انواع کارآفرین و اثرگذاری آنها بر رشد و توسعه اقتصادی جوامع
مقدمه
نقش کارآفرینان در رشد و توسعه اقتصادی، در کشورهای مختلف و شرایط اقتصادی آنها متفاوت بوده و به منابع مادی، شرایط و زیرساختهای صنعتی و مهمتر از همه، مسئولیتپذیری نظام سیاسی در قبال رشد کارآفرینان بستگی دارد. آزادسازی و خطمشی اقتصادی جدید، فضاهایی را برای کارآفرین ایجاد میکند تا شانس خود را آزموده و نقشی کلیدی در رشد و توسعه کشور ایفاء نماید. در این نوشتار، سعی خواهد شد تا انواع کارآفرین را از مناظر و جنبههای گوناگون مورد بررسی قرار داده و مروری اجمالی بر نقش آنها در رشد و توسعه اقتصادی جوامع مختلف داشته باشیم.
انواع کارآفرین
کارآفرین یکی از اجزای مهم توسعه اقتصادی است که به نوعی، نیروی محرکه رشد جوامع به حساب میآید. کارآفرینها در هر سیستم اقتصادی و در هر نوع فعالیت اقتصادی یافت میشوند. صنعتگران، تاجران، واردکنندگان، مهندسین، صادرکنندگان، بانکدارها، صاحبان صنایع، کشاورزان، کارگران، جوامع قبیله محور، متخصصین، سیاستمداران و حتی کارمندان دولت، میتوانند به یک کارآفرین بدل شوند. بدیهی است، ماهیت هر یک از این کارآفرینان، مطابق با کارکرد آنها متفاوت خواهد بود.
بررسی فرایند کارآفرینی و رفتار کارآفرینان مختلف، نشان میدهد که انواع مختلفی از کارآفرین وجود دارد. تقسیمبندی کارآفرینها در یک طبقهبندی مشخص و واضح، کار دشواری است. اما میتوان این دستهبندی را بر مبنای جنبههای مختلف انجام داد. برای مثال، «کلارنس دنهوف»، کارآفرینها را بر اساس سطح توسعه اقتصادی طبقهبندی نموده است. برخی از محققان نیز، این کار را بر اساس کارکرد و ویژگیهای کارآفرینان انجام میدهند. گفتنی است، در سطوح اولیه توسعه اقتصادی، کارآفرینان تحرک کمتری دارند، اما با توسعه بیشتر، آنها نوآورتر و باانگیزهتر میشوند.
برخی از مهمترین طبقهبندیها به شرح زیر است:
الف) بر اساس توسعه اقتصادی:
1. کارآفرین نوآور «Innovating Entrepreneurs»
این نوع از کارآفرینی، با گردآوری قابلتوجه اطلاعات و تحلیل نتایج ناشی از ترکیب جدید عوامل تولید مشخص میشود. کارآفرینهایی که در این گروه قرار میگیرند، عموماً در آزمایش کردن، جسارت به خرج داده و در عملی کردن فرصتهای جذاب، هوشمندانه عمل مینمایند. آنها کارآفرینانی هستند که ایدههای نوآورانهای برای شروع یک کسبوکار جدید دارند. یک کارآفرین نوآور، فرصت را به منزله معرفی یک روش یا یک محصول یا یک بازار جدید در نظر میگیرد. او برای راهاندازی کسبوکار خود، جذب سرمایه نموده، عوامل مختلف را گردآوری کرده، مدیران حرفهای انتخاب نموده و سازمان را به پیش میراند. تعریفی که شومپیتر از کارآفرینان فردی ارائه میدهد، دقیقاً به این نوع از کارآفرینان اشاره دارد؛ کارآفرینان نوآوری که خالق چیزهای جدید بوده و با تغییر در نظم موجود در بازار، به منافع بزرگ میرسند. گفتنی است که کارآفرینهای نوآور، عموماً در کشورهای توسعهیافته اثرگذاری داشته و در کشورهای در حال توسعه، در اقلیت هستند.
