یک همبنیانگذار خوب چه ویژگیهایی دارد؟
مقدمه
یک همبنیانگذار مناسب، افزایش بهرهوری استارتآپ را به دنبال داشته و با حمایتهای روحی خوبی که از شما میکند، طی کردن مسیر پرچالش کارآفرینی را سادهتر مینماید. علاوه بر این، بررسی تجارب استارتآپهای موفقی که به عرضه عمومی رسیدهاند، نشان میدهد که اکثر آنها با حضور جمعی از همبنیانگذاران کار خود را شروع کرده و همین عامل مهم، منجر به موفقیت آنها شده است.
اگر هنوز هم شک دارید که چرا به یک همبنیانگذار در کنار خودتان نیاز دارید، بهتر است سری به مقاله نانومچ با عنوان «چرا به یک همبنیانگذار نیاز داریم؟» بزنید. اما اگر به این نتیجه رسیدهاید که در کنار خودتان نیاز به یک همبنیانگذار دارید، در این مقاله، به دنبال پاسخ به این سؤال مهم هستیم که چنین فردی چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
قابلیت کار در شرایط پر استرس
عدم قطعیت، یک عامل بسیار استرسزا بوده که میتواند حتی فعالیتهای عادی روزانه ما را هم به شکلی جدی تحت تأثیر قرار دهد. زندگی روزمره در استارتآپها، یک دنیای مملو از عدم قطعیتها است که میتواند خیل عظیمی از استرس را به بنیانگذاران آنها تحمیل نماید. هر چالش کوچک یا بزرگ، از جمله عدم دریافت نتیجه قابل قبول از یک بخش کوچک یا کل محصول، عدم اقناع سرمایهگذاران پس از یک یا چندین تلاش، پیدا شدن رقبای جدید کوچک و بزرگ، تنها مثالهای معدودی از چالشهایی هستند که ممکن است در پیش روی یک کارآفرین استارتآپی خصوصاً در حوزههای هاردتک قرار گیرد. اما این فقط خود چالشها نیستند که منجر به ایجاد استرس در یک کارآفرین میشوند، بلکه حتی فکر کردن به احتمال رویارویی با این موارد و خطر تعطیلی استارتآپ، چیزی است که همواره میتواند در ذهن کارآفرینان جولان دهد. از همین رو است که افرادی که پای در این عرصه میگذارند، باید قابلیت کار در چنین محیطهای پر استرسی را داشته باشند.
بیشک، یکی از مهمترین ویژگیهایی که باید برای انتخاب یک فرد به عنوان همبنیانگذار در نظر داشت، این است که وی چگونه از عهده مدیریت استرس بر میآید. البته این فقط بخشی از مسئولیت وی در رویارویی با استرس بوده و باید به این گزینه هم توجه داشت که چگونه میتواند به شما در مدیریت استرس کمک کند. استارتآپها، تجربههای بسیار استرسزا و شدیدی را در پیش روی خود میبینند. در این مسیر، یک همبنیانگذار خوب کسی است که در چنین شرایط سخت و پرتنشی، بتواند از شما حمایت نماید. این حمایت، به شما کم میکند تا مصصم و باانگیزه بمانید، از کار کردن با هم لذت ببرید و در نتیجه، برای مدتی طولانی بتوانید در کنار یکدیگر بر روی استارتآپ و اهدافش کار کنید و این دقیقاً همان چیزی است که برای ایجاد یک شرکت موفق نیاز است.
پس این بسیار مهم است که کار را با افرادی شروع نکنید که آنها را به خوبی نمیشناسید. باید بدانید که حتی اگر شما زمان زیادی را با افراد در رویدادهای اجتماعی وقت گذرانده باشید، یا کمی با آنها معاشرت کرده باشید، واقعاً بینشی درست در مورد نحوه واکنش آنها به فشار و استرس ندارید؛ نمیدانید که آیا آنها میتوانند با شرایط سخت و دشوار کنار بیایند یا ممکن است در چنین شرایطی خود آنها هم به یک چالش جدید برای شما تبدیل شوند؛ باید مطمئن شوید که آیا آنها کسانی هستند که در شرایط سخت بتوانند به شما کمک کنند.
بنابراین، همیشه بهترینها برای راهاندازی شرکت، افرادی هستند که تجربههای شخصی با آنها داشته باشید و شخصیت و نحوه واکنش آنها به موقعیتهای سخت را به خوبی بشناسید. این معمولاً بدین معنی است که آن فرد، یک دوست صمیمی یا شخصی است که پیشتر تحت شرایط استرسزا با او کار کردهاید. پس اکیداً توصیه میشود که وقتی به فکر انتخاب و اضافه کردن یک همبنیانگذار هستید، به شدت مراقب باشید و به آن فکر کنید.
اهداف و ارزشها
مسئله دیگری که باید به دقت در نظر گرفته شود، درک اهداف و ارزشهای طرف مقابل است. هارج تاگار (Harj Taggar) که از همکاران شتابدهنده مشهور «Y Combinator» است، در خصوص تجربه شخصی خودش در این خصوص میگوید: «صادقانه بگویم، وقتی جوانتر بودم، برخی از اهداف و ارزشها را اصطلاحات مبهمی میدانستم. من به آنها نیازی نداشتم. اما با گذشت زمان، متوجه شدم که منظور از چنین اصطلاحاتی، درک انگیزههایی است که یک فرد در مسیر انجام کارهایش دنبال میکند. به نظر من واقعاً مهم است که حتی اگر طرف مقابل را به خوبی میشناسید، با او در خصوص این موضوع صحبت کنید و بفهمید که چرا تصمیم به راهاندازی یک استارتآپ دارد و به چه چیزی امیدوار است؟ آنچه باید به جدیت در نظر گرفته شود، اجتناب از وجود اهداف متضاد است.»
