مراحل تأمین مالی در استارتآپها
مقدمه
یک کسبوکار نوپا، برای موفقیت به چیزی بیشتر از یک ایده فوقالعاده نیاز دارد. فاکتورهایی نظیر زمان، نظم، انگیزه، از خودگذشتگی و مهمتر از همه، بودجه مناسب، از مواردی است که باید به آنها دقیق و صحیح اندیشید. پیمایش صورت گرفته از سوی یک بانک تجاری در انگلیس، بر این واقعیت تأکید دارد که بیش از 60 درصد از استارتآپها، به منظور تثبیت موقعیت خود، به سطوحی حداقلی از تأمین مالی خارجی نیاز دارند.
با توجه به اهمیت جذب سرمایه در استارتآپها و روند رو به رشد این مسئله در اکوسیستمهای استارتآپی فعلی، در این مقاله بر مراحل مختلف تأمین مالی و آنچه هر کارآفرین استارتآپی پیرامون آن باید بداند، بحث خواهیم کرد.
مراحل تأمین مالی در استارتآپها
طی سالهای اخیر، شیوههای جذب سرمایه در کسبوکارهای نوپا، به شدت تغییر یافته است. پیش از این، گزینههای تأمین مالی در دسترس صاحبان کسبوکار، کاملاً محدود بود و تنها چند روش مشخص و سنتی را شامل میشد. این در حالی است که با تغییرات صورت گرفته در عصر دانشبنیان و اثرات ناشی از جهانیسازی و همچنین رواج فناوری و نقش بیبدیل نوآوری در صنایع مختلف، شاهد افزایش این گزینهها در سطوح مختلف هستیم. با این وجود و فارغ از گزینههای متعدد پیش رو، بهعنوان یک مالک استارتآپ، ابتدا باید جایگاه کسبوکار خود و میزان سرمایهای که لازم دارید و میتوانید از منابع خارجی جذب نمایید را ارزیابی کنید.
پیش از هر چیز، بهتر است رئوس کلی سطوح تأمین بودجه استارتآپ را مرور نماییم. این سطوح متفاوت که در مراحل مختلف چرخه عمر استارتآپها ظاهر میشوند، یکی از مواردی است که درک شما از تأمین مالی کسبوکار خود را عمیقتر میسازد.
1- تأمین مالی پیش از کشت ایده (The Pre-seed Funding)
اولین سطح از فرآیند تأمین مالی استارتآپی، پیش از کشت ایده یا سرمایهگذاری بذر اتفاق میافتد. این مرحله به قدری زود رخ میدهد که حتی اغلب بهعنوان یک مرحله مجزای تأمین مالی در نظر گرفته نمیشود. برای سادهتر شدن مفهوم این تأمین مالی، آن را بهعنوان زمانی در نظر بگیرید که یک استارتآپ، تازه میخواهد عملیات خود را آغاز نماید.
با توجه به اینکه در این مرحله عملاً چیزی برای عرضه به سرمایهگذار وجود ندارد (به جز یک ایده منحصربهفرد با پتانسیل تجاریسازی)، این احتمال وجود دارد که سرمایهگذاران حتی در عوض داشتن سهام، حاضر به سرمایهگذاری و تأمین مالی استارتآپ نشوند. این مسئله، به ماهیت استارتآپ و هزینههای اولیهای بستگی دارد که بایستی در حین توسعه مدل کسبوکار در نظر گرفته شود. به عبارت دیگر، این مرحله ممکن است یک بازه زمانی طولانی را در بر بگیرد یا اینکه فوراً و با موفقیت کامل انجام شود.
مرحله تأمین مالی پیش از کشت ایده را عموماً «Bootstrapping» میگویند. به این معنا که شما برای تعیین مقیاس استارتآپ خود، از منابع موجود استفاده میکنید. بنیانگذاران از جیب خود سرمایهگذاری نموده و با توجه به همان سرمایه، تلاش میکنند تا به بهینهترین شکل ممکن رشد نمایند. برای مثال، کارآفرینان ممکن است مجبور شوند که ساعات بیشتری را کار کنند یا شغل دومی داشته باشند که بتوانند درآمد اضافی خود را بر روی استارتآپ جدیدشان سرمایهگذاری نمایند.
