شکلگیری و توسعه تیم کاری
مقدمه
با تشدید رقابتها و روند فزاینده جهانی شدن که به گسترش حوزه فعالیت کسبوکارها انجامیده است، کارآمدسازی کسبوکار و تسریع فرآیند تجاریسازی ایدههای نوآورانه، به یک امر ضروری بدل شده است. اما چگونه میتوان یک کسبوکار کارآمد و موفق داشت؟ آیا چرخه از ایده تا ثروت را میتوان کوتاه نمود؟ نقش منابع انسانی دانشی در این چرخه و موفقیت در آن چیست؟ اینها پرسشهایی است که ذهن بسیاری از کارآفرینان و بنیانگذاران شرکتهای فناور و استارتآپها را به خود مشغول نموده است.
یکی از چالشهای کسبوکارهای نوپا و شرکتهای مبتنی بر فناوریهای پیشرفته، نحوه تیمسازی و تعاملات بین اعضای تیمهای کاری است. تضاد آرا و نظرات، لزوم تعامل و همفکری بین اعضای تیم کاری، اندازه بهینه تیم کاری، معیار انتخاب و یا خروج افراد و نحوه توسعه تیمهای کاری، از مواردی است که میتواند در موفقیت یک تیم اثرگذار باشد. متن حاضر، خلاصهای از راهنمای سازمان جهانی بهداشت «WHO» برای تشکیل تیمهای کاری است که میتواند منبعی ارزشمند برای تمامی کسبوکارها و بنگاههای اقتصادی و خدماتی محسوب شود. گفتنی است، تیمسازی یک ابزار عمومی و بسیار کلیدی در مدیریت کسبوکار است که میتواند برای توسعه طرحها و برنامههای مرتبط با کنترل بیماریها نیز به کار رود. با توجه به حضور نفرات و تخصصهای متعدد در عرصه مراقبتهای بهداشتی و سلامت، تشکیل یک تیم بالینی چند رشتهای برای مدیریت علائم بیماری، درمان آن و مراقبتهای بهداشتی بعدی، در دستور کار مراکز پزشکی و بیمارستانی قرار دارد.
تیم چیست؟
یک تیم، از دو یا چند فرد مختلف تشکیل شده که با همکاری یکدیگر، برای رسیدن به هدفی مشترک کار میکنند. جمع شدن یک گروه از افراد به دور هم، لزوماً به معنای تشکیل یک «تیم» نیست و برای تبدیل آنها به یک تیم کاری موفق، میبایست محصول یا خدمتی بهعنوان خروجی تلاش جمعی اعضای تیم، ایجاد گردیده و علاوه بر آن، همافزایی یا سینرژی نیز رخ دهد. (سینرژی یک ویژگی مهم تیم کاری است که موجب میشود، عملکرد کلی تیم، بزرگتر از مجموع عملکرد تکتک اعضای تیم گردد.)
در ارتباط با تیمهای کاری، چند کلیدواژه مهم وجود دارد که بهتر است، در ابتدا آنها را با هم مرور نماییم:
- تشکیل تیم: فرآیند جمعآوری افراد مناسب و به کار گرفتن آنها برای همکاری و دستیابی به یک هدف مشخص.
- مدیریت تیم: هدایت گروهی از افراد که بهعنوان یک مجموعه واحد کار میکنند. تیمهای ثمربخش، نتیجه گرا هستند و به اهداف و استراتژیهای پروژه متعهد میباشند.
- نقش: مجموعهای از مسئولیتهای تعریفشده در تیم کاری که ممکن است توسط یک یا چند نفر بر عهده گرفته شود.
- هنجارها: استانداردهای قابلقبول برای رفتارهای درون گروهی که توسط اعضای تیم کاری به اشتراک گذاشته میشوند. هنجارها به اعضاء میگویند که بر اساس شرایط، چه کارهایی را باید انجام دهند و چه کارهایی را نباید انجام دهند.
باید توجه داشت، چندین نوع مختلف از تیمهای کاری وجود دارد که انتخاب از بین آنها، کاملاً وابسته به زمینه سازمان، منابع و وظیفهای است که باید انجام شود. به عنوان مثال، باید به دقت بررسی شود که آیا نیاز است تا برخی از وظایف روزمره، بهطور مداوم انجام شوند. در این حالت، یک تیم با ساختار مرکزی دائمی و در سطح کمیته رهبری، میتواند مطلوب باشد که هدف آن، کنترل منظم کیفیت و تداوم مورد نیاز برای حمایت از پروژههای تعریف شده است.