2. کارآفرین تطبیقی یا تقلیدی «Adoptive or Imitative Entrepreneur»
گروه دومی از کارآفرینها وجود دارند که عموماً به آنها کارآفرینهای تقلیدی گفته میشود. کارآفرینهای تقلیدی، نوآوریهای مناسبی که توسط کارآفرینهای نوآور ایجاد شده است را کپی نموده و یا بهکار میگیرند. آنها خود باعث نوآوری و تغییرات اساسی در ساختار بازار نمیشوند و صرفاً از فناوری و نوآوری توسعهیافته توسط دیگران، تقلید میکنند. این دسته از کارآفرینان، خصوصاً در کشورهای در حال توسعه اهمیت دارند و میتوانند نقشی کلیدی در رشد و توسعه اقتصادی این کشورها ایفاء نمایند. از آنجا که در کشورهای در حال توسعه، مردم ترجیح میدهند تا از فناوری، دانش و مهارتی که در کشورهای توسعهیافتهتر وجود دارد، تقلید نمایند لذا کارآفرینان تقلیدی مناسبتر میباشند. البته در کشورهای بسیار عقبافتاده، کارآفرینهای تقلیدی به ندرت وجود دارند. گفتنی است که گاهی اوقات، نیاز به تطبیق یا بهکارگیری فناوریهای جدید در شرایط خاص آنها وجود دارد. کارآفرینهای تقلیدی، به انتقال سیستم با منابع موجود و محدود، کمک مینمایند. بدیهی است که این کارآفرینان، نسبت به کارآفرینهای نوآور با ریسک و عدم قطعیت کمتری مواجه بوده و از نظر ویژگیهای شخصیتی نیز، در حالی که کارآفرینهای نوآور خلاق هستند، تطابقپذیری کارآفرینان تقلیدی بیشتر به چشم میآید.
3. کارآفرین فابیانی «Fabian Entrepreneur»
نوع سوم از کارآفرینان، کارآفرین فابیانی (نوعی مرام سوسیالیستی مبتنی بر اصلاح تدریجی و مخالف با هر گونه گفتمان انقلابی و رادیکال) است. این کارآفرینها، عموماً خجالتی و تنبل بوده و نه تغییرات جدید عرضه میکنند و نه به اتخاذ روشهای تولید نوآورانه توسط سایر کارآفرینها علاقهای دارند. آنها از روندها، رسوم، سنتها و مذهبهای مشخصی پیروی نموده و علاقه چندانی به ریسک کردن ندارند. آنها سعی دارند تا مسیر پیشینیان خود را دنبال نمایند و عموماً در جایگاه نوآوران نسل دوم در یک کسبوکار خانوادگی قرار میگیرند.
4. کارآفرین تنبل یا طفیلی «Drone Entrepreneur»
نوع چهارم، کارآفرینان تنبل یا طفیلی هستند که از تقلید یا استفاده از فرصتهایی که بر سر راه آنها قرار گرفته، اجتناب مینمایند. آنها در رویکرد خود سنتی عمل نموده و به شیوهها و ایدههای تولید، محصولات و فعالیتهای خود، کاملاً پایبند هستند. آنها برای بقاء تلاش میکنند، نه رشد. از این رو، آنها را میتوان به عنوان افرادی شناخت که فعالیتهایشان را به کندی انجام میدهند. در چنین مواردی، بازار و تغییر و تحولات آن جدی گرفته نشده و فعالیتهایشان مقرونبهصرفه نخواهد بود و حتی ممکن است از بازار بیرون رانده شوند.
