۱۷ موضوع اساسی برای جذب سرمایه از سوی استارتآپهای فناوری پاک
مقدمه
منظور از فناوریهای پاک چیست؟ این فناوریها، به کدامیک از صنایع و حوزههای علمی و فنی متعلق است و هدف از توسعه آنها چیست؟ اینکه فناوریهای پاک صرفاً با هدف حفاظت از محیطزیست و محیط پیرامون زندگی بشر توسعه یافته است و تجاریسازی و سرمایهگذاری در آنها تا حدی دشوار میباشد، تا چه حد دقیق است؟ اینها پرسشهایی است که در مقاله حاضر میخواهیم به آنها پاسخ دهیم.
فناوریهای پاک، به صورت عمده، در صدد هستند تا به صورت سودآور، از قدرت فناوری برای حل مشکلات انرژی جهان استفاده نمایند. استارتآپها و شرکتهای فناور متمرکز بر توسعه فناوریهای پاک، بخشهای متنوعی را پوشش میدهند که از آن جمله، میتوان به فناوریهای خورشیدی، باد، اتانول، زیستتوده (زیستتوده به مادهای گفته میشود که منبع زیستی داشته باشد، مانند بخشی از بدن گیاه، جانور یا توده میکروبی؛ بخش عمده زیستتودهها در فناوریهای پاک، ضایعات کشاورزی مانند تفاله نیشکر است که ارزش غذایی نداشته و میتوانند سوزانده شوند)، زمینگرمایی (در مناطق مناسب، لولههایی تا عمق زیاد قرار داده که به هم مرتبط بوده و از یک لوله آب را وارد نموده و از لوله دوم، آب داغ و بخارآب را دریافت میکنند که بخارآب میتواند برای به حرکت درآوردن توربین و تولید برق مناسب باشد)، تصفیه آب و فاضلاب (برای مثال، تولید زیستگاز از فاضلاب)، وسایل نقلیه، ذخیره انرژی و ... اشاره نمود.
یکی از نکاتی که در موفقیت شرکتهای فناوری پاک اثرگذار است، لزوم آگاهی از مسائل مرتبط با سرمایهگذاری و رشد کسبوکار از سوی بنیانگذاران و کارآفرینان استارتآپی است. در گذشته، شکستهای برجستهای در این زمینه اتفاق افتاده و این خود نشانهای از چالشهای پیش روی جذب سرمایه در چنین شرکتهایی است. هدف ما در این نوشتار، بررسی اجمالی برخی از روشهایی است که شرکتهای فناوری پاک، میتوانند شانس خود را برای موفقیت در جذب سرمایه، به حداکثر برسانند.
برای درک بهتر موضوع، تأمین مالی و جذب سرمایه از سوی استارتآپهای متمرکز بر فناوریهای پاک را در سه بخش اصلی طبقهبندی میکنیم:
1. موضوعات مهم برای سرمایهگذاران شرکتهای فناوری پاک؛
2. انواع سرمایهگذاریهای موجود برای شرکتهای فناوری پاک؛
3. موضوعات تنظیمکننده شرکتهای فناوری پاک؛
موضوعات مهم برای سرمایهگذاران فناوری پاک
1. شرکت شما از منظر بهرهوری سرمایه در چه وضعیتی است؟
مرور تجارب پیشین، نشان میدهد که بسیاری از سرمایهگذاریهای صورت گرفته در شرکتهای فناوری پاک که نیاز به سرمایه قابلتوجهی داشتهاند، با شکست مواجه شده است. همین عامل، موجب شده است تا امروزه، استارتآپهای فناوری پاک، ملزم به نشان دادن بهرهوری خود از منظر سرمایه باشند. به عبارت بهتر، تمایل به جذب سرمایههای بیشتر و مصرف آنها با نرخ بالا، نمیتواند نشانه خوبی برای سرمایهگذاران باشد و استارتآپهایی در اولویت خواهند بود که برای موفقیت، به تزریق مداوم سرمایههای عظیم نیاز ندارند. در برخی مواقع، این موضوع، به این معنا است که شرکت با محصول یا خدمتی اولیه شروع کند که سود آن میتواند بهطور مداوم، سرمایه مورد نیاز برای نوآوریهای دیگر را تأمین نماید. مفهوم فوق، در ایجاد و توسعه همکاری بین شرکتها بسیار کلیدی است.