مرحله تأمین مالی پیش از کشت ایده، به یک استارتآپ نوظهور این امکان را میدهد که محصولات یا خدمات خود را نهایتاً به شکلی کارآمد، تولید و توزیع نماید. در سطح تحقیق یا توسعه، کارآفرینان تمایل دارند که دوامپذیری ایده خود را ارزیابی نمایند. آنها ممکن است یک الگو و چشمانداز مناسب از آینده محصول خود و تجاریسازی آن داشته باشند و به دنبال یک بودجه اولیه باشند تا به آنها امکان دهد که استارتآپ خود را به یک کسبوکار تماموقت بدل نمایند.
در این سطح، سرمایهگذاران بالقوه شامل سه دسته زیر خواهند بود:
- مالکین و بنیانگذاران
- دوستان و خانواده
- سرمایههای خطرپذیر خرد
یکی از فعالان حوزه سرمایهگذاری استارتآپی میگوید: «در ابتدای کار، از افرادی درخواست کمک کنید که از قبل شما را میشناسند؛ دوستان، همکاران سابق، خانواده و غیره. این بهترین و تقریباً تنها فرصت شما است. در ادامه، اگر در این کار موفق نشدید، از افرادی درخواست کنید که در صنعت هستند و پول زیادی دارند. آنها ممکن است که در این سطح (پیش از کشت ایده) چیزی جالب یافته و به شما کمک نمایند».
ارزیابی استارتآپ در سطح پیش از کشت ایده، یک عامل کلیدی در جلب نظر سرمایهگذاران، بهویژه سرمایههای خطرپذیر خرد میباشد. معمولاً ارزش استارتآپها در این مرحله، چیزی بین 10 هزار تا 100 هزار دلار است.
2- سطح کشت ایده یا سرمایهگذاری بذر (Seed Funding Stage)
این سطح را میتوان اولین مرحله از سطوح رسمی تأمین مالی استارتآپ دانست. دقت نمایید که بنا بر آمار، تقریباً 29 درصد از استارتآپها به این دلیل با شکست مواجه میشوند که در حین خود راهاندازی (تأمین مالی پیش از کشت ایده)، سرمایه خود را تمام میکنند. این آمار، به خوبی اهمیت تأمین مالی مرحله قبلی را نشان میدهد، با اینکه مرحله قبل، جزئی از سطوح رسمی جذب سرمایه در استارتآپها محسوب نمیشود.
«مارک سوستر» (Mark Suster)، کارآفرینی که هماینک به یک سرمایهگذار استارتآپی بدل شده است، میگوید: «بزرگترین اشتباهی که بنیانگذاران کسبوکارهای نوپا مرتکب میشوند، این است که صبر میکنند تا اندوختههای مالیشان بسیار کم شده و سپس اقدام به جمعآوری سرمایه نمایند».
شما میتوانید تأمین مالی مرحله بذر را با کشت یک درخت مقایسه کنید. در وضعیت ایدهآل، بودجه اولیه همان سرمایهگذاری بذر است که امکان شکوفا شدن استارتآپ را فراهم میکند. وقتی شما آب مناسب یا به عبارت بهتر، راهبرد تجاری موفق را در کنار وقت و توجه کافی فراهم نمایید، در نهایت کسبوکارتان به یک درخت تنومند تبدیل میشود.
سرمایهگذاری بذر، به استارتآپ این امکان را میدهد تا هزینههای عرضه محصول اولیه را تأمین نموده، از طریق بازاریابی توجهها را به خود جلب کرده، استخدامهای مهم را آغاز نموده و برای توسعه انطباق محصول با بازار، جستجوی بیشتری انجام دهد. از همین رو است که بسیاری از استارتآپها، بودجه برآورد شده را برابر تمام چیزی در نظر میگیرند که برای راهاندازی استارتآپ خود به آن نیاز دارند.
سرمایهگذاران رایجی که در این مرحله اقدام به سرمایهگذاری و تأمین مالی استارتآپها میکنند، به شرح زیر میباشند:
- دوستان و اقوام
- سرمایهگذاران فرشته
- سرمایهگذاران خطرپذیر خرد
- سرمایهگذاری جمعی
از منظر ارزش استارتآپها، کسبوکارهای واجد شرایط برای تأمین مالی در مرحله بذر، عموماً ارزشی بین 3 تا 6 میلیون دلار دارند. آمارها نشان میدهد که سرمایهگذاری بذر، میتواند یک بودجه 50 هزار دلاری یا بیشتر باشد که در برخی موارد نادر، به چند میلیون دلار نیز افزایش مییابد.
