تیمسازی و کار گروهی؛ کلید موفقیت استارتآپها
مقدمه
کارکنان سرمایههای اصلی یک سازمان به شمار میروند و موفقیت و شکست کسبوکار، به سختکوشی و تعهد هر یک از آنها وابسته است. در این میان، لزوم هماهنگی افراد با یکدیگر و میزان مشارکت در کارهای گروهی، یکی از مهمترین شاخصهای عملکرد کارآ و مؤثر است که نمود آن را میتوان در تیمسازی و فضای مشارکتی سازمان مشاهده نمود.
افراد عموماً با شیوههای نسبتاً متفاوت نسبت به دیگران کار میکنند و همواره برای ارائه بهترین عملکرد خود انگیزه دارند. با این حال، تلاشهای انفرادی یکی از اعضای تیم، به عنوان پارامتر مؤثر در نظر گرفته نشده و خروجی کار تیمی است که میزان دستیابی به اهداف را مشخص مینماید. بر همین اساس است که تیمسازی و کار تیمی، به منظور بهبود محیط کسبوکار و ارتقاء عملکرد تمامی کارکنان، بسیار حائز اهمیت است.
منظور از تیم کاری چیست؟
هیچ فردی نمیتواند تمامی وظایف را به تنهایی انجام دهد. او به حمایت دیگران و در عین حال راهنمایی آنها نیاز دارد تا در هر کاری که انجام میدهد به بهترین نحو ظاهر شود. درصورتیکه افراد با یکدیگر همانند یک تیم کار کنند، اهداف بسیار پیچیده به راحتی قابل حصول هستند. حال این پرسش پیش میآید که منظور از یک تیم چیست؟
«یک تیم، از گروهی از افراد تشکیل شده است که برای رسیدن به هدفی مشترک، در کنار یکدیگر کار میکنند. افرادی که یک تیم را تشکیل دادهاند، در حالت ایدهال باید اهداف و مقاصد مشترک و تا حدودی خط سیر فکری یکسانی داشته باشند. افرادی که با یکدیگر سازگاری ندارند، هرگز نمیتوانند یک تیم را تشکیل دهند. آنها باید علایق، فرآیند فکری، طرز رفتار، ادراک و تمایلات مشابه و نه لزوماً یکسان، داشته باشند.»
اندازه تیم، به میزان پیچیدگی وظایفی که بر عهده تیم گذاشته شده است بستگی دارد. بهطور ایدهال هر تیمی باید از هفت تا ده نفر تشکیل شده باشد. تعداد اعضای بسیار زیاد، میتواند موجب سردرگمی و کجفهمی گردد.
ما همواره به یک تیم احتیاج نداریم. تیمها باید زمانی تشکیل شوند که امور محوله تا حدودی پیچیده باشند. یک فرد در بسیاری از موارد، نمیتواند به تنهایی تصمیمگیری نماید. بنابراین یک تیم تشکیل میگردد تا اعضای آن بهطور مساوی برای تسهیل امور، با یکدیگر مشارکت کنند. اگر تمامی اعضای تیم با وحدت با یکدیگر کار کنند، هر تیمی میتواند خارقالعاده باشد.
تفاوتهای بین تیم و گروه
باید توجه داشت که هر گروه لزوماً نمیتواند یک تیم باشد. یک گروه میتواند از افرادی با علایق، طرز رفتار و روند فکری متفاوت تشکیل شده باشد. نیازی نیست که اعضای گروه، هدف مشترک و یا مقصود یکسانی برای دستیابی داشته باشند. این در حالی است که یک تیم باید افرادی که اهداف مشترکی برای دستیابی دارند را در اختیار داشته باشد. آنها همگی باید با هم کار کنند و برای دستیابی به هدف مشترک تلاش نمایند.
تیمسازی؛ مفهوم، مراحل و شکلدهی یک تیم کارآمد
تیمها در حال تبدیل به ابزارهایی برای سازماندهی شغلی در دنیای شرکتهای بزرگ هستند. آنها ظرفیت افزایش اندازه، سازماندهی، جابجایی و پراکندهشدن فوری را دارند. اما تیمها ابزارهای بسیار مؤثر در ایجاد انگیزه در کارمندان نیز هستند. در نظر گرفتن این حقیقت بسیار مهم است که یک تیم برای به وجود آمدن و به تکامل رسیدن نیازمند زمان است. شکلگیری یک تیم با تشویق افراد به همکاری، کار گروهی، وابستگی متقابل و ایجاد اعتماد مابین افراد، محیطی بسیار جذاب را برای آنها ایجاد میکند. در ادامه به مراحل چهارگانه ایجاد یک تیم اشاره شده است:
1. مرحله اول: شکلگیری
در این مرحله، ممکن است اعضای گروه نگران باشند و رفتاری با تأمل و بدون عکسالعمل از خود نشان دهند. آنها با یکدیگر رفتار بسیار رسمی خواهند داشت. هیچ ایده مشخصی از اهداف و انتظارات در بین آنها وجود نخواهد داشت. علاوه بر این، آنها ممکن است از اینکه به چه دلیلی در کنار هم هستند نیز مطمئن نباشند.
