آنچه استارتآپها باید در خصوص مالکیت فکری بدانند
مقدمه
یکی از مواردی که اغلب کارآفرینان به آن اذعان دارند، فعالیتهای بسیار زیاد در ابتدای فرایند راهاندازی کسبوکار و در مراحل نخستین توسعه است. این دوره، زمانهای شلوغی برای کسبوکار محسوب شده و بنیانگذاران میبایست همزمان بر چندین اولویت، شامل ایجاد تیم کاری اولیه، نظم دادن به ساختار شرکت، جذب سرمایه، تولید محصول و خدمات، توسعه مشارکتها و همکاریهای فناورانه، شناسایی کانالهای فروش و طرحهای اصلی بازاریابی، تمرکز نمایند. این وظایف، در عین تفاوتهای ماهیتی فراوان، عموماً پرهزینه و زمانبر بوده و تمامی فکر و ذهن کارآفرینان استارتآپی را، به خود مشغول میسازد.
در این میان، یک چالش مهم برای کسبوکارهای نوپا، موضوع مالکیت فکری است. از یکسو، مجموعهای از کارهای اولویتدار و غیر همجنس وجود داشته که میبایست در اسرع وقت انجام گیرند و از سوی دیگر نیز، محافظت از ایدههای نوآورانه کسبوکار که میتوانند بهعنوان شایستگیهای محوری، مزیت رقابتی پایدار را موجب شوند، مطرح میباشند. بسیاری از استارتآپها با این توجیه که ثبت و محافظت از داراییهای فکری، پرهزینه بوده و یا اینکه وقت ورود به آن نرسیده است، از این وظیفه حیاتی غفلت میورزند. غفلتی که شاید به قیمت شکست کسبوکار و یا از دست دادن میلیونها دلار، تنها به دلیل عدم محافظت مناسب از یک فناوری نوظهور و باارزش، تمام شود. امروزه، بیشتر از هر زمان دیگری، داشتن درکی عمیق از مالکیت فکری و توسعه یک راهبرد مالکیت فکری همطراز با کسبوکار، برای ایجاد یک کسبوکار پایدار، قدرتمند و موفق، ضروری است.
بنا بر اهمیت موضوع مالکیت فکری برای استارتآپها و کسبوکارهای کوچک، در این مقاله به توصیف مهمترین انواع حقوق مالکیت فکری پرداخته و توصیههایی برای شرکتهای استارتآپی، پیرامون نحوه محافظت از داراییهای فکری خود و مقابله با ریسکهای ناشی از نقض آنها از سوی رقبا، خواهیم داشت.
انواع مالکیت فکری
انواع مختلفی از حقوق مالکیت فکری، اعم از پتنت، نشانهای تجاری، کپیرایت، اسرار تجاری، نشانهای جغرافیایی و ... وجود داشته که هر یک از آنها، با توجه به ویژگیها و نوع محافظتی که پدید میآورند، برای نوع خاصی از داراییهای فکری مناسبند. برای مثال، حفاظت از یک اختراع یا دستاورد فنی جدید، کاملاً با محافظت از حقوق ناشی از خلق یک اثر هنری، متفاوت است.
سه نوع اصلی مالکیت فکری که یک استارتآپ با آنها سر و کار خواهد داشت، عبارتاند از:
- پتنت «Patent»
- نشانهای تجاری «Trade Secret»
- کپیرایت «Copyright»
پتنت چیست؟
هر استارتآپ با سرمایهگذاری در فعالیتهای تحقیق و توسعه و ایجاد یک دستاورد فناورانه، مزیتی رقابتی برای ورود به بازار و فعالیت در آن دارد. با این حال، این دستاوردها میبایست در قالب یک سبد پتنت قدرتمند و منسجم، مورد حفاظت قرار گیرند. ثبت اختراع، نیازمند آگاهی مناسب از روند فناوری در صنعت و در نتیجه، یک ارزیابی واقعبینانه از جایگاه داراییهای فکری استارتآپ در مقایسه با دیگر بازیگران فعال است. آگاهی در مورد نقش پتنتها، از دو منظر مهم و حیاتی است:
- برای محافظت از کسبوکار و اختراعات در برابر رقبا؛
- برای جلوگیری از قرار گرفتن در معرض خطر نقض پتنت از سوی رقبا.