3- تأمین مالی سری «A» (Series A Funding Stage)
این سطح از تأمین مالی را میتوان نخستین ورود سرمایههای خطرپذیر ساختارمند به کسبوکار دانست. در این مرحله، استارتآپ یک محصول تولید شده و یک پایگاه مشتری با جریان درآمدی نسبتاً پایدار دارد. اکنون زمان آن فرا رسیده که سرمایهگذاری سری «A» صورت گرفته و افزایش مقیاس کسبوکار در بازارهای مختلف، آغاز شود.
در دور مالی سری «A»، داشتن یک برنامه عملیاتی برای سود طولانیمدت، بسیار حائز اهمیت است. بسیاری از اوقات، استارتآپها به ایده فوقالعادهای دست پیدا میکنند که میتواند مقادیر قابلتوجهی از کاربران و مشتریان مشتاق را به وجود آورد. با این حال، صاحبان کسبوکار نمیدانند که در طولانیمدت، چگونه این اشتیاق را به پول تبدیل کنند. این مرحلهای است که شما باید یاد بگیرید، تأمین مالی و جذب سرمایهگذار چگونه انجام میشود. برای این کار، بایستی ارتباطات اولیه با سرمایهگذاران فرشته و سرمایهگذاران مخاطرهپذیر (VC) را ایجاد کنید. به این منظور، میتوانید از قانون «30-10-2» استفاده نمایید. مطابق این قانون، شما باید 30 سرمایهگذار را پیدا کنید که تمایل به سرمایهگذاری بر روی کسبوکار شما دارند. از بین این 30 سرمایهگذار،10 سرمایهگذار ممکن است به پیشنهاد شما علاقه نشان دهند و نهایتاً، 2 مورد از آنها واقعاً سرمایه لازم را در اختیار شما میگذارند.
«مارک سوستر» در این خصوص میگوید: «خیلی زود به سراغ سرمایهگذاران بالقوه خود بروید. به آنها بگویید که در حال حاضر تصمیمی برای جذب سرمایه ندارید و میخواهید این کار را در شش ماه آینده یا بیشتر انجام دهید. ایده و کسبوکارتان را کامل معرفی کنید و تنها از آنها بخواهید که بررسیهای اولیه را انجام دهند».
اگر از زاویه سرمایهگذاران به این دور از سرمایهگذاری نگاه کنیم، میتوان چنین گفت که تأمین مالی سری «A»، اغلب از سوی سرمایهگذاران فرشته و سرمایهگذاران خطرپذیر سنتی صورت میگیرد. آنها تنها به دنبال ایدههای فوقالعاده نیستند و در عوض، به دنبال استارتآپهایی با یک راهبرد تجاری مستحکم هستند که بتوانند ایده فوقالعاده خود را به یک سازمان پولساز موفق تبدیل نمایند؛ امری که برای سرمایهگذاران، بازگشت سرمایه را به همراه خواهد داشت.
لازم به تأکید است که یک سرمایهگذار مجزا، میتواند پشتیبان مالی و عملیاتی شما باشد و زمانیکه استارتآپ اولین سرمایهگذار خود را تضمین نمود، جذب سرمایهگذاران دیگر آسانتر خواهد بود. از سوی دیگر، اگرچه سرمایهگذاران فرشته ترجیح میدهند در این مرحله وارد شوند، اما باز هم تمایل دارند که تأثیرگذاری بسیار کمتری نسبت به شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر داشته باشند.
سرمایهگذاران بالقوه برای تأمین مالی سری «A» عبارتند از:
- شتابدهندهها
- سرمایهگذاران فرشته سطح عالی (Super Angel Investors)
- سرمایهگذاران خطرپذیر
از منظر ارزشگذاری شرکت و میزان سرمایه جذب شده نیز، میتوان گفت استارتآپهایی که طرح کسبوکار مناسبی داشته باشند، بین 10 تا 30 میلیون دلار ارزش خواهند داشت و میتوانند امیدوار به جذب تقریباً 15 میلیون دلاری در این دور از سرمایهگذاری باشند.
4- تأمین مالی سری «B» (Series B Funding Stage)
استارتآپها با پشت سر گذاشتن سطوح قبلی، یک پایگاه کاربری قابلتوجه و همچنین یک جریان ثابت سودآوری ایجاد مینمایند. آنها خود را در مقابل سرمایهگذاران اولیه ثابت نموده و نشان دادهاند که میتوانند در سطوح بالاتر نیز به موفقیت برسند.
