بازاریابی دیجیتال، یکی از راهکارهای مهمی است که نه فقط به‌عنوان یکی از روش‌های ممکن برای بازاریابی، بلکه در بسیاری از موارد، به عنوان مهمترین روش بازاریابی قلمداد می‌شود. این مسئله، با نگاه به شرکت‌های استارت‌آپی که معمولاً بودجه‌های محدودی دارند، اهمیت دوچندانی می‌یابد. متخصصین حوزه بازاریابی، معتقدند که با توجه به پیشرفت اینترنت و استفاده گسترده از فضای دیجیتال، توسعه هرگونه راهبرد کارآمد بازاریابی، منوط به سنجش دقیق معیارها و شاخص‌های مرتبط با بازاریابی دیجیتال خواهد بود. در این مقاله، با برخی از این شاخص‌های عملکردی تعیین‌کننده آشنا می‌شویم.

هنگامی‌که بحث صدور مجوز در کسب‌وکارهای نوپا به میان می‌آید، همه به فکر اعطای مجوز از طرف استارت‌آپ‌ها می‌افتند. این در حالی است که استارت‌آپ‌ها هم می‌توانند با هدف تسهیل فرآیند توسعه فناوری و یا جلوگیری از مشکلات نقض پتنت، اقدام به اخذ مجوز از شرکت‌های صاحب فناوری نمایند. در این نوشتار، به این جنبه از حقوق مالکیت فکری در کسب‌وکارهای نوپا پرداخته و آنچه آن‌ها در گام‌های اولیه برای اخذ مجوز بهره‌برداری باید بدانند را مرور می‌کنیم.

درس گرفتن از شکست‌های دیگران و پرهیز از تکرار مجدد آن‌ها، یکی از چیزهایی است که در این مسیر بایستی به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد. در این نوشتار، بخش سوم از سلسله مقالات دلایل شکست استارت‌آپی را که طی یک پیمایش تخصصی از صاحبان کسب‌وکارهای استارت‌آپی و کارآفرینان باتجربه استخراج شده است، با هم مرور می‌کنیم. موارد اشاره شده در این نوشتار، شامل، «از دست دادن تمرکز»، «ناسازگاری در تیم کاری و سرمایه‌گذاران»، «رهبری و تصمیم‌گیری اشتباه»، «شور و اشتیاق کم» و «مکان‌یابی نامناسب» می‌باشد.

کسب‌وکارهای نوپا، به دلیل شرایط خاص و مجموعه محدودیت‌هایی که با آن‌ها مواجهند، نیازمند اتخاذ تصمیمات هوشمندانه و دقیقی به‌ویژه در ابتدای دوره عمر خود هستند. اهمیت این موضوع به حدی است که برخی تصمیمات اشتباه، ممکن است به قیمت نابودی کامل کسب‌وکار تمام شود. در این نوشتار، «کنستانس باگلی»، استاد مدرسه کسب‌وکار هاروارد، با برشمردن رایج‌ترین اشتباهات حقوقی که کارآفرینان استارت‌آپی ممکن است مرتکب شوند، علاقه‌مندان و فعالان این حوزه را از ارتکاب به آن‌ها بر حذر می‌دارد.

یک جمله کلیشه‌ای وجود دارد که شکست پل پیروزی است. اما این جمله بدین معنا نیست که همه این شکست‌ها را باید شخصاً تجربه کنیم بسیاری اوقات، می‌توان شکست‌های دیگران را مشاهده کرده و با عبرت گرفتن از آن‌ها، سعی کنیم تا در کسب‌وکار خودمان، آن‌ها را تکرار نکنیم. در این نوشتار، به پنج عامل شکست استارت‌آپ‌ها که شامل ضعف در محصول، شکاف در مدل کسب‌وکار، بازاریابی ضعیف، عدم توجه به مشتریان و زمان‌بندی اشتباه محصول است، می‌پردازیم.