به عبارت دیگر، ثبت اختراع تنها برای محافظت در مقابل سوءاستفادههای رقبا صورت نگرفته و برخی اوقات، داشتن آگاهیهای کامل در مورد این ابزار کارآمد مالکیت فکری، میتواند کسبوکار را از ورود به فعالیتهای ناقض پتنتهای متعلق به دیگران و در نتیجه پرداخت خسارات قابلتوجه، باز دارد. از همین رو، استارتآپها باید انواع مختلف پتنت و نحوه انطباق آنها با کسبوکار خود را بدانند.
پتنتهای کاربردی یا «Utility Patents» را میتوان برای فرآیندها، دستگاهها، کالاهای تولیدی یا ساختار موادی که جدید، مفید و غیر بدیهی هستند، به ثبت رسانیده و گواهی آن را اخذ نمود. موضوع اصلی این پتنتهای کاربردی، اختراعات فنی ملموس است. برای مثال، «US» پتنت بوئینگ به شماره «6227447»، روشهای کنترل از راه دور یک وسیله نقلیه را توصیف میکند. پتنتها همچنین میتوانند معطوف بر ویژگیها و کاربردهای جدید محصولات باشند. برای مثال، «US» پتنت فیسبوک به شماره «8171128» و با عنوان «مخابره یک محتوای رسانهای بر اساس تعاملات یک عضو در محیط شبکه اجتماعی»، از ویژگی خوراک و محتوای خبری یا اصطلاحاً «News Feed» فیسبوک محافظت میکند.
دومین دسته از پتنتها، پتنتهای طراحی یا «Design Patents» هستند که بیشتر برای محافظت از طراحیهای نوآورانه بکار گرفته میشوند. از مثالهای شاخص برای پتنتهای طراحی، میتوان به پتنت «D604305» اپل اشاره نمود که طراحی رابط کاربری گوشی آیفون اپل را پوشش میدهد. بدیهی است، عدم توجه اپل به ثبت این پتنت، میتوانست کپیبرداری رقبا از این طراحی موفق را در پی داشته باشد که اقدام به موقع این شرکت، جلوی این مسئله را گرفت.
در نهایت، سومین دسته از پتنتها که «Plant Patents» نامیده میشوند، برای حفاظت از فناوریهای مرتبط با محصولات گیاهی (مانند بذر فرآوری شده گیاهان از طریق اصلاح ژنتیکی) کاربرد دارند. لازم به ذکر است که گونههای دیگری از پتنت، مانند اختراعات کوچک یا «Utility Model» نیز وجود داشته که در برخی از سیستمهای پتنت ملی یا منطقهای، برای محافظت از بهبودهای فناورانه جزئی در محصولات موجود، بکار گرفته میشود. یوتیلیتی مدلها، دارای الزامات و شرایط کمتر سختگیرانهای در مقایسه با انواع اصلی پتنت هستند.
نقش پتنتها در کسبوکارهای استارتآپی
اگرچه ثبت اختراع فرآیندی پرهزینه بوده و در عین حال، زمانبرترین نوع مالکیت فکری به حساب میآید، اما به جرأت، بهترین قلمرو حفاظتی را نیز ارائه میکنند. یک پتنت برای مالک خود، حق انحصاری برای تولید، بهرهبرداری و فروش یک اختراع را ارائه میکند. این مسئله به این معناست که یک پتنت مانع از این میشود که شرکت رقیب، اختراع پتنت شده استارتآپ را تولید نموده و یا به فروش برساند.
در کنار کارکرد حفاظت از اختراعات که اصلیترین مزیت ثبت اختراع به حساب میآید، پتنتها میتوانند طیف متنوعی از مزایای جانبی نیز برای کسبوکارهای نوپا به همراه داشته باشند. برای مثال، یک سبد پتنت قوی یا یک پتنت کلیدی میتواند به جذب سرمایهگذار کمک کند و در عین حال، مانع ورود رقبا به آن حوزه فناورانه گردد. برچسب پتنت گرنت شده یا پتنت در دست ارزیابی بر روی محصولات استارتآپ، رقبای بالقوه را کنار میزند، یا آنها را مجبور میکند تا طرحها و فناوریهای متفاوتی را بهکار گیرند. علاوه بر این، ثبت درخواست برای یک پتنت باعث میشود، استارتآپ در کنار محصولات و خدمات خود، ابزار دیگری برای تبلیغ خود و محصولاتش در اختیار داشته باشد.