بهعنوان مثال، فرض کنید که شما در صدد ساختن یک استارتآپ با رشد بالا، با شدت بالا و ریسک بالا هستید، میخواهید خیلی قوی به جلو حرکت کنید، میخواهید سرمایهگذاران خطرپذیر بیشتری را به سمت خودتان بکشانید، میخواهید مجموعهای از افراد را استخدام کنید و در واقع هدف شما این است که شرکت را عرضه عمومی کنید و مشکلی ندارید که در طول مسیر برای رسیدن به این هدف ارزشمند، ریسکهای زیادی انجام دهید. اینها مجموعهای کاملاً خوب از انگیزههایی است که بسیاری از بنیانگذاران استارتآپی در سر میپرورانند. اما باید بدانید که آیا همبنیانگذار شما هم چنین رویکردی را میپسندد یا ترجیح میدهد که نوعی رویکرد آهسته و پیوسته در پیش بگیرد. شاید آن فرد دنبال محصولی باشد که یک گروه کوچکتر از مخاطبین را داشته، اما در عوض یک درآمد و حقوق خوب را برای بنیانگذاران به دنبال داشته و به یک رشد نسبی سالیانه قانع باشد. این انگیزهها هم موارد خوبی هستند، اما مجموع این دو گروه از انگیزهها، در یکجا با هم سازگار نبوده و تضاد موجود در میان آنها، منجر به درگیریهای اجتنابناپذیری میشوند.
بنابراین، حتماً با فردی که میخواهید به عنوان همبنیانگذار وارد همکاری شوید، در خصوص ارزشها و اهداف صحبتهای جدی داشته باشید و از این جنبه مطمئن شوید. البته باید این نکته را هم در نظر داشته باشید که ممکن است اهداف و جاهطلبیهای افراد، به مرور زمان تغییر کند و در نتیجه همین تغییرات، حتی اگر شما در این نقطه پیشبینی صحیحی کرده باشید، ممکن است در آینده با چیزی متفاوت از انتظار و توافق اولیه روبرو شوید. تاگار در این خصوص میگوید: «من افرادی را دیدهام که تنها دلیلشان برای راهاندازی یک شرکت، این است که ثروتمند شوند. امید آنها این بود که بتوانند طی دو الی سه سال، همه چیز را به مبلغ خوبی به یک شرکت بزرگتر بفروشند. اما پس از اینکه چند سال در آن شرکت کار کردند، نظرشان عوض شد و فهمیدند چقدر آن را دوست دارند. آنها آنقدر از این چالش هیجانزده شدهاند که به کار روی آن ادامه داده و هنوز هم پس از یک دهه، بر روی همان کار متمرکز میباشند. پس من نمیگویم که داشتن این مکالمه بدین معنی است که شما مطمئناً میدانید که آیا اهداف و ارزشهای شما در دهه آینده همسو هستند یا خیر، اما حداقل گفتگو به شما کمک میکند تا شانس بیشتری برای پیدا کردن همبنیانگذاری داشته باشید که با او در مورد موضوعات مهم و سطح بالا همسو هستید.»
مهارتها
پس از اشاره به دو مورد از مهمترین ویژگیهایی که یک همبنیانگذار باید داشته باشد، حالا نوبت به یکی از بدیهیترین موارد است: یک همبنیانگذار خوب چه مهارتهایی باید داشته باشد؟
بدیهی است که داشتن همبنیانگذاری با مهارتهای مناسب و مکمل شما، برای کمک به رشد شرکت بسیار مهم است. بنابراین، اگر بر این باورید که خودتان در اموری مثل فروش، صحبت با کاربران و جذب مشتری فوقالعاده هستید، باید به فکر تقسیم کار بوده و در حالت ایدهآل، همبنیانگذاری را بیابید که در ساخت محصول فوقالعاده باشد.
البته اگرچه این مورد بسیار بدیهی است، اما لازم نیست که حساسیت بسیار زیادی در خصوص آن قائل شوید؛ بدین منظور که اگر فردی را پیدا کردید که دوست دارید با او کار کنید و به او اعتماد دارید، حتی اگر همه مهارتها و ابزارهای مکمل را نداشته باشد، شما همچنان هم میتوانید او را به عنوان یک همبنیانگذار اضافه نموده و برای پوشش دادن خلأهای مهارتی، اقدام به استخدام افراد مورد نیازتان کنید.
نکته دیگری که باید در نظر داشت، این است که وقتی میخواهید ببینید کسی مهارتهای مکمل شما را در اختیار دارد یا خیر، زیاد وارد جزئیات نشوید. این بدین معنی است که نیاز نیست به بررسی دقیق این موضوع بپردازید که مهارتهای او تا چه حد بر روی ایده خاص شما مؤثر خواهد بود. برای مثال، اگر شما در صدد توسعه یک اپلیکیشن برای گوشیهای آیفون هستید و فردی را میشناسید که به او اعتماد دارید، قبلاً با وی همکاری داشتهاید، اما میدانید که پیش از این روی اپلیکیشنهای آیفون کاری انجام نداده است، این دلیل کافی برای اینکه او را از لیست همبنیانگذاران کنار بگذارید نخواهد بود. مهم این است که آنها تمایل دارند که آنچه لازم است را بیاموزند. بنابراین کسی را که بهطور بالقوه برای همبنیانگذاری عالی است، فقط به این دلیل که برخی ار آیتمهای چک لیست مهارتهای مورد نیاز شما را ندارد، کنار نگذارید. اما مطمئن شوید که به او اعتماد دارید، دوست دارید با او کار کنید و درک خوبی از وی در خصوص نحوه مدیریت استرس و فشار ناشی از سفر یک استارتآپ دارید.
مرجع: «Y Combinator»
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.