آخرین مقالات

هر آنچه یک پژوهشگر بایستی در خصوص تجاری‌سازی بداند-قسمت سوم

هر آنچه یک پژوهشگر بایستی در خصوص تجاری‌سازی بداند-قسمت سوم

مقدمه

موفقیت دانشگاه‌ها و مؤسسات پژوهشی در تجاری‌سازی یافته‌های تحقیقاتی خود، منوط به ارتباط و تعامل مناسب با صنعت و شرکت‌های فناور است که نه تنها به منتفع شدن شرکت‌های صنعتی از فناوری‌های توسعه‌یافته در دانشگاه‌ها بیانجامد، بلکه می‌تواند منابع مالی جدید برای توسعه هر چه بیشتر تحقیقات بنیادین و کاربردی در دانشگاه‌ها را فراهم آورد. در قسمت‌های اول و دوم  این مقاله، به مرور مفاهیم مرتبط با تجاری‌سازی و فرآیند تبدیل ایده به یک کاربرد تجاری و ارائه آن به بازار با تمرکز بر تجاری‌سازی یافته‌های پژوهشی پرداختیم. این‌که تجاری‌سازی چیست، چرا باید یک محقق یا نوآور به آن توجه داشته باشد و چگونه می‌توان احتمال موفقیت در آن را افزایش داد.

در نوشتار حاضر به‌عنوان قسمت سوم و پایانی مقاله یاد شده، به توافقات تجاری‌سازی فناوری نظیر صدور مجوز می‌پردازیم. این امر از این جهت که دانشگاه‌ها و نهادهای تحقیقاتی معمولاً وارد فرآیند تولید محصول یا ارائه خدمت مبتنی بر فناوری توسعه‌یافته نمی‌شوند، از اهمیت فراوانی برخوردار است. تشریح روند مذاکره و حصول توافق نهایی و برخی از مهم‌ترین نکات مرتبط با آن از مواردی است که در این قسمت با آن آشنا خواهیم شد.

انجام معاملات

معاملات مرتبط با تجاری‌سازی یافته‌های علمی و تحقیقاتی، معمولاً همراه با مبادله حقوق انحصاری بهره‌برداری از فناوری یا ابداع حاصل از پژوهش‌ها است. یک طرف معامله (دانشگاه یا مرکز پژوهشی) قسمتی و یا تمامی حقوق مربوط به فناوری را ارائه می‌دهد و طرف مقابل (شرکت بهره‌بردار) معمولاً در ازای دریافت فناوری پول ارائه می‌دهد. البته کالاهای دیگر، نظیر انواع تجهیزات و یا حتی سهام شرکت نیز می‌تواند به‌عنوان بخشی از مبادلات دو طرف، وارد فرآیند معامله شود.

یکی از نکاتی که باید به آن دقت گردد، این است که فناوری و دیگر کالاهای مبادله شده، قابلیت تعویض و مبادله مجدد دارند. این امر بدین معنی است که می‌توان آن‌ها را برای دریافت پول مجدداً وارد فرآیند مبادلات تجاری نمود. علاوه بر این، مبادلات فناوری، پول و یا موارد جایگزین نظیر سهام، می‌بایست از نظر حقوقی و قانونی نیز مستند شوند. به همین دلیل نیاز به یک قرارداد جامع با در نظر گرفتن تمامی شرایط مرتبط با انتقال فناوری و یا صدور اجازه بهره‌برداری از آن است. بدیهی است، برای رسیدن به تفاهم میان دو طرف و عقد قرارداد، لازم است مذاکرات پیچیده و در برخی موارد زمان‌بری انجام شود که لزوماً هم به قرارداد نهایی منجر نمی‌شود. به عبارت دیگر: «نداشتن قرارداد، یعنی منتفی شدن معامله و داشتن قرارداد یعنی انجام معامله».

الف) «Term Sheet» چیست؟

یکی از اساسی‌ترین کارهایی که می‌بایست پیش از ورود به مذاکره و انعقاد قرارداد انجام شود، تهیه فهرستی از شرایط مهم و کلیدی مد نظر است. در واقع، این فهرست یک پیشنهاد اولیه و ساده از شرایط مطلوب شما در فرآیند مذاکرات و انعقاد قرارداد ترسیم می‌نماید. در تدوین فهرست شرایط کلیدی، چند اصل اساسی می‌بایست مورد توجه قرار گیرد:

1- شرایط را با تمرکز بر آنچه در فرآیند معامله خریداری یا فروخته می‌شود، تعیین نمایید.

