گفتگو با کارآفرینی که کارش را با طراحی کفش کارش آغاز کرد!
مقدمه
وریندا گوپتا (Vrinda Gupta)، یک کارآفرین خودساخته و از زنانی است که با ایدههای خلاقانه، در دنیای کسبوکار و تجارت خودنمایی میکند. وی که دورههای مهارتی و تحصیلی خود را در آکادمی طراحی کفش «ARS Sutoria» در ایتالیا و مرکز آموزش مد «TaF.tc» در سنگاپور گذرانده است، پس از تجربه پنج ساله در صنعت مد و تجارت کفش زنانه، نام تجاری انحصاری خود، تحت عنوان «VRINZ» را راهاندازی نمود. وی در ادامه نیز، شرکتی به نام «TEAL» را تأسیس کرد و رسماً وارد مسیر کارآفرینی استارتآپی شد.
او با راهاندازی کارگاه خود در هند، شروع به جستجوی صنعتگران مستعدی نمود که برای به نمایش گذاشتن کارهای شگفتانگیز خود، نیاز به یک فروشنده داشتند. وریندا، رنگها را دوست دارد و تلاش میکند تا ترکیب رنگهای عجیب و غریب و گلدوزیهای بدیع را، در تمامی طراحیهای خود بگنجاند. جالب اینکه وریندا تنها یک کارآفرین استارتآپی نیست. وی به لطف تجربیات ارزندهاش، یک مربی کسبوکار خوب هم به شمار آمده و در زمینه توسعه و طراحی کفش، راهاندازی برندهای جدید در صنعت مد و جذب افراد مستعد، آموزش و مشاوره میدهد.
در این مصاحبه، وریندا گوپتا از مسیر کارآفرینی خود و موفقیتهای ناشی از یادگیری اشتباهاتش میگوید!
چگونه تصمیم گرفتید که اولین برند تجاری خود «VRINZ» و سپس «TEAL» را راهاندازی کنید؟
در اصل، «VRINZ» در سال 2009 میلادی، به دلیل علاقه وافر من به صنعت مد و بهطور خاص کفش راهاندازی شد. من بدون آموزش رسمی در زمینه مد، اما با یک آرزو و رؤیای بزرگ و البته حمایت بسیار زیاد خانواده، این برند را راهاندازی کردم. در دو سال اول، اشتباهات زیادی مرتکب شدم، اما از همین اشتباهات، چیزهای فراوانی یاد گرفتم.
بعد از چند سال تلاش، تصمیم گرفتم تا به خودم استراحت بدهم و در مورد کفشسازی و موارد مرتبط با آن، تحصیل کنم. این تجربه، به من آموخت که هند توانایی فوقالعادهای برای ساخت کفش دارد. به آنجا سفر کردم و کار با صنعتگران مختلف را آزمودم. از زیبایی و مهارتی که در اختیار داشتند، شگفتزده شدم و به این ترتیب در سال 2016 میلادی، «TEAL» متولد شد. ایده اصلی راهاندازی این مجموعه، انتقال و معرفی مهارتهای این صنعتگران به مخاطبان جهانی بود.
زندگی هفتگی یک کارآفرین صنعت مد و کفش، چگونه است؟
باید از قبل برنامهریزی کنم؛ در واقع هیچ روز خالی وجود ندارد. از طراحی تا الهام گرفتن از ایدههای ذهنی برای رسیدن به نمونه اولیه، تولید و سپس فروش، مراحل کار ما را تشکیل میدهد. تمامی روزها، باید مدتی را به بازاریابی بهویژه در رسانههای اجتماعی اختصاص داد، فارغ از اینکه خودتان این کار را انجام میدهید یا با شرکتی همکاری میکنید که این کار را برای شما انجام میدهد. علاوه بر این، هر 2 ماه یک بار، به کارگاه خود در هند باز میگردم و کل روز را با صنعتگران فوقالعاده خود میگذرانم. این لحظات، واقعاً بهترین و راضیکنندهترین روزهای من به حساب میآیند.
چگونه طراحی کفش را یاد گرفتید؟
آموزشهای رسمی را در «ARS Sutoria» میلان و «TaF.tc» سنگاپور آموختم، اما احساس میکنم که بسیاری از چیزها، از درون فرد ناشی میشود و جای تعجب است که چگونه برخی چیزهای ساده، میتوانند الهامبخش طرحهای عالی شوند.
