آخرین مقالات

از حسابداری تا آموزش یوگا: یک تغییر شغل اساسی

از حسابداری تا آموزش یوگا: یک تغییر شغل اساسی

بالاخره در یک برهه زمانی تقریباً همه ما یک دوره اساسی تغییر شغل را تجربه خواهیم کرد. بعضی از ما به دنبال آن خواهیم بود؛ و برای بعضی دیگر این تغییر مانند یک دخالت در شغل ثابتشان به نظر می‌آید. در هر حال هنگامی که این تغییر رخ دهد انتخاب‌های گوناگونی در مورد چگونگی مواجه با آن خواهیم داشت.

ما به تازگی با لئا زکریا یک کار آفرین مشغول در رشته یوگا آشنا شده‌ایم که کاملاً خودش را در دل این تغییرات قرار داده تا دوباره از نو استعدادهای خودش را کشف کند. او در جست و جوی هدف زندگی‌اش، با یک مربی یوگا اهل سیاتل آشنا شد که باعث شد او همسر، خانه، و شغل حسابداری‌اش را که درآمد بالایی نیز داشت رها کند. او در پروسه این تغییر، یک زندگی و شغل کاملاً جدید را برای خود ساخت. از آن زمان او دو باشگاه یوگا تاسیس کرده و با افراد جدید از جامعه آشنا شده است. همچنین او به تازگی زندگی مشترک جدیدی را نیز آغازکرده است.

ما معتقدیم که حتی اگر میزان این تغییر برای شما به این شدت نباشد، درس‌های زیادی را از تجربیات لئا می‌توان آموخت.

به زمزمه‌های اطرافتان گوش فرادهید

سرچشمه تغییرات از کجا ناشی می‌شود؟ سرخپوستان ضرب المثلی دارند که می‌گوید:"به زمزمه‌های اطرافتان توجه کنید تا مجبور نشوید جیغ‌ها را بشنوید". اغلب اوقات بهترین ایده‌ها برای تغییرات بزرگ در شرایط و مکان‌های غیر منتظره به وجود می‌آیند. فقط کافی است که به آن‌ها توجه کنید. رهبران بزرگ سیگنال‌های ضعیف و نامحسوسی را که نشان دهنده وقوع تغییرات بزرگ هستند تشخیص می‌دهند. لئا به زمانی فکر می‌کند که به زمزمه‌های اطرافش گوش کرده بود و ادامه می‌دهد: "حدوداً زمانی که دخترم 5 ساله بود این حس در من ایجاد شد که شرایط خوب پیش نمی‌رود". لئا متوجه شده بود که شرایط زندگی‌اش با آن چشم‌اندازی که او برای خود ترسیم کرده بود همخوانی نداشت.

تا آن لحظه، لئا در زندگی شخصی و کارش فقط اقدامات معمول و سنتی را که هرکسی برای موفقیت انجام می‌داد انجام داده بود. او پس از فارغ التحصیلی با مدرک تحصیلی حسابداری و کسب وکار، به یک شرکت حسابداری پیوسته بود، ازدواج کرده بود، خانه خریده بود، برای خانه‌اش وسایل خریده، و سپس مادر شده بود. او می‌گوید: "من هرکاری را که هر کس دیگری نشانه موفقیت می‌دانست انجام داده بودم". لئا می‌توانست به سادگی در دام رضایت از خود (با تداعی منفی) بیفتد؛ اما به جای آن، بی‌قراری او باعث شد تا او یک دوره ماجراجویی و بازسازی خود را شروع کند.

آینده را امتحان کنید

لئا با احساس نیاز به تغییر، شروع به بازی با احتمالاتی کرد که ممکن بود در آینده رخ دهند. او علایق خود را کشف کرد و توانایی‌های خود را نیز بهبود بخشید. ابتدا تمرینات ورزشی و رژیم غذایی را امتحان کرد. او با این کار مقداری از وزن خود را کاهش داد و به یک قدرت درونی در خود پی برد. او این طور به صحبت‌هایش ادامه می‌دهد که : "احساس می‌کردم که قوی‌تر شده‌ام چرا که محدودیت‌های خودم را شکسته بودم."

با این حال، علاقه‌ای که باعث شد لئا خودش را دوباره از نو کشف کند چیز دیگری بود. خودش معتقد است: "به خاطر دارم که همراه با عمه‌ام روی یک نیمکت در یک باشگاه یوگا نشسته بودیم. داشتیم یکی از تمرینات یوگا را انجام می‌دادیم که احساس کردم یوگا زندگی من را نجات می‌دهد. یوگا مرا از خواب بیدار کرد. من خوشحال نبودم و می‌خواستم تغییر کنم. با یوگا این کار را انجام دادم". در آن لحظات لئا یک تصمیم مهّم گرفت و بر مقاومت دورنی‌اش در برابر تغییر غلبه کرد. او به خود قول داد که یک تغییر در زندگی‌اش به وجود خواهد آورد. آن لحاظات شفاف و عزم راسخ، او را برای برداشتن قدم‌های بزرگ‌تر مصمّم کرد.

فرصت‌طلب باشید

اگر شما از فرصت‌هایی که در مسیرتان قرار می‌گیرند به درستی استفاده کنید، ساختن آینده‌ای که منتظر آن هستید بسیار آسان‌تر خواهد بود. به عبارت ساده‌تر، ما باید به " فرصت طلبی برنامه‌ریزی شده" عادت کنیم. زمانی که لئا مصمّم بود که تغییر کند، او از فرصت‌های پیش رویش به خوبی استفاده کرد چرا که در غیر این صورت ممکن بود اراده‌اش از بین برود. خودش می‌گوید:  

تنها چند ماه بعد لئا اولین باشگاه یوگا خود را افتتاح کرد. البته موفقیت سریع به دست نمی‌آید.