2- شرایط پیشنهادی می‌بایست عادلانه و مبتنی بر این اصل تعریف شود که ارزش تجاری فناوری بین دو طرف مذاکره تقسیم گردد. در واقع باید به دید یک بازی «برد- برد» به فرآیند معامله نگاه کنیم.

3- شرایط معامله می‌بایست طوری تدوین شود که ریسک‌ها و خطرات بالقوه از سوی یکی از طرفین که قابلیت کنترل آن را دارد، پذیرفته شود. هر چه این ریسک بالاتر باشد، سهم ارزش حاصل از مبادله برای آن طرف بیشتر خواهد بود. در مجموع، باید نوعی تعادل بین پرداخت‌های صورت گرفته از سوی خریدار فناوری و هزینه‌ها و ریسک‌های متقبل شده از سوی وی ایجاد گردد.

ترم شیت «Term Sheet»یا همان لیست آیتمهای کلیدی، می‌تواند بسیار خلاصه و صرفاً حاوی برخی از شرایط اصلی معامله و یا کاملاً مفصل و جامع همراه با در نظر گرفتن تمامی ابعاد مسئله باشد. در صورتی که شرایط پیشنهادی، خلاصه و با تمرکز بر شرایط کلیدی معامله تدوین گردد، فرآیند مذاکرات به دلیل تعیین دیگر شرایط جانبی به نسبت طولانی خواهد شد.

شرایط کلیدی معامله از سوی دفتر انتقال فناوری «TTO» و با همراهی مخترعین و توسعه‌دهندگان فناوری تدوین می‌گردد. در این راستا، از شما به‌عنوان یکی از اعضای تیم تجاری‌سازی فناوری دعوت شده و نقطه نظرات و ایده‌های شما در این زمینه اخذ می‌گردد. باید توجه داشته باشید که اگرچه نظرات شما یکی از مهم‌ترین منابع تدوین شرایط یاد شده خواهد بود، با این حال، نفرات دیگری نیز نظر خواهند داد و شما تصمیم‌گیر نهایی نخواهید بود.

لیست آیتمهای کلیدی معمولاً با مشخص نمودن این‌که فناوری مورد نظر دقیقاً چیست و چه کاری انجام می‌دهد و نیز حقوق مالکیت فکری مرتبط با آن چیست (به‌عنوان مثال، رازهای تجاری، پتنت یا درخواست‌های ثبت اختراع، کپی‌رایت و علائم و نشان‌های تجاری) آغاز می‌گردد. فرض نمایید، هدف تدوین خلاصه شرایط کلیدی مرتبط با صدور مجوز بهره‌برداری از یک فناوری خاص است. در این حالت، یکی از گزینه‌های زیر ارائه می‌شود:

