آخرین اخبار

پاسخ‌های برگزیده مسابقه چهارم قطب‌نما- خانم الناز جهانگیری

پاسخ‌های برگزیده مسابقه چهارم قطب‌نما- خانم الناز جهانگیری

نانومچ در راستای اهداف و سیاست‌های کلان خود، با برگزاری مسابقه قطب‌نما، اقدام به تحریک حس کارآفرینی در افراد نموده و سعی دارد تا با قرار دادن مخاطبین در جایگاه یک کارآفرین، آن‌ها را با برخی از فضاهای کارآفرینی و چالش‌های موجود در این زمینه روبرو نماید. به این منظور، مخاطب بایستی خود را در جایگاه یک کارآفرین در نظر گرفته و از زوایای مختلف، نسبت به تحلیل وضعیت‌های گوناگون و انتخاب بهترین گزینه‌های مطرح شده، اقدام نماید. در همین راستا، سری چهارم مسابقه قطب‌نما که همزمان با دوازدهمین نمایشگاه سالیانه فناوری نانو برگزار گردید، چالش جدیدی را عنوان نمود که به انتخاب یک تیم از میان تیم‌های درخواست‌دهنده برای یک همکاری فناورانه در حوزه قطعات خودروسازی مربوط بود.

در میان پاسخ‌های دریافت شده، سه پاسخ به عنوان برگزیدگان این دور از قطب‌نما انتخاب شده که متعلق به «سرکار خانم سیده مرضیه ادیانی»، «جناب آقای محمود مداح‌پور» و «سرکار خانم الناز جهانگیری» بوده و هر یک به نوبه خود، نگاه‌ جالبی نسبت به مسئله داشتند. سرکار خانم الناز جهانگیری، به عنوان یکی از برگزیدگان این دور از مسابقه قطب‌نما، نگاه به پیشنهادات را از ابعاد مختلفی همچون میزان تخصص، امکانات در دسترس، رفتار گروهی، زمان ارائه خدمت، روش مورد استفاده، هزینه و مدیریت پروژه، مورد بررسی و تحلیل قرار داده است که در ادامه نحوه حل مسأله توسط ایشان بیان شده است:

 

ابعاد بررسی: سه گروه به عنوان گزینه نهایی انتخاب شده‌اند. گروه‌ها باید از ابعاد گوناگونی بررسی شوند؛ نکته مهم اینجا این است که تقاضای صنعتی وجود دارد و می‌توان گفت که این محصول از نظر نیاز بازار و مشتری مورد استفاده خواهد بود. ابعاد به ترتیب اولویت در ادامه ذکر خواهد شد:

تخصص و توانمندی اعضای گروه: یکی از عوامل بسیار مهم گروه، تخصص آنها می‌باشد؛ به عنوان مثال، گروهی متشکل از افرادی که تخصص لازم برای آنالیز و تحقیق و توسعه برای رسیدن به محصول را داشته باشند. این موضوع، اینجا در گروه 1 و 2 از نظر علمی قوی است و از نظر تجربه، در گروه 2 و 3 قدرت بیشتری دارد. هرچند به نظر بنده بصورت قطعی نمی‌توان گفت گروه 3 از نظر علمی قوی نیست؛ چرا که یک مجموعه تخصصی در حوزه صنعتی درخواستکننده است. بر همگان آشکار است که شرکت نوپا، بخاطر انگیزه و سرعت و چابکی و انعطاف بالایی که دارد، می‌تواند شبانه روز و با امکانات محدود تلاش کند تا به نتیجه برسد؛ چرا که این نوع از مجموعه‌ها، به دنبال پیشرفت و بزرگ شدن مجموعه/بازار و تأمین مالی هستند، تا گروه بتواند به بقای خود در بازاری که شاید شرکت‌های بزرگی وجود دارند، ادامه دهد. شرکت‌های بزرگ، گرچه به دنبال کسب فناوری‌های نوین هستند، اما این موضوع کمتر دیده می‌شود و شاید علت آن، ساختار سخت و غیرقابل تغییر آنها باشد و یا زیرساخت‌های آنها اصلاً اجازه استفاده از فناوری‌های دیگر را ندهد.

رفتار گروهی: در این مسئله‌ی مسابقه قطبنما، تعهد موضوع مهمی است. گروه منتخب اگر در نیمه‌ی کار به هر دلیل کوچک یا بزرگ، ادامه پروژه را متوقف کند، مشکل اساسی برای شرکت درخواستکننده پیش خواهد آمد. اگر تعهد باشد، به نظر من گروه منتخب تمام تلاش خود را برای جبران کمبودهایش انجام میدهد، حتی اگر در ابتدا ملزم به پرداخت هزینه باشد. تعهد شرکت درخواستکننده هم، نکته مهمی است که در ارتباط بازار و صنایع، گاهاً به آن بر می‌خوریم که شرکت متقاضی حتی در صورت نتیجه دادن پروژه توسط یک گروه، از خرید و ادامه همکاری سر باز می‌زند و معمولاً در این مواقع، مشکل یا از طریق واردات تأمین می‌شود و یا محصول عوض می‌شود و ... . بنابراین برای طرفین، درک عمیق فضای تولیدی محصول جدید لازم است.

