آخرین مقالات

رئیس خوبی باشید!

رئیس خوبی باشید!

اعمال (خشونت‌های) تند و بی منطق بر روی همه تاثیرگذار است. در حوادثی مانند تیراندازی دسته‌جمعی، بمب‌گذاری انتحاری و ترورها، احساسات همه ما به شدت تحت تاثیر قرار می‌گیرد حتی اگر هیچ یک از نزدیکان و دوستان ما در آن حادثه آسیب ندیده باشند. احساسات، غم و اندوه، رنج، پریشانی و ناراحتی کارکنان در محل کار ارزیابی نمی‌شوند. اگر شما ریاست یک تیم یا یک سازمان را بر عهده دارید چگونه می‌توانید به مدیریت عواطف فرهنگی افرادی که مسئولیت آن‌ها را بر عهده دارید کمک کنید؟

چند روز پیش هنگامی که با "دِرِک" که ریاست یک شرکت تجاری بزرگ را بر عهده دارد صحبت می‌کردم، این فرصت را داشتم تا به بررسی این مسئله بپردازم. ده دقیقه ابتدایی، به صحبت در مورد سفر چند هفته قبل او به تعدادی از شعبات اروپایی شرکتشان و سوالاتی که او به آن‌ها می‌اندیشید گذشت. در یک مکثی من از او در مورد واکنشش به آخرین فاجعه‌ای که اتفاق افتاد پرسیدم. "درک" در مورد زمان شنیدن این خبر، واکنش خانواده‌اش و وحشتناک بودن این فاجعه صحبت کرد. از او در مورد مفهوم این حادثه برای او از دیدگاه یک رهبر پرسیدم و او مکث کرد، مطمئن نبود چه پاسخی می‌خواهد بدهد.

هنگامی که به بررسی نحوه تاثیر این ماجرا بر روی او و کارمندانش پرداختیم، "درک" در مورد برخی واکنش‌های احتمالی صحبت و یک برنامه‌ ترسیم کرد. در طول این فرآیند ما به برخی نکات و درس‌های بسیار ارزشمندی  برای مدیرانی که با چنین وقایع فوق العاده دردناکی در اجتماع خود روبرو هستند دست پیدا کردیم.

احساسات خود را سر کار نیز همراه خود داشته باشید.

برخی افراد اعتقاد دارند که احساسات را باید در خانه جا گذاشت. در حقیقت، سال‌های طولانی این "افسانه عقلانیت" یکی از الزامات محیط کاری بود و هنوز هم هست اما این الزام غیر ممکن است. همه ما دارای احساسات هستیم اما از یکدیگر می‌خواهیم که آن‌ها را سر کار نیاوریم یا سرکوب کنیم، حالت اول غیر ممکن است و دومی هم به صلاح نیست. پژوهش‌هایی که توسط یک روانشناس در دانشگاه استنفورد به نام دانیل وینبرگر انجام شده، نشان می‌دهد امکان ابتلا به آسم، فشار خون بالا، بیماری‌های عفونی و به طور کلی مشکلات سلامتی در افرادی که به سرکوب احساسات خود می‌پردازند بسیار زیاد است. هوش هیجانی یکی از سنگ‌بناهای رهبری است و این هوش در مورد داشتن توانایی فهم احساسات خود و دیگران و راهبری موثر این احساسات است.

تمایل داشته باشید که کامل نباشید.

"درک" یک وبلاگ دارد. او می‌گفت هنگامی که اطلاعات، شواهد و درک درستی از اتفاقی که افتاده پیدا کند احتمالا هفته آینده در مورد واکنش‌هایش در هنگام فاجعه مطالبی بنویسد. ما در مورد تاثیر وبلاگ‌نویسی سریع‌تر (حتی در همان روز حادثه) و به اشتراک گذاشتن پریشانی و غمگین بودن به جای به اشتراک‌گذاری بررسی‌ها و دیدگاه‌های بعدی او در مورد حادثه صحبت کردیم. برن براون، پژوهشگر برجسته در عرصه آسیب‌پذیری معتقد است کامل نبودن به معنی آسیب‌پذیر بودن است و اشتباه‌ترین اعتقاد این است که کامل نبودن یعنی ضعیف بودن. 

امنیت روانی ایجاد کنید.

پژوهش‌های امی ادموند در زمینه امنیت روانی نشان می‌دهد که تیم‌هایی که کارآمد و موثر هستند محیط کاری را طوری مهیا می‌کنند که افراد نگرانی در مورد اشتباهات کاری و ترسی از تمسخر یا توبیخ ندارند. امنیت روانی یکی از مولفه‌های مهم در افزایش کارآیی تیم‌ها است. مسئولان و رهبران تیم‌ها می‌توانند با گفتگو و صحبت کردن در محیط کار، امنیت روانی را ایجاد کنند. از افراد تیم بپرسید که در حال انجام چه کاری هستند و نظرشان در مورد اتفاقات رخ داده چیست. به افراد اطمینان دهید که صحبت در مورد افکارشان بسیار خوب و مفید است.

از حوادث و رفتارهای وحشتناک برای انجام رفتارهای خوب الهام بگیرید.

هنگامی که از "درک" در مورد نظر شخصی‌اش در مورد این حوادث پرسیدم، او گفت که این حادثه او را بیش از پیش متعهد کرده که مطمئن شود که سازمانش تا حد امکان فراگیر و متنوع است. خوشبختانه این یکی از نقاط قوت "درک" است. "درک"، کامل‌ترین فرد در بین رهبرانی است که تا به حال با آن‌ها کار کرده‌ام. به جای اینکه در مورد این حادثه وحشتناک دچار وحشت و عقب‌نشینی شود از این حادثه به عنوان سکوی پرشی برای تعامل دوباره با سازمانش در زمینه تنوع و فراگیری استفاده کرد.

با ناراحتی خود کنار بیایید و در مورد اینکه چه چیزی مهم است صحبت کنید.

تصور می‌کنم این نکته درسی برای من و "درک" بود. برای ما بسیار وسوسه‌انگیز بود که در طول مدت مکالمه تماما در مورد کسب‌و‌کار صحبت کنیم، "درک" چیزهای زیادی در ذهنش بود اما این کار اشتباهی بود. مردم بی‌گناه جان خود را از دست داده یا زخمی شده بودند تنها به این خاطر که متفاوت بودند. این یک تراژدی است. اگر به خاطر اینکه این حادثه ما را نارحت می‌کرد یا اینکه این موضوع ربطی به کسب‌و‌کار نداشت در موردش صحبت نمی‌کردیم قطعا نکات مهمی را از دست می‌دادیم. اما این اتفاقی که برای مردم بیچاره، تنها به علت متفاوت بودنشان رخ داد دقیقا مربوط به کسب‌و‌کار می‌شود چون ما می‌دانیم که این مورد ممکن است در هر زمانی در سازمان ما هم اتفاق بیافتد.

من برای "درک" بهترین آرزوها را دارم و هنوز این گفتگو برای من یادآور این نکته مهم است که مسئولیت‌های یک رهبر (رییس) به مراتب گسترده‌تر از برنامه‌ریزی‌های استراتژیک و کارهای اجرایی است. یک رهبر در مواقع خوب و بسیار مهم‌تر در مواقع بد باید عواطف و احساسات را در محیط کار کنترل کند.

 

منبع: HBR.org

هنوز نظری وارد نشده است!

نظر خود را ارسال نمایید

پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.