اران زینمن «Eran Zinman»، مدیرعامل و بنیان‌گذار استارت‌آپ «Monday.Com» است. وی از سن نه سالگی در حال کد نوشتن و توسعه نرم‌افزارهای مختلف بوده و پیش از راه‌اندازی استارت‌آپ یادشده، به‌عنوان یکی از افراد کلیدی تیم رهبری «Conudit Mobile»، به مدیریت فعالیت‌های تحقیق و توسعه‌ای این شرکت مشغول بوده است. در ادامه، مصاحبه‌ای با وی در زمینه کسب‌وکار جدید و محصول نهایی آن، تجارب شخصی پیرامون فعالیت‌های کارآفرینانه و نیز نام تجاری استارت‌آپ جدید وی خواهیم داشت.

شایان ذکر است که این مصاحبه توسط «توماس لاریناویکیوس» که یک کارآفرین و وبلاگ نویس شیوه موفقیت کارآفرینان و فناوران می‌باشد، انجام شده است.

توماس: «Elevator Pitch» شما چیست؟ (اصطلاح Elevator Pitch که گاهاً با معادل‌هایی نظیر معرفی آسانسوری یا سخنرانی آسانسوری هم مطرح می‌شود، یک اصطلاح رایج در کسب‌و‌کار بوده که بیانگر شرایطی است که باید یک معرفی مختصر و سریع از کسب‌و‌کار، مزیت‌ها، ویژگی‌های خاص و چگونگی انجام فعالیت‌ها ارائه شود. شایان ذکر است که شما ممکن است مدت زمان بسیار کمی را برای ارائه موضوع خود به یک مدیر، سرمایه‌گذار یا سیاستمدار داشته باشید «مدت زمانی در حدود حرکت آسانسور از یک طبقه به طبقه دیگر» و شاید این شانس تا مدت زمانی طولانی مجدد به دست نیاید، پس لازم است بتوانید در این مختصر زمان، ارائه‌ای جذاب داشته تا پیش از توقف آسانسور، خروجی لازم را از این رودررویی کسب نمایید. ارائه تعریفی کوتاه و ساده از فرآیندها، محصولات، خدمات، ساختار شرکت و چگونگی ایجاد ارزش‌افزوده در آن، از مهم‌ترین مواردی است که از یک کارآفرین یا فناور انتظار می‌رود در این شرایط ارائه نماید.)

اران: «Monday.Com» یک پلتفرم متمرکز برای تیم‌های مختلف است که می‌توان از آن برای مدیریت تمامی جزئیات کارها، از برنامه‌ریزی نقشه‌های سطوح پیشرفته گرفته، تا وظایف و کارهای روزمره استفاده نمود. این ابزار، قابلیت استفاده از سوی تیم‌های کاری، با ابعاد مختلف را دارد (از دو کارفرمای شخصی که با یکدیگر مشارکت دارند، تا هزاران نفر از تیم‌های کاری در سرتاسر جهان مرتبط با یک پروژه خاص). پلتفرم «Monday.Com» موجب ارتقاء فرهنگ شفافیت، در تیم‌های کاری می‌گردد.

توماس: اولین «Pitch Deck» شما شبیه به چه چیزی بود؟ («Pitch Deck» را می‌توان یک نمایش کوتاه و مختصر از طرح کلی کسب‌وکار دانست که اغلب با استفاده از پاورپوینت یا نرم‌افزارهای مشابه آماده شده و در جلسات حضوری و آنلاین با سرمایه‌گذاران بالقوه، به نمایش گذاشته می‌شود.)

اران: واو، مثل یک دوره عمر بود. فکر می‌کنم نقطه عطف و شعار اصلی اولین ارائه کاری ما، «نسل جدیدی از همکاری‌های شرکتی» بود. ما در ابتدا خود را به‌عنوان یک راهکار مدیریت پروژه برای استارت‌آپ‌ها و تیم‌های توسعه، تصور نمودیم؛ نوعی از تیم‌ها که من و «Roy» به‌عنوان بنیان‌گذاران شرکت، کاملاً با آن آشنا بودیم. در ادامه، ده‌ها کلیسا، شرکت‌های ساختمانی، مدارس و دانشگاه‌ها، «Fortune 500s» و حتی تیم بسکتبال «بوستون سلتیکز» به سراغ ما آمدند. ما به سرعت فهمیدیم که چالش‌هایی که با استفاده از ایده و راهکار ما قابل حل هستند، محدود به شرکت‌های فناور نیست و هر نوع تیم کاری، بدون توجه به اندازه آن را، می‌تواند در نظر گیرد. به عبارت ساده‌تر، «Pitch Deck» ما، از آن زمان تا کنون تکامل یافته‌ است.