سرمایهگذاران میخواهند بدانند که مقیاسپذیری شرکت (در معنای ساده، تغییر وضعیت فناوری از حالت آزمایشگاهی به صنعتی و تولید انبوه آن)، تا چه حد دشوار است. اگر سرمایهگذاریهای سنتی، برای توسعه فناوری کافی نباشد، شرکتهای فناوری پاک باید نوع جایگزین این سرمایهگذاری، شامل محصولات یا خدمات اولیه سودآور، تأمین مالی پروژه از سوی سرمایهگذاران فرشته و یا صندوقهای سرمایهگذاری مخاطرهپذیر، همکاریهای راهبردی، وام یا کمکهای مالی دولت، و در صورت امکان، بهرهبرداری از بازارهای اوراق بهادار را در نظر گیرند.
2. سرمایهگذاران شدیداً به حاشیه سود شما علاقمند خواهند بود.
سرمایهگذاران، نگران سرمایهگذاری در شرکتهایی هستند که حاشیه سود پایینی داشته، یا در معرض چالشهای قیمتگذاری رقابتی هستند. سرمایهگذاران احتمالی، بهطور ویژه روی این موضوع تمرکز میکنند که آیا استارتآپ شما حاشیه سود قابلتوجهی خواهد داشت یا خیر. (حاشیه سود، نسبتی است که در آن، سودآوری هر سهم از فروش محاسبه میشود؛ به این ترتیب که مقدار سود پس از کسر مالیات، بر فروش خالص تقسیم میشود.)
3. نشان دهید که میتوانید جریان نقدی پیشبینی شده را مدیریت کنید.
سرمایهگذاران، از نزدیک طرحهای مالی شما را بازدید میکنند و به دنبال ارزیابی منطق اعداد و فرضیات اساسی هستند. جریان نقدی و نرخ مصرف سرمایه، از استانداردهای مهمی است که از سوی سرمایهگذاران مورد توجه قرار میگیرد. خوشبختانه منابع مالی مشهود و قابل رؤیتی نیز وجود دارد که شرکتهای خلاق فعال در حوزه فناوری پاک، بتوانند جریان نقدیشان را مدیریت کنند. یکی از این راهها، پیش سفارش به معنای پرداخت پول کالایی که وعده عرضه آن داده شده، اما هنوز برای تحویل آماده نیست. مادامی که شما بهعنوان یک استارتآپ نوآور و کارآفرین، مشغول تبلیغات دروغین نباشید و طبق سیاست «پس دادن پول بدون پرسیدن سؤال» عمل کنید، این نوع از سرمایهگذاری میتواند از خیل عظیمی از مشتریان مشتاقی تأمین شود که حاضرند از طریق «KickStarter» یا هر سایت مشابه دیگر، سرمایه لازم برای پیشرفت کار را فراهم کنند و در عوض، نسخه اولیه محصول را دریافت نمایند.
4. ثابت کنید یک تیم مدیریت باتجربه دارید.
شعار بیشتر سرمایهگذاران این است که کیفیت و تجربه تیم مدیریتی، مهمترین مشخصه شرکت در قبول یا عدم قبول سرمایهگذاری است. این موضوع، بهویژه در صنعت فناوریهای پاک مصداق دارد، چراکه در این صنعت، موضوعات مرتبط با تنظیم مقررات و دستورالعملها، سرمایه و محصول، میتوانند بسیار پیچیده شوند. اطمینان حاصل کنید که در دستیابی به اهداف شرکت، تیمتان باتجربه، اختصاصی و پرانگیزه است. همچنین، آماده باشید تا تخصصهای ویژه مرتبط با نوع کسبوکار را در تیم استارتآپی خود برجسته کنید.