چگونه میتوان یک تیم مناسب را برای یک پروژه انتخاب نمود؟
داشتن یک تیم مناسب، میتواند باعث موفقیت یا شکست یک پروژه شود. بنابراین، باید در انتخاب اندازه تیم، اعضای آن و بسیاری جزئیات دیگر، بسیار دقت شود. در نظر گرفتن المانهای زیر ممکن است مفید باشد:
1- اندازه تیم:
اندازه توصیه شده برای یک تیم کاری، بین 3 تا 12 نفر است. البته بهترین حالت، تشکیل یک تیم کاری متشکل از 5 تا 7 نفر میباشد. تیمهای کوچک با 3 یا 4 عضو، سریعتر کار میکنند و تمایل دارند تا سریعتر به نتیجه برسند؛ اما محدودیت آنها، تنوع کمتر موجود در تیمهای کاری است. در مقابل، تیمهای بزرگتر از 7 یا 8 عضو، پتانسیل ایجاد ایدههای بیشتر و متنوعتری را دارند، اما نیاز به یک تسهیلکننده متخصص و ایجاد تیمهای زیرمجموعه برای تعامل مؤثر با یکدیگر تا حدی ضروری است.
2- ترکیب کلی تیم: در زمینه ترکیب تیم کاری، باید به این نکته توجه داشت که این تیم، نمایندهای از تمامی ذینفعان پروژه محسوب میشود. پس سعی نمایید تا تفکرات و نظرات مختلف ذینفع در پروژه تعریفشده را به نحوی در تیم کاری جای دهید. یک تیم جامع، شامل مجموعهای از اعضاء از واحدها یا سازمانهای درگیر در پروژه است که طیف وسیعی از تجربه و مهارتها را دارند. اگر میخواهید یک تیم کاری موفق و کارآ شکل دهید، اعضایی را انتخاب کنید که: الف) متعلق به سازمانها یا واحدهای سازمانی شرکای درگیر در پروژه باشند، ب) تواناییهای مختلفی شامل تخصص و مهارت فنی، مهارتهای اداری مانند مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری و نیز، مهارتهای بین فردی و ارتباطی داشته باشند.
3- معیار انتخاب و اخراج اعضای تیم: شما در تیم خود، نیاز به «بهترینها و درخشانترینها» دارید، اما حتی این افراد هم باید با یکدیگر همکاری کنند تا پروژه موفق شود. هنگام انتخاب اعضای تیم، اولویت را به افرادی بدهید که به اهداف مشترک تیم، تعهد و اهمیت میدهند، یا به عبارت بهتر، به پروژه علاقهمند هستند، مشتاق به همکاری و تعامل با دیگر اعضا میباشند، خوشبین، خلاق، انعطافپذیر و دارای فکری باز هستند و همچنین یک کنشگر حساس به اتفاقات و رخدادهای مختلف میباشند. این افراد، میبایست بهعنوان عضو یک تیم، بهطور مؤثری با دیگران کار کنند؛ به ارزشها، باورها و عقاید دیگران احترام بگذارند؛ با افراد و گروهها قابلیت برقراری ارتباط و تعامل را داشته باشند؛ مایل به همکاری برای رسیدن به اهداف مشترک بوده و در نهایت، در میان همتایان، مدیران و رهبران سازمانی، مورد احترام باشند.
تصور نمایید که در یک بیمارستان، قرار است که یک تیم کاری برای تحقیق در مورد درمان و پیشگیری از نوعی بیماری سرطان ایجاد شود. بدیهی است، کسانی که با تولید یا بهبود تنباکو به نحوی مرتبط هستند یا ممکن است منافع تجاری در این پروژه داشته باشند، نباید در تیم کاری تشکیل شده حضور داشته باشند. علاوه بر این، افراد متخصص از رشتههای مختلف، باید انتخاب شوند. مثلاً پرستاری، پزشکی عمومی، تخصصهایی مانند زنان و انکولوژی، جراحی، بهداشت عمومی، جامعهشناسی، اقتصاد و یا مدیریت. نکته دیگر در مورد انتخاب اعضای تیم، این است که اعضا نباید صرفاً به دلیل موقعیت بالای خود در سیستم انتخاب شوند. آنها میتوانند بهعنوان مشاور یا تسهیلکننده در یک تیم مفید باشند، اما ممکن است نتوانند زمانی را برای کارهایی مانند جمعآوری دادهها در یک تیم ارزیابی نیازها و اولویتها اختصاص دهند.
