شش نکته مهمی که فرغالتحصیلان قبل از پیوستن به استارتآپها باید به آن توجه کنند
زمانیکه فارغالتحصیلان جدید با اشتیاق فراوان به بازار کار روی میآوردند، بسیاری از افراد به دنبال بدست آوردن مشاغلی در استارتآپها بجای یافتن فرصت کاری در یک شرکت بزرگ هستند. در حقیقت، بر اساس نظرسنجی انجام شده توسط شرکت "اکسنچر " در سال 2016، تنها 14 درصد از فارغالتحصیلان در کشور آمریکا به دنبال یافتن شغل در شرکتهای بزرگ و نامدار هستند، 44 درصد از فارغالتحصیلان تمایل دارند تا در شرکتهای استارتآپی و یا شرکتهای کوچک مشغول به کار شوند. کار کردن در شرکتهای استارتآپی بر خلاف دیگر شرکتها مزایای بسیار زیادی دارد، این مزایا شامل محیط کاری دوستانه، یادگیری مطالب جدید در حین فعالیت کاری و استقلال بیشتر است که در محیط شرکتهای بزرگتر چنین فضایی کمتر به چشم میخورد. اما با تمام این مزایا، معایبی نیز در شرکتهای استارتآپی وجود دارد. قبل از اینکه یک شرکت استارتآپی را برای فعالیت خود انتخاب کنید، با تمام جزئیات بدانید که وارد چه محیطی میشوید. بر اساس تجربه کاری که من در استارتآپها به همراه فارغالتحصیلان جدید بدست آوردهام، چالشهایی وجود دارد که موسسان آن شرکتها نمیدانند در مواجهه با آن مشکلات چه عکسالعملی از خود نشان دهند و حتی گاهی از اوقات توانایی پیشبینی چالشهای پیش روی خود را نیز ندارند.
هیچگونه حقوق استاندارد و مزایایی وجود ندارد
در اولین فرصتی که شما کار خود را در این شرکتها آغاز میکنید با چالشهایی روبرو خواهید شد: در مورد جبران خسارت، در تمامی موارد، با موسسان آن شرکتها صحبت کنید. زمانیکه در یک شرکت استارتآپی استخدام شدید، امکان بسیار محدودی برای صحبت کردن در مورد محدوده حقوق و مزایا وجود دارد. اگر شما وارد یک شرکت استارتآپی بسیار موفق و با سرمایه بسیار زیاد شدهاید، ممکن است دریافتی شما در مقایسه با شرکتهای دیگر قابل توجه باشد. اما اگر وارد شرکتی شدهاید که به صورت مستقل شروع بکار کرده و توان مالی بالایی ندارد، حقوق و مزایای چندانی دریافت نخواهید کرد. نحوه پرداخت حقوق در یک شرکت استارتآپی در مقایسه با یک شرکت باسابقه به مراتب با نوسانات بسیار زیادی همراه خواهد بود. معیارهایی که آنها در مقایسه با دیگر شرکتهای استارتآپی در پرداخت حقوق به شما ارائه میدهند نیز شما را در تنگنا قرار خواهد داد. آنها میگویند که بسیاری از شرکتهای استارتآپی خدمات بیمهای برای دندانپزشکی و سلامت را ارائه نمیدهند. همچنین شما از مزایای بازنشستگی نیز برخوردار نخواهید بود. این شرکتهای استارتآپی حتی در جایگاهی قرار ندارند که چنین مزایایی را به کارمندان خود پیشنهاد دهند. آنها میگویند که شما باید به پارامترهایی ماورای منافع مالی و حقوق توجه کنید البته اگر تمایل دارید که در آن شرکت فعالیت کنید.