ب) بر اساس نوع کسبوکار:
1. کارآفرین کسبوکاری «Business Entrepreneurs»
آنها کارآفرینهایی هستند که ایدهای را برای یک محصول یا خدمت جدید خلق نموده و کسبوکاری را برای تجاریسازی ایده خود و کسب ثروت به راه میاندازند. آنها عامل کلیدی تولید را تغییر داده تا یک فرصت تجاری بالقوه را واقعیت بخشند. ایده ابداعی آنها، میتواند به یک شرکت بزرگ و یا یک کسبوکار کوچک بدل شود که در حالت دوم، به آنها کارآفرینان کسبوکارهای کوچک گفته میشود.
2. کارآفرین بازرگانی «Trading Entrepreneur»
این کارآفرینان، اهداف بازرگانی را مدنظر داشته و به کار تولیدی علاقهای نشان نمیدهند. آنها پتانسیل محصول خود را در بازار شناسایی نموده و تقاضا برای آن را در بین خریداران ایجاد مینمایند. یک کارآفرین بازرگانی، ممکن است تنها به دنبال تجارت داخلی باشد و یا یک بازار بینالملل را هدف قرار دهد.
3. کارآفرین صنعتی «Industrial Entrepreneur»
کارآفرین صنعتی، اساساً تولیدکنندهای است که نیازهای مشتریان را شناسایی نموده و محصولات و خدماتی برای برآوردهسازی آنها تولید میکند. این نوع کارآفرین، محصول محور است. برای مثال، میتوان به راهاندازی یک واحد صنعتی برای ایجاد یک محصول در صنایع الکترونیکی، واحدهای نساجی و .... اشاره نمود.
4. کارآفرین سازمانی یا حقوقی «Corporate Entrepreneur»
این کارآفرینان، از مهارت نوآورانه خود در سازماندهی و مدیریت یک کسبوکار استفاده میکنند. یک کسبوکار حقوقی، نوعی سازمان تجاری است که بهعنوان نهادهای قانونی مجزا فعالیت مینماید. از این رو، این کارآفرین فردی است که یک بدنه حقوقی را برنامهریزی نموده، توسعه داده و مدیریت میکند.
5. کارآفرین کشاورزی «Agricultural Entrepreneur»
کارآفرینان کشاورزی، افرادی هستند که از طریق مکانیزه کردن، آبیاری و کاربرد فناوری برای تولید محصول، فعالیتهای کشاورزی را انجام میدهند. آنها طیف گستردهای از صنعت کشاورزی را پوشش داده و شامل تمامی مشاغل وابسته به این صنعت میشوند.
ج) بر اساس نوع استفاده از فناوری:
1. کارآفرین فنی «Technical Entrepreneurs»
با افت کسبوکارهای خانوادگی و ظهور مؤسسات فناور، افراد فنی مجرب وارد حوزههای مختلف کسبوکار شدهاند. این کارآفرینها، وارد کسبوکارها شده تا از اختراعات و کشفیات خود برای اهداف اقتصادی بهره گیرند. دارایی اصلی آنها، تخصصهای فنی است. آنها سرمایه ضروری را جمعآوری نموده و در زمینههای مالی، بازاریابی و ...، متخصصینی را استخدام میکنند. موفقیت آنها به این بستگی دارد که تولید را چگونه شروع نموده و محصولات آنها در بازار پذیرفته میشود یا خیر.
2. کارآفرین غیر فنی «Non-technical Entrepreneur»
کارآفرینهای غیر فنی، افرادی هستند که به جنبههای فنی محصول یا خدماتی که با آنها سروکار دارند، مرتبط نمیباشند. آنها تنها به توسعه راهبردهای بازاریابی جایگزین و راهبردهای تقویت محصول یا خدمات خود میپردازند.
3. کارآفرین حرفهای «Professional Entrepreneur»
کارآفرین حرفهای، کارآفرینی است که به ایجاد کسبوکار علاقه داشته اما پس از ایجاد، به مدیریت آن علاقهای ندارد. یک کارآفرین حرفهای، کسبوکار موجود را با سود خوب میفروشد و یک کسبوکار دیگر را با یک ایده جدید راهاندازی میکند. این نوع از کارآفرینها، کاملاً پویا هستند و برای طراحی پروژههای جایگزین، ایدههای جدیدی خلق میکنند.