  • اعطای حقوق «Assigning The Rights»: اعطای حقوق به معنای ارائه تمامی حقوق مرتبط با فناوری است و دیگر برای فروشنده حقوقی باقی نخواهد ماند.
  • مجوزهای انحصاری «Exclusive Licenses»: مجوزهای انحصاری به خریدار اجازه می‌دهد تا حق بهره‌برداری از فناوری، شامل ساخت، فروش و استفاده از حقوق مالکیت فکری و یا ترکیبی از آن‌ها را در یک حوزه مشخص و یا تمامی زمینه‌های عملکردی به دست آورد. این مجوزها برای یک بازه زمانی مشخص (یک روز، یک سال و یا حتی برای همیشه) و در یک حوزه جغرافیایی معین (شامل یک شهر کوچک، یک منطقه صنعتی مشخص، یک کشور و یا حتی سرتاسر جهان) صادر می‌گردد. اعطای مجوز انحصاری از سوی فروشنده، بدین معنی است که وی با توجه به شرایط قرارداد نمی‌تواند حقوق مرتبط با فناوری را به طرف دیگری نیز واگذار نماید. همچنین، در این نوع از مبادله، هیچ‌گونه حقی در زمینه بهره‌برداری از فناوری برای فروشنده باقی نمی‌ماند.
  • فروش مجوز «Sole Licenses»: نوع دیگری از مجوزهای انحصاری فناوری نیز وجود دارد که تمامی شرایط آن  مشابه با موارد ذکر شده در بند قبلی است؛ با این تفاوت که فروشنده حق خرید، استفاده و یا فروش فناوری را دارد. در این حالت، هر یک از خریدار و فروشنده با توجه به توافقات انجام گرفته، در یک منطقه خاص جغرافیایی و برای مدت مشخص، اجازه بهره‌برداری و احیاناً فروش فناوری را خواهند داشت.
  • مجوزهای غیرانحصاری «None Exclusive Licenses»: مجوزهای غیر انحصاری فناوری که در آن برخی حقوق مرتبط با فناوری، نظیر ایجاد، فروش و یا استفاده در برخی از زمینه‌های مشخص، طی یک دوره زمانی و در منطقه جغرافیایی تعیین شده به خریدار انتقال می‌یابد. فروشنده مختار است به‌طور هم‌زمان، حقوق مذکور را به هر فرد دیگری نیز واگذار نماید.

دقت نمایید، منظور از خریدار در معاملات لیسانس فناوری، فرد یا شرکتی است که مجوز بهره‌برداری از آن را در اختیار می‌گیرد و در مقابل، منظور از فروشنده نیز دانشگاه یا مرکز پژوهشی صاحب امتیاز حقوق مرتبط با فناوری است. در این نوشتار از الفاظ خریدار و فروشنده استفاده می‌نماییم تا بر روی این حقیقت تأکید نماییم که مبادلات فناوری نیز یک مبادله شبیه به تمامی مبادلات موجود در بازار است.

یکی از کارکردهای دیگر «Term Sheet»، مشخص نمودن شرایط مورد انتظار طرفین معامله در زمینه پیش‌پرداخت معامله و یا حق امتیازات جاری (حق امتیازی که از سوی خریدار و به‌عنوان سهمی از فروش پرداخت می‌شود) است. نرخ حق امتیاز و میزان پیش‌پرداخت، به نوعی نشان‌دهنده ارزش کلی محصول ساخته‌شده توسط فناوری یا اختراع مرتبط با آن است که با توجه به ارزش فناوری (سطح فعلی بلوغ فناوری و نیز قدرت و وسعت مالکیت فکری انتقال یافته) محاسبه می‌شود. با وجودی که از لحاظ تئوری امکان محاسبه ارزش یاد شده با بکارگیری تحقیقات بازار فراهم است، با این حال، مردم اغلب از روش مقایسه استفاده می‌نمایند. آنچه انجام می‌گیرد، یافتن معاملات مرتبط با فناوری‌های مشابه و یا فناوری‌هایی است که عملکرد و پیچیدگی تقریباً یکسانی با فناوری مد نظر ما دارد و سپس بررسی پیش‌پرداخت و نرخ حق امتیاز فناوری‌های مذکور به‌عنوان یک معیار اولیه برای محاسبه ارزش فناوری در نظر گرفته می‌شود. در این خصوص لازم است که زمینه فعالیت و صنعت هدف در تفاوت‌های بین فناوری‌های مرجع و فناوری مد نظر در نظر گرفته شود. بر این اساس، فرآیند تعیین ارزش و محاسبه شرایط پیش‌پرداخت و نرخ حق امتیاز، نیاز به تجربه و تخصص زیادی دارد و می‌بایست توسط افرادی با سطح دانشی بالا و برخوردار از تجارب صنعتی کافی انجام گیرد.

یکی از مواردی که در مذاکرات مرتبط با تبادل فناوری باید به آن توجه شود، هزینه‌های ثبت و نگهداری از پتنت و سایر دارایی‌های فکری است. در واگذاری کامل فناوری و یا مجوزهای انحصاری، این مسئولیت معمولاً بر عهده خریدار خواهد بود. در توافق انجام گرفته می‌بایست دقیقاً مشخص شود که وظیفه دفاع در مقابل شکایت‌های نقض مالکیت فکری و پرداخت هزینه‌های احتمالی دادگاه، بر عهده کدام یک از طرفین معامله است.