این مرحله، مرحلهای است که تیم نیازمند نوشتن منشور یا بیانیه مأموریت است تا بتواند اهداف خود را مشخص کند. مهمترین نکته در مورد اهداف، این است که خریدار داشته باشند.
با انجام این کار، تیم قادر خواهد بود تا مرزهای خود را با تعیین اینکه چه مواردی مورد انتظار است تعیین کند. اعضای تیم با انجام وظایف بسیار زیاد و بدون تعارض با یکدیگر آشنا خواهند شد. این امر تعهدی را برای ایجاد اهداف بزرگتر در بین آنها ایجاد میکند.
2. مرحله دوم: بحث و جدال
در این مرحله، اعضای تیم، تمایل بسیار زیادی برای حرکت دارند. زمانی که افراد سعی میکنند تا ایدههای مختلف را برای تحقق اهداف در کنار یکدیگر قرار دهند، اختلاف روی میدهد. در این لحظه، اعضای تیم به تفاوتها بیشتر از شباهتها توجه میکنند. این امر منجر میشود که اعضای تیم بهصورت فیزیکی یا روحی از تیم فاصله بگیرند.
در این مرحله، تنش شدت میگیرد؛ در نتیجه ارتباطات بسیار مهم بوده و تشخیص و اذعان عمومی دستاوردها، به مسئله بسیار مهمی تبدیل میشود. شرکت در جلسات، بهشدت اهمیت پیدا میکند و باید به تنوع، ارزش و بهای بسیار زیادی داده شود.
3. مرحله سوم: هنجار
این مرحله، زمانی آغاز میشود که اعضای تیم مواردی را که در آن با یکدیگر مشترک هستند، شناسایی میکنند. آنها متوجه میشوند که در یک موضوع خاص، همانند یکدیگر هستند. از این رو، آنها به افرادی اجتماعی تبدیل میشوند و شاید تمایل خود را، برای گذراندن اوقات خوب فراموش میکنند. در این مرحله، درصورتیکه امکان آن وجود داشته باشد، بهترین زمان برای آموزش است. به نوعی میتوان گفت که طی مرحله هنجار، حلوفصل اختلافات انجام میشود و مشارکت بیشتری از اعضای تیم وجود خواهد داشت. در این مرحله «ما» بسیار بیشتر از «من» مورد توجه قرار میگیرد.
4. مرحله چهارم: اجرا
این مرحله، زمانی اتفاق میافتد که اعضای تیم، آموزشدیده، شایستگی لازم را به دست آورده و میتوانند مشکلات خود را به تنهایی حلوفصل نمایند. در این دوران، راههای گوناگون بایستی مورد توجه قرار گیرند، تا به همراه ایجاد شدنشان مورد چالش نیز واقع شوند. تیم، در حال حاضر به تکامل رسیده است. اعضای تیم، نقش و مسئولیت خود را بهخوبی میشناسند. آنها ترجیح میدهند تا ورودیهای بیشتری را در فرایند خود داشته باشند. اعضای تیم همانطوری که به خود آموزش میدهند، میتوانند در خود ایجاد انگیزه کنند. بنابراین، تلاشهای آنها باید شناسایی شده و هرگونه پیشرفتی باید مورد تشویق قرار گیرد. این امر، با ارائه چالشهای جدید به تیم صورت میپذیرد.
بنابراین، تیمها در مرحله اجرا، توانایی کنترل خود، عملیاتی کردن، وفاداری و بهرهوری را دارا بوده و تمرکز افراد، هم بر روی اجرا و هم بر روی تولید است.