یک راهکار گامبهگام و عملی برای پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان بهترین اعضا را در تیم کاری استخدام نمود، به شرح زیر است:
- اهداف پروژه و معیارهای انتخاب اعضا که در بالا تشریح شد، را در نظر داشته باشید.
- افراد مربوطه در سازمانها یا واحدهای همکار را شناسایی کنید.
- با کسانی که شناسایی شدهاند و همچنین با هرکسی که آنها را میشناسد، تماس غیررسمی برقرار نموده تا ببینید آیا معیارها در مورد آنها صدق میکند یا خیر.
- علاقه آنها به پروژه و زمان لازم برای ورود به پروژه را بررسی کنید.
- تصمیم بگیرید که آیا او فرد مناسب با اطلاعات و نیازهای مدنظر شما هست یا خیر.
- از فرد برای پیوستن به تیم دعوت کنید.
در نهایت، پس از پایان مراحل ششگانه بالا، جدولی متشکل از اعضای ممکن، جایگاه پیشبینی شده برای آنها و موقعیتهای بالقوه مشارکت، مهارتها و منابع را بهعنوان خروجی نهایی و مستندسازی در سازمان، ایجاد نمایید.
چگونه تیم کاری را شکل دهیم؟
در ارتباط با یک تیم کاری، سه جزء اصلی وجود دارد. اولین مورد، هدف از تشکیل تیم کاری است که بر دیدگاه محتوایی و یا وظایف تأکید دارد. این موارد، معمولاً از طریق تعامل با سایر اعضای تیم، توسعه مییابند؛ دومین جزء، فرآیند تیم کاری است که به تعاملات تیم و نحوه همکاری اعضا با یکدیگر (مثلاً رهبری، نقشهای تیم و ...) اشاره دارد. آخرین مورد نیز، منابع در دسترس است که شامل زمان، بودجه، امکانات کامپیوتری، ابزارهای آموزشی، پشتیبانی اداری و مواردی از این دست میباشد.
هنگامی که میخواهیم یک تیم کاری ایجاد کنیم، سؤالاتی وجود دارند که باید آنها را از خود بپرسیم. مهمترین این پرسشها، به شرح زیر است:
- اعضای تیم، رهبران تیم و سایر افراد اثرگذار بر آن، چه کسانی هستند؟
- علت وجود این تیم چیست؟ چشمانداز مشترک آن، چه خواهد بود و بر چه اهدافی تأکید دارد؟
- هنجارهایی که نحوه کار اعضای تیم با یکدیگر را هدایت میکنند، کدامند؟
- چه نتایجی برای این تیم انتظار میرود؟ چه خروجیهایی ممکن است به دست آید و تا چه زمانی؟ این نتایج باید در اختیار چه کسانی قرار گیرد؟
- مراحل و سیاستهایی که تیم باید از آنها پیروی کند، کدامند؟
- نقشهای تیم کدامند و چه کسانی آنها را بازی خواهند کرد؟
- چه کسی مسئول این نقشها است؟
- منابع در دسترس برای حمایت از کار گروهی کدامند؟
- در صورت نیاز، چه کسی از تیم پشتیبانی خواهد کرد؟
مسئولیتهای رهبر تیم
یکی از نقشهای کلیدی در تیمهای کاری، رهبر تیم است که وظیفه راهبری و هدایت اعضا بهطوری که بیشترین خروجی در راستای اهداف تعریف شده حاصل شود را بر عهده دارد. از مهمترین وظایف و مسئولیتهای رهبر تیم، میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- وظایف مشخصی را به هر عضو اختصاص میدهد.
- بهطور منظم، پیشرفت کار را بررسی و نظارت میکند.
- اطمینان حاصل میکند که تیم در مهلتهای تعیین شده به اهداف عملکردی دست مییابد.
- با اعضای تیم در مورد جدول زمانی فعالیتها بحث و گفتگو میکند.
- در اعضای تیم انگیزه ایجاد کرده و اختلافات احتمالی را حل میکند.
- در صورت نیاز، راهنماییهایی به اعضا ارائه میکند و آنها را برای غلبه بر موانع پیش رو یاری میدهد.
- بهطور منظم، عملکرد تیم را با استفاده از چکلیست شاخصهای عملکردی، ارزیابی میکند.