توماس: مشکل اصلی که شما آن را حل می‌کنید، چیست؟

اران: در هسته مرکزی ایده ما، «Monday.com» یک ابزار کارا است که به مردم کمک می‌نماید تا با یکدیگر بهتر کار کنند. ما بر این نکته تأکید داریم که «Monday.com» یک ابزار مدیریت پروژه نیست، چراکه این پروژه‌ها نیستند که نیاز به مدیریت دارند؛ بلکه افراد هستند که می‌بایست مدیریت شوند، تا کارها به‌خوبی پیش رود. کارکنان شرکت، هر یک به‌عنوان منبعی ارزشمند، با چالش‌هایی مشابه در کار مواجه می‌شوند؛ چالش‌هایی نظیر تعامل و برقراری ارتباط با دیگران، احساس عدم قدردانی و یا انگیزه در انجام کارهای محوله، عدم درک مناسب از کار در ابعاد وسیع‌تر و بسیاری از موارد دیگر، که ما در تلاش برای رفع آن‌ها هستیم.

توماس: کشش و توسعه اولیه شما چگونه انجام گرفت؟

اران: ما از همان ابتدای امر، یک انتخاب بازار کاملاً نامعمول انجام دادیم. اگرچه پیشنهاد ما از نظر فنی و تکنیکی، یک راهکار «B2B» به شمار می‌رود، با این وجود ما همواره خود را به‌عنوان یک «B2C» به بازار معرفی نموده‌ایم. این امر به ما کمک نمود تا کشش و توسعه خود را کاملاً سریع و در کوتاه‌ترین زمان طی کنیم. ما تمامی کسانی که به‌نوعی به دنبال راهکاری برای تیم خود بودند را از طریق کانال‌های ارتباطی، نظیر فیسبوک و اینستاگرام هدف قرار دادیم. از آنجا که مخاطبین، «Monday.com» را مؤثر می‌یافتند، استفاده از آن بین شرکت‌های مختلف گسترش یافت. ما هرگز به دنبال یک راه‌حل شرکتی مبتنی بر اجرای بالا به پایین نبودیم و به‌جای آن، بر مدیران فردی متمرکز شدیم که ایده «Monday.com» می‌توانست مشکلات آن‌ها را حل نماید.

توماس: مزیت رقابتی ناعادلانه شما در چیست؟

اران: ما واقعاً خوش‌شانس هستیم، چراکه مزایای منحصر به فردی داریم. با این حال، می‌توان به دو مورد اصلی که برای موفقیت ضروری است، اشاره نمود: اولین مورد به تمایز قائل شدن بین ایده خود و مدیریت پروژه باز می‌گردد که به‌جای تکیه بر اصول سنتی که کارکنان را به انجام کارها در یک مسیر خاص محدود می‌کند، یک ساختار انعطاف‌پذیر برای تیم‌های کاری فراهم می‌آورد، تا بتوانند با نیازهای مختص به تیم سازگار شوند. این امر، از طریق ایجاد پایگاه‌های کاربری متفاوت از تیم‌ها، در هر دو بخش فناوری و غیرفناوری انجام می‌گیرد. ما ممکن است احاطه‌ای بر چگونگی مدیریت یک هتل و یا ساده‌سازی فرآیند ساخت و تولید با استفاده از «Monday.com» نداشته باشیم، ولی کاربران قطعاً می‌دانند.

مزیت رقابتی دیگر ما، ابزار کسب‌وکار داخلی تحت عنوان «BigBrain» است. موفقیت ما در «Monday.com»، به اطلاعات متکی است و بر همین اساس، وسواس خاصی در انتخاب بهترین ابزارها برای پاسخگویی به نیازهای مشتریان با دقت و صحت هر چه تمام‌تر داریم. «BigBrain»، تمامی شاخص‌های کلیدی عملکرد «KPI» ما را ارزیابی نموده و ما آن‌ها را در کمال شفافیت، در اختیار تمامی تیم کاری خود قرار می‌دهیم. از آنجا که «BigBrain» هر سنت یا دلار  ورودی یا خروجی از شرکت را رصد می‌نماید، بودجه‌بندی بازاریابی ما در حالت بیشینه قرار دارد. استفاده از فناوری‌هایی نظیر یادگیری ماشینی و مدل‌سازی داده‌ها، ما را قادر می‌سازد تا هر نوع آنالیز و تجزیه‌وتحلیل بر روی داده‌ها را انجام دهیم و این بخشی جدایی‌ناپذیر از رشد سریع ما به شمار می‌رود.