به نظر میرسد که تولید دستی کفش برای شما بسیار مهم است. چه چیز دیگری را در طراحی و تولید محصول در نظر میگیرید؟
ترکیبی از صنعتگری هند با طرحهای لحظهای و مبتنی بر احساسات، در قلب من ایجاد شده است. تزئینات رویه کفش و گلدوزی سهبعدی، کفشهای جالبی ایجاد میکنند که هسته اصلی برند من را تشکیل میدهند. نکته کلیدی دیگر، اعتقاد راسخ به تولید غیر انبوه و سفارشی است.
مشارکت و حمایت از صنعتگران ماهر، همراه با حفظ تکنیکهای سنتی تولید کفش، هسته کلیدی کاری است که ما در «TEAL» انجام میدهیم.
من دائماً مطالعه میکنم. مجلات و شبکههای اجتماعی را رصد میکنم. موارد کمی پیش میآید که توجهم را جلب کند. اما جایی که انتظارش را ندارید، به شما الهام میشود. من همیشه میگویم که الهام، به معنای واقعی کلمه، در همه جا وجود دارد.
چگونه مدیرعاملی یک برند تجاری و هدایت عملیات تولید در کارخانه را بهطور همزمان انجام دادید؟
تولید برای مارکهای تجاریهای دیگر، به تازگی آغاز شده است. من در بررسیهای خودم دریافتم که بسیاری از برندهای کوچک، مایل به طراحی و تولید کفش هستند و به دلیل محدودیتهای مربوط به حداقل مقدار سفارش، قادر به این کار نیستند. «TEAL» در نظر دارد تا از همه این کسبوکارهای کوچک پشتیبانی نموده و فرآیند تولید را برای آنها انجام دهد. به این ترتیب، هم صنعتگران ماهر صنعت کفش و هم برندهای تجاری کوچکتر، میتوانند از منافع و مزایای این همکاری بهرهمند شوند. البته، مدیریت هر دو کار (مدیریت برند تجاری فردای و تولید برای سایر برندها)، کار دشواری است، اما مهم این است که به برند خود و آنچه که برای آن شناخته میشود، وفادار باشم. همچنین باید درک کنم که سایر مارکهای تجاری چه میخواهند و بر این اساس، برای آنها هم طراحی و تولید مناسب را انجام داده و از هر گونه همپوشانی بین این دو خودداری کنم.
دشوارترین قسمت مدیریت کسبوکار چیست؟
مدیریت زمان! گاهی اوقات، اولویتبندی به یک عملیات سخت، مانند یک تردستی عجیب بدل میشود. ضروری است که همه چیز را از دید اهمیت آنها فهرست کنیم.
شما در کنار فعالیتهای تجاری خود، یک مربی هم هستید. بیشتر از چه چیز آن لذت میبرید؟
بسیار خوشحالم که در «Taf.tc»، بهعنوان یک مربی مشغول به کار هستم. این خوشحالی از این بابت است که دانش، مهارت و تجارب تجاری خود را با دانشجویان در میان میگذارم. من همیشه درباره چگونگی اداره کسبوکار خود و اینکه چه اشتباهاتی مرتکب شدهام و قبل از آغاز به کار، چه آرزوهایی داشتم، با دانشجویانم صحبت میکنم. من آرزو میکنم که آنها را در سفر کارآفرینی مخصوصشان راهنمایی کنم تا هنگام راهاندازی برندهای جدید صنعت مد، موفق باشند.
آیا میتوانید یکی از بدترین اشتباهاتی که مرتکب شدهاید و چگونگی برطرف کردن آن را توصیف کنید؟
بدترین اشتباهی که کردم، این بود که همان ابتدای راهاندازی برند «VRINZ»، مقدار بسیار زیادی محصول از کشور چین تهیه کردم. من تجربه زیادی در مذاکره نداشتم و با این وجود، بار زیادی خریداری کردم. فروش آنها بسیار دشوار شد و عملاً یک چالش بزرگ در کسبوکارم پدید آمد. بهعنوان یک استارتآپ، همیشه باید از کارهای کوچکتر شروع کنید از آن مهمتر، ابتدا بازار را آزمایش کنید.
مرجع: «Fashive»
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.