سه راه برای جلوگیری از پرخاشگری و منفعل بودن
هنگامی که وارد باشگاه کوچک ورزشی مجموعه محل زندگیمان شدم، متوجه شدم فضای آزاد کوچکی که تمرینات ورزشی را در آن قسمت انجام میدادم توسط تشک و وسایل مربوط به ورزش یوگا اشغال شدهاند. مری در حال دویدن بر روی تردمیل بود.
سلام مری، این وسایل مربوط به یوگا برای شماست؟
مری پاسخ داد، بله، به زودی از آنها استفاده خواهم کرد.
چهل دقیقه بعد، هنگامی که تمریناتم تمام شد، مری از تردمیل پایین آمد و شروع به استفاده از فضای آزاد کرد.
در طول آن چهل دقیقه، من در محیط ناهموار و نامناسب تمرین کردم و چیزی نگفتم.
این به این معنی نبود که عکسالعملی نشان ندادم، اتفاقا در عین سکوت خشمناک بودم و پیش خودم با خشم حرف میزدم. چطور مری میتوانست انقدر بیملاحظه باشد؟ و چرا من از حق خود دفاع نکردم؟
شاید شما تعجب کردید که چرا من حداقل نگفتم : " مری اگر اشکالی ندارد من وسایلت را جمع کنم و هنگامی که تمرین تردمیلت تمام شد دوباره سر جایشان قرار دهم"، مشکل اینجاست که اگرچه این برخورد خیلی رک و صادقانه است اما در آن لحظات من تمایلی به رک و راست بودن نداشتم. شاید این به خاطر ترس من از ایجاد برخورد بود یا ترس از رفتاری که مری با درخواست من خواهد داشت مانند رفتاری که در اشغال فضای خالی داشت (انجام کار بیملاحظه)، اما به هر صورت من شجاعت خود را جمع نکردم تا از خود دفاع کنم.
فکر کنید که چقدر این اتفاق میافتد که کسی کاری را انجام دهد که شما را ناراحت میکند، افراد بلند فریاد میزنند، شما را ترک میکنند، به ایمیلهایتان پاسخ نمیدهند، کارهای نادرست و سبک انجام میدهند، در جلسه شروع به نوشتن پیامک میکنند اما افراد حاضر در آن موقعیت چیزی نمیگویند. آنها عکسالعمل نشان میدهند ولی آن را آشکار نمیکنند.
من همواره فکر میکردم که پرخاشگر و منفعل بودن حقیقتا راهی برای نفرتانگیز بودن است. اما هنگامی که برای مدت چهل دقیقه در یک فضای نامناسب تمرین کردم، دلیل بسیاری از رفتارهای پرخاشگرایانه منفعلانه را متوجه شدم: احساس ناتوانی ناشی از تردید بین انتخاب عصبانیت یا سکوت.
پرخاشگری منفعلانه، تلاشی برای بازیافتن قدرت و از بین بردن تنش حاصل از فاصله بین عصبانیت و سکوت است. افراد از هم شکایت میکنند. آنها عقبنشینی میکنند، از طعنه استفاده میکنند، در سکوت در مقابل هم مقاومت میکنند و در سکوت از راههای مقابله استفاده میکنند.
سر و کار داشتن با فرد پرخاشگر منفعل یک بحث است، اما اگر شما پرخاشگر منفعل هستید چکار باید کنید؟
من روشهای متفاوتی را برای پاسخدهی به مری در نظر گرفتم. هر چیزی که به ذهنم آمد در یکی از چهار دسته زیر تقسیمبندی میشود.
- کاری انجام ندهید. با نارضایتی زندگی کنید. این روش خوبی میتوانست باشد اگر من از رفتار مری خیلی آزرده نشده بودم. اگر چیزی برای ما خیلی اهمیت نداشته باشد و موجب خشممان نشود، سکوت میتواند مفید باشد. اما اگر هر چقدر که عکسالعملی انجام نمیدهم بیشتر عصبانی میشوم و شبیه فردی میشوم که پرخاشگر منفعل است نباید این کار را انجام دهم.
- بدگویی. میتوانستم درباره کار مری با بقیه افراد صحبت کنم (مثلا، آیا باورتان میشود مری چه کار کرد؟). اگر فردی که با او صحبت میکنم هم حامی صحبت من باشد احساس بهتری خواهم داشت. اما از طرف دیگه انجام این کار موجب ایجاد امواج اختلاف در باشگاه کوچک ما خواهد شد.
- مطالبه کردن فضا. میتوانستم به راحتی وسایل را به گوشهای منتقل کنم و فضای را در اختیار خود بگیرم اما این کار زیانبخش بود و قطعا موجب ایجاد برخورد میشد درحالیکه من سعی میکردم این برخوردها ایجاد نشود.
