آخرین مقالات

سرمایه‌گذاری و اهمیت آن برای استارت‌آپ‌ها و کسب‌وکارهای نوپا

سرمایه‌گذاری و اهمیت آن برای استارت‌آپ‌ها و کسب‌وکارهای نوپا

مقدمه

از گذشته‌های بسیار دور، راه‌اندازی یک کسب‌وکار جدید مستلزم طی مراحل مشخص و به هم پیوسته‌ای، شامل پروراندن ایده اولیه، ارزیابی و اصلاح ایده، مطالعات بازار، عرضه محصول اولیه و در نهایت ورود همه‌جانبه به بازار بوده است که البته بسیاری فرآیندهای جانبی، از استخدام کارکنان مناسب و تیم‌سازی گرفته، تا جذب سرمایه نیز در این مسیر لازم‌الاجرا است. یکی از فاکتورهای کلیدی در موفقیت هر کسب‌وکار، دسترسی به سرمایه کافی جهت هزینه‌های اولیه راه‌اندازی کسب‌وکار و اداره امور پیش از عرضه نهایی محصول و رسیدن به سودآوری است. تأمین سرمایه برای تمامی کسب‌وکارهای خرد و کلان، اعم از یک مغازه خواروبار فروشی کوچک در یک منطقه حاشیه‌ای شهر گرفته تا یک شرکت بزرگ ساخت تجهیزات پیشرفته با گردش مالی میلیون‌ها دلار، بسیار مهم و کلیدی است و هر گونه غفلت در پیش‌بینی هزینه‌ها و عدم جذب سرمایه متناسب با هزینه‌ها، می‌تواند شکست کسب‌وکار را در پی داشته باشد.

هنگامی که صحبت از تأمین سرمایه برای راه‌اندازی یک کسب‌وکار می‌شود، اغلب افراد به فکر بانک‌ها و دریافت وام می‌افتند. در کسب‌وکارهای سنتی، معمولاً ریسک و مخاطرات مربوطه متوجه صاحب ایده یا بنیان‌گذار آن است و سرمایه اولیه، از سوی خود وی و در صورت عدم وجود منابع مالی شخصی کافی، از طریق دریافت وام تأمین می‌شود. بانک‌ها صرفاً یک ارزیابی اولیه و فرمالیته از امکان‌پذیری و سودآوری ایده کسب‌وکار داشته و با اخذ وثایق و ضمانت‌های کافی، عملاً کاری با سرنوشت نهایی آن نخواهند داشت. همین عامل، موجب شده است تا بسیاری از کارآفرینان و فعالان اقتصادی، به دلایل مختلف، نظیر ناتوانی در ارائه ضمانت‌های درخواستی و نیز بروکراسی اداری حاکم بر فرآیند دریافت وام، نتوانند از این روش برای تأمین سرمایه خود استفاده نمایند.

بسیاری از دولت‌ها، با هدف هدایت سرمایه‌های کشور در تولید و اشتغال‌زایی، اقدام به تعریف پروژه‌های حمایتی از صاحبان ایده می‌نمایند؛ برای مثال، ایده طرح‌های زودبازده که چند سال پیش در ایران و با حمایت دولت جهت راه‌اندازی کسب‌وکارهای کوچک و طرح‌های زودبازده اقتصادی انجام گرفت. البته باید توجه داشت که امروزه، فضای کسب‌وکار تحت تأثیر روند افزایشی نفوذ فناوری و تغییر ماهیت رقابت، کاملاً متحول شده است و ظهور مفاهیم جدیدی، همچون نوآوری، کارآفرینی و استارت‌آپ‌ها، ما را نیازمند راهکارهای نوین در تأمین سرمایه نموده است.

با توجه به نقش کلیدی استارت‌آپ‌های فناورانه در رشد و توسعه اقتصادی و حرکت به سوی اقتصاد دانشی و نیز جایگاه تأمین مالی و جذب سرمایه‌گذار در این کسب‌وکارهای نوپا، در یک مجموعه از مقالات، سعی خواهد شد تا مروری اجمالی بر روش‌های متنوع جذب سرمایه در استارت‌آپ‌ها داشته باشیم. در اولین قسمت از مجموعه مذکور، به تبیین نقش سرمایه‌گذاری و اهمیت آن در موفقیت استارت‌آپ‌ها پرداخته و روش‌های اصلی تأمین مالی را معرفی خواهیم کرد.

