چگونه در یک استارتآپ سرمایهگذاری کنیم؟
مقدمه
ارائه تعریفی دقیق از استارتآپ، میتواند امری چالشبرانگیز باشد؛ یک استارتآپ، کسبوکاری است که تحت شرایط عدم اطمینان بالا، کار خود را برای توسعه و عرضه محصول یا خدمتی جدید آغاز نموده و یا در صدد حل مشکلی است که راهحل آن هنوز واضح نیست. فارغ از این موضوع، فصل مشترک تمامی استارتآپها این است که موفقیت در هیچ یک از آنها تضمین شده نیست.
ریسک بالای فعالیتهای استارتآپی، تنها کارآفرینان و صاحبان ایده را تحت تأثیر قرار نمیدهد. سرمایهگذارانی هم که دوست دارند در این ریسک سهیم شده و در صورت موفقیت احتمالی، از بازده چند برابری اقدام خود بهرهمند شوند، با تردیدهایی مواجه خواهند شد. نکته کلیدی دیگر، تغییرات قابل توجهی است که در طول زمان در فرآیند سرمایهگذاری در استارتآپها رخ داده است. در گذشتههای نه چندان دور، برای سرمایهگذاری در استارتآپها، به ثروت مکفی و ارتباطات گسترده نیاز داشتید. اما امروزه سرمایهگذاری استارتآپی کمی سادهتر شده و سرمایهگذاران معمولی هم میتوانند با استفاده از وبسایتهای تأمین مالی جمعی، به راحتی بخشی از یک فرصت استارتآپی هیجانانگیز باشند.
با اینکه سرمایهگذاری استارتآپی بهطور بالقوه پرسود است، اما باید این مهم را در نظر گرفت که این کار با ریسکهای بزرگی همراه است. اکثریت قریب به اتفاق استارتآپها شکست میخورند و همین موضوع، چشمان باز شما برای انتخاب گزینه مناسب برای سرمایهگذاری را میطلبد. شاید حالا که سرمایهگذاری در استارتآپها تا این حد آسان شده و افراد معمولی هم به راحتی میتوانند با پولهای اندک خود به آن ورود نمایند، لازم باشد که افراد هم پیش از ورود به این قبیل سرمایهگذاریها که با سپردهگذاری در بانک یا یک بازار معقول بسیار متفاوت است، بیشتر آشنا شده و این فضا را پیش از ورود بیشتر بشناسند. در این مقاله، بخشهای مهمی از آنچه برای شروع سرمایهگذاری در استارتآپها نیاز است، مرور میگردد.
چرا باید در یک استارتآپ سرمایهگذاری کنیم؟
این سؤال که آیا در استارتآپها سرمایهگذاری کنید یا نه، تا حد زیادی به شرایط شما بستگی دارد. آیا وضعیت مالی شما خوب است؟ آیا در تلاش برای پرداخت بدهی یا رسیدن به اهداف پساندازی خود هستید؟ فارغ از پاسخهایتان به این پرسشها، ریسک فعالیتهای استارتآپی را در نظر بگیرید، چرا که ممکن است همه سرمایه خود را از دست بدهید!
سرمایهگذاری در استارتآپها، به شما امکان میدهد تا راهحلهایی برای مشکلات چالشبرانگیز یافته و قادر به توسعه فناوریهای جدید شوید. بدیهی است که در کنار این هدف بزرگ، در صورت موفقیت در تجاریسازی ایده، منافع مالی چشمگیری به دست میآورید. در ادامه، برخی از مهمترین دلایل سرمایهگذاری در استارتآپها بیان شده است:
1. پتانسیل رشد: شاید خرید سهام شرکتهای بزرگ و موفق، ریسک کمتری نسبت به استارتآپها داشته باشد. اما در خرید این سهمها، به ندرت جایی برای رشد تصاعدی و چشمگیر وجود دارد. در مقابل، اگر یک استارتآپ موفق را انتخاب کنید، هر چیزی ممکن است. تام شریور (Tom Schryver)، مدرس کارآفرینی میگوید: «فرصتهای زیادی برای توسعه وجود دارد. یک اثر بالقوه چند برابری و عظیم که میتواند بسیار زیاد باشد. این بخشی از چیزی است که یک سرمایهگذار در ازای سرمایهگذاری خود به دست میآورد».