حال را مدیریت کنید، گذشته را کنار بگذارید

ساختن آینده زمان می‌برد. به همین دلیل است که وقتی رهبران می‌خواهند تغییرات بزرگ غیر خطی در آینده ایجاد کنند در زمان حال مدیریت می‌کنند. هنگامی که زمان آن فرا برسد، آن‌ها اقدام کرده و با قاطعیّت آن چه را در خدمت هدف نهاییشان نیست رها می‌کنند. در ابتدا لئا تا راه اندازی کامل باشگاه یوگا و تمامی ملزومات آن  به شغل حسابداری خود ادامه می‌داد. او می‌گوید: "من 60 ساعت در هفته کار می‌کردم وکارهای باشگاه را نیز انجام می‌دادم. بنابراین زمان کافی برای خواب نداشتم، اما اوضاع برای من خوب پیش می‌رفت".

او می‌دانست که برای انجام کامل تصمیمش بزودی باید یک حرکت جسورانه انجام دهد. در عرض دو سال، لئا امنیت شغلی کار در شرکت حسابداری را رها و تغییر در زندگی خود را کامل کرد. انجام چنین تغییر اساسی اصلاً آسان نیست.

 ریشه های خود را پرورش دهید- به اهدافتان پایبند بمانید

لئا معتقد است: "باید خودتان باشید". او ادامه می‌دهد: "از بودن فردی که مردم فکر می‌کنند باید باشید دست بردارید. راهی برای کنکاش شجاعانه خودتان پیدا کنید تا بفهمید که واقعاً که هستید. منظورم این است که احساسات، هویت، و حرفه‌تان را کنکاش کنید تا نسخه‌ای از خودتان را بیابید که همواره و در هر مکانی آنگونه هستید".

 شکل گیری اولیه این هدف زمانی آغاز شد که لئا 16 ساله بود:

این احساس هدف بود که لئا را برای حرکت به سمت طوفان تغییرات تحت تاثیر قرار داد. 

انعطاف پذیر باشید

پیمودن مسیر تغییر و مواجه با موانع ما را با ترس‌هایمان رو به رو خواهد کرد. لئا به اتفاقی فکر می‌کند که ترس‌های او را نمایان کرده بود. این اتفاق زمانی رخ داد که سرمایه‌گذاران او را تهدید کردند که باشگاه او را تعطیل خواهند کرد. او می‌گوید: "احتمالاً در مقابل ترسناک‌ترین چیزی که تا به حال برایم اتفاق افتاده بود ایستاده بودم. من دو سال زمان صرف توسعه این مجموعه کرده بودم، و خیلی زود  طی شش ماه به موفقیّت دست پیدا کرده بودم و حالا با شرایطی رو به رو بودم که ممکن بود همه چیز را از دست بدهم".

پایبندی او به هدف و حس عمیقش باعش شد یک حس انعطاف‌پذیری فوق‌العاده در او به وجود بیاید. او آن شرایط را این طور بیان می‌کند: "حس خواستن و قدرت زیادی در خودم احساس می‌کردم به طوری که نمی‌خواستم اجاره دهم که ترس‌هایم بر من غلبه کنند. با خودم فکر می‌کردم‘باشه بچه‌ها، اگر شما می‌خواهید مرا متوقف کنید خب این کار را انجام دهید.’ می‌دانستم که این یک تاکتیک مذاکره است، به همین خاطر می‌توانستم این جملات را به خودم بگویم،’این شرایط واقعی نیست’". لئا با نام بردن از ترس‌هایش و مواجه با آن‌ها اعتماد به نفس خود را تقویت کرد. برای بیش‌تر ما بزرگ‌ترین ترس رها کردن ثبات و امنیتی است که گذشته به ما می‌دهد.  بیان صریح ترس‌هایمان- همان طور که لئا رفتار کرد- می‌تواند به قاطعانه رفتار کردن ما در مقابل آن‌ها کمک کند.

لئا این موضوع را که چقدر از طریق رها کردن ترس‌هایش پیشرفت کرده را این طور بیان می‌کند:

 این حرف‌هایی بود که او با شجاعت آن‌ها را به زبان می‌آورد.

بدانید که  مسیر نو شدن بی‌انتهاست

مسیر نو شدن هرگز به پایان نمی‌رسد. رشد لئا باعث شد تا او باشگاه دوم خود را نیز افتتاح کند. و البته او این کار را برای پول بیش‌تر انجام نداده بود:

 شرایط کنونی زندگی، تیم یا شرکتتان در نظر بگیرید. شما در کجای مسیر نو شدن قرار دارید؟ فعالانه شرایط کنونی را مدیریت می‌کنید؟،  متعمدانه گذشته را فراموش کرده‌اید؟، و یا با قاطعیّت در حال ساختن آینده هستید؟ کدام قسمت از صحبت‌های آن زن حکیم به لئا، شما را به حرکت در مسیرتان ترغیب می‌کند؟

تا زمانی که در مسیر رشد و شکوفایی هستیم، می‌توانیم به طور پیوسته در مسیر تحول و نو شدن گام برداریم.

منبع: HBR.org

2 پاسخ بهاز حسابداری تا آموزش یوگا: یک تغییر شغل اساسی

نظر خود را ارسال نمایید

پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.