نهادینه کردن فرهنگ یادگیری در استارتآپ
مقدمه
یکی از نقاط ضعف بزرگ استارتآپها، نادیده گرفتن موضوع یادگیری و نقش کلیدی آن در بهرهوری کسبوکار است. در حالی که گرفتار شدن در انجام کارهای روزمره و امور حاشیهای، به سادگی در روزهای اولیه راهاندازی کسبوکار رخ میدهد، آنچه موفقیت نهایی را رقم میزند، ایجاد یک فرهنگ مبتنی بر یادگیری و درس گرفتن از خطاها و تجارب قبلی است.
یادگیری و ورود آن به تار و پود کسبوکار، مزایا و پیامدهای مثبت فراوانی دارد. اول از همه، فرهنگ یادگیری برای جذب استعدادهای کاری بسیار مهم خواهد بود. تقریباً 87 درصد از کارکنان استارتآپی با این موضوع موافقند که فرصتهای رشد و پیشرفت حرفهای در محل کار، بسیار ضروری است. همین عامل، موجب شده تا فرصت یادگیری و رشد، بهعنوان یکی از مهمترین عوامل در انتخاب محل کار و همچنین پایبندی بلند مدت به یک شرکت شناخته شود. بدیهی است که فرهنگ سازمانی مبتنی بر یادگیری، میتواند به بهترین وجه این فرصت را فراهم نماید.
فراتر از حفظ کارکنان، یادگیری در محل کار راهکاری برای بدست آوردن دانش و مهارتهایی است که تیم کاری برای همگام شدن با تغییرات و پیشرفتهای صنعت نیاز دارد. اگر کارکنان شما خود را با شرایط وفق دهند و همواره در حال یادگیری و تکامل باشند، کسبوکارتان هم در موقعیت بهتری برای پیشرفت قرار میگیرد. در نقطه مقابل، راکد ماندن کارکنان به معنای افزایش احتمال شکست است.
با توجه به کمبود تجربه و مهارتهای کافی در بنیانگذاران استارتآپی و هزینههای مرتبط با این عدم تجربه، یادگیری به یک فاکتور کلیدی در کسبوکارهای نوپا بدل شده است. سؤال اینجا است که چگونه میتوان این یادگیری مستمر را به جزئی جدانشدنی از فرهنگ سازمانی کسبوکار بدل نمود. این مقاله، به این موضوع پرداخته و بیان میکند که چگونه میتوان فرهنگ یادگیری را در تیمهای کاری پرورش داد.
یادگیری؛ پلی برای عبور از شکست و رسیدن به پیروزی
زندگی یک معلم بزرگ است که در تک تک لحظات آن، درس جدیدی به انسان میآموزد. این مورد را میتوان به فضای کسبوکار هم بسط داد، بهطوری که هر یک از کارکنان و حتی مدیران کسبوکار، با مشاهده و تجربه چیزهای جدید، بهطور خودکار آنها را به دانش موجود خود افزوده و همین مسئله، به پرورش ایدههای جدید و یا اتخاذ تصمیمات صحیحتر کمک میکند. به عبارت بهتر، سیر حرکت کسبوکار ایجاد نوعی اصلاح و تغییر شکل در سازمان را ممکن میسازد. این روند اصلاحی، ممکن است کاملاً ناخودآگاه و به صورت موردی و یا کاملاً هدفمند و در قالب یک فرهنگ سازمانی مبتنی بر یادگیری انجام گیرد. همچنین دنبال نمودن یک فرایند یادگیری صحیح، به شما بهعنوان بنیانگذار یا رهبر کسبوکار کمک میکند تا نقش مطلوبی در هدایت تیمهای کاری به سمت خلاقیت و نوآوری و جلوگیری از رکود و رخوت ایفاء نمایید.