مدیریت تیم؛ معنا و مفهوم
اعضای تیم، از همان ابتدا عملکرد خود را آغاز نمیکنند؛ آنها برای انجام فعالیتهای خود به زمان احتیاج دارند. تمام افراد تیم، همواره عملکرد یکسانی ندارند. ممکن است برخی از آنها ارتباط خوبی با همتیمیهای خود برقرار نکنند، یا مسائل موجود میان آنها با سایرین، مانع عملکرد خوب آنها باشد. برخی از مواقع، افراد با مشکلاتی برای هماهنگی خود با دیگران روبرو میشوند و در نتیجه عملکرد آنها با مشکل مواجه میشود. هر فردی که عملکرد ضعیفی داشته باشد، کل تیم را در خطر نابودی قرار میدهد. فعالیتهای مدیریتی تیم، عاملی برای حصول اطمینان از فعالیت مشترک اعضای تیم، در یک الگوی مشترک، برای یک هدف مشترک است.
مدیریت تیمی، به فعالیتهای مختلفی اشاره دارد که افراد تیم را با نزدیک نمودن به یکدیگر، برای دستیابی به مجموعهای از اهداف، در کنار یکدیگر نگاه میدارد. برای هر یک از اعضای تیم، تیم باید اولویت اول باشد و هر چیز دیگری باید در اولویتهای بعدی قرار داده شود. آنها باید بر روی اهداف خود بهشدت تمرکز نمایند.
ویژگیهای یک تیم خوب و کارآمد
موفقیت در محل کار، همانطوری که به تعامل شما با اعضای تیم وابسته است، به توانایی شما در ایجاد تیم نیز بستگی دارد. افراد با همکاری یکدیگر قادر به دستیابی به دستاوردهایی هستند که به تنهایی قادر به تحقق آنها نیستند. این مفهوم، با نام همکاری شناخته میشود. در ادامه به ویژگیهای یک تیم خوب و کارآمد میپردازیم:
- هدف مشخص و متعالی: این هدف، هدفی است که به اطلاع همه افراد رسیده است.
- ساختار نتیجهمحور: هدف، بهطور مشترک توسط تمام افراد تیم اتخاذ شده و همه آنها برای دستیابی به آن متعهد شدهاند.
- اعضای شایسته: هر یک از اعضای تیم، مجموعه مهارتهای لازم را برای دستیابی به اهداف تیم در اختیار دارند.
- تعهد یکپارچه: درصورتیکه تعهد کاملی از جانب اعضای تیم وجود نداشته باشد، هیچ اتفاقی در یک تیم رخ نخواهد داد. تعهد، دستیابی به اهداف سازمانی را بسیار آسانتر میگرداند.
- محیط مشارکتی: وجود تعهد از جانب اعضای تیم و یک رهبری خوب، منجر به ایجاد یک تیم تعاملی به همراه محیطی کاری با بهرهوری بالا میگردد.
- بالاترین استانداردها: جهتگیری کیفیت در موفقیت هر سازمانی بسیار حیاتی است.
- رهبری اصولی: شیوه رهبری، تعریف تیم را مشخص میکند. رهبری توانمند میتواند مسیر تیم را به موفقیت منتهی کند.
- بهکارگیری شیوههای خلاقانه: از آنجاکه استفاده از شیوههای مبتکرانه و غیرمعمول در اقتصاد امروز بسیار ضروری است، درنتیجه اعضای تیم بایستی به شیوههای خلاقانه برای حلوفصل مشکلات فکر نمایند.
- خطرپذیری: تیم باید تمایل زیادی برای پذیرفتن خطر داشته باشد. پذیرش خطر، طرز رفتاری است که با اعتماد به نفس همراه خواهد شد. اعتماد به نفس در خودتان، همانند اعتماد به نفس به تیم، در کنار توانایی شما در روبرو شدن با عواقب آن، حاصل چنین طرز رفتاری است.
انواع تیم
زمانی که افراد با سلایق، اهداف، طرز رفتار، نیازها و درک مشترکی گرد هم میآیند، یک تیم شکل میگیرد. یک تیم در هرجایی، هرزمانی، و در مواقعی که پروژه مورد نظر کمی دشوار و پیچیده شده است، قابل شکلگیری است. در ادامه به معرفی انواع مختلف تیمها با جزئیات میپردازیم:
- تیمهای دائمی: این نوع از تیمها، بر اساس اصول دائمی عمل میکنند و با تحقق یک پروژه منحل نمیشوند. کار کردن و یا نکردن، معیار مهمی در تعیین نوع تیم است. تیم منابع انسانی، تیم اجرایی، و تیم مدیریت، همواره و بهطور کارآمد در طول سال در حال فعالیت بوده لذا آنها تیمهای دائمی هستند.