بدون یک پتنت، همیشه این ریسک وجود دارد که یکی از رقبا، ایده اصلی را سرقت کند. بنابراین، محافظت از اختراعات، ایده‌ها و نوآوری‌ها از طریق سیستم‌های مالکیت فکری، امر بسیار مهمی است. با در نظر گرفتن این مسئله، در این نوشتار ۱۰ نکته کلیدی که هر کارآفرین یا مخترعی باید در مورد فرآیند ثبت اختراع و سایر موضوعات مرتبط با حفاظت از ایده‌ها بداند، مطرح می‌گردد.

تحقیقات متعددی پیرامون دلایل شکست استارت‌آپ‌ها صورت گرفته که یکی از دقیق‌ترین آن‌ها، مبتنی بر پیمایش تخصصی از صاحبان کسب‌وکارهای استارت‌آپی و کارآفرینان باتجربه است. این افراد، به‌عنوان کسانی که خود در متن ماجرا بوده و چالش‌های کارآفرینی استارت‌آپی را به خوبی لمس کرده‌اند، بهترین منبع برای یافتن دلایل عمده شکست استارت‌آپ‌ها می‌باشند. در نوشتار حاضر، به‌عنوان نخستین مقاله از سلسله مقالات دلایل شکست استارت‌آپی، به پنج دلیل نخست، یعنی «عدم توجه به نیاز بازار»، «جریان نقدینگی نامناسب»، «نداشتن تیم کاری خوب»، «عدم توجه به رقبا» و «قیمت‌گذاری نامناسب» می‌پردازیم.

راه‌اندازی یک کسب‌وکار، به معنای حل فهرستی بلندبالا از مشکلات و چالش‌ها است، چالش‌هایی که ممکن است بسیاری از کارآفرینان تازه‌کار و نابلد و حتی در برخی مواقع، حرفه‌ای‌های این حوزه را هم از راه به در کند. اما برای جلوگیری از این مسئله و سربلند بیرون آمدن از این آزمون پرریسک، باید سراغ چه کسانی رفت؟ در این مقاله، کمک‌های سرمایه‌گذاران به استارت‌آپ‌ها را از ابعاد و جنبه‌هایی غیر از سرمایه‌گذاری مالی مورد بررسی قرار داده و بر دستاوردها و هدایایی که در نتیجه اضافه شدن آن‌ها به مجموعه حاصل می‌شود، مروری کلی خواهیم داشت.

بررسی و تحلیل نحوه عرضه برخی از محصولات جدید و موفق استارت‌آپی، نشان می‌دهد که در نظر گرفتن برخی عناصر خاص پس از توسعه یک ایده اولیه و پیش از عرضه آن به بازار، می‌تواند موفقیت استارت‌آپ را به شکل ویژه‌ای تحت تأثیر قرار دهد. در این مقاله، با در نظر گرفتن این نکته که شما تیمی خوب و قوی داشته و یک فناوری ویژه را توسعه داده‌اید، به مرور برخی از عناصر بسیار مهم و اثرگذار پرداخته شده که پیش از عرضه محصول نهایی به بازار، بایستی در نظر گرفته شوند.

یک پرسش که ذهن کارآفرینان استارت‌آپی را به خود مشغول می‌کند، این است که با وجود تمامی مخاطرات موجود، چه چیزی موجب می‌شود تا کارکنان مستعد و ماهر، با چشم بستن بر موقعیت‌های شغلی پایدار که در شرکت‌های بزرگ برای آن‌ها فراهم است، یک استارت‌آپ را برای ادامه مسیر حرفه‌ای خود برگزینند. یکی از مزایای کار در استارت‌آپ‌ها، آن هم به‌عنوان یکی از کارکنان اولیه، سهیم شدن در سود نهایی است. در این میان، مشکل بسیاری از بنیان‌گذاران، چگونگی واگذاری سهام به کارکنان و مسائل پیرامون این موضوع است. از این رو، در مقاله حاضر، به مسئله واگذاری سهام به کارکنان در کسب‌وکارهای نوپا می‌پردازیم.