د) بر اساس انگیزه:
1. کارآفرین خالص «Pure Entrepreneur»
یک کارآفرین خالص، فردی است که با ملاحظات اخلاقی و اقتصادی و روانی ترغیب میشود. او یک فعالیت کارآفرینی را برای رضایت شخصی خود در کار، خودپرستی یا پرستیژ انجام میدهد.
2. کارآفرین تحریکشده «Induced Entrepreneur»
این نوع از کارآفرین، فردی است که به دلیل اصلاحات دولتی، شامل کمک، مشوق، امتیاز انحصاری و سایر امکانات، برای شروع یک کسبوکار جدید تحریک شده و اقدام به کارآفرینی میکند. اغلب کارآفرینهای دارای فعالیتهای محدود و در مقیاسهای کوچک، به این طبقهبندی تعلق داشته و به دلیل تسهیلات مالی، فنی و تسهیلات متعدد دیگری که سازمانهای دولتی مختلف برای تشویق و ترویج نوآوری ارائه میکنند، وارد کسبوکار میشوند. امروزه محدودیتهای واردات و تخصیص سهمیه تولید به واحدهای کوچک، بسیاری از افراد را برای راهاندازی یک واحد تجاری کوچکمقیاس ترغیب نموده است.
3. کارآفرین انگیزشی «Motivated Entrepreneur»
کارآفرینهای انگیزشی، با تمایل برای خودشکوفایی ترغیب میشوند. آنها به وجود میآیند، زیرا احتمال ایجاد و بازاریابی محصولات جدید برای استفاده مصرفکنندگان وجود دارد. آنها از طریق پاداشهایی مثل سود، انگیزه لازم را پیدا میکنند.
ه) بر اساس میزان رشد:
واحدهای صنعتی را میتوان بر مبنای میزان رشد آنها، به صنایع دارای رشد زیاد، متوسط و کم تقسیمبندی نمود. بهطور مشابه، «کارآفرین رشدی» و «کارآفرین فرا رشدی» خواهیم داشت.
1. کارآفرین رشدی «Growth Entrepreneur»
این دسته از کارآفرینان، یک صنعت با رشد زیاد را برای فعالیتهای کارآفرینانه خود انتخاب میکنند. چشمانداز رشد پایدار در صنعت و تمایل به رشد حداکثری کسبوکار، ویژگیهای اصلی این کارآفرینان است.
2. کارآفرین فرا رشدی «Super-Growth Entrepreneur»
این طبقهبندی از کارآفرینان، افرادی را در بر میگیرد که رشد عملکرد فوقالعادهای را در کسبوکار خود نشان دادهاند. بدیهی است، چنین عملکرد درخشانی که با گردش بالای فروش، نقدینگی و سوددهی چشمگیر همراه است، بسیار نادر خواهد بود.
و) بر اساس فعالیتهای کارآفرینانه:
1. کارآفرین مبتدی «Novice Entrepreneur»
یک کارآفرین مبتدی، فردی است که اولین فعالیت کارآفرینی خود را شروع نموده است. وی تجربه مالکیت کسبوکار قبلی بهعنوان مؤسس یک کسبوکار، وارث یک کسبوکار یا خریدار یک کسبوکار را ندارد. گفتنی است که این نوع از کارآفرینان، لزوماً یک جوان کم سن و سال نبوده و میتواند یک فرد 50 ساله با بیش از 25 سال سابقه در صنعت باشد.
2. کارآفرین سریالی «Serial Entrepreneur»
یک کارآفرین سریالی، فردی است که برای مدتی خود را وقف یک کسبوکار نموده اما در نهایت، مجموعهای از کسبوکارهای پشت سر هم را راهاندازی میکند. این فرآیند راهاندازی و چالشهای آن است که این افراد را تهییج میکند. وقتی کسبوکار ایجاد شد، کارآفرین علاقه خود را از دست داده و به فروش کسبوکار و آغاز یک ایده جدید، فکر میکند.