- تیمهای موقت: برخلاف تیمهای دائمی، تیمهای موقت اهمیت خود را با به پایان رسیدن پروژه از دست میدهند. چنین تیمهایی، معمولاً برای مدتزمان بسیار محدود، یا برای کمک به تیمهای دائمی، یا کار کردن بهجای اعضای تیمهای دائمی، زمانی که آنها به انجام کاری در پروژهای دیگر مشغول هستند، وارد عمل میشوند. زمانی که سازمانها با تجمع کاری مواجه هستند، معمولاً تیمهای موقتی را تشکیل میدهند که در ارتباط با اعضای تیمهای دائمی بوده تا پروژه موجود را، در زمان اختصاص داده شده، به اتمام رسانند.
- نیروی کار: چنین تیمهایی، برای اهداف مشخص شکل مییابند تا روی پروژههای خاص کار کنند و یا راهکارهایی را برای مشکلات بسیار مهم بیابند. دولت معمولاً تیمهای خاصی را تشکیل میدهد تا در مورد مسائل بسیار حیاتی، همانند انفجارها، حملات تروریستی و بسیاری موارد دیگر تحقیق کنند. نیروی کار، تمامی دلایل ممکن را که منجر به ایجاد مشکلات بسیار شدید میگردند، مورد بررسی قرار داده و تلاش میکنند که آن موارد را در ضربالاجل موجود حلوفصل کنند.
- کمیته: کمیتهها معمولاً برای کار روی موارد بسیار خاص، چه بهصورت موقت و چه دائم، کار میکنند. افراد با علایق مشترک، که تا حدودی از پیشینه و طرز رفتار مشابهی برخوردار هستند، طبق الگوی مشترکی گرد هم آمدهاند تا یک کمیته را تشکیل دهند و روی هر موضوعی تحقیق کنند. برای سازماندهی هر موضوع فرهنگی، سازمانها معمولاً کمیتههایی را برای جمعآوری سرمایه، تشکیل میدهند. برای این کار، آنها از افراد مشهور دعوت به عمل میآورند و تمامی بخشهای مهم، برای سازماندهی موفق در هر رخدادی شرکت میکنند. اعضای یک کمیته، با یکدیگر همکاری دارند و استراتژیها را طراحی نموده تا امور محوله با موفقیت به اتمام رسانده شود.
- نیرویهای کاری و سازمانی: چنین گروههایی در سازمانها، جاییکه اعضای تیم با یکدیگر همکاری دارند، زیر نظر مربیان متخصص تشکیل میشوند. یک رهبر یا یک سرپرست، بهطور معمول از اعضای تیم انتخاب شده و با فعالیتهای تیم خود همراه میشود تا به هدف مشترک دست پیدا کنند. رهبر باید بهطور کامل در کنار تیم خود باشد و بهترین خروجی را از اعضای تیم خود دریافت نماید. او نباید هیچیک از اعضای تیم خود را دست کم بگیرد و در کنار تیم خود بوده تا از درگیری جلوگیری شود.
- تیمهای خودمختار: این تیمها شامل افرادی هستند که با یکدیگر، بدون نظارت هیچ رهبری، برای یک هدف مشترک همکاری دارند. همانطوری که از نام آنها نیز مشخص است، هر فردی مسئول عملکرد فردی خود است. اعضای این نوع تیمها، باید به یکدیگر احترام بگذارند و نباید تمرکز بر هدف موجود را از دست دهند. هیچ فردی برای رهبری انتخاب نمیشود و اعضای تیم باید مسئولیت فعالیتهای خود را بر عهده بگیرند. افراد در کار خود ابتکار عمل به خرج میدهند و رهبر خود هستند.
- تیمهای با کارکرد متقابل: در این نوع تیم، افراد از محیطهای مختلف و با سلایق و تواناییهای متفاوت برای انجام یک هدف مشخص گرد هم آمده تا آن کار را با موفقیت انجام دهند. به عنوان مثال یک گروه بازاریابی دو نفره در یک شرکت را در نظر بگیرید که یکی از آنها در میانه یک بازاریابی مهم بیمار شده و نیاز به استراحت دارد، در این شرایط یک نفر از تیم اجرا جایگزین این فرد شده تا مسئولیت تیم به خوبی انجام شود.