 

اهمیت تأمین مالی برای استارت‌آپ‌ها

استارت‌آپ‌ها معمولاً فعالیت خود را با یک طرح یا ایده نوآورانه اولیه آغاز می‌نمایند. در مسیر پیاده‌سازی و اجرایی نمودن ایده که در نهایت به تجاری‌سازی و عرضه محصول نهایی به بازار ختم خواهد شد، مجموعه‌ای از اقدامات و فعالیت‌ها انجام می‌گیرد. انگیزه، هیجان ناشی از نوآوری‌های معمولاً رادیکال، فعالیت‌های تحقیق و توسعه‌ای، کارکنان و مدیران خلاق و از همه مهم‌تر، دست و پنجه نرم کردن با محدودیت‌های مالی فراوان، از ویژگی‌های مشترک بسیاری از استارت‌آپ‌های مبتنی بر فناوری‌های پیشرفته به شمار می‌آید.

اگرچه امیدواری به آینده روشن، برنامه‌ریزی، الهام گرفتن از دیگر کارآفرینان موفق و البته صرفه‌جویی در هزینه‌ها، از جمله ملزومات اصلی استارت‌آپ‌ها به‌حساب می‌آیند، با این حال، تأمین منابع مالی مورد نیاز هم از جایگاهی خاص برخوردار است. این امر، به‌ویژه با هزینه‌های قابل توجه فرآیند تحقیق و توسعه و ریسک عدم موفقیت در تجاری‌سازی نوآوری، موجب می‌شود تا بنیان‌گذاران و تیم‌های استارت‌آپی، از همان ابتدای راه‌اندازی شرکت به فکر جذب سرمایه‌های لازم باشند.

یکی از موانع و چالش‌های پیش روی فناوران و کارآفرینان استارت‌آپی در زمینه جذب سرمایه، افشاء نشدن ایده‌ها و دارایی‌های فکری است که موجب شده است، استقبال از سرمایه‌گذاران تا حدی کمرنگ شود. با این حال، فعالان استارت‌آپی باید به این نکته توجه داشته باشند که اگرچه در گام‌های نخست راه‌اندازی شرکت و توسعه فناوری، برای تأمین نیازهای مالی می‌توان بر سرمایه‌های خانوادگی و شخصی تکیه نمود، اما این رویه تا پایان فرآیند تجاری‌سازی نمی‌تواند ادامه داشته باشد. از سوی دیگر، کسب‌وکارهای نوپا از ریسک زیادی برخوردار بوده و درصد بسیار زیادی از آن‌ها در تجاری‌سازی ایده‌های خود ناموفق هستند که همین عامل، عدم اعتماد سرمایه‌گذاران برای ارائه منابع مالی به استارت‌آپ‌ها را در پی دارد.

تا به اینجا، مشخص شد که موفقیت در اکوسیستم نوآوری و تجاری‌سازی محصول نهایی که همراه با ایجاد ارزش افزوده خواهد بود، برای جذب سرمایه و تأمین مالی نیازمند یک بستر کارآفرینانه و روشمند است. همچنین روش‌های سنتی سرمایه‌گذاری، به دلیل ریسک قابل توجه حوزه‌های فناورانه، پاسخگوی نیازهای مالی استارت‌آپ‌ها نخواهد بود. پرسش این است، که چه باید کرد؟

ریسک، بازده، میزان سرمایه‌گذاری و افق زمانی سرمایه‌گذاری، چهار عامل اصلی و تعیین کننده برای تصمیم‌گیری پیرامون سرمایه‌گذاری است که به دلیل عدم وجود تصویری شفاف در هیچ یک از فاکتورهای یاد شده، استارت‌آپ‌ها کاری دشوار برای اقناع سرمایه‌گذار، در مسیر تأمین مالی خود دارند. برای رفع چالش‌ها و تسهیل فرآیند جذب سرمایه در کسب‌وکارهای نوآورانه، می‌بایست دو جنبه کلیدی را در نظر داشت. اول این‌که روش‌های سنتی، از کارایی چندانی برخوردار نیستند و می‌بایست سازوکار نوینی برای تأمین مالی استارت‌آپ‌ها اندیشید. دوم این‌که نسبت به دوره عمر استارت‌آپ‌ها، دقت وافر صورت گیرد. هر استارت‌آپ، از ابتدای طرح ایده و آغاز به کار، تا زمانی که بتواند محصول یا فناوری خود را به بازار عرضه نموده و خود را به عنوان شرکتی بالغ معرفی نماید، مراحل و دوره‌های مختلفی را طی می‌نماید و بدیهی است که در هر دوره، نیازها و اقتضائات متفاوتی خواهد داشت. از منظر سرمایه‌گذاری نیز دوره عمر استارت‌آپ می‌بایست مدنظر قرار گیرد، چرا که جذب سرمایه بیش از نیاز و بدون توجه به ویژگی‌های چرخه عمر شرکت، به همان میزان به موفقیت آن ضربه می‌زند که عدم وجود منابع مالی ممکن است به شکست ایده بیانجامد.