2. هیجان ایدههای جدید: کارآفرینانی و دنبال کردن یک ایده جدید، به خودی خود کاری جذاب و هیجانانگیز است؛ حال سرمایهگذار هم با ورود به این استارتآپها میتواند خود را به عنوان بخشی از این هیجان قابل توجه در نظر بگیرد. الیاس استال (Elias Stahl)، مؤسس شرکت «HILOS»، در این خصوص میگوید: «مردم اغلب روی چیزی سرمایهگذاری میکنند که میخواهند در جهان ببینند. هیچ فرصتی بهتر از دیدن (تحقق) چیزی که میخواهید در جهان وجود داشته باشد و حمایت از آن وجود ندارد».
3. ارتباطات: شاید برادر شما در حال توسعه یک محصول جدید و عالی است؛ شاید هم همسایه شما به این کار مبادرت ورزیده است. در هر صورت، یک ایده نوآورانه شما را به وجد میآورد و به دلیل همین ارتباطات شخصی و دوستانه، تمایل خواهید داشت تا با تأمین مالی پروژه، به آنها کمک کنید. تام شریور میگوید: «بسیاری از مردم به این دلیل روی استارتآپها سرمایهگذاری میکنند که در یک شبکه هستند. آنها از پروژهای حمایت میکنند که بنیانگذار و ایدهپرداز آن را میشناسند».
4. احساس رضایت: برای برخی از سرمایهگذاران، سرمایهگذاری استارتآپی کاری است که احساس رضایت و آرامش را برای آنها به دنبال داشته که شاید با هیچ کار مشابهی قابل دستیابی نباشد. برخی مواقع، کمک به کسی که یک کسبوکار جدید راهاندازی نموده و ایستادن به تماشای ایجاد چیزی جدید که همراه با یادگیری در مورد صنایع و فناوریهای مختلف است، بسیار هیجانانگیز و با حس رضایت شدید خواهد بود.
موانع و محدودیتهای سرمایهگذاری در استارتآپها
شاید با خود فکر کنید که سرمایهگذاری در استارتآپها کاملاً منطقی و عقلانی است. درست است که شریک شدن در یک مسیر هیجانانگیز و جذاب هر کسی را به وجد میآورد، اما همه چیز به همین سادگی نیست. گاهی اوقات، زندگی روی سخت خود را نشان میدهد و آنجا است که باید از خود پرسید چرا ممکن است نخواهید در استارتآپها سرمایهگذاری کنید؟
بهطور خلاصه، باید صادقانه گفت که سرمایهگذاری استارتآپی برای همه مناسب نیست؛ حداقل برای سرمایهگذارانی که خواهان درآمد کم ریسک و قابل اعتماد هستند، این کار اصلاً توصیه نمیشود. اول از همه باید به خاطر داشت که استارتآپها فوقالعاده خطرناک هستند. حدود 90 درصد از استارتآپها به دلیل عدم تناسب محصول با بازار، مشکلات بازاریابی، محدودیتهای تیمسازی و ... شکست میخورند. تام شریور میگوید: «احتمال از دست دادن کامل سرمایه وجود دارد. بهطور کلی، استارتآپها تنها زمانی میتوانند سرمایهگذاری خوبی باشند که شما آمادگی از دست دادن 100 درصد چیزی را که در اختیار دارید، داشته باشید».
نکته دیگر اینکه سرمایهگذاریهای استارتآپی را باید در گروه سرمایهگذاریهای غیر نقدشونده دستهبندی نمود. اگر امروز در بازار بورس سهامی خریدید و فردا نظرتان تغییر کرد، به راحتی میتوانید آن را بفروشید. اما هنگامی که در یک استارتآپ سرمایهگذاری میکنید، باید انتظار داشته باشید که پول شما حداقل برای سه تا پنج سال (و شاید هم بیشتر)، غیر قابل نقد شدن باشد. عمار امدانی (Ammar Amdani)، یکی از شرکای شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر «Adapt Ventures» میگوید: «اگرچه میتوانید روی فرصت انحلال و بازگشت سرمایه هم حساب کنید، اما تضمینی وجود ندارد و سرمایهگذاری شما احتمالاً سالها طول میکشد تا محقق شده و به شما بازگردد».
در نهایت، باید به این موضوع اشاره نمود که مشاهده نتایج سرمایهگذاری زمان میبرد. حتی اگر یک استارتآپ موفق شود، هنوز هم ممکن است سالها طول بکشد تا نتیجه سرمایهگذاری شما به دست آید. عمار امدانی میگوید: «شما باید صبور باشید و قدرت نگهداری سرمایه خود را داشته باشید تا به شرکتهای پرتفوی خود فرصت دهید که رشد کنند و به موفقیت برسند».