ضمانت کارکرد صحیح فناوری مطابق با چیزی که دارنده آن مدعی است و نیز شرایط واگذاری از سوی خریدار، از نکات مهم دیگری است که در مذاکرات بایستی به آن توجه شود. مالک فناوری می‌تواند حقوق انتقال یافته مرتبط با فناوری یا دارایی فکری خود را تضمین نماید، مگر آن‌که فناوری در سطح «TRL 9» باشد و مالک نخواهد چگونگی کارکرد اختراع را تضمین کند.

شرایط جبران خسارت، تعیین می‌نماید که در صورتی که هر یک از طرفین به دلایلی به دیگری خسارتی وارد نمایند، غرامت پرداختی چگونه محاسبه گردد. یک ترفند بسیار کاربردی برای شما به‌عنوان صاحب امتیاز فناوری، این است که حتی‌الامکان از تقبل خسارات در مواردی که شرایط در کنترل کامل شما نیست بپرهیزید. همان‌گونه که نمی‌توان متعهد به عدم طلوع خورشید شد، چراکه طلوع و غروب خورشید تحت کنترل انسان نیست؛ شما هم نمی‌توانید تعهدی در زمینه تولید محصول مبتنی بر فناوری داشته باشید. شما به‌عنوان مخترع و توسعه‌دهنده فناوری، احتمالاً در فرآیند تولید محصول نهایی هیچ دخالتی نخواهید داشت و ضرر و زیان ناشی از آن را نیز نباید به عهده بگیرید. در اینجا می‌توان به یک سخن قدیمی لاتین اعتماد نمود: «Caveat Emptor؛ بگذارید خریدار مراقب باشد!»

در مجموع باید همیشه این نکته را مد نظر داشت که ساختار معامله، می‌بایست بر مبنای یک بازی برد- برد برای خریدار و فروشنده و کاملاً عادلانه تنظیم گردد. در این صورت، ریسک معامله برای طرفین به حداقل رسیده و مسئولیت موارد غیر قابل کنترل نیز تقسیم می‌گردد.

ب) چگونه می‌توان فهمید که مناسب‌ترین راه برای تجاری‌سازی اختراع چیست؛ صدور مجوز، شرکت زایشی یا ...؟

به‌طور کلی سه مسیر اصلی برای ورود یک اختراع جدید به بازار وجود دارد:

مسیر اول، توسعه درون‌زا و بکارگیری فناوری است. این مسیر در مواقعی که توانمندی و قابلیت لازم برای تولید محصول و یا ارائه خدمات بر اساس اختراع یا فناوری توسعه‌یافته و فروش آن‌ها وجود دارد، بهترین گزینه خواهد بود. یکی از انواع توسعه داخلی، اتحاد استراتژیک است که در آن مالک فناوری اقدام به انعقاد یک موافقت‌نامه همکاری با طرف مقابل می‌نماید که در آن هر یک از طرفین متعهد به اجرای بخشی از طرح توسعه و تجاری‌سازی خواهند شد. برای مثال، یک شرکت ممکن است تولید محصول را بر عهده گرفته و طرف مقابل نیز توزیع و فروش آن را انجام دهد. در محیط‌های تحقیقاتی و دانشگاه‌ها، قراردادهای حمایت از طرح‌های پژوهشی، نوعی اتحاد استراتژیک را می‌تواند ایجاد نماید.

مسیر دوم، راه‌اندازی یک شرکت جدید با هدف بهره‌برداری از فناوری توسعه‌یافته است. اسپین‌آف یا شرکت زایشی زمانی می‌تواند منطقی باشد که یک پلتفرم فناوری ارزشمند همراه با حفاظت‌های مالکیت فکری قوی و یک کارآفرین بسیار متعهد وجود داشته باشد. همچنین در مواقعی که اخذ و تأمین بودجه‌های تحقیق و توسعه اضافی مورد نیاز، منوط به راه‌اندازی یک کسب‌وکار کوچک است، شرکت‌های زایشی گزینه مطلوبی خواهند بود.