روش‌های متنوعی برای جذب سرمایه مورد نیاز یک استارت‌آپ وجود دارد که از آن میان، می‌توان به سرمایه شخصی، استفاده از سرمایه‌های دوستان و خانواده، فرشتگان کسب‌وکار، صندوق‌های سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیر و سرمایه‌گذاری جمعی اشاره نمود. با در نظر گرفتن اثر دوره عمر بر روش تأمین سرمایه و تغییر و تحولات اخیر اکوسیستم‌های نوآوری در زمینه تأمین مالی استارت‌آپ‌ها و کسب‌وکارهای نوپا، در ادامه سعی خواهد شد تا مروری اجمالی بر روش‌های تأمین مالی استارت‌آپ‌ها مبتنی بر دوره عمر آن‌ها داشته باشیم.

 

فرایند تأمین مالی در استارت‌آپ‌ها

به طور خلاصه، اولین مرحله از تأمین سرمایه مورد نیاز یک استارت‌آپ، مرحله کشت ایده است که با توجه به بنیه ضعیف استارت‌آپ در این مرحله، این تأمین سرمایه ایده، آن را قادر خواهد ساخت تا به رشد خود ادامه  دهد. عمدتاً منابع مورد نیاز در این مرحله، توسط بنیان‌گذاران و یا اطرافیان (فاز خودگردانی که تأمین هزینه‌ها بر مبنای سرمایه شخصی، کمک‌های خانوادگی، قرض از دوستان و خرده درآمدهای ناچیز خواهد بود) و در برخی موارد از سوی فرشتگان کسب‌وکار تأمین می‌شود. البته اخیراً استفاده از روش سرمایه‌گذاری جمعی نیز به‌عنوان یکی از راه‌های تأمین مالی در دوره اولیه، مورد توجه کارآفرینان قرار گرفته است. سرمايه جذب‌شده در اين مرحله، براي آن است که استارت‌آپ ۶ ماه دوام بياورد تا بتواند فرضيات ايده خود را اعتبارسنجي نموده و با چرخش ايده اوليه و تغيير آن به ايده اصلي، به مدل نهايي کسب‌وکار نزديک شود. باید دقت نمود که استارت‌آپ‌ها در توسعه برنامه‌های تجاری خود، نمی‌توانند بر جذب سرمایه از منابع وام‌دهنده، نظیر بانک‌ها تکیه نمایند، چراکه دارایی‌های مشهود قابل توجهی در اختیار نداشته و علاوه بر نداشتن اعتبار کافی، با توجه به فعالیت در حوزه فناوری‌های نوظهور، از ریسک بالایی نیز برخوردارند.

با اصلاح و توسعه ایده و بلوغ نسبی استارت‌آپ، فرآیند توسعه فناوری شتاب بیشتری خواهد گرفت و با توجه به هزینه‌های قابل توجه، نیاز به بهره‌گیری از یک سازوکار مدون برای جذب سرمایه خواهد بود. صندوق‌های سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیر، به عنوان مجموعه‌های تخصصی تأمین مالی استارت‌آپ‌ها، می‌توانند در این مرحله از دوره عمر استارت‌آپ‌ها ایفای نقش نمایند. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که صندوق‌های سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیر، علاوه بر تأمین سرمایه‌های لازم، می‌توانند منابعی ارزشمند برای مشاوره‌های مدیریتی، مالی، بازاریابی و ... محسوب شوند که اهمیت این موارد، در برخی موارد از جذب سرمایه نیز بالاتر است.

در نهایت، استارت‌آپ به مراحل نهایی رشد خود رسیده و برای ایجاد بالاترین ارزش افزوده، وارد مرحله عرضه به بورس، ادغام با شرکت‌های بزرگ، یا فروش تجاری می‌شود. اغلب داستان‌های موفقیت استارت‌آپ‌ها و معروفیت آن‌ها، مرتبط با این مرحله است.

