آخرین مقالات

اجزاء یک بیانیه استراتژی

اجزاء یک بیانیه استراتژی

بیانیه استراتژی یک شرکت، مسیر استراتژیک طولانی مدت و خط مشی‌ سیاست‌های کلان را تعیین می‌کند. این بیانیه یک جهت و طرح مشخص برای فعالیت‌های شرکت در سال‌های آینده به ارمغان می‌آورد. اجزای اصلی بیانیه استراتژیک عبارتند از:

1. هدف استراتژیک

وجود هدف استراتژیک سازمان منجر به حفظ مزیت رقابتی آن می‌شود. هدف استراتژیک، تصویری را در مورد آنچه یک سازمان باید بلافاصله برای دستیابی به چشم‌انداز شرکت انجام دهد، ارائه می‌دهد. این موضوع به اشخاص انگیزه می‌دهد. همچنین چشم‌انداز شرکت را روشن می‌کند.

هدف استراتژیک به مدیریت کمک می‌کند تا بر اولویت‌ها تمرکز و تأکید داشته باشد. هدف استراتژیک سازمان، تأثیر پتانسیل منابع و توانایی‌های اصلی در محیط رقابتی جهت دستیابی به آنچه است که در ابتدا غیر قابل دستیابی به نظر می‌رسید. هدف استراتژیک باید توسعه یا اهدافی که کنترل صلاحیت‌های سازمان را در دستور کار دارند، هدایت کند.

هدف استراتژیک با تناسب استراتژیک تفاوت دارد. تناسب استراتژیک با هماهنگ‌کردن منابع و پتانسیل‌های موجود در محیط خارجی سر‌و‌کار دارد و هدف استراتژیک بر ایجاد منابع و پتانسیل‌های جدید در راستای استفاده و بهره‌وری از فرصت‌های آینده تاکید دارد.

2. مأموریت

مأموریت، نقشی است که سازمان در نظر دارد برای ذی‌نفعانش انجام دهد. این بیانیه دلیل عملکرد سازمان را توضیح می‌دهد و در نتیجه چارچوبی از استراتژی‌های تدوین‌شده ارائه می‌دهد. همچنین فعالیت سازمان (یعنی توانایی‌های فعلی)، اشخاصی که سازمان برای آن‌ها خدمت می‌کند (به‌عنوان‌مثال، سهام‌داران) و علل منحصر به فرد بودن سازمان را (به‌عنوان‌مثال، دلیل وجودی) توصیف می‌کند.

مأموریت با توصیف گسترده فعالیت‌ها، محصولات و فناوری‌های مورد استفاده برای دستیابی به اهداف، سازمان را از دیگران متمایز می‌کند. مأموریت در مورد موجودیت سازمان (به‌عنوان‌مثال، «موقعیت فعلی ما») بحث می‌کند. به عنوان مثال، مأموریت مایکروسافت، کمک به مردم و تجارت در سراسر جهان جهت تحقق بخشیدن به پتانسیل کامل آن‌ها است. مأموریت وال مارت، ارائه فرصت‌های خرید برای مردم عادی همانند مردم ثروتمند است. بیانیه‌های مأموریت همواره در سطوح بالای یک سازمان وجود دارند، اما ممکن است برای سطوح مختلف سازمان نیز ایجاد شوند. مدیر عامل نقش مهمی را در تعیین مأموریت بازی می‌کند. هنگامی که مأموریت تدوین شود، در بلندمدت مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما با رشد و نوآوری سازمانی ممکن است مبهم شود.

همواره این احتمال وجود دارد که در محیط پویا و رقابتی امروز، مأموریت نیاز به تعریف دوباره داشته باشد. با این حال، باید توجه داشت که مأموریت جدید دارای اصول/اجزای اصلی باشد. مأموریت دارای سه جزء اصلی است: بیانیه‌ای از مأموریت یا چشم‌انداز شرکت، بیانیه‌ای از ارزش‌های اصلی که اعمال و رفتار کارکنان را شکل می‌دهد، و بیانیه‌ای از اهداف.

ویژگی‌های یک مأموریت

1. مأموریت باید قابل اجرا و قابل دستیابی باشد.

2. مأموریت باید به اندازه کافی روشن باشد تا بتواند هر گونه اقدام را طبق آن انجام داد.

3. مأموریت باید برای مدیریت، کارکنان و جامعه به‌طور‌‌کلی الهام بخش باشد.