چگونه از سرمایهگذاری در استارتآپها کسب درآمد کنیم؟
هنگامی که از طریق یک پلتفرم تأمین مالی جمعی در یک استارتآپ سرمایهگذاری میکنید، یک قرارداد سرمایهگذاری با شرکت استارتآپی منعقد میگردد. بهطور کلی، چهار نوع قرارداد سرمایهگذاری وجود دارد که هر یک از آنها مسیری متفاوت برای کسب درآمد پیش روی شما قرار میدهد:
الف) قرض یا وام: در این نوع سرمایهگذاری، پول شما همانند وامی است که در ازای واگذاری آن به استارتآپ، سود مشخصی را دریافت خواهید کرد. این سود ممکن است مبتنی بر یک بازده ثابت (مثلاً دریافت مبلغی دو برابر آنچه پرداخت شده) و یا بر اساس یک نرخ بازده متغیر تعریف گردد. زمان دریافت سود هم به عملکرد کسبوکار در طول زمان بستگی دارد.
ب) وام قابل تبدیل به سهام (Convertible note): در قراردادهای اینچنینی، بدهی کوتاهمدت استارتآپ در ازای سرمایه دریافتی به سهام تبدیل میشود. به عبارت بهتر، سرمایهگذاری صورت گرفته و در ادامه هنگامی که استارتآپ موفق به تحقق اهداف از پیش تعریف شدهای گردد، این بدهی به شکل سهام جبران خواهد شد. مثلاً زمانی که استارتآپ توسط یک شرکت دیگر خریداری شده یا به شکل سهامی عام درآید، درآمد حاصل از سرمایهگذاری عاید سرمایهگذار خواهد شد.
ج) سهام غیرقابل واگذاری (Stock): برخی استارتآپها که مراحل اولیه شکلگیری و توسعه را پیمودهاند، ممکن است به شما اجازه دهند که دقیقاً شبیه به خرید سهام یک شرکت سهامی عام، سهام استارتآپ را خریداری کنید. با این حال، توجه داشته باشید که نمیتوانید سهام خود را بفروشید و برای کسب درآمد، باید سهام خریداری شده را تا زمانی که استارتآپ به شکل عمومی عرضه شده و یا توسط شرکت دیگری خریداری میگردد، حفظ کنید.
د) سهام همراه با سود سالیانه (Dividends): استارتآپهای موفق به سرمایهگذاران این امکان را میدهند که در ازای سرمایهگذاری خود، بخشی از سهام شرکت را خریداری نموده و سالیانه از سود سهام خود بهرهمند شوند.
پلتفرمهای آنلاین، راهکاری آسان برای سرمایهگذاری در استارتآپها
همانطور که اشاره شد، افراد عادی میتوانند از طریق وبسایتهای تأمین مالی جمعی در استارتآپها سرمایهگذاری کنند. جالب اینجا است که در اغلب این پلتفرمهای آنلاین، با مبالغ ناچیز (مثلاً ۱۰۰ دلار) هم میتوان در زمره یکی از سرمایهگذاران استارتآپی قرار گرفت.
با این وجود، فقط به این دلیل که میتوانید مقادیر مشخص و ناچیزی را در استارتآپها سرمایهگذاری کنید، به این معنی نیست که باید چشم بسته این کار را انجام دهید. رندی برانز (Randy Bruns)، یک برنامهریز مالی حوزه استارتآپها میگوید: «مبلغ مناسب برای تخصیص نباید بیشتر از چیزی باشد که سرمایهگذار در صورت شکست استارتآپ یا طولانی شدن فرایند تجاریسازی ایده، قادر است به راحتی از دست بدهد».
از این منظر، کارشناسان معمولاً چند سرمایهگذاری کوچک در چند استارتآپ مختلف را گزینه بهتری در مقایسه با یک سرمایهگذاری بزرگ در یک استارتآپ میدانند. این موضوع را میتوان در پلتفرمهای سرمایهگذاری هم شاهد بود، بهطوری که «AngelList» در دستورالعملهای سرمایهگذاری خود قید کرده است: «فقط در صورتی سرمایهگذاری کنید که سرمایه کافی برای انجام 15 تا 20 سرمایهگذاری استارتآپی در اختیار داشته باشید».