 

روش‌های تأمین مالی در استارت‌آپ‌ها

مطابق با آنچه پیشتر ارائه شد، با توجه به اهمیت فراوان تأمین سرمایه مورد نیاز برای مراحل مختلف یک استارت‌آپ، از رشد ایده تا توسعه کار، نیاز است تا با روش‌های مختلف تأمین مالی آشنا شد. در همین راستا، در این بخش روش‌های عمده مورد استفاده برای تأمین مالی استارت‌آپ‌ها، از جمله روش خودگردانی، روش «3F»، فرشتگان کسب‌و‌کار، شتاب‌دهنده‌ها، سرمایه‌گذاران مخاطره‌پذیر، بانک‌ها و سرمایه‌گذاران جمعی، به طور خلاصه معرفی خواهند شد.

1- خودگردانی یا خودکفایانه: این روش، به استفاده از امکانات به بهترین نحو ممکن اشاره دارد. برای مثال، استفاده از دفتر اجاره‌ای کوچک‌تر، اجاره یک اتاق از یک دفتر کار با هدف کاهش هزینه‌ها و امکان تبادل ایده با دیگر تیم‌های کاری مستقر. جالب است بدانید که برخی از غول‌های فناوری حال حاضر، کار خود را از پارکینگ شخصی آغاز نموده‌اند که از مهم‌ترین آن‌ها، می‌توان به اپل، مایکروسافت، گوگل و آمازون اشاره نمود. باید توجه داشت که این روش، بیشتر از آن‌که به تأمین مالی بیاندیشد، متمرکز بر صرفه‌جویی در هزینه‌ها و کاهش آن‌ها در بدو راه‌اندازی استارت‌آپ است.

2- تأمین مالی «3F»: «3F» مخفف سه کلمه «Family»، «Friends» و «Fools» است و دوستان، خانواده و اطرافیان را به عنوان یک منبع تأمین سرمایه، در دوره‌های ابتدایی راه‌اندازی استارت‌آپ معرفی می‌نماید. خانواده و دوستان نزدیک، از این جهت که اعتماد کافی به فرد داشته و بدون نیاز به ضمانت و یا طرح کسب‌وکار پیچیده، حاضر به کمک مالی هستند، می‌توانند نقشی مهم در جذب سرمایه‌های اولیه داشته باشند. نکته کلیدی در این است که در ابتدای امر، فقط یک ایده وجود دارد و نه از پتنت‌های ارزشمند و نمونه‌های اولیه محصول خبری است و نه حتی خود فرد اطمینان کافی از موفقیت ایده خود دارد. پس تنها کسانی که ممکن است ریسک این کار را به جان بخرند و بر روی ایده شما سرمایه‌گذاری نمایند، خانواده و اطرافیان هستند. سومین منبع تأمین مالی استارت‌آپ‌ها، افرادی هستند که از ریسک‌پذیری بسیار بالا و بعضاً نامعقول برخوردار بوده و حاضرند بر روی ایده شما بدون بررسی‌های عمیق، مبالغی را سرمایه‌گذاری کنند.

3- فرشتگان کسب‌وکار «Business Angels»: این اصطلاح، برای نخستین بار به سرمایه‌گذاران در نمایش‌های «Broadway» اطلاق می‌شد و منظور از آن، سرمایه‌گذاران و کارآفرینان ثروتمندی هستند که بخشی از ثروت خود را بر روی ایده‌های نوآورانه سرمایه‌گذاری می‌نمایند. فرشتگان کسب‌وکار برخلاف اعتقاد عموم، ممکن است میلیونر‌های سرشناس نباشند و افرادی حرفه‌ای در حوزه‌های مختلف را شامل شوند. فرشتگان کسب‌وکار در مراحل اولیه راه‌اندازی یک استارت‌آپ، سرمایه‌گذاری می‌نمایند و بدون دخالت در مدیریت آن، در ازای بخشی از سهام مالکیت شرکت، به تأمین مالی آن می‌پردازند. تفاوت عمده فرشتگان کسب‌وکار با سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیر «3F»، ریسک‌پذیری معقول و مبتنی بر آگاهی آن‌ها است که با توجه به سابقه درخشان تجاری و تجارب حرفه‌ای خود در حوزه کارآفرینی، می‌توانند رشد استارت‌آپ‌ها را تسریع نموده و احتمال شکست آن‌ها را کاهش دهند. از مثال‌های موفق در این زمینه، می‌توان به گوگل، فیسبوک و «Whats App» اشاره نمود.

