شش نکته برای عملیسازی ایدهها
"ایدهی خوبی است باید ابتکار داشته و آن را عملی کنید."
چند بار تا بحال شما با جملهی بالا مواجه شدهاید؟ و معمولا در ادامه چه اتفاقی افتادهاست؟ بیشتر مواقع هیچ! بیشتر ایدهها دست نخورده باقی میمانند بدلیل اینکه ما جسارت، کاردانی، زمان و پول لازم را نداریم. حتی زمانی که ما این امکانات را هم داشته باشیم زندهکردن ایدهها مثل زندگی بخشیدن به یک کودک است. همسرم معتقد است که همیشه قبل از شادی درد و سختی وجود دارد.
صرف نظر از محدودیتها باید خودتان مسئولیت کار را بر عهده بگیرید چون کسی ایده شما را درنمییابد و کارهای مربوط به آن را فقط خودتان به خوبی مسلط هستید. مسلما این جملات را بارها شنیدهاید اما بیشتر افراد تلاشهای فکری و فیزیکی قبل، حین و بعد از هدف، استراتژی و تاکتیکهای لازم برای تحقق اهداف و ایدها را نادیده میگیرند. بمنظور انجام این موارد باید ذهنیت درستی بعبارتی ذهنی خلاق داشته باشید. فرآیند رساندن ایدهها به واقعیت یک چرخهی بیپایان از نوآوری است. مشکل بزرگ ما این است که اکثر ما در شغلمان خلاقیت بسیار کمی داریم. بر طبق نتایج مطالعهی انجام شده با سازمانی که در آن مشغول به کار هستم نیروهای کار سازمان به اندازه کافی خلاق نبودند و مشکل از آنجا نشات میگرفت که همیشه آنچه ما میگفتیم را باید انجام میدادند. خلاصهی کلام اینکه ما تنها در تکمیل کارهای کوتاه مدت و فوری حرفهای هستیم و در ایجاد فرصتهایی که در دل کارهای اولیه هستند توانایی چندانی نداریم. آنچه که شرکتهای موفق در ایجاد فرصت همچون تسلا و سیل فورس (Salesforce) که محصولات پیشگام تولید میکنند ایجاد محل کار خلاقانه است که ایجاد فرصت را ارزشمند میشمارد. چنین شرکتهایی همیشه در ارتباط با توانایی رقابتشان در بازار و محل کار نگران هستند. بازار رقابتی امروز ما را ملزم به عملی کردن ایدهها میکند. اگر در هیچ یک از این فعالیتها شرکت نکنید باید اهدافتان را دوباره ارزیابی کنید و یا راهی برای تکامل شرکت بیابید. در هر صورت خودتان به تنهایی یا با اتصال به سایر شرکتها برای ایجاد نوآوری دست به کار شوید. یک استراتژی برای رشد فرصتها و ایدههای سازمان و خدماتتان داشتن روحیهی کارآفرینی است.
برای کارآفرینی نیاز به کارآفرین بودن نیست. کارآفرینی فقط یک لغت کسب و کار نیست بلکه سبک زندگی است. در این سبک زندگی نداشتن نوآورانه نوعی بیمسئولیتی به خودتان و اطرافیان است.
در ادامه شش نکته برای تبدیل ایده به کارآفرینی خواه در شرکتی که مشغول بکارید و یا برای خودتان توضیح داده شده است.
1.خودتان را باور داشته باشید
هر زمانی که شما مسئولیت تولید چیزهایی که قبلا نبودهاند را برعهده گرفتید یک فرصت برای عملیکردن است، شما مسئول کارهایتان میشوید. اما همهی اینها بدون باورداشتن خودتان امکانپذیر نیست. کافی است که عواقب تصمیمات خود را مدیریت و دیگران را برای پیوستن بخودتان متقاعد کنید. این پاسخگویی نیاز به خودباوری کامل برای پذیرش ریسکهای پیشرو میباشد. طبق تجربهی چندین سالهی من اولین دلیلی که ایدهها عملی نمیشوند این بود که چالشهای غیرقابل انتظار فراتر از تصورآنها شده و نمیخواهند مسئولیتشان را تقبل کنند و خودباوریشان را برای دیدن این شرایط از دست میدهند.
2.گوش کردن به دیگران
اگر میخواهید کارآفرین موفقی باشید به حرف دیگران گوش کنید چرا؟ چون مشخص نیست چه زمانی ایدهی خوبی خواهید شنید! مشاوره از سهامداران معنیدارتر اما لزوما درست هم نیست. افراد کمی کار شما را میفهمند. نظرات را ترکیب کنید و به افکار پشت نظران منفی فکر کنید و سپس تصمیم بگیرید.
3. ریسکپذیری
هنگام عملی کردن ایدهها ارتباطات ضروری است اما ریسک بهترین دوست شماست. اگر شما این حقیقت را بپذیرید به رویاها و جاهطلبیهایی که در ذهن دارید خواهید رسید. وقتی کارها طبق برنامه پیش نمیروند روی ماموریتتان تمرکز کنید و اجازه بازگشت به عقب بدلیل اختلالات را ندهید. سخت تلاش کنید و این ذهنیت که ریسک منجر به شکست میشود را از خودتان دور کنید. شما هرگز از این وضعیت خوبتان دور نمیشوید و در حال کسب فرصتهای جدید برای رشد هستید.
4. بیاد داشته باشید که صبر یک فضیلت است
بارها با این جمله از زبان مردم مواجه شدید که"از شکستها ناراحت نباش" و یا "افرادی که مرددند قطعا شکست خواهند خورد". زمانهایی را برای درک مسیر کسب و کار خود اختصاص دهید. کسانی که اینکار را نمیکنند نتیجه گرا بوده و تصمیمات بدی در این مسیر خواهند گرفت. زمانی را برای فکرکردن و برگذاری جشن برای موفقیتهای کوچک بگذارید.
5. دیدگاهتان را به دیگران توضیح دهید و بفروشید
عملی شدن ایده نیازمندن فهماندن آن به سایرین است. فروش دیدگاه مثل فروش تغییرات است. باید توانایی توضیح ایدهتان و چگونگی ایجاد فرصت و رشد را برای سرمایهگذاران و شرکای تجاریتان داشته باشید. هرچقدر شما سادهتر و مستقیمتر در ارتباط با کار مدنظرتان باشید نه تنها تعملات بیشتر خواهد شد بلکه اعتماد به شما بیشتر و احتمال استقبال از ایدهی شما بیشتر خواهد شد.
6. همیشه به یاد داشته باشید که ایده اصلی شما میتواند تغییرات اساسی بکند
داشتن ذهنی باز برای یک کارآفرین مزیت بزرگی به حساب میآید و دقیقا همین موضوع تفاوت یک ایده ساده، ایدهی یکبار عملی شده و ایدهی تجاریسازی شده است. من در سال 1997 با خط تولید سبزیجات مخصوص خودم که با کشتی خودم آنها را حمل میکردم یک کسب و کار غذایی به نام لونا روسا (Luna Rossa) راهاندازی کردم. ایدهی اصلیمان در این کسب و کار را بسمت بازار خرده فروشی بردیم. هنگامی که بخش اول کار را با موفقیت انجام دادیم مسیر ایدهی خود را به سمت توسعهی خطوط تولید سس سالاد، سس پاستا و... تغییر دادیم.
منبع: www.entrepreneur.com
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.