
مصاحبه با «مایک مکدرمنت» بنیانگذار استارتآپ «FreshBooks»
«مایک مکدرمنت»، مدیرعامل و بنیانگذار استارتآپ فرش بوکز «FreshBooks» بوده که نوعی نرمافزار حسابداری مبتنی بر ابر رایانهای ارائه نموده است. مایک و همکارانش پس از اینکه طی حسابرسی چند فاکتور مالی بهطور اتفاقی با ایده توسعه یک محصول حسابداری جدید آشنا شدند، بیش از سه سال و نیم از وقت خود را در زیرزمین مسکونی خود، صرف اجرایی نمودن ایده و توسعه «فرش بوکز» نمودند. جالب اینجا است که از آن زمان تا کنون، بیش از 10 میلیون نفر در بیش از 160 کشور جهان، از این محصول ابتکاری برای صرفهجویی در زمان خود و پرداخت هزینهها و فاکتورهای مالی استفاده نمودهاند.
داستان آغاز بکار «فرش بوکز» از ژانویه سال 2003 میلادی آغاز میشود، زمانی که مایک یک شرکت طراحی چهار نفره داشت و از نرمافزارهای عمومی برای طراحی و آمادهسازی فاکتورهای مشتریان استفاده میکرد. تا اینکه یک روز اتفاقی افتاد که صاحب هر کسبوکار کوچکی را وحشتزده میکند. وی یک صورتحساب قدیمی پیدا کرد و همین یک ایده اولیه برای سادهسازی فرآیند حسابرسی در کسبوکارهای کوچک را ایجاد نمود. در عرض دو هفته، راهکاری توسعه یافت که پایه و اساس چیزی است که اکنون در «فرش بوکز» بهعنوان یک شرکت بزرگ با بیش از 200 کارمند جریان دارد. در ادامه، مصاحبهای با وی در زمینه حسابداری، چگونگی استفاده از منابع برای توسعه کسبوکار و تجارب کارآفرینانه وی خواهیم داشت. لازم به ذکر است که این مصاحبه، توسط توماس لاریناویکیوس که یک کارآفرین و وبلاگنویس شیوه موفقیت کارآفرینان و فناوران میباشد، انجام شده است.
توماس: «Elevator Pitch» شما چیست؟ (اصطلاح Elevator Pitch که گاهاً با معادلهایی نظیر معرفی آسانسوری یا سخنرانی آسانسوری هم مطرح میشود، یک اصطلاح رایج در کسبوکار بوده که بیانگر شرایطی است که باید یک معرفی مختصر و سریع از کسبوکار، مزیتها، ویژگیهای خاص و چگونگی انجام فعالیتها ارائه شود. شایان ذکر است که شما ممکن است مدت زمان بسیار کمی را برای ارائه موضوع خود به یک مدیر، سرمایهگذار یا سیاستمدار داشته باشید «مدت زمانی در حدود حرکت آسانسور از یک طبقه به طبقه دیگر» و شاید این شانس تا مدت زمانی طولانی مجدد به دست نیاید، پس لازم است بتوانید در این مختصر زمان، ارائهای جذاب داشته تا پیش از توقف آسانسور، خروجی لازم را از این رودررویی کسب نمایید. ارائه تعریفی کوتاه و ساده از فرآیندها، محصولات، خدمات، ساختار شرکت و چگونگی ایجاد ارزشافزوده در آن، از مهمترین مواردی است که از یک کارآفرین یا فناور انتظار میرود در این شرایط ارائه نماید.)
مایک: «فرش بوکز» به معنای ساده، یک نرمافزار حسابداری در فضای ابری است که کارفرمایان و تیمهای کاری میتوانند از آن برای فعالیتهای مالی خود استفاده نمایند. این نرمافزار، به کاربران کمک نموده تا زمان صرف شده برای انجام حسابرسیهای مالی خود را کاهش داده و زمان باقیمانده را به کارهای دلخواه خود اختصاص دهند. بهطور خلاصه، اگر شما فاکتور یا صورتحسابی دارید، به فرش بوکز هم نیازمند هستید.
توماس: اولین «Pitch Deck» شما شبیه به چه چیزی بود؟ («Pithch Deck» را میتوان یک نمایش کوتاه و مختصر از طرح کلی کسبوکار دانست که اغلب با استفاده از پاورپوینت یا نرمافزارهای مشابه آماده شده و در جلسات حضوری و آنلاین با سرمایهگذاران بالقوه، شرکا و همکاران، به نمایش گذاشته میشود.)
مایک: «فرش بوکز» به واسطه بیش از یک دهه تلاش و کوشش و پس از اصلاح و تغییرات فراوان، به وضعیت کنونی رسیده است و به همین دلیل نمیتوان یک «Pitch Deck» اولیه برای آن استفاده نمود. با این حال، پرسش شما تصاویری از وبسایت در سال 2006 میلادی در ذهنم ایجاد کرد. بازگشت به عقب و مرور آنچه در این سالها رخ داده و درسهای زیادی که آموختهایم، بسیار شگفتانگیز و جالب توجه است.
