ارقام قوی و مستند دارند.
اگر شما از طرح تجاری خودتان به عنوان سندی برای دستیابی به وام یا تامین مالی برای شرکتی استفاده میکنید که پیش از این بنا نهاده شده است، مطمئن شوید که به خوبی نقش تامین بودجه اضافی را توضیح دادهاید. شما باید توضیح دهید این بودجه اضافی چگونه استفاده میشود و چگونه میتواند به سود بیشتر منجر شود. نشان دهید چگونه سرمایه میتواند شما را قادر به توسعه کسبوکارتان کند یا چگونه میتواند شما را در ساخت یک کسبوکار جدید یاری دهد.
به طور کلی سرمایهگذاران ریسکپذیر تمایل زیادی دارند که بازخوردهای دیگران (نظیر دانشمندان، مشتریان یا مدیران تجاری) در حوزه شما را بشنوند. آنها ممکن است در مورد متخصصان خاصی که در مورد ایده خودتان با آنها صحبت کردهاید سوالاتی بکنند و در مورد چگونگی واکنش آنها مطلع بشوند. جغرافیا نیز میتواند مهم باشد؛ سرمایهگذاران ممکن است در مورد مکان شما و این که آیا با طرح تجاری و بازار هدف شما سازگار است، سوالاتی بپرسند.
اگر شما چیزی در مورد رویکرد یا تخصص تجاری سرمایهگذار بالقوه خود میدانید، مطمئن شوید که آن را در نظر گرفتهاید. شما امیدوارید چه کمکهای دیگری از سرمایهگذار دریافت کنید؟ سرمایهگذار چه شرکتهای نانوفناورانه دیگری در داراییهای خود دارد؟ چگونه این تجربه تجاری میتواند به شرکت شما کمک کند؟
نکته عملی: ایجاد یک برنامهریزی واقعی برای فعالیتهای بازاریابی خود را فراموش نکنید. این برنامه باید شامل تمامی گامهای کلیدی باشد که نه تنها لازم است در ماهها یا سالهای اول معرفی به بازار مورد توجه قرار بگیرد، بلکه باید فاز مقدماتی را نیز شامل شود.
منبع: nanowerk.com
1 پاسخ بهمن چگونه میتوانم بازار ایده محصولم را بدانم؟
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.