یک مزیت مهم دیگر پتنت برای استارتآپها، امکان واگذاری مجوز بهرهبرداری از پتنت به شرکتهای دیگر و در نتیجه، یک جریان درآمدی قابلتوجه است. در کنار این موضوع، بسیاری از شرکتهای بزرگ برای آنکه با خطر نقض پتنت مواجه نشوند، اقدام به خرید پتنت متعلق به شرکتهای کوچکتر و یا حتی خرید کلی شرکت دارای سبد پتنت قوی میکنند که این خود نشاندهنده پتانسیلهای بالقوه ثبت اختراع برای شرکتهای استارتآپی است.
برای اخذ گواهی ثبت اختراع، میبایست درخواست خود را به دفتر ملی ثبت اختراع (مانند دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا «USPTO») و یا یکی از سیستمهای بینالمللی مانند دفتر ثبت اختراعات اروپا «EPO» و یا سیستم «PCT» (پیمان همکاری ثبت اختراع تحت نظارت سازمان جهانی مالکیت فکری) ارسال نمود. این درخواست، شامل توصیف اختراع همراه با رسم اشکال و نقشههای مناسب، فهرستی از عناصر کلیدی اختراع که ادعاهای پتنت نامیده میشود و ... میباشد. ادعاهای پتنت، مهمترین بخش اسناد پتنت را تشکیل میدهند؛ چرا که در صورت نقض پتنت از سوی دیگران، آنچه میتواند مبنای بررسی نقض پتنت و پرداخت خسارت قرار گیرد، ادعاهای پتنت است.
با ثبت و ارسال درخواست از سوی متقاضی، ارزیابی اختراع بر مبنای مجموعهای از الزامات و شرایط آغاز میگردد. اختراع باید کاملاً جدید بوده، از منظر یک فرد ماهر در حوزه مرتبط با اختراع، بدیهی نبوده و همچنین متقاضی بتواند یک کاربرد صنعتی ملموس برای آن بیان کند. ارزیاب بر مبنای این الزامات که اصطلاحاً الزامات پتنت شدن یا «Patentability» نامیده میشوند، ادعاهای مندرج در اسناد ثبت اختراع را رد یا تأیید نموده و البته متقاضی ثبت اختراع هم، این امکان را دارد که به تصمیمات ارزیاب واکنش نشان دهد. این رفت و برگشت بین متقاضی و دفتر ثبت اختراع، ممکن است چندین سال به طول بیانجامد. با توجه به ماهیت حقوقی و تخصصی فرآیند ثبت اختراع، توصیه میشود از یک وکیل مجرب که فرآیند، نیازمندیهای حقوقی و هنر تنظیم اسناد ثبت اختراع (بهویژه ادعاهای پتنت) را دارد، استفاده شود.
با تأیید درخواست از سوی دفتر ثبت اختراع مربوطه، حقوق انحصاری پتنت به متقاضی اعطا شده و در مقابل، تمامی اطلاعات فنی مرتبط با اختراع، برای عموم افشا میگردد. این افشاسازی، به نحوی باید صورت گیرد که هر فرد ماهر در حوزه مرتبط با اختراع، بتواند با اطلاعات فوق، اختراع را بازآفرینی نماید. گفتنی است، پس از تأیید درخواست و اعطای گواهی ثبت اختراع، مالک پتنت میبایست نسبت به پرداخت هزینههای نگهداری از پتنت خود اقدام نماید. پرداخت این هزینهها، در طی مدت اعتبار پتنت (عموماً 20 سال در پتنتهای کاربردی) الزامی بوده و اهمال در این کار، میتواند به رد اعتبار پتنت بیانجامد.
یک نکته بسیار مهم در ثبت پتنت و اخذ گواهی ثبت اختراع، دقت به قانون «First to File» است که جایگزین قانون قبلی «First to Invent» شده است. به عبارت دیگر، هر کسی که اختراع خود را زودتر به ثبت برساند، واجد شرایط دریافت حقوق انحصاری پتنت خواهد بود. این در حالی است که پیش از این، فردی که اختراع را زودتر پدید آورده بود، میتوانست از این حقوق بهرهمند شود. قانون جدید، ارسال فوری درخواست و در نتیجه، آشکارسازی و افشای فوری اختراعات را، ترغیب میکند.