مسیر سوم، صدور مجوزهای بهره‌برداری از فناوری است. در مواقعی که دو گزینه دیگر امکان‌ناپذیر بوده و یا در شرایطی خاص بخواهیم دو مسیر را به‌طور هم‌زمان دنبال نماییم، لیسانس فناوری بهترین گزینه خواهد بود. سرمایه‌گذاری مشترک «Joint Venture» را می‌توان ترکیبی از زایش و صدور مجوز دانست که در آن، دو یا چند شرکت اقدام به راه‌اندازی یک شرکت مستقل می‌نمایند. صاحبان فناوری می‌توانند در ازای مشارکت در پروژه تعریف شده، بخشی از سهام شرکت جدید را در اختیار بگیرند. دیگر طرف‌های توافق نیز منابعی نظیر پول، تجهیزات، کارکنان متخصص و ... را در پروژه وارد می‌نمایند. (البته صاحب فناوری نیز می‌تواند با توجه به شرایط توافق، دیگر منابع را نیز به پروژه تخصیص دهد.)

در ادامه یک مدل مفهومی از نحوه انتخاب هر یک از مسیرهای تشریح شده در بالا ارائه خواهد شد که با توجه به میزان آشنایی شما به‌عنوان یک خریدار یا فروشنده فناوری با بازاری که تجاری‌سازی در آن رخ می‌دهد و نیز فناوری مد نظر برای تجاری‌سازی، می‌توان استراتژی مناسب را اتخاذ نمود.

اگر کنترل کافی از منظر بازار و فناوری وجود داشته باشد، می‌توان گفت بررسی و جستجو برای یک سرمایه‌گذاری احتمالی می‌تواند منطقی باشد. چهار معیار زیر مشخص می‌نماید که آیا اختراع شما برای سرمایه‌گذاری درونی یا بیرونی مناسب است یا خیر:

  • اولین معیار، وجود طیف وسیعی از فرصت‌های بازار برای فناوری است و این‌که آیا یک مزیت رقابتی پایدار برای اولین برنامه‌ریزی ورود به بازار وجود دارد یا خیر. تعدد فرصت‌های بازار می‌تواند یک محرک قدرتمند برای حرکت به سمت صرفه‌جویی اقتصادی در فرآیند تولید تلقی گردد. صرفه‌جویی اقتصادی ناشی از مقیاس فعالیت «Economies of Scale» زمانی رخ می‌دهد که شما بتوانید تولیدات مشابه را در مقیاسی مناسب، توسط ماشین‌آلات کارآمد عرضه نمایید. صرفه‌جویی اقتصادی ناشی از دامنه فعالیت «Economies of Scope»  زمانی به وقوع می‌پیوندد که شما بتوانید مجموعه‌ای از تولیدات متنوع را توسط ماشین‌آلات کارآمد مشابه عرضه نمایید. و در نهایت صرفه‌جویی اقتصادی ناشی از شبکه زیرساخت «Network Economies» زمانی ظهور می‌یابد که شما بتوانید تعداد زیادی واحدهای جدید را به یک زیرساخت محوری بیافزایید، بدون آن‌که نیاز به سرمایه‌گذاری جدیدی باشد. دستیابی به هر یک از سه ویژگی یاد شده منجر به کاهش هزینه‌های تولید و در نتیجه افزایش درآمدهای بالقوه خواهد شد. به این ترتیب می‌توان به یک بازده سرمایه‌گذاری «ROI» مطلوب‌تر برای سرمایه‌گذاران احتمالی رسید.
  • دومین معیار، مرتبط با حفاظت‌های مناسب از دارایی‌های فکری است. در صورتی که شما یک سبد قوی و گسترده از دارایی‌های فکری در اختیار داشته باشید، می‌توانید از آن در جهت گسترش سهم بازار و ممانعت از ورود دیگران استفاده نمایید. البته باید توجه داشته باشید که تأکید بیش از حد بر کارکردهای توقف رقابت سیستم‌های مالکیت فکری، می‌تواند به پدیده «قفل‌شدگی» نوآوری و یا بلااستفاده شدن منطقه بزرگی از بازار برای تمامی بازیگران و از جمله خود شما منجر گردد. پس اگر بازار کنونی، تنها بازار فعالیت شما است که توسط سیستم پتنت محافظت می‌شود، بهتر است صرفاً به ادامه فعالیت بپردازید و دیگران را از فعالیت در آن محروم نکنید. چراکه ممکن است مقابله به مثل دیگران به قیمت از دست دادن تنها بازار هدف شما تمام گردد.
  • سومین معیار که در اغلب موارد مهم‌ترین نیز می‌باشد، وجود یک تیم مدیریتی است که می‌دانند چه می‌کنند و می‌خواهند به چه چیزی دست یابند. دانستن آنچه انجام می‌دهند به این معنی است که افرادی در تیم مدیریتی هستند که با فرآیند ساخت و تولید محصول، بازاریابی و فروش آن به‌خوبی آشنا هستند و می‌توانند امور مالی و دیگر فعالیت‌ها نظیر استخدام و نگهداشت منابع انسانی و تکنیک‌های فنی مرتبط با فناوری را مدیریت نمایند. بسیاری از ایده‌های خوب و اختراعات بزرگ وجود دارند؛ چه چیزی باعث می‌شود که شرکت‌های بزرگ معدودی به‌عنوان رهبر بازار و الهام‌بخش دیگر شرکت‌ها معرفی شوند. این همان چیزی است که این معیار معرفی می‌کند: «عزم جدی برای موفقیت و پرهیز از شکست در تجاری‌سازی ایده یا فناوری».
  • معیار چهارم نیز به باور و اعتقاد به فرصت‌های بازار، مالکیت فکری وسیع و نیز تیم مدیریتی باز می‌گردد که در طی زمان می‌تواند به قوی‌تر شدن مداوم آن‌ها بیانجامد.

