انواع مدلهای سرمایهگذاری جمعی
در این مقاله که ادامه مقاله مقدمهای بر سرمایهگذاری جمعی یا Crowd Fundingاست انواع مدلهای سرمایهگذاری جمعی را معرفی میکنیم.
در گزارش سال 2014 مرکز سرمایهگذاری جمعی، سرمایهگذاری جمعی به دو نوع اصلی تقسیم شدهاست:
سرمایهگذاری مبتنی بر پاداش: در این مدل، کارآفرینان یک محصول یا خدمتی را پیشفروش میکنند تا بدون داشتن بدهی یا سهیم کردن افراد دیگر در کسبوکارشان، بتوانند کسبوکار خود را راهاندازی کنند.
سرمایهگذاری مبتنی بر سهم: در این مدل کسی که از طرح حمایت میکند، سهام دریافت میکند.
سرمایهگذاری مبتنی بر پاداش
مدل سرمایهگذاری جمعی مبتنی بر پاداش، برای اهداف متنوعی مانند تبلیغ فیلم، توسعه نرمافزارهای رایگان، توسعه اختراع، تحقیقات علمی و پروژههای عمرانی به کار میرود. در یک تحقیق بین دانشگاه یورک کانادا و دانشگاه لیل، دو نوع مدل سرمایهگذاری جمعی مبتنی بر پاداش معرفی شده است:
مدل KIA: در این مدل، تیم کارآفرینی اهداف خود از جمعکردن سرمایه را تعیین میکند و همه پول جمعآوری شده را حفظ میکند، مستقل از اینکه تیم به اهدافش برسد.
مدل AON: در این مدل، تیم کارآفرینی اهداف خود از جمعکردن سرمایه را تعیین میکند و تا زمانی که به اهدافش نرسد، هیچ بخش از مبالغی که دریافت کرده را نمیتواند برای خود نگه دارد.
تحقیقات نشان داده که مدلهای AON شانس بیشتری برای موفقیت و رسیدن به اهداف دارند، و همچنین سرمایه بیشتری جذب میکنند. در مدلهای مبتنی بر پاداش، تأمین مالی به مکان وابسته نیست و میتواند سرمایهگذار و طراح بسیار از هم فاصله داشتهباشند. معمولاً وقتی پروژه به انتهای مراحل خود میرسد، تمایل مردم به تأمین مالی نیز افزایش مییابد. تحقیقات نشان داده که بخش مهمی از سهم مبالغ جمعآوری شده متعلق به دوستان و خانواده صاحبان ایده است. در مدل سرمایهگذاری جمعی مبتنی بر پاداش، سرمایهگذاران نسبت به عایدی پروژه خوشبین هستند و باید انتظارات خود را زمانی که پروژه مطابق انتظارات عمل نکرد، تغییر دهند.
سرمایهگذاری جمعی مبتنی بر سهم
این مدل سرمایهگذاری جمعی مشابه فرآیند سرمایهگذاری افراد در یک کسبوکار و فروش سهام است. نوع دیگری از سرمایهگذاری جمعی به نام مبتنی بر بدهی هم داریم که در آن وامگیرندگان در یک سیستم اطلاعات شرکت خود و طرح خود را قرار میدهند و این سیستم اعتبار فرد و میزان ریسک او را مشخص کرده و بر این اساس نرخ بهره پولهای دریافتی وی را مشخص میکند. سرمایهگذاران اوراق مشارکت این شرکت را خریداری میکنند که وام صاحبان ایده از این محل تأمین میشود. سرمایهگذاران از نرخ بهره اوراق مشارکت سود دریافت میکنند و سیستم نیز درصدی از مبلغ وام و حق خدمتدهی را برمیدارد. مدل خیریه هم وجود دارد که در آن افراد در اقدامات خیرخواهانه به صاحبان ایده کمک میکنند. خیلی از طرحهای این مدل در زمینه بهبود وضع زندگی مردم جامعه و یا محیط فعالیت میکنند
مزایا و معایب سرمایهگذاری جمعی
از مهمترین مزایا و منافع سرمایهگذاری جمعی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
صرفهجویی در هزینهها و زمان: به جای سرمایهگذاری مکرر توسط بانکها و سرمایهگذاران خصوصی، با یک جنبش سرمایهگذاری جمعی، میتوان به سرعت تأمین مالی کرد.