3. کارآفرین مجموعهای «Portfolio Entrepreneur»
یک کارآفرین مجموعهای، فردی است که یک کسبوکار اصلی را حفظ نموده و مجموعهای از کسبوکارهای دیگر را از طریق میراث خانوادگی، تأسیس یا خرید، در کنار آن شکل میدهد. این اقدام را میتوان یک راهبرد هوشمندانه برای تقسیم ریسک و بهطور همزمان، هیجان حاصل از طیفی متنوع از ایدههای کسبوکار دانست. معمولاً نوعی اشتراک و همافزایی بین سبد کسبوکار این نوع از کارآفرینان یافت میشود.
ی) سایر طبقهبندیها:
علاوه بر دستهبندیهای فوق، برخی از انواع خاص کارآفرینی وجود دارد که به یک ویژگی مشترک بین آنها اشاره دارد. مثلاً کارآفرینان زن یا زوجهای کارآفرین! در ادامه به این دستهبندی از کارآفرینها اشاره میگردد:
1. کارآفرینهای نسل اول «First-Generation Entrepreneurs»
این طبقهبندی، شامل کارآفرینهایی میشود که والدین یا خانواده آنها در کسبوکار نبودهاند و کارهای خدماتی دستمزدی انجام میدادهاند. اقتصاد رو به رشد جهانی، منجر به تنوعبخشی فرصتهای کسبوکار شده و با مقرراتزدایی، ایجاد و راهاندازی یک کسبوکار جدید، سادهتر شده است. همچنین، با تغییر ذهنیت طبقه متوسط، اکنون تبدیلشدن به یک کارآفرین قابلقبولتر است. یک کارآفرین نسل اول، فردی است که با استفاده از یک مهارت نوآورانه، یک واحد صنعتی را راهاندازی میکند. او اساساً یک نوآور بوده و با ذهنی خلاق، فناوریهای مختلف را ترکیب نموده تا محصول یا خدمت قابلعرضه به بازار را تولید نماید.
2. کارآفرین مدرن «Modern Entrepreneur»
یک کارآفرین مدرن، فردی است که کسبوکارهایی را راهاندازی نموده که با شرایط رو به تغییر بازار مطابقت دارد و متناسب با نیازهای بازاریابی کنونی است.
3. زوجهای کارآفرین «Copreneurs»
این نوع کارآفرینان، به زوجهای متأهلی مرتبط میشوند که در یک کسبوکار، با یکدیگر همکاری دارند. وقتی یک زوج متأهل، مالکیت و مسئولیت یک کسبوکار را مشترکاً بر عهده دارند، زوج کارآفرین نامیده میشوند.
4. کارآفرین اجتماعی «Social Entrepreneur»
کارآفرین اجتماعی، فردی است که چالشی مرتبط با بخشی از جامعه را شناسایی نموده و روشهای جدید و ابتکاری برای رفع مشکلات آنها ارائه میدهد. این راهحلهای نوآورانه، میتواند در راستای تلاش برای آموزشوپرورش مناسب کودکان، مبارزه برای حفظ محیطزیست، بهبود وضعیت نابینایان، یا اقداماتی برای توانمندسازی زنان باشد. اشتیاق کارآفرین در این حالت بسیار بالا است. آزادی، ثروت، مواجهه، تحرک اجتماعی و اعتمادبهنفس فردی، این موج عظیم نوآوری و کارآفرینی اجتماعی را به پیش میراند.