این تنوع در سبد سرمایهگذاری، به شما کمک میکند تا مثلاً اگر در پنج استارتآپ سرمایهگذاری کردهاید و چهار مورد از آنها شکست خوردهاند، باز هم یک گزینه برنده داشته باشید که حتی ممکن است تمامی سرمایه اولیه را به شما بازگرداند. به گفته «AngelList»، شما باید انتظار داشته باشید که مجموع ضررهایتان بیشتر از سود نهایی باشد.
چگونه یک گزینه مطلوب برای سرمایهگذاری بیابیم؟
رویکرد سرمایهگذاران به سرمایهگذاری استارتآپی، بسته به نوع دیدگاهها و وضعیت مالی آنها منحصربهفرد است. برخی سرمایهگذاران از روحیه ریسکپذیری بیشتری برخوردار بوده و برخی دیگر، کمی محتاطتر هستند. کارشناسان توصیه میکنند که قبل از پرداخت پول و سرمایهگذاری در استارتآپ، تحقیقات زیادی انجام دهید. بهطور خلاصه، قبل از سرمایهگذاری استارتآپی باید بتوانید به این سؤالات پاسخ دهید:
- از یک استارتآپ چه میدانید؟ آیا رشته، صنعت یا محصول مدنظر را میشناسید؟ «Wefunder» توصیه میکند فقط روی چیزهایی سرمایهگذاری کنید که توان درک آن را دارید.
- آیا تیم کاری استارتآپ به ایده اصلی علاقه و تعهد دارد؟ حتی یک لحظه شک و تردید میتواند شکست بزرگی را رقم بزند. اگر تیم به موفقیت و تجاریسازی ایده متعصب نباشد، انتظار موفقیت خاصی را نباید داشت. عمار امدانی میگوید: «ما شرکتهایی را دیدهایم که پتانسیل زیادی برای رشد داشتند، اما از خودشان راضی شدند و رقبای دیگر وارد بازار شدند. برقراری ارتباط با مشتریان، استخدام یک تیم کاری پویا، توسعه یک استراتژی هوشمندانه برای ادامه مسیر و از همه مهمتر، اشتیاق برای کارآفرینی بسیار ضروری است.
- آیا استارتآپ دارای تخصص کافی است؟ در بسیاری مواقع، استارتآپ نه به دلیل ایده و فناوری نامناسب، بلکه به دلیل عدم وجود تخصص کافی (و یا مکمل نبودن مهارتها) شکست میخورد. عمار امدانی میگوید: «ما تعدادی از بنیانگذاران را دیدهایم که برای اولین بار یک مدل کسبوکار اثبات شده و موفق را شناسایی نموده و سعی کردهاند آن را در منطقهای جدید تکرار کنند. آنها در تلاشند تا اصول کسبوکار را بیاموزند، در حالی که رقبا به دلیل تخصص بهتر و داشتن مجموعه صلاحیتهای مدیریتی، فنی، مالی و ... میتوانستند سریعتر به جواب برسند».
- اندازه بازار چقدر است؟ داشتن بازار بزرگ و رو به رشد برای استارتآپها بسیار مهم است. گاهی اوقات، شرکتها یک جایگاه خاص را هدف قرار میدهند و محصولی را توسعه میدهند که به دلیل تمرکز بسیار زیاد و گسترده نبودن بازار، حتی زمانی که از رقبای خود پیشی میگیرند، راهی برای تبدیل شدن به یک شرکت بزرگ نخواهند داشت. در این حالت، مهم نیست که چه کاری انجام میدهید، آموزش مشتریان و رشد اندازه بازارتان تقریباً غیرممکن است.
- چرا این ایده؟ چرا در این زمان؟ آیا این ایده قبلاً امتحان شده است؟ اگر نشده است، چرا نه؟ اگر شده است، چرا قبلاً شکست خورده است؟ الیاس استال میگوید: «هیچ چیزی به نام ایده خوب و اصلی وجود ندارد. باید برخی ویژگیها را در ایده جستجو کنید. چه چیزی باعث میشود که شما بهطور منحصربهفرد قادر به دستیابی به آن باشید؟ آیا این تخصص شماست؟ فناوری شما چیست؟ چرا این ایده باید تحقق یابد و چرا تا به حال وجود نداشته است؟».
مرجع: «Forbes»
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.