4. مأموریت باید به اندازه کافی دقیق باشد، به‌عنوان‌مثال، نباید بیش از حد کلی و یا بیش از حد جزئی باشد.

5. مأموریت باید منحصر به فرد و متمایز باشد تا تأثیر خود را در ذهن همگان بگذارد.

6. مأموریت باید تحلیلی باشد، به‌عنوان‌مثال، باید مولفه‌های کلیدی استراتژی را تحلیل کند.

7. مأموریت باید معتبر باشد، یعنی همه ذینفعان باید بتوانند آن را باور کنند.

3. چشم‌انداز

چشم‌انداز به تعیین موقعیت مورد انتظار هر سازمان در آینده یا بهترین موقعیت سازمان جهت پاسخگویی به نیازهای ذینفعان می‌پردازد و رویاها و آرزوهای آینده را توصیف می‌کند. به‌عنوان‌مثال، چشم‌انداز شرکت مایکروسافت توانمند‌سازی افراد از طریق نرم‌افزارهای بزرگ در هر زمان، هر مکان و یا هر دستگاه است. چشم‌انداز شرکت وال‌مارت تبدیل شدن به شرکتی پیشرو در خرده‌فروشی در سراسر جهان است.

چشم‌انداز به سوال «کجا می‌خواهیم قرار بگیریم؟» پاسخ می‌دهد. چشم‌انداز جهت یادآوری هدف ما از انجام فعالیت به کار برده می‌شود. بر خلاف مأموریت که برای مشتریان می‌باشد، چشم‌انداز برای سازمان و اعضای آن در نظر گرفته شده است. این بیانیه به تصمیم‌گیری موثر و همچنین برنامه‌ریزی موثر در تجارت کمک می‌کند. همچنین شامل یک درک مشترک در مورد ماهیت و هدف سازمان بوده و با بهره‌گیری از این درک، سازمان را به سوی اهداف بهتر هدایت می‌کند. این بیانیه نشان‌دهنده آینده سازمانی در رسیدن به مأموریت است.

چشم‌انداز باید دارای ویژگی‌های زیر باشد:

1. باید مبهم نباشد و یک تفسیر داشته باشد.

2. باید واضح و روشن باشد.

3. باید با فرهنگ و ارزش‌های سازمان هماهنگ باشد.

4. رویاها و آرزوها باید منطقی/واقع‌بینانه باشند.

5. چشم‌انداز باید خلاصه شده باشد تا بتوان به راحتی آن را به خاطر سپرد.

به منظور تحقق چشم‌انداز، باید آن را عمیقا در یک سازمان و در میان کلیه افراد سازمان القا کرد.

4. اهداف کلی و جزئی

هدف، آینده‌ای دلخواه و مورد نظر است که سازمان تلاش دارد آن را به دست آورد. اهداف به طور خاص تعیین‌کننده اقدامی هستند که یک سازمان برای رسیدن به مأموریت یا چشم‌انداز باید انجام دهد. اهداف، مأموریت را برجسته‌تر و مشخص‌تر می‌کنند. آن‌ها زمینه‌های مختلف عملیاتی و اداری در یک سازمان را هماهنگ و ادغام می‌کنند. اهداف درست شامل خصوصیات زیر هستند:

1. دقیق و قابل اندازه‌گیری هستند.

2. به دنبال مسائل مهم و حیاتی هستند.

3. واقع‌بینانه و چالش‌برانگیز هستند.

4. در یک زمان خاص مشخص می‌شوند.

5. شامل مولفه‌های مالی و همچنین غیر‌مالی هستند.

اهداف شامل مواردی هستند که سازمان طی یک دوره زمانی قصد دارد آن‌ها را به دست آورد. همچنین پایه و اساس برنامه‌ریزی را تشکیل می‌دهند. سیاست‌ها در یک سازمان به منظور دستیابی به این اهداف توسعه یافته‌اند. تدوین اهداف، وظيفه مديريت سطح بالا است. اهداف موثر دارای ویژگی‌های زیر هستند:

1. برای یک سازمان، مجزا نیست، بلکه چندگانه هستند.

2. اهداف باید کوتاه‌مدت و بلند‌مدت باشند.

3. اهداف باید به تغییرات محیطی واکنش نشان دهند، یعنی باید انعطاف‌پذیر باشند.

4. باید دست‌یافتنی، واقع‌بینانه و عملی باشند.

منبع

http://www.managementstudyguide.com/strategy-statement-components.htm

هنوز نظری وارد نشده است!

نظر خود را ارسال نمایید

پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.