هنجارهای یک تیم کاری
هنجارها یک بخش بسیار مهم از تیم کاری محسوب میشود. هنجارها، استانداردهای قابلقبول رفتارهای درون گروهی است که توسط اعضای گروه، به اشتراک گذاشته شده و به اعضا میگویند که تحت شرایط مختلف، چه کارهایی را باید انجام داده یا نباید انجام دهند. از این منظر، هنجارها را میتوان نسخهای کوچک شده از فرهنگ سازمانی دانست که در تیمهای کاری نمود مییابد. برای موفقیت تیم کاری در رسیدن به اهداف تعیین شده، همه اعضا باید با این هنجارها آشنا شوند و انتظار میرود که از آنها پیروی نمایند. یک ایده خوب، توافق بر سر هنجارها و درج آنها در منشور تیم است، تا همگان به اهمیت آنها واقف بوده و اجرای آنها را در دستور کار قرار دهند.
نمونههایی از هنجارهای مرتبط با تیمهای کاری، در زیر ارائه شده است:
- رهبری تیم: رهبر/ واسطه/ تسهیلکننده، بر فرآیند کنترل دارد؛ به عنوان مثال، زمان و میزان صحبت افراد را کنترل میکند.
- ارتباطات و روابط بین فردی در میان اعضای تیم: سعی کنید بیشتر گوش کنید. اجازه دهید در هر زمان فقط یک نفر صحبت کند و از گفتگوهای جانبی پرهیز نمایید. زمانی که یک نفر صحبت میکند، صحبت او را قطع نکنید، مگر آنکه او از موضوع اصلی منحرف شده باشد.
- قبل از ارزیابی مشارکت یک عضو، دیگران فرضیههای خود را بررسی کنند تا اطمینان حاصل شود که آنها به درستی درک شدهاند.
- قبل از اینکه بخواهید درک شوید، اول خودتان دیگران را درک کنید.
- به نظرات همه شرکتکنندگان احترام بگذارید.
- صحبت کردن و گفتگوهای درون تیمی: در این گفتگوها، همه شرکت کنند. هر شخص از جانب خودش سخن بگوید و اجازه دهد دیگران به جای خودشان صحبت کنند. هر شخص مسئولیت اعمال و نتایج خود را بر عهده بگیرد. آشکارا و صادقانه سخن بگویید. منظور خود را صریح بگویید، اما غرور و عزت نفس دیگران را نیز حفظ کنید. اعضا بتوانند بدون ترس مخالفت کنند. بازخوردهای منفی را به درستی، به آرامی، به موقع، به صورت خصوصی، با استفاده از اطلاعات موجود، با تمرکز بر مسائل و رفتارها (و نه افراد) ابراز کنید. با چیزی که گفته شده مخالفت کنید، نه با کسی که آن را گفته است. بازخوردهای مثبت خاص را بلافاصله در جمع مطرح کنید. اگر نیاز است درخواست وقفه بدهید. اگر چیزی را متوجه نشدید، درخواست شفافسازی کنید. اگر متوجه مشکلی شدید که دیگران متوجه آن نشدهاند، توجه دیگران را به سمت آن جلب نمایید. اگر فکر میکنید نمیتوانید توافقی را انجام دهید، بلافاصله آن را مطرح کنید.
- هرکسی همیشه دارای سه گزینه است: چیزی را بپذیرد، بر روی آن کار کند تا آن را بهبود دهد یا آن را رها کند. اگر مایل نیستید چیزی را بهتر کنید، پس شکایتی هم نداشته باشید.
- ارتباط مسئولیتها را برای همه اعضای تیم روشن کنید.
- جلسات: اهداف واضح داشته باشید. جلسات باید دستور کار داشته باشند. اطلاعات جلسات باید قبل از جلسه به همه منتقل شود. از زمان جلسه استفاده کنید و بحث را در مورد اهداف جلسات متمرکز کنید. جلسات را سر وقت شروع و تمام کنید. برای تسهیل جلسه، از ابزارهایی مانند تلویزیون یا ویدئو کنفرانس استفاده کنید.
منشور تیمی؛ یک سند مفید برای تشکیل تیم
منشور تیم، یک سند کتبی است که مأموریت تیم، اهداف، دامنه عملیات، زمانبندی و پیامدهای مورد انتظار را تعریف میکند. این منشور که از سوی تمامی اعضای تیم مورد تأیید بوده و عمل به آن الزامی است، شامل موارد زیر است:
- بیانیه هدف: توضیح دهید که چرا تیم تشکیل میشود. بیانیه هدف باید با چشمانداز و مأموریت سازمان هماهنگ بوده و آن را حمایت نماید.