5. شواهدی از کشش اولیه بازار ارائه دهید.
شرکتی که در مسیر خود، نشانههای کشش بازار را سریعاً به دست آورد، دیدگاه مثبت سرمایهگذاران را به خود جلب مینماید. بدیهی است، چنین وضعیتی به جذب سرمایههای بیشتر، کمک خواهد کرد. نمونههایی از کشش اولیه بازار، شامل موارد زیر است:
الف) ایجاد یک نسخه بتا یا یک سطح حداقلی پذیرفتنی از سوی بازار؛
ب) برخورداری از مجموعهای از مشتریان آزمایشی، بهویژه مشتریانی که به دنبال کیفیت بالا هستند؛
ج) همکاریهای راهبردی با رقبا و همکاران؛
د) پوشش مطبوعاتی و سایر شبکههای ارتباطاتی؛
ه) وجود مجموعهای از توصیفات مثبت از سوی مصرفکنندگان؛
و) پذیرش طرح توسعه فناوری در شتابدهندههای مطرح؛
6. اطمینان حاصل کنید که چشمانداز رقابتی خوبی متصور هستید.
رقبای شرکت، همیشه موضوعی جذاب و قابلاعتنا برای سرمایهگذاران خواهند بود. از همین رو، شما بهعنوان بنیانگذار و مؤسس استارتآپ و صاحب ایده فناوری پاک، میبایست آمادگی پاسخ به سؤالات زیر را داشته باشید:
الف) رقبای اصلی شرکت شما چه کسانی هستند؟
ب) مزیت رقابتی کلیدی شرکت شما چیست؟
ج) وجوه تمایز اصلی محصول یا خدمت شما در مقایسه با نمونههای موجود در بازار چیست؟
شما باید چشمانداز رقابتی کنونی را درک نموده و برای پاسخ به سؤالات درباره رقبا، آماده باشید. اگر رقبای خود را کاملاً درک نمیکنید، ممکن است سرمایهگذار نتیجه بگیرد که شما واقعاً بازار را درک نکردهاید. رقبا در صنعت فناوریهای پاک، اغلب شرکتهای بزرگ و با سرمایه مالی قابلتوجه هستند. بنابراین، سؤالات اجتنابناپذیری درباره چگونگی رقابت منطقی با این شرکتها مطرح میگردد.
7. آیا داراییهای فکری متمایز و انحصاری شما مشخص بوده و تحت محافظت هستند؟
سرمایهگذاران، بهطور ویژه به فناوریهای اساسی شما (هم فناوریهای موجود و هم فناوریهای درحالتوسعه) علاقه دارند. پس موارد زیر را بهعنوان جنبههای مالکیت فکری در استارتآپ خود مورد توجه قرار دهید:
الف) سطح استحکام و قابلیت فناوری پایه؛
ب) سرمایههای فکری کلیدی متعلق به شرکت (شامل پتنتهای گرنت شده و پروندههای در حال ارزیابی، کپیرایت، علائم تجاری، اسرار تجاری و ...)؛
ج) چرا فناوری مذکور، بهترین ابزار رقابتی است یا خواهد بود؟
د) چرا برای یک رقیب مشکل است که فناوری را تکرار کند؟
ه) آیا شرکت شما به «IP» یا فناوری شخص ثالثی وابسته است که به دست آوردن آن را مشکل سازد؟
8. نشان دهید که دستیابی به بازار مهم است.
سرمایهگذاران میخواهند که در وهله اول، در فرصتهای بزرگ مرتبط با بازار شناختهشده فعلی، سرمایهگذاری نمایند. پس باید به آنها اطمینان دهید که ایده شما از بازار کافی برخوردار است. از انجام موارد زیر اطمینان حاصل کنید:
الف) بازار اولیهای را که در آن حضور خواهید داشت، تعریف کنید؛
ب) ارزش ریالی اندازه بازار را برآورد و محاسبه کنید؛
ج) نشان دهید که شرکت شما موقعیت زیادی برای تصاحب بخش بزرگی از کل بازار شناختهشده، دارد. علاوه بر بازار موجود و در دسترس، بازارهای دیگری را در نظر بگیرید که فناوری شرکت شما میتواند فراتر از بازار اولیه تعریفشده در آنها، حضور یابد؛
د) بازارهایی را در نظر بگیرید که فناوری شما میتواند برای شرکای راهبردی در دیگر صنایع، گشایش ایجاد کند؛
9. چرخه فروش خود را نشان دهید.