ج) چگونه می‌توان یک معامله تجاری‌سازی فناوری ترتیب داد؟

در پاسخ به این پرسش باید گفت که شما به‌عنوان یک محقق یا مخترع دانشگاهی، قادر به این کار نیستید. بهتر است فرآیند مذاکرات و انعقاد قرارداد را بر عهده نماینده قانونی کارفرمای خود (شرکتی که در آن مشغول به کار هستید و یا دانشگاه محل تدریس و تحقیق خود) بگذارید. این عامل می‌تواند، دفتر انتقال فناوری «TTO»، رئیس دانشگاه، معاون اجرایی یک شرکت و یا رئیس یک بنیاد تحقیقاتی باشد. برای آن‌که مشکلی در آینده ایجاد نشود، هیچ ارتباطی که از آن به‌عنوان یک قرارداد یا الزام قانونی تلقی شود، برقرار ننمایید. توصیه می‌شود هیچ مدرکی را بدون نظارت دفتر انتقال فناوری و یا فرد یا نهاد مسئول فرآیند تجاری‌سازی امضاء نکنید و تمامی تعاملات و جلسات خود را نیز با آن‌ها هماهنگ نمایید.

د) فرآیند تعامل و هماهنگی با دفتر انتقال فناوری

دفتر انتقال فناوری در طول مذاکرات و انعقاد قرارداد به‌عنوان طرف اصلی درگیر به شمار می‌رود؛ با این حال، این امر بدان معنی نیست که شما در روند یاد شده نقشی ندارید. در یک معامله مرتبط با تجاری‌سازی فناوری، افراد مختلفی مشارکت می‌کنند و به نوعی می‌توان تجاری‌سازی فناوری را یک کار کاملاً تیمی دانست. برای مثال، مذاکره‌کنندگان به دنبال حصول توافق با حداکثر منافع ممکن هستند. وکیل حقوقی به تصمیم‌گیرندگان و مذاکره‌کنندگان کمک می‌کند تا خطرات و ریسک‌های حقوقی در معامله به حداقل برسد. مسئول مالی و حسابدار به نظارت بر هزینه‌ها و درآمدهای آتی می‌پردازد و در نهایت تصمیم‌گیرندگان نهایی با اطلاع از تمامی شرایط، می‌توانند توافق را امضاء نموده و مؤسسه یا دانشگاه را به‌طور قانونی متعهد به انجام آن نمایند.