جنبه مهم دومی که استارتآپها میبایست در نظر بگیرند، جلوگیری از نقض پتنتهایی است که در اختیار دیگران قرار دارد. در واقع، استارتآپها باید یک جستجوی پتنت جامع و کامل انجام داده تا تائید کنند که کسبوکار آنها، ناقض پتنتهای رقبا نیست. هزینه انجام این جستجو و تحلیل آنها، نسبتاً کم است و در مقایسه با هزینههای ناشی از نقض پتنت (ورود به یک مناقشه حقوقی طولانی و پرهزینه به همراه احتمال شکست در آنکه پرداخت غرامتهای هنگفت را در پی دارد)، میتواند ناچیز به حساب آید. داستان ولینگو «Vlingo» این نکته را به خوبی نشان میدهد:
«ولینگو چندین سال در پی توسعه فناوری تشخیص صدا بود که منجر به استقبال شرکتهای مشهوری مانند گوگل و اپل برای مشارکتهای فناورانه با این استارتآپ شد. با این حال، شرکت دیگری به نام نوانس «Nuance» که در حوزه فناوری تشخیص صدا دارنده پتنتی بود، ولینگو را برای نقض پتنت تحت پیگرد قانونی قرار داد. اگرچه ولینگو در این دعوی حقوقی پیروز شد، اما مشارکتهای بالقوه با اپل و گوگل از دست رفت و هزینه دفاع در دادگاه، باعث شد تا در نهایت ولینگو، کسبوکار خود را به نوانس بفروشد. یک جستجوی پتنت فوری، میتوانست پتنت شرکت نوانس را نشان دهد و باعث شود تا ولینگو، اقدامات راهبردی برای مواجهه با این موقعیت دشوار را در نظر بگیرد.»
نشانهای تجاری
نشانهای تجاری، ما را به دنیای برند و تبلیغات میبرند. آنها میتوانند با تداعی یک علامت یا نشانه که مصرفکننده آن را میشناسد و به آن اعتماد دارد، باعث جلب اعتماد مصرفکننده شوند. یک نشان تجاری، میتواند واژه، حروف، اعداد، نماد، لوگو، شعار یا حتی بستهبندی و طراحی محصولی باشد که منبع کالا یا خدمات را به مشتریان نشان میدهد. لوگوی کوکاکولا یکی از نشانهای تجاری بسیار معروف است.
اگرچه ثبت در دفاتر مالکیت فکری برای به دست آوردن حقوق نشان تجاری ضروری نیست، ثبت در آنجا مزایای مهم مشخصی را برای دارنده نشان تجاری به همراه دارد. یک نشان ثبت نشده، تنها در حالتی امکان جلوگیری از سوءاستفاده دیگران را پدید میآورد که در بازار شهرت یافته و کاملاً نمایانگر محصولات و خدمات کسبوکار باشد. بدیهی است، این کار نیاز به سرمایهگذاری فراوان و مدتزمانی طولانی داشته و در این مدت، ریسک سوءاستفاده از نشان و یا حتی ثبت آن از سوی رقبا وجود دارد.
ثبت یک نشان تجاری، نسبتاً سریع و کمهزینه است و میتواند خیال استارتآپ را از تحت پوشش بودن تلاشهای تبلیغاتی و برند خود، راحت نماید. گفتنی است، با رشد کسبوکار، بسیار مهم است که بر نقض نشان تجاری شرکت، نظارت بیشتری صورت گیرد. این تلاشها، کمک میکند تا شرکت مطمئن شود که مشتریان خود را به دلیل اشتباه گرفتن آنها با محصولاتی با نشان تجاری نقض شده آنها، از دست ندهند.
کپیرایت
کپیرایت نوعی مالکیت فکری است که از آثار ادبی و هنری حمایت میکند. کتاب، موسیقی، هنر، عکس، معماری و حتی نرمافزارهای رایانهای را میتوان به وسیله کپیرایت محافظت نمود. یکی از الزامات اصلی برای واجد شرایط شدن حقوق کپیرایت، این است که کار ادبی یا هنری، میبایست یک کار تألیفی اصیل باشد.
همانند نشانهای تجاری، ثبت کپیرایت اختیاری است. به محض اینکه یک اثر ادبی یا هنری خلق شد، مثلاً کتابی نوشته و عرضه شد، یا یک اثر نقاشی پدید آمد، قابلیت حفاظت از طریق حقوق کپیرایت را دارد. گفتنی است در بسیاری از کشورها، حقوق انحصاری مختلفی، شامل حق تکثیر آثار، تهیه کارهای اقتباسی و حتی توزیع آثار هنری، در نظر گرفته شده است که آنها را تحت عنوان حقوق مرتبط یا «Related Right» مینامند.
مرجع: «National law review»
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.