- تیم مجازی: تیمهای مجازی از افرادی تشکیل شدهاند که از هم فاصله دارند و افراد از طریق رایانه و بهصورت آنلاین با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. این نوع تیم زمانی کارآمد بوده که افراد مورد نیاز تیم در نقاط مختلف و فواصل دوری از یکدیگر قرار داشته باشند. این نوع از ارتباطات در تیمهایی مثل فیسبوک بسیار قابل توجه و مثال زدنی است.
پنج الزام کلیدی برای ایجاد یک تیم رؤیایی
تا به حال، هیچ رهبر موفقی مشاهده نشده است که به تنهایی کار کرده و در عین حال موفق شده باشد. اینکه کارآفرین موفق بتواند حتی در عصر اینترنت به تنهایی کار کند و در دنیای رقابت باقی بماند، بسیار نادر و بیسابقه است. تمامی این مصادیق، بیانگر این مطلب مهم است که اگر قصد راهاندازی یک کسبوکار استارتآپی دارید، باید برای رشد و توسعه آن، بتوانید از حمایتهای فردی دیگران نیز استفاده نمایید. یافتن افرادی قابل اعتماد که با میل و علاقه شخصی در کسبوکار شما مشغول شوند و هدفشان با هدف کسبوکار شما در هماهنگی کامل باشد، نیاز به آزمون و خطا دارد.
اگر میخواهید تیمی رؤیایی برای کسبوکار خود ایجاد نمایید که بتواند شهرت و اعتبار برندتان را نیز بهبود دهد، از توصیههای زیر پیروی کنید:
- به ندای درون خود گوش فرا دهید؛ اولین حسی که در برخورد با افراد به شما دست میدهد، بسیار مهم و حیاتی است. در مصاحبه با افرادی که میخواهید برای تیم خود انتخاب نمایید، به شهود و حس درونی خود اعتماد کنید و سپس به بررسی رزومه آنها بپردازید.
- اول از همه بر شخصیت افراد تمرکز کنید؛ مهارتها اکتسابی هستند و بسیار راحتتر از شخصیت، پرورش یافته و رشد مینمایند. حقیقت این است که صداقت، وفاداری، تعهد و سایر خصوصیات خوب اخلاقی افراد، بسیار سختتر از مهارتها و استعدادها قابلیت پرورش دارند. پیدا کردن افرادی با این خصوصیات، بسیار سخت و زمانبر است، با این حال، با توجه به دشوار بودن آموزش چنین فضائلی، بهتر است که زمان بیشتری برای یافتن افراد اینچنینی صرف نماییم.
- فرهنگی متناسب برای استارتآپ خود در نظر بگیرید؛ در کتاب پرفروش «Tony Hsieh» که تحت عنوان «ارائه خوشبختی»، پیرامون اهمیت فرهنگ کسبوکار در میزان موفقیت و دستاوردهای حاصل صحبت مینماید، بیان شده است که تیمهای کسبوکاری که احساس قویتر و بهتری نسبت به هدفشان دارند، در مقایسه با آنهایی که فاقد این احساسند، دارای فروش و بهرهوری بالاتر، فرسودگی شغلی کمتر و موفقیت بیشتری هستند. در ابتدا و قبل از اینکه اعضای تیم خود را انتخاب کنید، فرهنگ مورد نظرتان را مشخص کرده و افراد تیم را همسو با فرهنگ کسبوکارتان انتخاب نمایید.
- وجود مشاوران در تیم، امری ضروری است؛ اگر تا به حال از مشاوران خبره برای استارتآپ خود استفاده نکردهاید، قطعاً در تیم خود به وجود آنها نیاز دارید. وجود افرادی که دلسوزانه و هوشمندانه برای موفقیت استارتآپ شما زحمت میکشند، تا حد زیادی میتواند پول و سرمایه شرکت شما را حفظ نماید. روی مربیان و مشاورانی که قرار است به تیمتان اضافه شوند سرمایهگذاری کنید، زیرا اینها همان کسانی هستند که با تجارب خود، چشمانداز کسبوکار شما را بهبود میدهند.
- از اخراج کردن افراد نترسید؛ در ابتدا سعی کنید در استخدام افراد دقت کنید. مخصوصاً اگر قلبی مهربان و احساساتی دارید، این دقت باید بیشتر شود. اگر افرادی را استخدام کردهاید که منطبق با اهداف تیم شما کار نمیکنند، آنها را از تیم خارج کنید. ممکن است این اتفاق در موقعیتهای مختلفی روی دهد. همواره موفقیت استارتآپ خود را در نظر بگیرید و با تشکیل تیمی ضعیف، عملکرد شرکت را پایین نیاورید.
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.