5. کارآفرین فردی و نهادی «Individual and Institutional Entrepreneurs»
شاید این پرسش به ذهن برسد که کارآفرینان فردی و نهادی، چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟ در پاسخ باید گفت که در مقیاسهای کوچک، کارآفرینهای فردی غالب هستند. بررسیها نشان میدهد که شرکتهای کوچک در اغلب کشورها، بسیار بیشتر از شرکتهای بزرگ هستند. این کارآفرینان فردی، مزیت انعطافپذیری و تصمیمگیری سریع را دارند. باید توجه داشت که شاید یک فرد بتواند تا حدودی یک سازمان را ایجاد، مدیریت و کنترل نماید، اما پس از آن، نهادینهسازی کارآفرینی ضروری میشود. کسبوکار باید چند مهارت کارآفرینی را از طریق یک بدنه حقوقی به دست آورد. گروهی از کارآفرینان نیز باید توسعه پیدا کنند تا یک شبکه تصمیمگیری پیچیده را مدیریت نمایند. در این حالت، کارکرد مرکزی کارآفرینی، مشابه باقی مانده، اما تصمیمات اولیه، مانند خطمشی کسبوکار، میزان سرمایه به کار گرفته شده و ...، به صورت اشتراکی اتخاذ میشوند. به عبارت دیگر، کارآفرین فردی و کارآفرین شرکتی، با یکدیگر نوعی همزیستی داشته و همدیگر را حمایت میکنند. بخش حقوقی را میتوان نماد کارآفرینی نهادی دانست.
نقش کارآفرینان در رشد و توسعه جوامع
کارآفرینان بهویژه کارآفرینان استارتآپی و فعالان حوزه توسعه فناوریهای پیشرفته، نقشی مهم در توسعه اقتصادی یک کشور ایفا میکنند. آنها با نوآوریهای ساختارمند خود و مهارتهای رهبری تیمهای خلاق، شکوفایی جامعه را هدایت و تقویت میکنند. علاوه بر این، کارآفرین با ثروت آفرینی و ایجاد فرصتهای اشتغال، رشد اقتصادی را تسریع نموده و موتور محرکه اصلی در این زمینه محسوب میشود. در نوشتار حاضر، سعی میگردد تا نقش و اهمیت یک کارآفرین را از ابعاد و جنبههای گوناگون مورد بررسی قرار دهیم:
1. رشد و شکوفایی اقتصادی: کارآفرینان، رشد و شکوفایی اقتصادی را از طریق ایجاد فرصتهای شغلی، تولید ثروت و آفرینش سرمایه، افزایش سرانه درآمد و سود ناخالص داخلی، بهبود کیفیت زندگی و استاندارد شغلی، رشد و توسعه امکانات زیرساختی، تسهیل در پیوند طبقههای مختلف جامعه، کمک به توسعه کشورهای عقبافتاده و در نهایت، استقلال اقتصادی کشور، فراهم میسازند. «جورج گیلدر» در این خصوص میگوید: «خلاقیت قهرمانانه کارآفرین، یک فاکتور ضروری برای رفاه اقتصادی در یک اقتصاد جهانی است. در کشورهای توسعهنیافته، کارآفرینان اغلب کلید رشد اقتصادی را برای کل جامعه در دست دارند. بنابراین کارآفرین یک فرصتطلب نیست، بلکه ستون فقرات یک سیستم کاپیتالیستی است.»
2. ثبات اجتماعی و توسعه منطقهای متوازن: کارآفرینان نقشی کلیدی و منحصربهفرد در فراهم نمودن ثبات اجتماعی و توسعه منطقهای متوازن از طریق جذب نیروی کار در صنایع، حذف فقر، بهبود امکانات آموزشی بهداشتی، ایجاد رقابت عادلانه، توزیع عادلانه درآمدها، ایجاد زیرساختهای اجتماعی، توانمندسازی بخشهای ضعیفتر جامعه و تأمین کالاها و خدمات کیفی دارند.