پیش از آنکه شرکت بهعنوان «فرش بوکز» نامیده شود، از اسم «2ndSite» استفاده میکردیم. در آن زمان، نوعی فشار زمانی برای تهیه و ارسال نامهها و مراودات رسمی خود داشتیم و به همین دلیل، آنچنان برای انتخاب نام تجاری خود تأمل نکردیم. به معنای بهتر، ما اصلاً در مورد این موضوع فکر نکردیم و طی یک مکالمه بسیار سریع به «2ndSite» رسیدیم. «این اسم خوب است؟ بله، بسیار خوب». به همین سادگی نام تجاری خود را انتخاب کردیم. در ادامه، یکی از مربیان کسبوکار از من پرسید که آیا تغییر نام تجاری خود را هم در برنامه دارید. اینجا بود که توجهمان به این موضوع جلب شد. روز بعد او را صدا زدم و گفتم: «اسم شرکت ما بسیار وحشتناک است، باید آن را تغییر دهیم.»
توماس: مسئله اصلی که محصول شما آن را حل میکند، چیست؟
مایک: از منظر تاریخی، میتوان چنین گفت که نرمافزارهای حسابداری در وهله اول برای ارائه خدمات به حسابداران و در وهله دوم برای کمک به صاحبان کسبوکار ایجاد شدهاند. همین امر، موجب شده است تا انجام کارهایی ساده، نظیر تنظیم صورتحساب برای مشتریان، رصد و بررسی زمان پرداخت، مدیریت مصارف و پذیرش کارتهای اعتباری برای صاحبان کسبوکارهای کوچک، زمانبر و بسیار پیچیده باشد. «فرش بوکز» فرآیند انجام این قبیل از کارها را تسهیل میکند. ما معتقدیم برای راهاندازی یک کسبوکار و موفقیت در آن، نیازی به تحصیل چهار ساله در رشته حسابداری و کسب مدرک مرتبط نیست.
اگر به جهان پیرامون خود دقیقتر نگاه کنیم، میبینیم که با سرعتی زیاد در حال تغییر و تحول است. گروه بزرگتری از مردم در مقایسه با سالهای گذشته برای خودشان کار میکنند (بیش از 53 میلیون نفر در آمریکا که طبق برآوردها به 73 میلیون نفر در سال 2020 میلادی افزایش خواهد یافت) و مأموریت ما این است که جهان را با توجه به نیازهای جدیدش تغییر دهیم.
توماس: توسعه اولیه شما بر چه مبنا و چگونه انجام گرفت؟
مایک: پیش از هر چیز، تمرکز عمده ما همواره بر روی مشتریان بوده است. ما هر سنت پولی را که میتوانستیم فراهم کنیم، به ارائه خدمات پشتیبانی از مشتریان خود اختصاص دادیم. قرار گرفتن در کنار مشتریان، به ما آموخت که چه چیزهایی را برای ساخت یک محصول مناسب باید بدانیم تا بتواند نیازهای کاربران را به بهترین شکل پاسخ دهد. مشتریان به ما کمک میکنند تا بهترین تصمیمات را در بهترین زمان برای کسبوکار خود اتخاذ کنیم. بهطور خلاصه، میتوانم بگویم که در اولین دهه از عمر «فرش بوکز»، «تاریخ شفاهی یا اصطلاحات عامیانه مشتریان» بزرگترین موتور رشد و توسعه ما محسوب میشد.
توماس: مزیت رقابتی اصلی شما چیست؟
مایک: مزیتهای منحصربهفرد ما به دو بخش اصلی تقسیم میشود. اول اینکه سرویس خدمات پشتیبانی از مشتریان «فرش بوکز» فوقالعاده است. هر کسی که در شرکت مشغول به کار میشود، یک ماه اول خود را در بخش پشتیبانی میگذراند و از طریق پاسخگویی به تماسهای تلفنی، یادگیری داستانهای مشتریان و کمک به آنها در استفاده بهینه از نرمافزار، با فضای کار و نیازهای مشتریان آشنا میشود. اصلاً مهم نیست که شما یک «CMO»، «Copywriter» و یا یک توسعهدهنده بخش نرمافزار باشید، در «فرش بوکز» همه کارکنان فرصت دارند تا به مشتریان و کاربران نرمافزار نزدیک شوند و با آنها تعامل داشته باشند. این ویژگی، موجب شده است تا بخش خدمات مشتریان به «DNA» شرکت ما بدل شود.
مزیت رقابتی دیگر «فرش بوکز»، به تمرکز بر ارائه خدمات به صاحبان کسبوکارهای کوچک و نیز کسبوکارهای خدمات محور باز میگردد. ما در حال تلاش برای توسعه محصولی عام برای تمامی بازار نیستیم و برای مثال بر خردهفروشان، رستورانها و تولیدکنندگان تمرکزی نداریم. این امر، ما را قادر میسازد تا به یک بخش خاص از بازار توجه عمده داشته و خدمات خود را بهصورت انحصاری به آنها ارائه نماییم.