- اهداف: آنچه انتظار میرود تیم به دست آورد، در عبارات قابل اندازهگیری، بیان شده باشد.
- دامنه: منشور تیم، مرزهای سازمانی یا عملیاتی را تعریف میکند که تیم در آن انتظار میرود و مجاز است تا فعالیت نماید. دامنه تیم کاری، همچنین اطلاعاتی در مورد منابع موجود در تیم برای رسیدن به اهداف تعریف شده، بیان میدارد.
- بخشي كه مديريت برتر و تعهد به تيم را توصیف میکند.
فازهای معمول توسعه یک تیم کاری چیست؟
تیم، یک ماهیت زنده و پویا است که میتواند مستقل از ماهیت تیم یا کاری که باید انجام دهد، از فاز ابتدایی و شکلگیری، به فاز بلوغ و پایداری، پیشرفت نماید. مدل «Tuckman»، فازهای زیر را برای توسعه تیم پیشنهاد میکند:
1- شکلگیری «Forming»: این دوره، دوره جهتگیری اولیه است. تیم در مورد آنچه قرار است انجام دهد، کاملاً مطمئن نیست. اعضا به خوبی یکدیگر را نمیشناسند و یا هنوز با روش کار رهبر تیم و اعضای دیگر، آشنا نیستند. این مرحله، زمانی کامل میشود که اعضا خودشان را بهعنوان بخشی از گروه ببینند.
2- تلاطم یا طوفان «Storming»: این دوره، یک دوره مرتبسازی است که اعضا شروع به پیدا کردن جایگاه خود بهعنوان اعضای تیم میکنند. اعضای تیم، اکنون در نظر دادن و به چالش کشیدن قدرت و توصیههای رهبر تیم، احساس راحتی بیشتری میکنند. بعضی از اعضا ممکن است ناراضی شوند و نه تنها وظایف تیم و چگونگی انجام آنها را، بلکه نقش رهبر و سبک رهبری او را نیز به چالش بکشند. این آغاز اختلافات داخلی است.
3- نرمالسازی «Norming»: اعضای تیم شروع به استفاده از تجارب گذشته برای حل مسائل خود میکنند و بهعنوان یک گروه منسجم، به یکدیگر متصل میشوند. این فرآیند، به تیم کمک میکند تا رویههایی را برای رسیدگی به اختلافات، تصمیمگیریها و روشهای انجام پروژهها ایجاد نمایند.
4- اجرا «Performing»: در این مرحله، تیم تا حدی هماهنگ شده، وظایفش را تعریف کرده، بر روابط خود مسلط شده و شروع به تولید نتایج (خروجی) نموده است. رهبری توسط اعضایی انجام میشود که برای کار موجود، مناسبترین هستند. اعضا آموختهاند که چگونه با هم کار کنند، مناقشات را مدیریت کنند و برای رسیدن تیم به هدف خود، مشارکت نمایند.
5- منحل شدن تیم یا تغییر جهت آن «Dissolving or Reorientating»: تیم هنگامی که پروژه را تکمیل میکند، منحل میشود. همچنین ممکن است دوباره با تغییر جهت، مرحله بعدی پروژه را ادامه داده یا حتی یک پروژه دیگر را آغاز نماید.
چگونه اثربخشی تیم را حفظ کنیم؟
اثربخشی تیم، به معنای میزان موفقیت در دستیابی به نتایج در زمان مدنظر است. جنبههای زیر، برای حفظ اثربخشی کوتاهمدت و بلندمدت تیم بسیار مهم است:
- اهداف و دیدگاههای مشخص و مبتنی بر تعامل و توافق؛
- شفافیت نقشها و تقسیم وظایف، بهویژه در آغاز؛
- ملتزم به هنجارهای تیم؛
- تصمیمگیری و مشارکت فعالانه تمام اعضای تیم؛
- حل مسائل، بحث در مورد مسائل تیم و ارزیابی اثربخشی تیم توسط همه اعضا؛
- نظارت اعضای تیم بر اجرای وظایف یکدیگر و ارائه بازخورد و خود اصلاحی؛
- در نظر گرفتن مواجهه و مدیریت اختلافات یا ناسازگاریها بهعنوان راهی برای بهبود عملکرد تیم؛
- شناسایی و استفاده از منابع اعضای تیم (مثلاً استعدادها، مهارتها، دانش) و تجارب؛
- تشویق ریسکپذیری و خلاقیت؛
- استفاده از اشتباهات به عنوان منبع یادگیری به جای دلیلی برای مجازات؛
- ایجاد اعتماد متقابل در اعضا؛
- استفاده از انواع ابزارهای آموزشی، از جمله کارشناسان مربوطه؛
- استفاده از سیستم پاداشدهی در راستای تشویق اعضا و انسجام تیم.