جالب اینجا است که برخی از اقتصاددانان و صاحبنظران حوزه مدیریت، نقش کارآفرینان در ایجاد ثبات اجتماعی و بهطور کلی منافع عمومی فعالیتهای کارآفرینانه را نه یک هدف مشخص این افراد، بلکه یک نتیجه غیرمستقیم کارآفرینیهای آنها میدانند. به عبارت دیگر، اگرچه کارآفرینان بهعنوان افرادی متمرکز بر بهرهکشی از نیروی کار مورد انتقاد قرار میگیرند، اما همین رویکرد نیز برای جامعه مفید خواهد بود. «آدام اسمیت» در کتاب «ثروت ملل»، این دیدگاه را تا حدودی بیان میدارد: «اگرچه آنها تنها راحتی خود را میخواهند و تنها هدفی که از کار کل هزاران نفری که به استخدام در میآورند، رضایت خود و تمایلات سیریناپذیرشان است، اما بدون اینکه قصدش را داشته باشند و بدون اینکه بدانند، نفع جامعه را پیش میبرند.»
3. نوآور در رشد اقتصادی: با عرضه ایدهها، ترکیبات، روشهای تولید، سازمانها، بازارهای جدید، استفاده کامل از دانش فنی، رشد متوازن، نوآوری نظاممند، پیشرفت فناورانه، بهکارگیری مهارتهای مکانیکی و فکری، یک کارآفرین نقشی بسیار مهم در ترغیب کارآفرینی و توسعه اقتصادی ایفا میکند. «پیتر دراکر» مینویسد: «درست همانطور که مدیریت، یک جزء جداییناپذیر از تمامی نهادهای دنیای معاصر و جامعه سازمانهای ما شده است، به همین صورت، نوآوری و کارآفرینی باید به فعالیت پایدار و جداییناپذیر در جوامع، اقتصاد و سازمانهای ما تبدیل شوند. ظهور یک اقتصاد واقعاً کارآفرین، قابلتوجهترین و امیدوارکنندهترین رویدادی است که در تاریخ اقتصادی و اجتماعی اخیر رخ داده است.»
4. ایجاد فرصتهای شغلی: کارآفرینان با ایجاد واحدهای جدید در بخشهای تولید، تجارت و خدمات، تأکید بر صنایع کوچکمقیاس، بهکارگیری نیروی کار مازاد در صنایع و فعالیتهای خدماتی مختلف و از همه مهمتر، تمرکز بر خوداشتغالی بهعنوان هدف اصلی، نقشی قابلتوجه در ایجاد فرصتهای شغلی ایفاء میکنند. کارآفرین، منابع و فناوری را در کسبوکارهای سودآور ادغام نموده و فرصتهای شغلی منحصربهفردی ایجاد میکند.
5. افزایش بهرهوری با سیستم تولید مدرن: یکی دیگر از نقشهای کلیدی کارآفرینان، افزایش بهرهوری از طریق خلاقیت و نوآوری است. «رجون کودریک» میگوید: «بهرهوری بیشتر، عمدتاً موضوع بهبود روشهای تولید است و این وظیفه، یک کارکرد استثنایی افراد کارآفرین است». دو استراتژی کارآمد برای بهبود بهرهوری، «تحقیق و توسعه» و «سرمایهگذاری در ماشینآلات و کارخانجات جدید» است؛ اما یک پیوند نزدیک و کاملاً محسوس بین برنامههای تحقیق و توسعه و سرمایهگذاری وجود داشته و کارآفرینها میتوانند این دو استراتژی را در یک قالب یکپارچه گرد هم آورند. کارآفرینها نوآورانی هستند که تقاضا را به سرعت شناسایی نموده و سعی در پاسخگویی به آن دارند. آنها سازنده بازارها، ایجادکننده سرمایه، توسعهدهنده فرصتها و تولیدکننده فناوری جدید هستند. آنها در پی محصول جدید، موفقیت در بازاریابی و ویژگی کاملاً جدید یا یک طراحی نو بوده و در این مسیر، مرزهای فنی را تغییر میدهند و حتی تمایلات عمومی (تقاضا) را مجدداً شکل میدهند. شاید گفته شود که برای موفقیت در کسبوکار، باید بازارمحور و مبتنی بر تقاضا پیش رفت، تفاوت کلیدی کارآفرینها در این است که آنها پا را فراتر گذاشته و در برخی شرایط، خود بازار را هدایت میکنند.