سرمایهگذاران، به چرخه فروش شما دقت دارند و اغلب، علاقمند به همکاری با شرکتهایی هستند که برای جذب و تعامل با مشتریان، یک چرخه فروش طولانی دارند. شما باید نشان دهید که چرا محصولتان در بازار قرار خواهد گرفت و چرا مشتری خواهد گفت که «من این محصول را باید داشته باشم». از آنجاکه چرخه فروش، اغلب برای فروش به شرکتهای کوچک و متوسط (تمایل به خرید کوچکتر) با شرکتهای بزرگتر (تمایل به خرید بزرگتر) به یک اندازه وقتگیر است، استارتآپها میتوانند با داشتن قراردادهای بزرگ اقتصادی، در مزیت باشند.
10. وسعت بخشیدن به جنبههای کسبوکار فراتر از سرمایهگذاران فناوری پاک
بعضی از سرمایهگذاران که پول خود را در فناوریهای پاک از دست دادهاند، ممکن است مطلقاً به سمت این فناوریها نروند. خوشبختانه شرکتهای فناوری پاک زیادی میتوانند برخی برچسبها و نشانههای اضافی را به خود منتسب کنند که باعث میشود تا طیف گستردهای از سرمایهگذاران به سوی آنها جذب شوند. از مهمترین آنها، میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- فعالیت در حوزه هوش مصنوعی؛
- فعالیت در حوزه بزرگ دادهها و آنالیز آنها؛
- فعالیت در حوزه انرژی؛
- فعالیت در حوزه نوآوری؛
- فعالیت در حوزه اینترنت اشیاء «IoT»؛
- فعالیت در حوزه مواد جدید؛
- فعالیت در حوزه روباتیک؛
- طراحی و عرضه نرمافزار؛
- توجه به دیگر بخشهای زنجیره تأمین؛
11. برای ارائه به سرمایهگذار، یک «Pitch Deck» استاندارد و مناسب، ضروری است.
«Pitch Deck» را میتوان یک نمایش کوتاه و مختصر از طرح کلی کسبوکار دانست که اغلب با استفاده از پاورپوینت یا نرمافزارهای مشابه آماده شده و در جلسات حضوری و آنلاین با سرمایهگذاران بالقوه، شرکاء و همکاران، به نمایش گذاشته میشود. استارتآپها غالباً «Pitch Deck» را آماده میکنند تا به سرمایهگذاران احتمالی ارائه دهند.
جلب توجه سرمایهگذاران، عموماً دشوار و پیچیده است؛ آنها روزانه با صدها ایده و درخواست جدید مواجه میشوند و انتخاب یک گزینه جذاب از بین این همه ایده نوآورانه، ایجاب میکند که ارائه ایده یا فناوری نیز با حداقلی از نوآوری همراه باشد. پس سعی کنید تا «Pitch Deck» خود را با گفتاری جالب و با مهارت در جلب نظر مخاطب، به سرمایهگذار ارائه دهد.