- رو راست باشید. این قطعا درستترین راه برای پاسخ به افراد و بهترین الگو جهت جلوگیری از پرخاشگر منفعل بودن است. اما از 3 گزینه قبلی سختتر است زیرا نیازمند گفتگو با افراد در مورد اینکه چه چیزی ما را آزار میدهد و همچنین درخواست تغییر رفتار است. انجام درست و با آرامش این کار در حالیکه ما از لحاظ عاطفی ناراحت و در هیجان هستیم سخت است.
اگر روشی برای عکسالعمل رو راست در مورد رفتار نادرست افراد داشته باشیم این کار به کاهش چالش بسیار کمک میکند.
من تصور کردم که به مری میگفتم که این اصلا کار جالبی نیست که شما فضایی را اشغال کردهاید در حالیکه از آن استفاده نمیکنید اما این یک انتقاد بود و احساس کردم ممکن بود منجر به یک عکسالعمل دفاعی شود که باعث تشدید اختلاف ما میشد.
همچنین تصور کردم که از مری درخواستم میکردم تا هنگامی که از فضا استفاده نمیکند من در آنجا تمرین کنم اما دلم نمیخواست که هر وقت هوس کرد در اواسط تمرین مزاحم من شود و فضا را از من بگیرد. من نمیخواستم از زور استفاده کنم، کاری که بسیاری از ما به ضرر خود انجام میدهیم زیرا مودب هستیم.
من فهمیدم اصلا مهم نیست که در شرایطی مانند این چه کاری انجام خواهم داد در هر صورت با مقداری احساس ناراحتی آن مکان را ترک خواهم کرد. این به این خاطر است که هنگامی که ما با فردی سر و کار داریم که خودخواه و بیملاحظه است ما نیز تمایل داریم با همان جدیتی که آنها خواستههایشان را مطرح میکنند ما هم خواستههای خودمان را مطالبه کنیم. ما میخواهیم در عین مودب بودن، سر موضع خود هم باقی بمانیم و این موضوع باعث احساس ناراحتی میشود.
این جا به 3 روش که ممکن است مفید باشد اشاره میکنیم:
1- یک سوال بپرسید. آیا دلیل خاصی دارد که شما این فضا را اشغال کردهاید در حالیکه از تردمیل استفاده میکنید. نکته اصلی این است که کنجکاو باشید (اگر چه سوال پرسیدن خود نوعی پرخاشگری مننفعلانه است). شاید کنجکاوی تنها کاری باشد که شما نیاز دارید تا انجام دهید. اگر پاسخی درست و منطقی بابت رفتار اشتباه یک فرد بشنوید ممکن است عصبانیت شما به سادگی فروکش کند. اگر پاسخ منطقی و درستی برای ارایه نداشته باشند، شاید به راحتی رفتار خود را تغییر دهند. اگر هیچ کدام از این دو اتفاق رخ نداد، آنگاه سراغ گزینه بعدی بروید.
2- دیدگاه خود را مطرح کنید در حالیکه نظر آنها را نیز به رسمیت میشناسید. من درک میکنم که شما این فضا را برای استفاده بعد از دویدن روی تردمیل نگه داشتهاید اما استفاده از فضای نامناسب و کوچک در حالیکه فضای بزرگتری خالی و بدون استفاده مانده آزار دهنده است.
3- درخواست جدی همراه با دلایل منطقی داشته باشید. از آنجا که این باشگاه کوچک برای استفاده همه افراد است، خواهشا اگر در حال استفاده از فضایی نیستید آن را اشغال نکنید. استفاده از این روش (از آنجاییکه .......... خواهشا.................) در ضمن حفظ احترام شما، شخصیت شما را قدرتمند جلوه میدهد. این دقیقا چیزی میان یک درخواست و طلب کردن جدی یک موضوع است. شما در این موارد در حال ایجاد استانداردی هستید که احتمال قانع شدن افراد را افزایش میدهد.
پرهیز کردن از افتادن در دام پرخاشگری منفعلانه نیازمند جلوگیری از ایجاد فاصله میان عصبانیت و سکوت است. چه با استفاده از کنار گذاشتن عصبانیت یا شکستن سکوت.
شکستن سکوت ساده و کار راحتی نیست و ریسک ایجاد اختلاف را افزایش میدهد. اما طلب کردن حق خود بسیار مهم است. نکته پایانی اینکه: ایجاد اختلاف علنی بر ایجاد ناراحتی نامرئی (اختلاف پنهانی) ترجیح دارد.
منبع: HBR.org
3 پاسخ بهسه راه برای جلوگیری از پرخاشگری و منفعل بودن
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.