4- شتاب‌دهنده‌ها «Accelerator»: یک شتاب‌دهنده استارت‌آپی، مجموعه‌ای متشکل از متخصصین حوزه کارآفرینی همراه با منابع مالی است که پس از ارزیابی ایده‌های مختلف و انتخاب ایده‌های دارای پتانسیل تجاری‌سازی، اقدام به حمایت و پشتیبانی از آن‌ها می‌نماید. آن‌ها در ازای سرمایه‌گذاری اولیه خود بر روی یک شرکت نوپا، درصدی از مالکیت آن را در اختیار گرفته و در مقابل، طیف وسیعی از آموزش‌ها، اعم از مدیریتی، مالی، بازاریابی و ... را به صاحبان ایده ارائه می‌نمایند. شتاب‌دهنده «Y Combinator»، اولین شرکت شتاب‌دهنده است که در سال ۲۰۰۵ میلادی فعالیت خود را آغاز نموده و متقاضیان را در دو دوره زمانی سه ماهه در هر سال پذیرش می‌نماید. عملکرد نسبتاً متفاوت این شرکت در مقایسه با مراکز رشد سنتی که به صورت مستمر خدمات خود را به کاربران ارائه می‌دادند، موجب شد تا این ساختار جدید، تحت نام «شتاب‌دهنده استارت‌آپی»، به عنوان یک مفهوم جدید در اکوسیستم نوآوری پای به عرصه وجود بگذارد. امروزه شتاب‌دهنده‌ها در بازه‌های کوتاه‌مدت 3 تا 6 ماهه، اقدام به پذیرش و حمایت از صاحبان ایده می‌نمایند تا علاوه بر دسترسی به آموزش‌های ضروری برای موفقیت در تجاری‌سازی ایده، ارزیابی واقع‌بینانه‌ای از آن به دست آورند. در صورت پتانسیل‌های توسعه محصول، امکان ارتباط با سرمایه‌گذاران مهیا خواهد شد که می‌تواند فرآیند تجاری‌سازی را در مراحل آتی پیش برد.

5- سرمایه‌گذاران مخاطره پذیر «Venture Capital»: صندوق‌های سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیر، در مقایسه با فرشتگان کسب‌وکار تا حدی از ریسک‌پذیری کمتری برخوردار هستند؛ با این حال، دو مشخصه بسیار کلیدی موجب می‌شود که به عنوان یکی از مهم‌ترین روش‌های تأمین مالی استارت‌آپ‌ها نام گیرند. اول این‌که منابع در اختیار «VC»ها در مقایسه با فرشتگان کسب‌وکار بسیار بیشتر بوده و در نتیجه مبالغ بیشتری را بر روی طرح‌های فناورانه سرمایه‌گذاری خواهند کرد. علاوه بر این، سرمایه‌گذاران مخاطره‌پذیر در ازای سرمایه‌گذاری قابل توجه خود، عنان مدیریتی استارت‌آپ را نیز در دست گرفته و مجموعه‌ای از خدمات مالی، حسابداری، منابع انسانی، بازاریابی و فروش را در اختیار بنیان‌گذاران خواهند گذاشت. با توجه به نرخ 90 درصدی شکست شرکت‌های استارت‌آپی، پشتیبانی مدیریتی از آن‌ها، می‌تواند از میزان سرمایه جذب شده نیز مهم‌تر باشد.

6- بانک‌ها: همان‌گونه که در سطور پیشین ذکر شد، در ادبیات کارآفرینی چندان توصیه‌ای به تأمین سرمایه استارت‌آپ‌ها از طریق بانک‌ها نمی‌شود. بانک‌ها در سود و زیان پروژه توسعه ایده شریک نشده و در ازای وام پرداختی، وثیقه‌های سنگین اخذ خواهند کرد.

7- سرمایه‌گذاری‌های جمعی «Crowdfunding»: سرمایه‌گذاری جمعی، به معنای جمع‌آوری مقادیر کم سرمایه از تعداد زیادی از افراد با هدف تأمین مالی یک کسب‌وکار پرمخاطره است. این روش که به تازگی مورد توجه استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های فناور برای جذب سرمایه و تأمین مالی پروژه‌های توسعه فناوری قرار گرفته است، راهی آسان برای ارتباط میان سرمایه‌گذاران و کارآفرینان از طریق شبکه‌های اجتماعی و وب‌سایت‌های سرمایه‌گذاری جمعی است. مزیت دیگر این روش، در این است که مشارکت در پروژه‌های نوآورانه و دستیابی به حاشیه سود چند برابری، منحصر به سرمایه‌گذاران بزرگ نیست و هر فردی با مبالغ محدود نیز می‌تواند در این امر دخیل شود.

هنوز نظری وارد نشده است!

نظر خود را ارسال نمایید

پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.