انواع منابع مالی موجود برای شرکتهای فعال در حوزه فناوریهای پاک
۱۲. تأمین مالی فرشته
سرمایهگذاران فرشته، معمولاً در مراحل اولیه آغاز به کار شرکتهای استارتآپی وارد شده و اقدام به سرمایهگذاری در آنها میکنند. آنها در ازای سرمایهگذاری خود و شتاب در روند توسعه و تجاریسازی فناوری (که با کمک از تجارب این کارآفرینان جسور حاصل میشود)، بخشی از سهام شرکت را طلب میکنند. از مهمترین ویژگیهای این نوع از سرمایهگذاری، میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- معمولاً از 25000 تا 200000 دلار است که البته میتواند بیشتر از این مقدار هم باشد؛
- بهطور خاص به کیفیت تیم مدیریتی و چگونگی فرصتهای بازار توجه میکنند؛
- میخواهند مشکل بزرگی را که شما برای حل آن تلاش میکنید، درک کنند؛
- ممکن است یکی از نزدیکترین افراد به شما باشند و طیف وسیعی از دوستان و خانواده تا سرمایهگذاران فرشته حرفهای را در بر میگیرد؛
- میتوانید آنها را از طریق نمایندگیها، دیگر کارآفرینان، شبکه سرمایهگذاران فرشته مانند «AngelList»، سرمایهگذاران، بانکداران و از طریق وبگاههایی مانند «Kickstarter» و «Indiegogo» پیدا کنید.
سرمایهگذاران فرشته دوست دارند تا یک خلاصه و نمای شفاف از آینده ایده و کسبوکار مبتنی بر آن ببینند. پس خلاصهای اجرایی یا پاورپوینت، یک نمونه اولیه از محصول یا خدمت، شواهدی از کشش زودهنگام بازار و اینکه چرا برای این محصول یا خدمت تقاضای زیادی وجود دارد، آماده سازید. خودتان را با درخواست امضای توافقنامه عدم افشاء (محرمانگی) از سرمایهگذاران فرشته، اذیت نکنید؛ اکثراً این کار را نمیکنند و این کار تنها روند را کند میکند.
۱۳. سرمایهگذاری مخاطرهپذیر
پس از یک دوره تأمین مالی فرشته، استارتآپهای فناوری پاک، غالباً به دنبال تأمین مالی بزرگتر و ساختاریافتهتری هستند. شرکتهای سرمایهگذاری مخاطرهپذیر، علاوه بر سرمایه مورد نیاز این شرکتها، همکاریهای راهبردی، تیمسازی و بسیاری از موارد دیگر را تأمین نموده و در مقابل، یک موقعیت سهام عادلانه و مطلوب را به دست میآورند. آنها معمولاً جایگاهی در هیئتمدیره به خود اختصاص داده و درباره چگونگی اداره کسبوکار اظهارنظر میکنند.
باید توجه داشت که «VC»ها، معمولاً سرمایه خود را در بخشهای صنعتی خاصی و یا یک مرحله خاص از دوره عمر شرکتهای متقاضی صرف میکنند و حتی ممکن است که بر یک ناحیه جغرافیایی خاص، متمرکز باشند. بنابراین، بهتر است پیش از نزدیک شدن به آنها، حوزههای تمرکز و دامنه فعالیتهای سرمایهگذاریشان را به دقت بررسی نموده و سپس اقدام به جلب نظر مساعد برای تأمین مالی خود نمایید.
ارزیابی شرکت، احتمالاً یکی از موضوعات اصلی و قابل مذاکره است؛ به یاد داشته باشید که تنها یک روش یا فرمول ارزیابی صحیح برای اعتمادسازی وجود ندارد. همچنین، شما بهعنوان یک بنیانگذار یا کارآفرین استارتآپی، باید پیشبینی دقیقی از روند سرمایهگذاری و مدتزمان لازم برای آن داشته باشید. سرمایهگذاران مخاطرهپذیر، معمولاً در یک بازه 30 تا 90 روزه، اقدام به رفعورجوع موانع و سرمایهگذاری در ایدههای مدنظر خود میکنند.
با توجه به اهمیت بسیار زیاد اقدامات مدیریتی که حتی در برخی مواقع، از سرمایه تأمینشده نیز کلیدیتر خواهد بود، سرمایهگذاران مخاطرهپذیر، با اینکه کمترین سهام را در شرکت خواهند داشت، اما اساساً بر مبنای «حق وتو» که در برخی موضوعات در اختیار دارند، روی تصمیمگیریهایی که میتواند روی سرمایه آنها یا بازده پیشبینیشده اثر منفی بگذارد، تأثیر میگذارند.