توماس: قبل از ورود به این کسبوکار، چه کاری انجام میدادید؟
مایک: قبل از «فرش بوکز»، من یک آژانس طراحی و بازاریابی کوچک چهار نفره داشتم. در آن زمان، از نرمافزارهای «Word» و «Excel» برای تنظیم صورتحسابهای مشتریان خود استفاده میکردم. همانجا بود که ایده «فرش بوکز» متولد شد و من طی دو هفته، مشغول فکر و برنامهریزی برای یافتن راهی برای توسعه ایده ابداعی خود بودم.
توماس: مهمترین و ارزشمندترین درسی که تا به حال آموختهاید، چیست؟
مایک: تیم خود را به خوبی انتخاب کنید، بهویژه در روزهای اولیه. هنگامیکه همهچیز سخت است و از همه طرف به شما فشار وارد میشود، داشتن افرادی مناسب در اطراف شما، میتواند تفاوتها را ایجاد کند. در 18 ماه اول فعالیت «فرش بوکز»، تنها 99 دلار ماهانه از سوی چند مشتری معدود توانستیم کسب درآمد کنیم. در طی این مدت، دو بار نزدیک بود کار را بهطور کامل متوقف کنم ولی «Levi» همکار و یکی از بنیانگذاران «فرش بوکز» که دیدگاهی مثبت به این کار داشت، مرا امیدوار به ادامه راه کرد. به اعتقاد وی همه اینها نوعی تجربه است و نه لزوماً یک شکست، همین رویکرد باعث شد تا مصممتر از گذشته به تلاش خود ادامه دهیم.
توماس: بهترین تصمیمی که تا به حال اتخاذ کردهاید، چیست؟
مایک: در اوایل آغاز به کار خود، تصمیمی برای اولویتبندی اقدامات با توجه به تناسب هزینهها و رشد شرکت اتخاذ کردم. این تصمیم، به معنای توجه کمتر به پیشنهادات سرمایهگذاری بود، چراکه زمان مناسبی برای توسعه همهجانبه «فرش بوکز» محسوب نمیشد. یکی از مصداقهای بارز این تصمیم را میتوان در استقرار در تورنتو و رد پیشنهاد عزیمت به دره سیلیکون مشاهده نمود. جابجایی در آن زمان، به معنای پذیرش افزایش قابل توجه هزینهها برای ارائه خدماتی فوقالعاده در زمانی بود که محصول ارائه شده آنچنان محبوبیت نداشت. ما سعی کردیم راه خود را پیدا کنیم و در هر مرحله، بر اساس مسیر طی شده و توان خود، به ادامه راه فکر کنیم. بهطور خلاصه ما راه خود را رفتیم و به توصیههایی که خبرگان و متخصصین میگویند که باید انجام شود، توجه زیادی نکردیم.
توماس: تا به امروز، بزرگترین دستاورد شما چیست؟
مایک: طی بیش از یک دهه، ما نرمافزار حسابداری برای مشاغل خویشفرما و تیمهای مرتبط با آنها ساخته و به بازار ارائه کردهایم. در طول 2.5 سال گذشته، نرمافزار «فرش بوکز» بهطور کامل و بنیادین اصلاح شده است. زمانی که ما در زیرزمین خانه خود شروع به آمادهسازی نسخه اولیه محصول بودیم، هیچیک از ما تجربهای در طراحی و ساخت برنامههای کاربردی وب نداشتیم. در نهایت، جذب و استخدام مهندسین باتجربه، مشخص کرد که چه ویژگیهایی از محصول باید تغییر کند تا بتوان نسخهای حرفهای به بازار ارائه نمود.
«فرش بوکز» به رغم باگهای فنی اولیه، تا حد بسیار زیادی موفق بود، اما ما میدانستیم که برای موفقیت در پنج سال آینده، باید اقدامات بیشتری انجام دهیم. ما نیاز به تغییرات اساسی، شامل طراحی کاملاً جدید و بهکارگیری فناوریهای به روز داشتیم. در دنیای فناوری، به این تصمیم اصطلاحاً «Replatforming» یا بازآرایی پلتفرم گفته میشود که اقدامی بسیار مخاطرهآمیز است. بسیاری از شرکتها، در تلاش برای تغییر و تکمیل پلتفرم خود با مشکل مواجه شده و شکست خوردهاند و همین ریسک بالا، موجب شد تا شبهای زیادی را با بیخوابی و استرس اتخاذ این تصمیم حیاتی بگذرانیم. تا اینکه در نهایت، تصمیم گرفتیم انجام دهیم و حالا که نگاه میکنم، به نظرم تصمیمی درست بود و نمیتوان بیش از این به تیم «فرش بوکز» افتخار کرد. آنچه در پایان باقی ماند، محصولی زیبا و نوین بود که ما را قادر میسازد با سرعتی که پیش از این، هرگز در شرکتمان ندیدهایم، به جلو حرکت کنیم.
مرجع: Forbes
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.