سرمایهگذاران در این سطح میتوانند به استارتآپها کمک نمایند تا با تأمین بودجه برای فعالیتهای دسترسی به بازار، سهم بازار خود را افزایش داده و با تشکیل تیمهای عملیاتی مانند بازاریابی، توسعه کسبوکار و موفقیت در جذب مشتری، افق کاری خود را گسترش دهند. این امر در بازارها و صنایع رقابتی به شدت اهمیت دارد.
از لحاظ فرآیندها و فعالیتهای اصلی، این سطح از سرمایهگذاری با سرمایهگذاری دور «A» شباهتهای فراوانی دارد، با این تفاوت که سرمایهگذاران کلیدی شما، فرایند تأمین مالی را رهبری نموده و به شما کمک میکنند تا سرمایهگذاران جدیدی جذب نمایید. به عبارت دیگر، تفاوت اصلی دورهای سرمایهگذاری «A» و «B»، افزودن موج جدیدی از سرمایهگذاران خطرپذیر است که تخصص اصلی آنها، سرمایهگذاری در استارتآپهای تثبیت شده و کمک به بهبود عملکرد و سودآوری آنها است.
سرمایهگذاران بالقوه برای سرمایهگذاری دور «B»، شامل موارد زیر میباشند:
- سرمایهگذاران خطرپذیر
- سرمایهگذاران خطرپذیر سطح نهایی (Late stage VCs)
از منظر ارزشگذاری شرکت و میزان سرمایه جذب شده در سری «B»، استارتآپهایی که مدل سودآوری مناسبی دارند، بین 30 تا 60 میلیون دلار ارزش داشته و میتوانند تا 30 میلیون دلار، جذب سرمایه داشته باشند.
5- تأمین مالی سری «C» (Series C Funding Stage)
استارتآپهای موفق، به دنبال جذب سرمایههای بیشتری بوده تا محصولات جدیدی تولید نموده و به بازارهای جدید دست یابند. آنها حتی در فکر این هستند که استارتآپهای دیگر را تحت تملک خود در آورند.
در سطح تأمین مالی سری «C»، سرمایهگذاران با کمال میل سرمایه لازم برای استارتآپهای موفق را تأمین میکنند. آنها امید خواهند داشت که سودی به مراتب بیشتر از سرمایهگذاری صورت گرفته به دست میآورند. اگر بخواهیم هدف از سرمایهگذاری سری «C» را خلاصه بگوییم، میتوان چنین گفت که این سطح از تأمین مالی، بر افزایش مقیاس یک استارتآپ در سریعترین زمان ممکن تمرکز دارد.
برای افزایش مقیاس کسبوکارتان، شما میتوانید استارتآپهای دیگر را تملک کنید. تا بدینجا، عملیات و فرایندهای شما ریسک کمتری پیدا کرده و سرمایهگذران بیشتری مایل به سرمایهگذاری بر روی ایده شما هستند. با کمک گرفتن از این سرمایهگذاران مشتاق، میتوانید آنچه برای کسبوکارتان ضروری است را تملک نموده و با توسعه بازارها، سودآوری را به بیشترین حد ممکن برسانید.
به خاطر داشته باشید، استارتآپهایی که در سرمایهگذاری سری «C» وارد میشوند، به خوبی تثبیت شده و یک پایگاه مشتری قوی دارند. آنها جریانهای سودآوری پایدار در کنار شواهدی از رشد منظم و فزاینده را نشان داده و میخواهند عملیات خود را در یک مقیاس جهانی گسترش دهند. در صورتیکه هیچکدام از موارد فوق را محقق نکردهاید، شما برای تأمین مالی سری «C» آماده نیستید.
سرمایهگذاران بالقوه برای سرمایهگذاری سری «C» عبارتند از:
- سرمایهگذاران خطرپذیر سطح نهایی
- شرکتهای دارای سهام خصوصی
- صندوق پوشش ریسک با مسئولیت محدود (Hedge Funds)
- بانکها
در این مرحله، استارتآپهایی که رشد تجاری خوبی دارند، معمولاً بین 100 تا 120 میلیون دلار ارزش داشته و میتوانند از طریق سرمایهگذاریهای سری «C»، سرمایهای تا 50 میلیون دلار به دست آورند.
6- تأمین مالی سری «D» و فراتر از آن (Series D Funding Stage and Beyond)
استارتآپهای زیادی نیازی به رفتن به این سطح از سرمایهگذاری را ندارند. سرمایهگذاری سری «D»، به کارآفرینان این امکان را میدهد تا سرمایههایی را برای یک وضعیت خاص جمعآوری نمایند. بهطور مثال، یک ادغام بین شرکتی و یا تلاش مجدد برای اهداف رشد که به دلایل مختلف تا کنون محقق نشده است.