امکان دسترسی به سرمایه: سرمایهگذاری جمعی بسیار سریعتر از روشهای سنتی سرمایه جمع میکند. معمولاً حداکثر 90 روز این فرآیند به طول میانجامد و اقدامات مرتبط با شناخت سرمایهگذاران بالقوه، جذب سرمایهگذاران و مذاکره با آنان را حذف میکند. همچنین نیازی به این نیست که صاحب ایده، سهم از مالکیت شرکت به سرمایهگذاران واگذار نماید. در عوض، محرک های مبتنی بر پاداش، سرمایهگذاران را به سمت سرمایهگذاری حرکت میدهد. هیچ هزینهای برای جذب سرمایه نیز به هیچ نهاد مالی پرداخت نمی شود، به عبارت دیگر واسطه مالی(مثل بانک) حذف میشود.
ساختن پایگاه دادهای از مشتریان: پیدا کردن مشتری در یک کسبوکار جدید امری دشوار به نظر میرسد. با این حال، از طریق سرمایهگذاری جمعی، به صورتی کارا عده زیادی از مردم به عنوان حامی طرح از صاحب طرح پشتیبانی میکنند و همین افراد علاوه بر اینکه مشتریان آینده ما خواهند بود، می توانند منبع مناسبی برای تبلیغ محصول ما باشند که به اضافه شدن مشتریان کمک کنند. همچنین با استفاده از سرمایهگذاری جمعی، تا قبل از ارائه نهایی محصول، امکان برقراری ارتباط با مشتریان و کنترل آن فراهم میشود.
به سازماندهی استراتژی بازاریابی کمک میکند: وقتی از روش سرمایهگذاری جمعی استفاده میشود، صاحب ایده به صورتی مؤثر ایده خود را به دیگران منتقل میکند. وقتی منابع مالی تأمین شود، ذهن صاحب طرح از نحوه سازماندهی استراتژی بازاریابی شفافتر شده است.
امکان کنترل و مدیریت نحوه پاداشدهی: بسته به سلیقه صاحب ایده، میتوان سهم، بهره یا هر نوع پاداشی به حمایتکنندگان طرح ارائه نمود.
از مهمترین معایب سرمایهگذاری جمعی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
عدم کاربری در تجارت های بین کسبوکارها: از آنجا که معمولاً مردم باید از طرح ها حمایت کنند، پس ایدهها و طرحها باید چیزهایی باشند که برای مردم درک شدنی بوده و مردم در آنها منافعی ببینند. کسبوکارهایی که مشتری آنها سایر کسبوکارهاست، نیاز کسبوکارها را تأمین میکنند و نه نیاز مردم. به همین خاطر، مردم از کسبوکارها و ایدههایی که به نهادها و شرکتها میپردازند و برای آنها خلق ارزش میکنند، حمایت نمیکنند.
عدم کاربری در پروژههای پیچیده: اگر ایدهای پیچیده باشد، توسط مردم درک نشده و از این رو حمایت نمیشود. پروژههای فنی و پیچیده معمولاً نمیتوانند از این طریق تأمین مالی کنند. پروژههایی که نیازمند چرخههای توسعه محصول یا زمان طولانی تحقیق و توسعه هستند نیز معمولاً در جذب سرمایه موفق نیستند.
محدودیت در جذب سرمایه: معمولاً تا سقف 100 هزاردلار سرمایه در مدت 3-4 ماه جمعآوری میشود و برای پروژههای بزرگتر باید از روشهای سنتی تأمین مالی نیز کمک گرفت.
استفاده از روش AON: معمولاً اکثر پلتفرمهای سرمایهگذاری جمعی از روش AON برای تأمین مالی استفاده میکنند که برای صاحب ایده دارای ریسک است زیرا وی درصورتی که نتواند طرح خود را 100 درصد به اهداف تعیین شده برساند، منابع مالی به وی فرستاده نمیشود.
عدمانعطاف پروژه: زمانی که تأمین مالی صورت بگیرد، مردم از طرح و ایده فعلی حمایت کردهاند. از این رو، امکان ایجاد تغییرات زیاد در ایده وجود ندارد. وجود تأخیر در زمانبندی ارائه فازهای مختلف، میتواند به تصویر و برند صاحب ایده ضربه بزند.
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.