فرهنگ افراد همواره در حال تکامل است. فرهنگ جاری در یک شرکت از نحوه تعامل و برخورد افرادی که در آن شرکت کار میکنند نشات میگیرد. فعالیتهای روزمرهای که آنها انجام میدهند، نحوه حل چالشهای پیش رو در شرکت و نحوه همکاری آنها با یکدیگر، فرهنگ جاری در یک شرکت را تعریف کرده و به نمایش میگذارد. در شرکتهای بسیار بزرگ، کارمند جدید به محیطی با فرهنگ تعریف شده پا میگذارد، جاییکه تمامی استانداردها و ویژگیهای رفتاری مشخص شدهاند. اما اگر شما یکی از 20 نفری باشید که به استخدام یک شرکت استارتآپی در آمده است، شما خود در تعریف و شکل دادن آن فرهنگ نقش خواهید داشت. این موقعیت برای هر فردی میتواند گیجکننده و هراسانگیز باشد، این شرایط در صورتیکه اولین تجربه کاری شما باشد وخیمتر و دشوارتر نیز خواهد بود. اگر شرکتی که در آن کار میکنید گردش مالی بسیار بالایی داشته باشد، همانند شرایطی که برای بسیاری از شرکتهای استارتآپی وجود دارد، شرایط برای ایجاد و خلق فرهنگ رفتاری جدید و یا تغییر فرهنگ موجود بسیار دشوارتر خواهد بود.
کمبود زیرساخت و یا حتی نبود فردی به عنوان رئیس میتواند یکی از دلایل نبود فرهنگ در یک شرکت استارتآپی باشد. فارغالتحصیلانی که از محیطهای دانشگاهی خارج شدهاند، به وجود اهداف و آرمانهای تعیینشده و مشخص و همچنین حمایت همهجانبه از طرف خانواده و اساتید خود عادت کردهاند. آنها پس از ترک محیط آکادمیک به محیط کار و تجارت وارد میشوند که در آن اهداف تعریف شده و مشخصی وجود ندارد. حتی اگر هدف مشخصی نیز در ابتدای کار مشخص گردد، ممکن است در اواسط کار تغییر کرده و دگرگون شود. در آن شرایط شما با مواردی روربرو هستید که باید در آن به موفقیت برسید درحالیکه هیچ گونه حمایت و بازخوردی وجود ندارد. این شرایط برای کار کردن بسیار دشوار خواهد بود. افراد جوان معمولا به دنبال دریافت بازخورد و جلب توجه هستند و اصولا کار کردن و رسیدن به موفقیت برای این افراد بدون داشتن هیچ گونه معیاری از چگونگی عملکردشان میتواند بسیار دشوار باشد. در برخی از استارتآپها، نبود ساختار بهانه خوبی برای عدم کارایی است و در صورتیکه بخواهیم تفسیر موشکافانهای داشته باشیم هرج و مرج زیادی در شرکت بوجود میآید. شما به عنوان یک کارمند، چگونه در محیطی که همواره در حال تغییر است به موفقیت دست پیدا میکنید؟ جاییکه همواره معیارها و اولویتها در حال تغییر هستند، جاییکه اهداف همواره در حال تغییر هستند. تمامی این تغییرات بر اساس فشاری است که از طرف موسسان و یا سرمایهگذاران در آن شرکتها اعمال میشود. ما باید برای قدم گذاشتن در چنین محیط ناپایداری آمادگی کافی داشته باشید.
در برخی از شرایط شما ممکن است حتی رئیس و یا کارگزاری نداشته باشید. من با فارغالتحصیلان بسیاری که اولین تجربهی کاری خود را داشتهاند مصاحبه کردهام. تمامی آنها انتظار داشتن یک رئیس را در اولین تجربه کاری خود دارند. اما در حال حاضر و پس از گذشت زمان آنها مشاغلی را بدون داشتن سرپرست آغاز میکنند. (در برخی از شرایط، آنها تنها در برخی از بخشها سرپرست دارند، اما آن فرد نیز شرکت را ترک کرده و جایگزینی برای وی انتخاب نشده است). این فارغالتحصیلان به سمت شرایطی رفتهاند که خود مدیریت آن مکان را به عهده گرفتهاند. اما با اینکه آنها از شرایط کاری خود راضی هستند همواره از افرادی برای راهنمایی و کمک استفاده میکنند. آنها از افرادی برای کمک، راهنمایی، ارائه ساختار و آموزش استقبال میکنند و از افرادی که مطالب جدیدی را به آنها آموزش دهند تقاضای کمک میکنند.
منبع: hbr.org
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.