نکته مهم در اینجا، وجود شما به‌عنوان مخترع اصلی در فرآیند تجاری‌سازی و معامله مرتبط با آن است. شما باید توضیحات لازم در مورد ویژگی‌های قابل توجه اختراع و در صورت لزوم محدودیت‌های آن، این‌که چه افراد یا شرکت‌هایی در جستجوی این نوآوری هستند و میزان عدم قطعیت‌های اختراع را در اختیار دفتر انتقال فناوری قرار دهید. ممکن است از شما خواسته شود تا تفاوت‌ها و شباهت‌های کارکردی اختراع با دیگر فناوری‌های مشابه موجود در بازار را فهرست کرده و یا مجموعه اطلاعات فنی موجود در «Term Sheet»، قرارداد و دیگر اسناد موجود را بررسی نمایید. شاید شما به‌عنوان مخترع فناوری، بهتر از دیگران بتوانید شرایط یک معامله منصفانه و برد- برد را با توجه به ریسک‌ها و عدم اطمینان‌های موجود تشخیص دهید.

توصیه‌های پایانی:

1- «هیچ‌چیز بدون فروش اتفاق نمی‌افتد.» (دیوید اسپسر، مدیر مرکز پیش‌بینی علوم و فناوری)

تجاری‌سازی در مورد فروش است. در نهایت، کسی باید یک محصول یا خدمت که توسط اختراع یا فناوری توسعه‌یافته تولید می‌شود را خریداری نماید. بدون فروش، پولی برای بازگرداندن هزینه‌های انجام گرفته در زنجیره عرضه وجود نخواهد داشت. این یک واقعیت اساسی است که اتخاذ یک جهت‌گیری بازار مناسب در اولین فرصت ممکن، از حیاتی‌ترین اقدامات برای موفقیت در تجاری‌سازی به شمار می‌رود.

2- «اگر فرصتی پشت درب شما نیامد، درب جدیدی بسازید.» (میلتون برل، کمدین مشهور)

اگر شما فکر می‌کنید که جهان باید در مسیری قرار گیرد که به سمت شما برای استفاده از اختراعتان بیاید، در پایان به شدت ناامید خواهید شد. شما باید مردم و مخاطبین هدف خود را آگاه نمایید. روش‌های سنتی آگاه‌سازی و معرفی اختراع، نظیر انتشار در مجلات، ارائه در جلسات انجمن‌های حرفه‌ای تخصصی، نوشتن مقاله برای نشریات تجاری و طراحی پوسترهای تبلیغاتی، می‌توانند به شما کمک نمایند تا فناوری خود را به عموم مشتریان بالقوه معرفی نمایید. حتی می‌توانید تلفن به دست گرفته و شروع به تماس با مردم کنید. اگر علاقه‌ای به فناوری شما نداشتند، علت را جویا شوید. همچنین از آن‌ها بپرسید که به چه چیزهایی در مورد فناوری شما علاقه‌مند هستند. مراقب باشید اطلاعات محرمانه را مگر با هماهنگی «TTO» و وجود یک موافقت‌نامه عدم افشاء «NDA» در اختیار افراد نگذارید.

3- یک تصویر ذهنی که به‌خوبی تعریف شده باشد، منبعی عالی برای تنظیم اسناد حقوقی مرتبط با مبادلات مالکیت فکری است.

 

یک توافق حقوقی مالکیت فکری نیاز به نظم و انضباط و دقت در جزئیات فرآیند توافق دارد. اولین گام این است که اختراع خود را در فرم‌های مخصوص پیاده‌سازی کرده و اسناد را به امضای دو نفر گواه برسانید. با هماهنگی دفتر انتقال فناوری، اقدام به ثبت اختراع و در صورت لزوم، محافظت از آن از طریق کپی‌رایت و علائم و نشان‌های تجاری نمایید. تا زمان ثبت پتنت، از وجود توافقنامه عدم افشاء اطمینان حاصل نمایید. در نهایت، از حمایت‌ها و پشتیبانی‌های دفتر انتقال فناوری برای بازاریابی، مذاکره و انعقاد قرارداد استفاده کنید. همچنین توجه داشته باشید که یک معامله خوب باید همراه با منافع منصفانه برای دو طرف باشد. به بازی «برد- برد» به‌عنوان یک پیش‌شرط لازم برای تجاری‌سازی موفق فناوری اعتماد کنید.

هنوز نظری وارد نشده است!

نظر خود را ارسال نمایید

پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.