زمان رسیدن به محصول: با توجه به مدت زمان 6 ماهه شرکت که فرصت برای رسیدن به ماده اولیه را دارد، انتخاب گروه‌ها باید از این لحاظ بررسی گردد (گروه دوم  10ماه زمان لازم دارد که مدت زمان زیادی است و احتمال دارد بیشتر هم بشود). معمولاً ابتدای کار، بخاطر جمعآوری اطلاعات و جمعبندی و آغاز کار و سعی و خطاهای ابتدا، زمانبر است. توجه به این نکته مهم است که گروه 1 گرچه اعلام کرده 5 ماه زمان لازم دارد، اما چون یک تیم نوپا است، تجربه ثابت کرده که ممکن است تخمین این زمان در واقعیت صحیح نباشد و شرکت متقاضی باید متوجه این ریسک باشد. حال آنکه گروه 3، زمان را بر اساس تجربه بیان کرده اما شاید چون شرکت بزرگی است، بخاطر زمان هدررفت سیستمی، این بازه طولانیتر شود که اینجا می‌بایست به شناخت از رفتار این شرکت و سابقه آن در بازار از نگاه مشتریانش رسید.

روش رسیدن به محصول (ماده): روش رسیدن به محصول، یکی از پارامترهای بسیار مهم است. شرکت سوم، روش رسیدن به محصول را استفاده از تجربیات خود و سعی و خطا انتخاب کرده که علیرغم زمان کم اعلام شده (3ماه)، روش دقیقی نیست و نمی‌توان با اطمینان گفت که آیا در این مدت 3 ماهه، به محصول و تولید خواهند رسید یا خیر. به همین دلیل، تحقیق و توسعه یکی از روش‌های با اطمینان برای حل این مسئله و رسیدن به محصول است که باید در هر سه گروه به آن پرداخته و تقویت شود و یکی از ابزارهای آن، مطالعه پتنت‌های شرکت‌های تولید کننده است که در گروه 1 و 2 به آن توجه شده است.

امکانات در دسترس: امکانات مورد نیاز برای تحقیقات آزمایشگاهی و سپس پایلوت و تولید صنعتی، باید در دسترس گروه منتخب باشد. گروه دانشگاهی، قطعاً تنها امکانات آزمایشگاهی را در دسترس دارد. اما دو گروه 1 و 3، امکانات پایلوت و صنعتی را دارند و ممکن است گروه 1، در ابتدای کار با برونسپاری بتواند تولید صنعتی را آغاز کند و زمان بیشتری خریده و در ادامه، در صورت داشتن توجیه اقتصادی، اقدام به خرید تجهیزات صنعتی کند.

هزینه و مدیریت پروژه: در اینجا تخمین هزینه از سمت گروه‌ها اعلام نشده است که قطعاً بعد مهمی است. اما با این فرض که شرکت متقاضی بخاطر اهمیت قضیه، حاضر باشد هزینه بالایی هم پرداخت کند، گروه منتخب باید مدیریت پروژه را مدنظر قرار دهد تا همخوانی میان هزینه و پیشرفت و زمان برقرار باشد. ترکیب افراد فنی و مدیریتی در گروه 1، به این موضوع کمک می‌کند که همه با هم در کار علمی و تحقیق و توسعه عمیق نشوند و افرادی در گروه، متوجه کل پروژه و بازار و کنترل هزینه‌ها باشند.

توافق و ادامه همکاری: با جمعبندی و امتیازدهی به عوامل فوق براساس اولویت، به نظر می‌رسد گروه 1، انتخاب مناسبی است. البته با تأکید بر این که لازم است شرکت درخواستکننده، از نظر مالی و زیرساختی حمایت کند و شاید در مدل همکاری، بتواند به عنوان سرمایهگذار شرکت نوپا، در این مجموعه سرمایهگذاری کند. در صورت عدم توافق، می‌بایست قرارداد تضمین خرید بسته شود و مبلغی به عنوان پیش پرداخت، به شرکت نوپا پرداخت گردد. باید توجه شود، در صورتی که این محصول تنها مورد نیاز همین یک شرکت باشد و شرکت نوپا نتواند بازار خود را گسترده کند، بهتر است به فروش دانش فنی فکر کند.

هنوز نظری وارد نشده است!

نظر خود را ارسال نمایید

پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.