فرهنگ مبتنی بر یادگیری، بر همه زمینههای کسبوکار شما تأثیر میگذارد. یک مطالعه جالب در «IBM» با تمرکز بر ارزش آموزش کارکنان نشان داد که شرکتهای با بهترین عملکرد، بیش از 84 درصد از کارکنان خود را آموزش داده و یادگیری آنها را در اولویت قرار میدهند. در مقابل، در سازمانهای با عملکرد پایین، تنها 16 درصد از کارکنان آموزشهای لازم را دریافت میکنند. جالبتر اینکه 94 درصد از کارکنان شرکتهای فناور، سرمایهگذاری در آموزش و توسعه مهارتهای فردی را یکی از دلایل اصلی خود بر ای ماندگاری در چنین موقعیتهای شغلی عنوان میکنند.
اگر پا را فراتر گذاشته و نگاه کلانتری به بحث آموزش و یادگیری در سازمان داشته باشیم، متوجه میشویم که تنها 31 درصد از سازمانها دارای فرهنگ مبتنی بر یادگیری هستند. اینها همان سازمانهایی هستند که عملکرد متمایز و مطلوبتری نسبت به دیگر شرکتها ارائه میکنند. طبق مطالعات صورت گرفته، شرکتهای با عملکرد برتر، تقریباً پنج برابر بیشتر از نمونههای ضعیفتر، دارای فرهنگ یادگیری گسترده در سازمان خود میباشند و تقریباً دو برابر بیشتر، این فرآیندهای یادگیری منسجم به اهداف تجاری و عملیاتی آنها کمک میکند.
این آمارها، به خوبی نشان میدهد که فرهنگ مبتنی بر یادگیری، چه اثراتی بر عملکرد سازمان خواهد داشت. از مهمترین مزایای فرهنگ یادگیری در شرکتها، میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- افزایش کارایی، بهرهوری و سودآوری
- افزایش رضایت کارکنان
- بهبود ذهنیت خلاق در کارکنان
- بسط و توسعه احساس مالکیت و مسئولیتپذیری
- سهولت در جانشینی و انتقال
- توسعه فرهنگ تحقیق و به اشتراکگذاری دانش
- افزایش قابلیتهای کارکنان برای سازگاری با تغییرات
ایجاد فرهنگ یادگیری در استارتآپها
سؤال اینجا است که چگونه میتوان فرهنگ یادگیری را در بین تیمهای کاری پرورش داد. برای این کار، باید اقدامات زیر در اولویت قرار گیرد:
1. اشتباهات را بپذیرید!
مسیر موفقیت در استارتآپها، شامل کنجکاوی، اشتیاق برای یادگیری، تمایل به ریسک و شاید از همه مهمتر، توانایی در آغوش گرفتن و درس گرفتن از اشتباهات است.
اشتباهات و شکستها، نقش مهمی در کمک به یادگیری و رشد کارکنان شما دارند. تیم رهبری کسبوکار، باید اشتباهات را بهعنوان گامی ضروری در راه رشد و توسعه پذیرفته و حتی کارکنان را برای گام نهادن در این راه و گذر از آن تشویق کنند. با تجلیل از شکستها بهعنوان فرصتهای یادگیری، قادر به ایجاد فرهنگی خواهید بود که خلاقیت و نوآوری را در سالهای آینده به دنبال داشته باشد. در طرف مقابل، باید این را هم در نظر داشت که هر گونه ترس و نگرانی از شکست در کارکنان، به معنای سرکوب شدن نوآوری و عدم خلق ایدههای جدید است. آنچه یک استارتآپ را از دیگران متمایز کرده و موفقیتش را تضمین میکند، نوآوری است. پس سعی کنید تا اشتباهات را نه یک هزینه، بلکه فرصتی برای رشد بهتر کارکنان بدانید.
علاوه بر این، شما با رفع نگرانی کارکنان پیرامون خطاهای احتمالی، به آنها اعتماد به نفسی میدهید که برای آزمایش چیزهای جدید، کشف ایدههای نوین و آزمایش برای یافتن راهحلهای دستیابی به نتایج متفاوت، الزامی است.