6. تقویت صادرات و جایگزینی واردات: آزادسازی، خصوصیسازی و جهانیشدن، یک روند توقفناپذیر و محسوس در دهههای اخیر بوده که کسبوکارها را تحت تأثیر خود قرار داده است. کارآفرینان با ایجاد صنایع جدید (فناوری، محصول و خدمات متفاوت)، کالاهایی جایگزین واردات نموده که میتواند بازارهای جدید در مقیاس جهانی شکل دهد. آنها با بررسی بازارهای جهانی و شناسایی تقاضای پنهان در اقصی نقاط جهان، منابع محدود را در جهت پاسخ به این تقاضاهای بالقوه بهکار گرفته و زمینه را برای تقویت صادرات و جایگزینی واردات فراهم میسازند. با توجه به اهمیت توسعه صادرات و جایگزینی واردات در توسعه صنعتی کشورها و کارکردهای منحصربهفرد کارآفرینهای نوآور در این حوزه، این افراد به یک عامل مهم در رشد و توسعه اقتصادی بدل شدهاند.
7. کارآفرین نقش محرک را ایفاء میکند: همانطور که «ژوزف شومپیتر» میگوید، وظیفه اصلی کارآفرین، نابودی و تخریب خلاقانه است. او نابود میکند تا چیزهای جدیدی ایجاد کند. او ارزشها را تغییر و انتقال میدهد. او در مورد تغییر، تحقیق میکند و به آن واکنش نشان میدهد. او تغییرساز است. مسیر موفقیت کارآفرینان فردی مانند گیتس، فورد و جابز و حتی شرکتهای فناور بزرگ (بهعنوان توسعهیافته مدل کارآفرینی فردی)، نشان میدهد که سود اصلی کارآفرینی، در بر انداختن نظم موجود در بازار، از طریق عرضه یک محصول جدید و منحصربهفرد است. در ادامه و با تطبیق بازار و سایر بازیگران با فناوری یا محصول جدید، کارآفرینان باز هم با نوآوریهای خود، محصولی جدید عرضه نموده و بازار را تحتالشعاع قرار میدهند. این چرخه همینطور ادامه مییابد و عملاً کارآفرینان به یک نیروی محرک کلیدی بدل میشوند.
8. تقویت و برآوردهسازی نیازهای محلی: کارآفرینها علاوه بر توجه به تقاضای جهانی و رویکرد صادراتی، در تقویت نیازهای محلی و برآوردهسازی رضایتمندانه آنها نیز، نقش قابلتوجهی دارند. برای این منظور، کارآفرینها توجه خود را بر ایجاد و توسعه خدمات از طریق منابع، مهارت، فناوری و تجارب بومی متمرکز میکنند.
9. بازآفرینی کسبوکار: روحیه کارآفرینی، میتواند تغییر کسبوکار و بازآفرینی آن را تسهیل نماید که یک عمل مؤثر در رشد اقتصادی جوامع خواهد بود. کسبوکارهای سنتی، در مقابل تغییرات محیطی که امروزه شدت یافته است، انعطافپذیری مناسبی نداشته و عملاً در مقابل پیامدهای تغییرات فناورانه در محیط کسبوکار، خلع سلاح میشوند. این در حالی است که وجود کارآفرینان در یک کسبوکار و روحیه ریسکپذیر آنها، موجب میشود تا تغییر و نوآوری به یک فرصت برای کسبوکار بدل شود. کارآفرینی از این منظر، یک پدیده منقطع است که تغییراتی را در فرآیند تولید ایجاد نموده و ناپدید میشود، تا زمانی که مجدداً ظاهر شده و تغییر دیگری را شروع نماید. به عبارت دیگر، کارآفرینها امواج رقابت را در محیط بازار متلاطم میکنند.
مرجع: «Entrepreneur: Types and Functions»
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.