۱۴. وامها و کمکهای مالی دولت
در بسیاری از دولتها، دپارتمانهای مرتبط با انرژی، از طریق اعطای وام، کمکهای مالی و برنامههای تأمین مالی کسبوکار استارتآپهای انرژی محور یا شرکتهای دارای فناوری اثباتشده و نیازمند کمک برای تجاریسازی، به توسعه فناوریهای پاک کمک میکنند. مطالعات نشان میدهد که این برنامهها، اغلب شامل موارد زیر است:
- فرصتهای سرمایهگذاری علمی و بنیادین؛
- تأمین مالی ایدهها و فناوریهای مرتبط با انرژی فسیلی؛
- انرژیهای تجدیدپذیر؛
- تحقیقات نوآوری در کسبوکارهای کوچک و برنامههای انتقال فناوری مرتبط با «SMEs»؛
شتابدهندهها و انکوباتورها نیز میتوانند به شرکتهای فناوری پاک در تأمین مالی و وام کمک کنند. برخی از این شتابدهندهها، با همکاری دولت، اقدام به حمایت از طرحهای فناورانه در حوزه انرژیهای پاک میکنند.
۱۵. تأمین مالی پروژه و اوراق قرضه
شرکتهایی با یک ترازنامه سالم که از نظر تجاری، فناوری آنها اثبات شده است و در زمینه توسعه انرژیهای تجدید پذیر یا طرحهای زیرساختی تجربه دارند، ممکن است بتوانند از مزیت تأمین مالی در مرحله پروژه بهرهمند شوند. تأمین مالی پروژه، یک نوع تأمین مالی محدود برای پروژههای بزرگ است که در طول دهه گذشته، بهطور گستردهای در پروژههای انرژی خورشیدی استفاده شده است و در حال حاضر نیز، برای تأمین مالی پروژههای بزرگ ذخیره انرژی باتری، استفاده میشود.
یکی دیگر از راهکارها نیز، اوراق قرضه دولتی و محلی است که بهطور فزاینده، برای تأمین مالی فناوریهای انرژی پاک، مورد استفاده قرار میگیرد. این روش که در گذشته بیشتر برای زیرساختها (جادهها، پلها، بیمارستانها و ...) مورد استفاده قرار میگرفت، امروزه در پروژههایی مانند دفع یا بازیافت زبالههای جامد (شامل زبالههای خانگی، ضایعات غذایی، ضایعات چوب، و پلاستیکها) یا تبدیل ضایعات جامد به انرژی، به کار میروند.
مسائل مربوط به مقررات و دستورالعملهای شرکتهای فعال در حوزه فناوری پاک
۱۶. بر چه موانع قانونی یا سیاسی باید غلبه کرد؟
سرمایهگذاران، علاقمندند بدانند که چه مسائل و موانع نظارتی وجود دارد که شرکت شما با آنها روبرو است. بسیاری از شرکتهای فناوری، مشمول قوانین خاصی نمیشوند، اما هر عملیاتی که از مواد یا محصولات فیزیکی (از جمله برق) استفاده میکند، ممکن است مورد بحث قرار گرفته تا از تجهیزات قانونی و مجاز استفاده کند. این تجهیزات، ممکن است هزینه عملیات راهاندازی شده توسط استارتآپ را محدود نموده یا افزایش دهند و یا حتی روی بازار محصول اثر بگذارند. بهترین مثال، محصولات مبتنی بر فناوری نانو هستند که میبایست استانداردها و رویههای ایمنی خاصی را در حین فرآیند تولید و حتی تعهدات مرتبط با مصرفکننده، رعایت نمایند. شما باید به سرمایهگذاران اطلاع دهید که آیا این موانع در یک دوره زمانی منطقی، قابل مدیریت و حل شدن هستند؟ آیا هرگونه مجوز یا تأییدیه، سریع و با قیمتی منطقی به دست میآید، یا اینکه مجوزهای خاص فوق، وقتگیر بوده و ریسک هزینه دارند؟ باید بدانید که از دیدگاه سرمایهگذاران، مجوزها و مقررات، میتوانند هزینه عملیات را به شکل قابلتوجهی افزایش دهند.