توماس: پیش از ورود به این کسب‌وکار، چه کاری انجام می‌دادید؟

اران: من اولین استارت‌آپ خود را در چهارده سالگی راه‌اندازی کردم. از آن زمان، همچون شرکت‌هایی که از صفر کار خود را آغاز کرده و ساخته شده‌اند، من نیز می‌خواستم همین کار را با زندگی خود انجام دهم. اگرچه چند استارت‌آپ ابتدایی مسیر کاریم در نهایت با شکست مواجه شدند، اما تجارب بسیار ارزنده‌ای برایم به همراه داشتند. در ادامه، در یک شرکت بزرگ تلفن همراه، مدیریت تیم تحقیق و توسعه را بر عهده گرفتم و در نهایت پس از آشنایی با «Roy»، چیزی که امروزه به نام «Monday.com» شناخته می‌شود را به راه انداختم.

توماس: ارزشمندترین درسی که در زندگی یاد گرفته‌اید، چیست؟

اران: درس فوق‌العاده ارزشمندی که یاد گرفتم، این است که وقتی کسی به شما می‌گوید اشتباه کرده‌اید، لزوماً اشتباهی مرتکب نشده‌اید، حتی اگر آن فرد واقعاً در نظر شما محترم باشد. شما باید به خودتان اعتماد داشته باشید. هنگامی‌که شما یک شرکت تأسیس می‌کنید، بسیاری از مردم و اطرافیان به شما توصیه‌هایی می‌کنند و اصرار دارند که بهتر از شما می‌دانند. مهم است که نظرات دیگران را گوش کنید و آن‌ها را در نظر داشته باشید، اما همیشه در درجه اول به خودتان ایمان داشته باشید.

ما همچنین باید به کارمندان خود اعتماد کنیم. در «Monday.com»، ما به‌شدت به فرهنگ کاری مبتنی بر یادگیری از شکست‌ها و حمایت و پشتیبانی از کارکنان اعتقاد داریم. این بسیار مهم است که کارکنان بدانند که ما پشت آن‌ها ایستاده‌ایم و با اعتقاد بر این‌که بهترین انتخاب‌ها را برای استخدام افراد هوشمند انجام داده‌ایم، از آن‌ها می‌خواهیم تا ایده‌های خلاقانه جدید را بکار گیرند، حتی اگر با ریسک‌های زیادی همراه هستند. این تنها راهی است که می‌توانید رشد نمایید.

توماس: بهترین تصمیمی که تاکنون گرفته‌اید، چیست و چرا؟

اران: این پرسشی بسیار سخت است؛ فکر می‌کنم بهترین تصمیم مرتبط با کسب‌وکار ما این باشد که در سال‌های ابتدایی فعالیت، یک تیم فروش نداشته باشیم. در واقع، ما محصولی به بازار ارائه کردیم که عملکرد خود آن، منجر به فروشش شد. با این‌که تیم فروش نداشتیم، ارتباط مداوم با کاربران و به‌کارگیری نظرات آن‌ها در توسعه‌های آتی را در دستور کار قرار دادیم. هنگامی‌که به 10000 تیم کاری در مشتریان و کاربران «Monday.com» رسیدیم، یک تیم داخلی برای کمک به رشد حساب‌ها، تشکیل دادیم. با این حال، گرفتن بازخورد از کاربران و استفاده از آن در توسعه محصول، هنوز هم یکی از ستون‌های اصلی شرکت ما به شمار می‌رود.

توماس: بزرگ‌ترین دستاورد شما تا به امروز چیست؟

اران: تجربه‌ای که اخیراً آن را درک نموده‌ام، تغییر نام از «Dapulse» به «Monday.com» است که یکی از ترسناک‌ترین تصمیمات زندگی من تا این زمان به شمار می‌رود. در جریان این فرآیند، فهمیدم که یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای من، حداقل از منظر حرفه‌ای، راه‌اندازی و جزئی از تیم «Monday.com» بودن است. این تغییر نام، یک سفر تمام عیار است که تمامی بخش‌های تیم کاری ما را شامل شده و در حال حاضر، زمان زیادی را به خود اختصاص داده است.

ما نهایتاً نامی جدید داریم که مردم می‌توانند آن را به‌سادگی به خاطر بسپارند و وابستگی مفهومی قوی به «کار» دارد. اولین چیزی که با شنیدن این نام به ذهن خطور می‌کند، چالش‌هایی است که مردم در هنگام همکاری و تعامل با یکدیگر خواهند داشت. این تغییر نام، ارزش نشان تجاری ما را افزایش داده و از انجام آن به‌عنوان بخشی از تیم کاری «Monday.com»، بسیار مفتخر هستم.