یک استارتآپ حاضر در سرمایهگذاری سری «D»، هنوز عمومی نشده است (عرضه سهام اولیه یا «IPO») و به فکر ادغام با یک رقیب با شرایط مساعد میباشد. تأمین مالی در این مرحله، ماندگارترین راهحلها را عرضه نموده و این امکان را برای کسبوکارهای نوپا فراهم میکند تا شرایط تملک یک استارتآپ دیگر و ادغام با یکدیگر را مورد مذاکره قرار دهند.
همانطور که اشاره شد، در صورتیکه یک استارتآپ نتواند به اهداف رشد خود با استفاده از بودجههای سری «C» دست یابد، نیاز یافته تا از طریق سرمایهگذاریهای سری «D»، بودجه بیشتری تأمین نموده و جریان توسعه را ادامه دهد.
سرمایهگذاران بالقوه برای سری «D»، شامل موارد زیر میباشند:
- سرمایهگذاران خطرپذیر سطح نهایی
- شرکتهای دارای سهام خصوصی
- صندوقهای پوشش ریسک
- بانکها
استارتآپها در این سطح از سرمایهگذاری، حدود 150 تا 300 میلیون دلار ارزش داشته و میتوانند تقریباً 100 میلیون دلار از طریق سرمایهگذاریهای سری «D» جذب نمایند.
7- عرضه اولیه سهام (Initial Public Offering -IPO)
عرضه اولیه سهام، آخرین مرحله از تأمین مالی استارتآپها است که به آنها امکان میدهد تا از طریق فروش سهام، قسمتی یا کل مالکیت خود را به علاقهمندان واگذار نمایند.
هنگامیکه یک استارتآپ تصمیم به عرضه عمومی سهام خود میگیرد، مجموعه مشخصی از رویدادها میبایست انجام گیرد. این رویدادها شامل موارد زیر است:
- شکلگیری یک تیم عرضه عمومی خارجی، متشکل از وکلا، حسابداران مجرب و متخصصین اوراق بهادار؛
- گردآوری اطلاعات استارتآپ، شامل عملکرد مالی و همچنین عملیات آتی مورد انتظار؛
- حسابرسی اظهارنامههای مالی استارتآپ؛
- تعیین تاریخ برای عرضه اولیه سهام.
جذب سرمایه، تنها مزیت این مرحله از تأمین مالی محسوب نمیشود. یک سازمان عمومی، از طریق دسترسی به بازارهای عمومی و عرضههای ثانویه، قادر به جذب بیشتر سرمایه میباشد. علاوه بر این، بسیاری از سازمانهای عمومی، از طریق سهام به مدیرانشان پاداش میدهند. سهامهای یک سازمان عمومی، برای کارمندان بسیار جذابتر است، زیرا میتوان آنها را به آسانی مبادله نموده و به پول تبدیل کرد. همچنین عرضه عمومی به یک سازمان، این امکان را میدهد تا استعدادهای بهتری را جذب نموده و در کنار آن، ادغامها و تملک سایر استارتآپها برای یک سازمان عمومی سادهتر خواهد بود.
در مجموع، باید چنین نتیجه گرفت که یک کارآفرین استارتآپی، در مراحل مختلف چرخه عمر کسبوکار خود، با نیازهای متفاوت و در عین حال سرمایهگذاران متمایزی سر و کار دارد. شما بهعنوان یک بنیانگذار استارتآپی، باید بدانید که آیا واجد شرایط سطح بعدی تأمین مالی هستید یا خیر و اینکه هر یک از سطوح یاد شده، چه الزامات و محدودیتهایی برای شما ایجاد میکند. دقت به ارزش کسبوکار، میتواند فاکتوری کلیدی برای تعیین جایگاه و سطح تأمین مالی آن باشد.
از سوی دیگر، بسیاری از مالکان استارتآپی، به محض اینکه استارتآپها به عرضه عمومی میرسند، بازنشسته میشوند. بسیاری از آنها نیز ترجیح میدهند که در قالب یک فرشته کسبوکار، به ماجراجوییهای فناورانه خود ادامه داده و پولی که به سختی به دست آوردهاند را بر روی استارتآپهای دیگر سرمایهگذاری نمایند.
مرجع: «Cloud Ways»
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.