چرا تیمهای کاری شکست میخورند؟
برخی از تیمها، از همان ابتدا شکست میخورند و برخی از آنها، در طول زمان کمر خم میکنند. موارد زیر، مهمترین موانع داخلی و خارجی برای موفقیت تیم هستند.
الف) موانع خارجی برای کار تیمی:
- حجم کاری زیاد و عدم امکان تمرکز بر روی وظیفه تیمی؛
- عدم استفاده از هنجارهای رفتاری موفقیتآمیز؛
- عدم کنترل کافی یا عدم آزاد بودن کافی اعضا از سوی رهبر تیم؛
- عدم وجود منابع کافی؛
- تغییرات مکرر در اعضای تیم؛
- مقاومت اعضا در برابر قبول مسئولیتها و وظایف؛
- نوشته نشدن صحیح منشور تیمی.
ب) موانع داخلی برای کار تیمی:
- حمایت نامناسب از سوی سهامداران کلیدی خارجی؛
- عدم وجود اهداف یا برنامه رسیدن به آن؛
- عدم حل و فصل مناقشات بین افراد تیم؛
- عدم برگزاری جلسات ثمربخش؛
- عدم وجود مهارت کافی برای حل مسئله، تحلیل و یا مدیریت پروژه در میان اعضا؛
- عدم اطلاع اعضا از نحوه اثرگذاری بر کار دیگر اعضا؛
- عدم رهبری مناسب یا شفاف تیم؛
- ناتوانی در تصمیمگیری بهطور مؤثر.
ج) فکر جمعی «Groupthink»:
بعضی از تیمها در معرض خطر عدم کارایی قرار دارند. این فرآیندی است که یک گروه اگر به آن دچار شود، میتواند تصمیمات بد یا غیرمنطقی اتخاذ نماید. تیمی متشکل از اعضای مختلف با مهارتها و نظرات مختلف را در نظر بگیرید. اگر هنجارها و شرایط حاکم بر این تیم به صورتی باشد که ابراز نظر مخالف، مستلزم هزینههای مختلف برای ابراز کننده باشد، عملاً افراد به سمت نوعی اتفاق نظر و پیروی از تصمیم اکثریت پیش میروند که بسیار خطرناک است. به عبارت بهتر، در این موقعیت، هر یک از اعضای گروه سعی دارند تا نظرات خود را با نظر جمع وفق دهند. هفت نشانه از تصمیمگیری متأثر از فکر جمعی، عبارتند از:
- بررسی ناقص گزینهها؛
- بررسی ناقص اهداف؛
- عدم بررسی خطرات گزینههای انتخابشده؛
- عدم ارزیابی مجدد گزینههایی که در ابتدا رد شدهاند؛
- جستجوی ضعیف اطلاعات؛
- تحت تأثیر قرار دادن پردازش اطلاعات موجود به صورت کاملاً انتخابی و هدفمند؛
- عدم انجام برنامههای احتمالی.
اما پرسش این است که چگونه میتوان از فکر جمعی اجتناب نموده و یا آن را کاهش داد؟ رهبر یا تسهیلکننده تیم کاری، باید اطمینان حاصل کند که طی بحث و تصمیمگیری تیم، موارد زیر رعایت میشود:
- گروه را کوچک نگه دارد (6 تا 10).
- مؤدبانه و با سیاست، سلطه افرادی که ممکن است بیشتر در این گروه حرف بزنند را از بین ببرید.
- هر کس فرصتی برای بیان دیدگاههای خود به صورت مستقل و آزادانه و بدون ترس یا تردید، داشته باشد.
- شرکتکنندگان را تشویق نموده تا دیدگاههای دیگران در این گروه را به چالش بکشند.
- تنها پس از آنکه تمام افراد گروه، نظرات خود را بیان کردند، در مورد یک مسئله نتیجهگیری شود.
مرجع: «Team Building»
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.