مثالی دیگر از مسائل مقرراتی که ممکن است روی بعضی استارتآپها اثر بگذارد، طراحی شدت برق است. برای مثال، طراحی شدت، میتواند شدیداً روی نوع کسبوکار برای زیرساخت شارژ وسایل نقلیه الکتریکی اثر بگذارد، و این یک موضوع اساسی برای ذخیره انرژی در مقایسه با زیرساختهای انرژی دیگر است.
مسائل مقرراتی و مجوز، ممکن است بسته به نوع فناوری، از سطوح محلی، منطقهای، کشوری و یا حتی بینالمللی ایجاد شوند و اگر به صورت فعالانه مورد توجه قرار نگیرند، ممکن است حل کردن آنها سالها طول بکشد. سرمایهگذاران مایل هستند تا مشاورین حقوقی یا کارشناسان و متخصصین، تمامی مسائل بالقوه در این زمینه را شناسایی نموده و برآورد زمانی و هزینهای مناسب را به آنها اعلام نمایند.
۱۷. مشارکت در سیاستگذاری برای شکل دادن به قانونگذاری دولتی
صنعت انرژی، به شدت به سیاستهای دولت و سیاستهای اتخاذ شده از سوی سیاستگذاران ارشد وابسته است. بسته به اینکه شرکت شما با چه «اکوسیستم انرژی» هماهنگ است، ممکن است به شدت تحت تأثیر فعالیتهای قانونگذار یا سیاستگذار قرار گیرد. برای مثال، استارتآپهای انرژی، ممکن است از طریق اعمال تعرفههای مالیاتی جدید و یا معافیتهای مالیاتی، از نظر مادی تحت تأثیر جدی قرار گیرند.
حال تصور نمایید که شما بهعنوان یک استارتآپ فعال در حوزه فناوریهای پاک، عضوی از یک گروه صنعتی ویژه، مانند انجمن انرژی باد یا انجمن انرژی برق خورشیدی شده و بر روندهای قانونگذاری اثرگذار شوید. حتی در نگاهی گستردهتر، گروههایی سیاستگرا، مانند کارآفرینان زیستمحیطی، میتوانند راهبرد سیاسی اتخاذ نموده و بر تنظیمات و قوانین اثرگذار شوند.
در پایان باز هم به این نکته اشاره میکنیم که حوزه فناوری و نوآوری، با عدم قطعیتهایی همراه است. این ویژگی و ابهام در وضعیت بازگشت سرمایه، موجب میشود تا جذب سرمایه برای ادامه مسیر توسعه فناوری، با اما و اگرهایی همراه شود. شرکتهای فناوری پاک را میتوان از منظر مسئولیتهای اجتماعی نگریست که سعی در رفع برخی از بزرگترین چالشهای پیش روی بشر دارند. اما این شرکتها نیز به سرمایه و طبیعتاً جلب نظر مساعد سرمایهگذاران نیاز دارند و بحث تجاریسازی، فرصتهای بازار، پتانسیلهای تیم کاری و بسیاری موارد دیگر، برای آنها نیز صادق است. استارتآپهای فناوری پاک، هنوز هم فرصت تغییر جهان را دارند. اگر چه تأمین مالی آنها مشکل است، اما جذب سرمایه از چندین راه متفاوت در دسترس است. شرکتهای فناوری پاک که نوع کسبوکارشان با موقعیتهای در حال تغییر بازار، سازگار نباشد، احتمالاً شکست میخورند و کارآفرینانی که زیرک بوده و حاضر به سازگاری با تغییرات باشند (و البته قابلیت آن را هم داشته باشند)، میتوانند به موفقیتهای بزرگ دست یابند.
مرجع:
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.