2. رشد را مهم بدانید و آن را جشن بگیرید:
در یک کسبوکار سنتی، این تمایل وجود دارد که پیروزیها و موفقیتهای به دست آمده را جشن بگیریم. این موفقیت، میتواند توافق با یک مشتری بزرگ، فراتر رفتن از یک هدف فروش از پیش تعیین شده و یا اتمام یک پروژه مهم باشد. با وجودی که قدردانی و تجلیل از دستاوردها، بخشی از فرآیند ایجاد یک کارمند شاد، مؤثر و با انگیزه است، اما نباید خود را تنها به موفقیتهای مقطعی محدود کنید. در یک استارتآپ، رشد و پیشرفت هم به همان اندازه مهم است و به همین دلیل، تشخیص و اندازهگیری این رشد، به یک الزام کلیدی بدل میگردد.
پاداش دادن به رشد و بهبود فردی، میتواند انگیزه و تمایل کارکنان شما برای رویارویی با چالشهای جدید را به شدت افزایش دهد. بدیهی است که نتیجه نهایی این انگیزه بالا، موفقیت نهایی کسبوکار است. در کنار تجلیل از دستاوردهای کارکنان در وظایف ساده و از قبل تعریف شده که شاید در تمامی کسبوکارهای کوچک و بزرگ انجام میگیرد، تلاش و یادگیری کارکنان برای انجام کارهای پیچیدهتر و غلبه بر موانع مهم را هم فراموش نکنید. در این صورت، انگیزه کارکنان برای آزمون و خطا و یادگیری از آنها افزایش یافته و عملکرد تیمهای کاری (خلاقیت، بهرهوری و کارایی) به شدت بهبود مییابد.
3. به مدیریت اکتفا نکنید، یک مربی باشید:
کسبوکارهای نوپا با محدودیتهای متعددی در بودجه و منابع و حتی مجموعهای از کارهای پیشبینی نشده و لحظهای مواجهند. همین موضوع، کار را برای مدیران و بنیانگذاران استارتآپی دشوار میسازد. در این میان، دغدغههای مختلف باعث میشود تا برخی موارد، نظیر منتورینگ و هدایت تیمهای کاری، از مجموعه نقشهای رهبری استارتآپ خارج شده و عملاً مورد غفلت قرار گیرد. این یک نقطه ضعف جدی در استارتآپها است. بررسیهای صورت گرفته، نشان میدهد که برخورد و مواجهه با کارکنان از منظر یک مربی، میتواند اثرگذاری رهبری استارتآپ را مؤثرتر از زمانی نماید که یک کنترلکننده یا فرمانده هستید.
یک رویکرد مربیگری در استارتآپ خود اتخاذ نموده و با پرورش و تقویت مهارتهای کارکنان، اصلاح شیوههای ناکارآمد و در نهایت هدایت کارکنان به سطوح بالاتر پیشرفت، به توسعه یک فرهنگ مبتنی بر یادگیری کمک کنید.
4. مسیرهای متفاوتی برای یادگیری ارائه دهید:
تنوع، کلید اصلی پیشرفت است. تفاوت اصلی استارتآپها با شرکتهای بزرگ و ساختار یافته، عدم وجود رویههای مشخص و از پیش تعیین شده است که خلاقیت و ایدهپردازی را در تمامی فرآیندهای کاری جاری مینماید. بدیهی است هر اقدامی که به نحوی بتواند این پویایی فضای کسبوکار را افزایش دهد، این مزیت رقابتی را هم بهبود میبخشد.
تنوع در یک محیط کاری، پویایی لازم را فراهم میکند. به یادگیری بهعنوان نقطه تمرکز این مقاله فکر کنید. هر یک از اعضای تیم کاری استارتآپ شما، به شیوهای متفاوت یاد میگیرند. برخی از کارکنان ممکن است با تجربیات یادگیری عملی راحتتر باشند و برخی دیگر ترجیح میدهند تا از طریق پادکست یا فیلم و یا حتی از طریق رویدادهای یادگیری حضوری به دنبال افزایش مهارت و دانش خود باشند. مسیرهای یادگیری را متنوع نموده و برای هر یک از افراد، مسیر مناسب را فراهم نمایید.
مراجع: «Startup Nation» و «Zicer.hr»
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.